رهبري و احکام برخى مسائل فقه سیاسى (2)






سه. آمادگى نظامى

1. حفظ آمادگى :

ما قصد جنگ نداریم و از جنگ استقبال نمى کنیم، اما واجب و لازم مى دانیم که وقتى جهالت ها و وسوسه ها تهدید کننده اند، آمادگى خود را به صورت صد درصد و کامل حفظ کنیم و این به ما تکلیف مى کند که نیروهاى مسلح، ارتش و سپاه و مخصوصا سازماندهى عظیم بسیج ـ را هیچ وقت به فراموشى نسپریم.

2. قدرت نظامى :

قدرت نظامى براى کشورى که مورد تهدید قدرتهاست، یکى از واجب ترین واجب ها است.

3. غفلت از دشمن :

ما باید بدانیم دشمنان زخم خورده، آنهایى که امیدوار بودند اسلام از دنیا محو بشود و على رغم خواست آنان، اسلام روز به روز در دنیا عالمگیرتر شده است همچنان در کمین اند تا ما یک لحظه غفلت کنیم. لذا غفلت براى ما حرام است.

4. ایستادگى در مقابل استکبار :

ایستادگى، امروز هم، واجب و لازم است.
امروز، آن روزى است که ملتهاى اسلامى باید در مقابل این ظاهر قدرتمندانه استکبار دچار ترس و تردید نشوند.

چهار. دفاع از نظام اسلامى

دفاع از این نظام، اولین و مقدس ترین فرایض ملت ایران است.
دفاع از جامعه انقلابى، همیشه یک واجب اهم و ضرورى است، چون تهدید علیه جامعه انقلابى، موضوعى تقریبا دایمى است.

پنج. دفاع از نفس محترمه

اگر حفظ نفس محترمه و جلوگیرى از وقوع قتل مستلزم دخالت فورى و مستقیم باشد، جایز بلکه شرعا ازباب وجوب حفظ جان نفس محترمه واجب است و از جهت ثبوتى متوقف بر کسب اجازه از حاکم و یا وجود امر به آن نیست، مگر آنکه دفاع از نفس محترمه متوقف بر قتل مهاجم باشد که صورتهاى متعددى دارد که احکام آنها هم ممکن است متفاوت باشد.

شش. جهاد غیر نظامى

1. جهاد علمى :

وظیفه ملى امروز این است که دنبال این فناورى (هسته اى) و فنآورى هاى مشابه، هرچه که ما را به اوج قله علم نزدیک کند، برویم و امروز دنبال کردن آن براى ملت ما واجب است و براى کسانى که مى توانند وظیفه ى آنهاست تا بتوانند ملت را به عزت برسانند و از وابستگى رها کنند.

2. جهاد سازندگى :

میدان مجاهدت براى گسترش آبادانى و توسعه زندگى مردم در داخل کشور از جمله ى واجب ترین مجاهدتهاى ماست.
یکى از کارهاى واجب و اصلى براى هر انسانى این است که مبارزه کند یعنى دایم باید تلاش کند و به تنبلى و بى عملى و بى تعهدى تن ندهد.
بر همگان واجب است که سازندگى کشور را بسیار جدى بدانند و موانع را از سر راه آن بردارند.

3. جهاد فرهنگى :

اگر دشمن بتواند ملت را به ملتى که اعتقادى به مبارزه ندارد، امیدى به پیروزى ندارد، زهدى نسبت به جلوه هاى شهوانى و مادى ندارد تبدیل کند، پیروز شده است. اینجاست که مبارزه فرهنگى، مبارزه اى مى شود واجب تر از واجب.

4. جهاد اکبر :

کافى نیست که مجاهدان فى سبیل اللّه و مبارزان راه حاکمیت اسلام، صرفا در فکر ساختن جامعه و نظام اسلامى باشند - اگر چه این یک وظیفه اعلى و یک واجب بزرگ و شاید اصیل ترین واجبات یک مؤمن و مسلم است ـ امّا در کنار مجاهدتى که براى ایجاد نظام اسلامى و تکمیل و پیروزى آن مى کنیم ـ مجاهدت دیگر و شاید سخت ترى لازم است تا در وجود و دل و جان خود هم تحول و انقلابى به وجود آوریم.

هفت. جهاد با تروریسم

مبارزه با تروریسم و ناامنى فضاى زندگى انسانها یک مبارزه واجب و لازم و یک جهاد است. هرکس بتواند در این مبارزه شرکت کند، باید این کار را بکند.

