مقدمه:
اربعین حسینی و پیاده روی چند روزه آن در کنار تجربه ای متفاوت از سبک زندگی، اخلاق و معنویت، تمرین سبک زندگی منتظرانه است همان سبکی که مسیر ما را تا ظهور امام عصر(عج) هموار و کوتاه می کند.

پیام اربعین و ارتباط آن با تشکیل حکومت مهدوی را با عنواینی نظیر، عهد و میثاقی جدید با ولایت،  ارتباط آن با عاشورا و ظهور،  عدم بیعت و سازش با ظالم، اسیر و دلبسته دنیا نبودن، گام برداشتن در جاده عدالت و مواسات، تحقق جامعه مهدوی در سایه اتحاد اربعینی، و چگونگی این ارتباط ها را  در این گفتار مورد بحث قرار می دهیم.

اربعین و ارتباط آن با تشکیل حکومت مهدوی
در سالهای اخیر با اقبال شگفت انگیز و خیره کننده مردم برای برپایی بیرق عزای حسینی در ایام اربعین حسینی و به نمایش در آوردن جلوه های ناب و بی همتایی از سلوک و بندگی عاشورایی، بارقه های نور و امیدی در دل منتظران و منجی باوران جهان طنین انداز شده است.

بارقه های امیدی که در خود نوید بخش آمادگی و مهیا شدن جامعه انسانی برای پذیرایی و میزبانی از آخرین یادگار خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام)است. عناصر و شاخص های بی نظیری که در فرهنگ و ادبیات اربعین حسینی(علیه السلام) مشاهده می شود.


اگر به درستی جایگاه راسخ و فراگیر خود را در میان آحاد مردم یا حداقل جامعه اسلامی پیدا نماید بدون شک باید بیش از آنچه تصور می شود خود را مهیای حضور و ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) بدانیم.

 اربعین و ارتباط آن با عاشورا و ظهور
 درک و فهم ماهیت و فلسفه اربعین و ارتباط آن با شکل گیری نهایی و منسجم تمدن نوین اسلامی و برپایی حکومت و اندیشه مهدوی در جهان سرمایه داری کار بسیار سخت و مشکلی نیست.

البته دست یابی به این مهم در صورتی ساده و راحت خواهد بود که درک و تحلیل جامع و درستی از نهضت حسینی(علیه السلام) در عاشورای سال 61هجری داشته باشیم.

هر گونه جهت گیری های سکولار مآبانه و برخورد صرفاً احساسی و بدون محتوی با واقعه عاشورا و شکل گیری اربعین حسینی(علیه السلام) در تضاد جدی با درک صحیح و مسأله محور با فرهنگ اربعین به شمار می آید.

از اینرو برای دست یابی به جواب صحیح به پرسش نهفته در متن باید محورهای اساسی و مورد انتظار فرهنگ عاشورا و ارتباط آن با اربعین حسینی(علیه السلام) را مورد بازخوانی و واکاوی قرار دهیم.
 
1-اربعین عهد و میثاقی جدید با ولایت
یکی از مهمترین و راهبردی ترین محورها در فرهنگ اربعین بازگشت به سوی امام است. اهتمام و توجه جدی به ولایت موضوعی است که در روز اربعین همه عشاق و محبان خاندان و عصمت و طهارت (علیهم السلام) را متوجه یک نقطه می نماید و آن بارگاه نورانی امامت و ولایت در سرزمین کربلا است.

 در واقع اربعین میثاق و پیمانی دوباره بعد از عاشورا است، به این معنا که هنوز در میدان عمل سربازانی پا به رکاب «ولی» خود آماده فرمان بری و اطاعت پذیری از امام زمان خود هستند، در زمان حضور ولی معصوم(علیه السلام) این اطاعت پذیری به گونه ای خود را نشان می دهد،[1]

و در زمان غیبت به شکل و شمایل دیگر که گویای تمکین کردن به امر امام است جلوگر می شود،[2]

محب و عاشقی که بیرق حسینی(علیه السلام) را در مسیر وصل شدن به امام بر دوش خود حمل می کند در درجه اول باید تلاش نماید که این ارادت و دوستی را در اندیشه و فکر و درجه دوم در میدان عمل به منصه ظهور برساند.

