جایگاه و نحوه پیدایش موسیقی در غرب و شرق
جایگاه و نحوه پیدایش موسیقی در غرب و شرق
جایگاه و نحوه پیدایش موسیقی در غرب و شرق
ما از دوران جوانی خودمان حرف هایی برخی از اهالی هنر را می شنیدیم، که روشنفکر مآبانه و واقعا بی پایه و اساس، مبتنی به این نکته بود که «ما هنر را در راه فکر و پیش بینی و سیاست، به کار نمی بندیم». آن ها که ادعاهایی چنین داشتند، هنرشان اعم از شعر و دیگر فنون بیش از سایرین در خدمت سیاست ها قرار می گرفت. قصد ورود به چنین بحث هایی را ندارم. اما می خواهم بگویم: هر کاری که متکی به اراده انسان است، باید برای هدفی انجام گیرد.
هرچه هدف متعالی تر باشد، آن کار یا هنر ارزشمندتر می شود. متأسفانه هدف موسیقی در شرق، در حد تعالی خود موسیقی نبوده است. اینکه می گوییم «شرق» منظورم ایران و کشورهای عربی است. وگرنه از وضعیت موسیقی در هند و چین و سایر ممالک خاور دور، خبر ندارم. به هر حال تاریخ موسیقی ایران در طول قرون متمادی چه قبل و چه بعد از اسلام را خوانده ام، و از سیر و سرنوشت موسیقی غرب به خصوص بعد از اسلام مطلعم.
درست است که در غرب، موسیقی رقص و لهو و سایر موسیقی های منحط وجود دارد، اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقی های آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقی ای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، می تواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی، از آن لذت ببرد. در غرب موسیقی هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیحی هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگی ای نیز بوده و هست.
در شرقی که راجع به آن گفتیم (یعنی در محدوده جغرافیایی مورد اشاره) متأسفانه موسیقی از چنین اعتبار و جایگاهی برخوردار نبوده است. موسیقی در اینجا عبارت از آهنگ ها و آلات و ادوار لهو بوده؛ که فقها از آن، به «موسیقی لهوی حرام» تعبیر کرده اند.
توجه کنید که موسیقی در خدمت چه جریان ها و کسانی بوده است؟! اینکه می بینید در کلمات فقها موسیقی مقوله ای حرام و ممنوع و دست نزدنی و نزدیک نشدنی است، به همین خاطر است.
منبع: بیانات رهبر معظم انقلاب در بازدید از صدا و سیما و سخنرانی در جمع اهالی موسیقی، 9/5/1375.
هرچه هدف متعالی تر باشد، آن کار یا هنر ارزشمندتر می شود. متأسفانه هدف موسیقی در شرق، در حد تعالی خود موسیقی نبوده است. اینکه می گوییم «شرق» منظورم ایران و کشورهای عربی است. وگرنه از وضعیت موسیقی در هند و چین و سایر ممالک خاور دور، خبر ندارم. به هر حال تاریخ موسیقی ایران در طول قرون متمادی چه قبل و چه بعد از اسلام را خوانده ام، و از سیر و سرنوشت موسیقی غرب به خصوص بعد از اسلام مطلعم.
درست است که در غرب، موسیقی رقص و لهو و سایر موسیقی های منحط وجود دارد، اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقی های آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقی ای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، می تواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی، از آن لذت ببرد. در غرب موسیقی هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیحی هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگی ای نیز بوده و هست.
در شرقی که راجع به آن گفتیم (یعنی در محدوده جغرافیایی مورد اشاره) متأسفانه موسیقی از چنین اعتبار و جایگاهی برخوردار نبوده است. موسیقی در اینجا عبارت از آهنگ ها و آلات و ادوار لهو بوده؛ که فقها از آن، به «موسیقی لهوی حرام» تعبیر کرده اند.
توجه کنید که موسیقی در خدمت چه جریان ها و کسانی بوده است؟! اینکه می بینید در کلمات فقها موسیقی مقوله ای حرام و ممنوع و دست نزدنی و نزدیک نشدنی است، به همین خاطر است.
منبع: بیانات رهبر معظم انقلاب در بازدید از صدا و سیما و سخنرانی در جمع اهالی موسیقی، 9/5/1375.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}