پ. امر به معروف و نهى از منکر

یک. وجوب امر به معروف و نهى از منکر

همه، امر به معروف و نهى از منکر کنند. نهى از منکر کنید. این، واجب است. این، مسئولیت شرعى شماست. امروز، مسئولیت انقلابى و سیاسى شما هم هست.
امر به معروف و نهى از منکر با رعایت شرایط آن یک تکلیف شرعى عمومى براى حفظ احکام اسلامى و سلامت جامعه است.
اگر موضوع و شرایط امر به معروف و نهى از منکر محقق باشد، تکلیف شرعى و وظیفه واجب اجتماعى و انسانى همه مکلفین است و حالتهاى مختلف در آن تأثیر ندارد.
جوانان در محیط خودشان، امر به معروف و نهى از منکر کنند، چرا این واجب در جامعه اسلامى هنوز اقامه نشده است.

دو. شرایط امر به معروف و نهى از منکر

1. شرایط وجوب :

آمر به معروف و نهى کننده از منکر باید عالم به معروف و منکر باشد و همچنین بداند که فاعل منکر هم به آن علم دارد و در عین حال عمدا و بدون عذر شرعى مرتکب آن مى شود. و زمانى اقدام به امر و نهى واجب مى شود که احتمال تأثیر امر به معروف و نهى از منکر در مورد آن شخص داده شود، و ضررى براى خود او نداشته باشد و در این مورد باید تناسب بین ضرر احتمالى و اهمیت معروفى را که به آن امر مى نماید یا منکرى که از آن نهى مى کند، ملاحظه نماید. در غیر این صورت، امر به معروف و نهى از منکر بر او واجب نیست.

2. رعایت شرایط :

در امر به معروف و نهى از منکر، شرایط و آداب آن باید رعایت شود واز حدود آن تجاوز نشود.

3. ضرر داشتن براى آمر و ناهى :

در صورتى که اقدام به امر به معروف و نهى از منکر ضرر قابل توجهى متوجه اقدام کننده نماید، انجام آن واجب نیست.
اگر ترس از ضرر، منشأ عقلانى داشته باشد، مبادرت به امر به معروف و نهى از منکر واجب نیست، بلکه تکلیف، ساقط مى شود.

4. خجالت و رودربایستى :

امر به معروف و نهى از منکر یک واجب است که رودربایستى و خجالت برنمى دارد.

سه. مراتب امر به معروف و نهى از منکر

1. مراتب در زمان حاکمیت اسلام :

در زمان حاکمیت و اقتدار حکومت اسلامى واجب است مکلفین در امر به معروف نهى از منکر، به امر و نهى زبانى اکتفا کنند و در صورت نیاز به توسل به زور، موضوع را به مسئولین ذیربط در نیروى انتظامى و قوه قضائیه ارجاع دهند.
وظیفه مردم در امر به معروف و نهى از منکر در نظام جمهورى اسلامى، اکتفا به امر به معروف و نهى از منکر زبانى است و مراتب دیگر آن بر عهده مسئولین است.
امر به معروف، یک مرحله گفتن و یک مرحله عمل دارد. مرحله عمل، یعنى اقدام با دست و با زور؛ این مرحله، امروز به عهده حکومت است و باید با اجازه حکومت انجام بگیرد و لاغیر. امّا گفتن با زبان بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.
مواردى که امر به معروف و نهى از منکر متوقف بر چیزى بیشتر از امر و نهى زبانى باشد، اگر در سرزمینى باشد که داراى نظام و حکومت اسلامى است و به این فریضه اسلامى اهمیت داده مى شود، احتیاج به اذن حاکم و مسئولین زیربط و پلیس محلى و دادگاه هاى صالح دارد.

2. مراتب در زمان حاکمیت غیر اسلام :

در زمان و مکانى که حاکمیت و اقتدار با حکومت اسلامى نیست، بر مکلفین واجب است که در صورت وجود شرایط، جمیع مراتب امر به معروف و نهى از منکر را با رعایت ترتیب آنها تا تحقق غرض انجام دهند.

3. امر و نهى زبانى :

نهى از منکر زبانى، جایز و واجب و وظیفه همه است و در هیچ شرایطى هم ساقط نمى شود. اما آن جایى که نوبت اجرا و عمل برسد، همه باید طبق قوانین عمل کنند.
امر به معروف و نهى از منکر، اگر متوقف بر تصرف در نفس یا مال کسى که فعل حرام را بجا آورده، نباشد، احتیاج به کسب اجازه از کسى ندارد؛ بلکه این مقدار بر همه مکلفین واجب است.