گوش به فرمان ولی بودن در فرهنگ اربعین یعنی اینکه هر کجا  «ولی» امر به حرکت نمود کاروان حسینی به مسیر خود ادامه دهد و هر کجا امر به توقف و ایستادن کردند بدون هیچ شکایت و عصبیتی گوش به فرمان ولی باشد.
 
2-اربعین عدم بیعت و سازش با ظالم
در سال های اخیر سیل خروشان محبان و عاشقان اباعبدالله الحسین(علیه السلام) دستگاه ظلم و ستم را به فکر و تأمل واداشته است.

از این رو با برنامه ای دقیق و از پیش طراحی شده و  با تکیه بر توان رسانه ای و با بهره گیری از ظرفیت نفوذ برخی محبان سکولار و ظاهری نگر، به دنبال تضعیف و تحریف حرکت و فرهنگ اربعین بوده اند.

آنها تلاش دارند این جریان الهی و انقلابی را به عبادت و منسکی ساده و ظاهری تقلیل دهند، و برداشتی ابتدایی و سطحی از محبت و دوستی را در میان محبان و عاشقان اباعبد الله الحسین(علیه السلام) ترویج نمایند.

در واقع آنها به دنبال یک صورت ظاهری از ابراز ارادات و دوستی به خاندان عصمت و طهارت هستند و هر گونه تلاش برای تقویت روح و باطن فرهنگ اربعین که همان ایستادگی در برابر ظلم و طاغوت است را بر نمی تابند.

این در حالی است که در سال 61 هجری امام حسین(علیه السلام) با دست رد زدن به طاغوتیان تکلیف همه محبانان و عاشقلان ولایت را در جریان اربعین مشخص نمودند. «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَهُ؛[3]

مثل من با مثل یزید بیعت نمی کند». اگر کسی تصور نماید که در مسیر رسیدن و وصل شدن به امام می توانند با بیعت با ظالم و ایفای نقش در سپاه دشمن رضایت امام را جلب نماید، در اشتباه راهبردی بسیار خطرناکی گرفتار شده است که تبعات و عواقب شوم و خطرناک آن بی اطلاع است.

در سایه اربعین همگرایی اسلامی به خوبی تحقق می یابد، کینه و دشمنی های کهنه به فراموشی سپرده می شود، کسانی که تا دیروز به سبب کید دشمن در مقابل هم رو در رو ایستاده بودند، در فرهنگ اربعین کنار هم با سازش و انسان دوستی زندگی می کنند.

3-اربعین گام برداشتن در جاده عدالت و مواسات
افرادی که توفیق همراهی و پیوستن به کاروان نورانی و آسمانی اربعین را داشته اند،  به خوبی نظاره گر سکانس های بی همتایی از عدالت، مهرورزی، انسان دوستی، روحیه ی سخاوتمندی، در میان کاروانیان بوده اند.

جلوه های نابی از اخلاق مداری که شاید تا پیش از آن نمونه ی عینی آن را در هیچ کجای عالم مشاهده نکرده بودند.

این سکانس های زیبا نوعی رزمایش عدالت و مواسات است، که بسیاری از محبان و دوستان امامت سخاوتمندانه از خود نشان می دهند، صحنه های زیبایی که تداعی کننده حکومت جهانی عدل و مواسات و اخلاق مداری است.

 خلق این صحنه های زیبا گویای این پیام مهم است که برای رسیدن به امام و بهره مندی از حضور معنوی و ظاهری او و درک حکومت عادلان در جهان می بایست، هنر گام برداشتن در مسیر و جاده عدالت و مواسات را به خوبی در زندگی فردی و اجتماعی خود تمرین نماییم.

 تا اینکه وعده و نوید آسمانی در آینده ای بسیار نزدیک محقق شود:
«وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ؛[4]
در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایسته‏ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!».

در تبیین کلید واژه صالحان محققان و قرآن پژوهان نکاتی را ذکر کرده که به خوبی می توان جلوه های ناب آن را در میان کاروانیان اربعین مشاهده کرد:« کلمه «صالحون» معنى گسترده و وسیعى دارد، به گونه ای که همه شایستگی ها به ذهن مى‏ آید:

شایستگى از نظر عمل و تقوا، شایستگى از نظر علم‏ و آگاهى، شایستگى از نظر قدرت و قوت، و شایستگى از نظر تدبیر و نظم و درک اجتماعى. هنگامى بندگان با ایمان این شایستگی ها را براى خود فراهم سازند، خداوند نیز کمک و یارى مى‏کند تا آنها بینى مستکبران را به خاک بمالند، دستهاى آلوده‏شان را از حکومت زمین کوتاه کنند، و وارث میراثهاى آنها گردند». [5]
4-اربعین اسیر  و دلبسته دنیا نبودن
کسانی که در سال 61 هجری به مصاف با امام و ولی خود شتافتند از یک نقطه ضعف مشترک و اساسی رنج می بردند، نقطه ضعفی که موجب شد، وحشیانه ترین گناه عالم بشریت را مرتکب شوند.
کسانی که تا دیروز خود را در صف منتظران و محبان واقعی قلمداد می کردند، به یک باره خود را میان قاتلان با امام معصوم(علیه السلام) مشاهده کردند، این نقطه ضعف هم چیزی جز دل بستن به دنیا و فریفته شدن به زخارف پست و بی ارزش مادی و دنیوی نبود.

یکی به بهانه ی دست یابی به حکومت ری، دیگری به بهانه ی در خطر بودن مال و دارایش و دیگری برای غارت کردن گوشواره از گوش دختر سه ساله، این دنیا گرایی در زمان کنونی نیز به نوعی در فریفته شدن در ظواهر تمدن غربی خود را نشان داده است.

کسی که چشم خود را به جلوه گری های تمدن غربی دوخته، توجه ای به زیبایی های تمدن اسلامی ندارد، از این رو خدای متعال در قرآن کریم این چنین نسخه شفا بخش خود را برای جامعه ای که ویروس منحوس دنیا گرایی آنها را تهدید می نماید ارائه می دهد:

 «وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ؛[6]

و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادّی، که به گروه‌هایی از آنان داده‌ایم، میفکن! اینها شکوفه‌های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است!».

فرهنگ و جریان اربعین نقطه مقابل دنیا گرایی است، چرا که کسانی که توفیق حضور در این کاروان عرشی را دارند با هر آنچه در توان دارند، به دنبال خدمت رسانی و میزبانی از کاروانیان اربعین هستند،.

گویی زیبایی های مادی و دنیوی در مقابل چشمان آنها رنگ باخته و آنها نوع خاصی از زیبایی را مطالبه می نمایند زیبای منحصر به فردی که نمونه تام و کامل آن را می توان در حکومت صالحان مشاهده کرد.

5- اربعین و تحقق جامعه مهدوی در سایه اتحاد اربعینی
در سایه اربعین همگرایی اسلامی به خوبی تحقق می یابد، کینه و دشمنی های کهنه به فراموشی سپرده می شود، کسانی که تا دیروز به سبب کید دشمن در مقابل هم رو در رو ایستاده بودند.

در فرهنگ اربعین کنار هم با سازش و انسان دوستی زندگی می کنند، در سایه اربعین جلوه ناب و بی همتای اتحاد و همبستگی اسلامی را می توان مشاهده کرد، صحنه های نابی که رعب و وحشت را در دل مستکبران و دنیا طلبان عالم افکنده است.

در سایه این وحدت و همگرایی است که امنیت سایه با شکوه خود را بر جامعه انسانی مستدام می دارد، موضوعی که در آرمان شهر مهدوی نیز تأمین کننده منافع و مصالح اعضای آن و موجب استقرار امنیت و توسعه عدالت فردی و اجتماعی است و انسجام اسلامی، رمز پیروزی و ماندگاری جامعه مهدوی است؛ چنان‌که فرموده اند:

«یَقُومُ قَائِمُنَا… ثُمَ‏ یَجْمَعُهُمُ‏ اللَّهُ عَلَى أَمْرٍ وَاحِدٍ؛[7]

آن گاه که قائم ما قیام کند… همه را بر یک فکر و مرام واحد گرد می‌آورد» با بررسی این روایات و سایر احادیث در این زمینه، روشن می‌گردد که در میان یاران حضرت مهدی، وجوه اشتراک فراوانی وجود دارد و آنان امت واحد و جمع متشکلی به وجود می‌آورند و یکدل و متحد عمل می‌کنند؛ چنان‌که در روایتی درباره امام عصر آمده است:

«هُوَ الذَّی یَجْمَعُ الکَلِمَ و یُتِمُّ النَّعَم؛[8] او کسی است که وحدت کلمه را ایجاد می‌کند و نعمت را کامل می‌سازد».