4. امر و نهى عملى :

تعرض به داخل خانه هاى مردم براى امر به معروف و نهى از منکر جایز نیست.
دخالت اشخاص دیگر در امورى که از وظایف نیروهاى امنیتى و قضایى محسوب مى شود، جایز نیست.

5. ترک معاشرت :

در مورادى که یکى از اقوام انسان، مبادرت به ارتکاب معصیت کند و نسبت به آن لاابالى باشد، اگر ترک معاشرت موقتى با او موجب خوددارى او از ارتکاب معصیت شود، به عنوان امر به معروف و نهى از منکر واجب است و در غیر این صورت، قطع رحم جایز نیست.

6. اطلاع دادن به مقامات :

با وجود حکومت اسلامى که اهتمام به اجراى این فریضه الهى دارد، بر کسى که قادر به امر به معروف و نهى از منکر نیست، واجب است که نهادهاى مربوطه را که از طرف حکومت براى این کار اختصاص یافته اند، مطلع نماید و تا کنده شدن ریشه هاى فساد ادارى که فسادآور هم هستند، موضوع را پیگیرى کند.
در صورت وقوع تخلفات قانونى و شرعى در کشورى که نظام اسلامى بر آن حاکم است، وظیفه مردم به مجرد عجز شخصى از امر به معروف و نهى از منکر ساقط نمى شود، بلکه واجب است که به نهادهاى مربوط اطلاع داده و موضوع را پیگیرى نمایند.

چهار. زمینه هاى امر به معروف و نهى از منکر

1. دفاع از نظام اسلامى :

بزرگ ترین معروف، دفاع از این نظام است، این بزرگ ترین کارى است که باید انجام بگیرد.

2. منکرات ادارى :

نهى از منکر در همه زمینه هاى مهم وجود دارد. ... یک وقت هست که آن کسى که مسئول دولتى است و قدرت و اجازه و امضا در دست اوست، با یک نفر رابطه ویژه برقرار مى کند، این آن چیزى است که ممنوع و گناه و حرام است و نهى از آن بر همه واجب است تا فضا براى کسى که اهل سوء استفاده است تنگ شود.

3. مخالفت با قوانین :

در صورت تحقق مخالفت فردى با قوانین و مقررات و دستورات دولت اسلامى، بر دیگران تذکر و راهنمایى و نهى از منکر لازم است.

4. بروز فساد بنیانى در نظام جامعه اسلامى :

امام حسین(ع) براى انجام یک واجب، قیام کرد. این واجب در طور تاریخ، متوجه به یکایک مسلمانهاست. این واجب، عبارت است از این که هر وقت دیدند که نظام جامعه اسلامى دچار یک فساد بنیانى شده و بیم آن است که بکلى احکام اسلامى تغییر پیدا بکند، هر مسلمانى باید قیام کند.

5. قوانین مغایر با اسلام :

اگر کسى در جمهورى اسلامى از قانونى که مغایر با نظام اسلامى است اطلاع پیدا کند، واجب است براى حل این مشکل و حذف قوانین مخالف با احکام اسلام، آن را به مقامات مسئول بالاتر اطلاع دهد.

پنج. وظایف حکومت اسلامى در قبال این واجب

1. مسئولیتى سنگین :

امر به معروف و نهى از منکر واجب حتمى همه است، فقط من و شما به عنوان مسئولان کشور وظیفه مان در باب امر به معروف و نهى از منکر سنگین تر است.

2. دفاع از آمر و ناهى :

همه دستگاههاى حکومت ما باید از آمر به معروف و ناهى از منکر دفاع کنند. این، وظیفه است.
مبادا کسانى باشند که اگر کسى امر به معروف و نهى از منکر کرد، از او حمایت نکنند، بلکه از مجرم حمایت کنند.

3. هموار کردن زمینه هاى اجرا :

وظیفه ما مسئولین، قانونگذاران و مجریان است که راه و زمینه را براى اجراى این واجب الهى هموار و فراهم کنیم. مبادا در گوشه و کنار یا در دستگاه انتظامى یا قضایى، کسانى باشند که راه را جلو آمر به معروف و ناهى از منکر سد کنند.

4. جلوگیرى از سوء استفاده ها :

مواظب باشید کسانى از این واجب الهى سوء استفاده نکنند. حساب صاف کردنها، به خرده حسابهاى گذشته رسیدن، پرده درى، آبروریزى، تعرض به نوامیس و عرض و مال این و آن، به بهانه این واجب الهى، اینها نباید باشد.
خود مردم با تیزهوشى نباید بگذارند این واجب الهى و این فریضه بزرگ زمین بماند یا خداى ناکرده مورد سوء استفاده قرار گیرد.