6- اربعین و ارتباط آن با گسترش صلح و مهربانی
از ویژگی های جامعه مهدوی، پاک شدن کینه ها از دل مردمان و گسترش صلح جهانی است؛ یعنی مدینه فاضله ای که قرن ها انسان منتظر آن بوده است، در این عصر تحقق می پذیرد.

پس از قیام امام مهدی/ و برقراری حکومت، رفاقت و دوستی و صمیمیت تا حدی در جامعه فراگیر می شود که مردم در برآوردن نیازهای همدیگر از اموال خود چشم پوشی می کنند.

این آرمان همه ائمه: بوده است. پیامبر اکرم (ص) پس از ورود به مدینه، اولین اقدامی که در راه بسط و استقرار حکومتش انجام داد، ایجاد پیمان اخوت میان مردم مدینه و پیمان مسالمت آمیز با پیروان دیگر ادیان بود.
امام مهدی نیز با تأسی از سیره جدش، این رابطه را در تمام جهان برقرار خواهد کرد. امام علی علیه السلام می فرماید:

إذا قام قائمنا. . . لذهبت الشحناء من قلوب العباد [9]. هنگامی که قائم ما قیام کند. . . ، کینه های بندگان نسبت به یکدیگر از دل هایشان زدوده می شود.

راهپیمایی عظیم اربعین، نمایشی از زمان ظهور مهدی موعود است؛ چراکه بر اساس روایت های متعدد موجود، در زمان ظهور، همه ابنای بشر با هم مهربان و همدل می شوند و به یکدیگر یاری می رسانند و دشمنی و کدورتی باقی نخواهد ماند.

همین همدلی و صمیمیت بین زائران اربعین و در میزبانی مردم عراق به خوبی دیده می شود. در مراسم اربعین زائران از کشورهای مختلف با آداب و رسوم و فرهنگ های متفاوت به حرمت خون سیدالشهدا علیه السلام با عزت و افتخار در خانه های مردم شهرهای مختلف عراق به گرمی پذیرایی می شوند.

و صرف نظر از تفاوت زبانی، چنان همدلانه به هم محبت می کنند که گویی قرن هاست عشق خانوادگی میان آنان برقرار است. در این مراسم باشکوه، دل های همه زوار امام حسین علیه السلام به نوعی به هم گره خورده و هر کس به فکر خدمت به دیگری است و مهربانی و عطوفت بین راهپیمایان به اوج خود می رسد.

مردمی که در مقطعی از تاریخ در جنگ روبه روی هم قرار گرفته بودند، وقتی پای سیدالشهدا علیه السلام و امام عصر به میان می آید، همه چیز را فراموش می کنند، دل های آنان به یکدیگر گره می خورد و هر کس به فکر خدمت به دیگری است و مهربانی و عطوفت بین راهپیمایان به اوج خود می رسد.

گشاده دستی، برادری، ایثار و تحمل دشواری در میان زوار و میزبانان آنها تصاویر جذابی را در این مراسم بر جای می گذارد؛ جلوه هایی از عطوفت و مهربانی که نمونه آن را میان مردمان یک شهر یا روستا و حتی یک قبیله نمی توان دید.

7-اربعین و ارتباط آن با اهتمام و توجه به نماز
در عصر ظهور حضرت مهدی/ استقبال مردم از نماز جماعت چنان چشمگیر خواهد شد که مساجد کنونی و حتی مساجدی که در آینده ساخته می شود، برطرف کننده نیاز آنها نخواهد بود؛ به گونه ای که در بعضی موارد به علت هجوم مردم برای ادای نماز جماعت، در یک مسجد دوازده بار نماز خوانده می شود [10].

همچنین در بعضی از روایات اسلامی، آیه 42 سوره حج به حضرت مهدی/ و یارانش، یا آل محمد (ص) به طور عموم تفسیر شده است؛ چنان که از حدیثی از امام باقر علیه السلام می خوانیم: «این آیه تا آخر از آن آل محمد و مهدی و یاران اوست» [11].

یکی دیگر از جلوه های زیبای جامعه مهدوی در مراسم زیارت اربعین، همین اهتمام مؤمنین و زائران سیدالشهدا علیه السلام به مسئله نماز است؛ به گونه ای که در ایام راهپیمایی و زیارت اربعین در طول مسیر و در حرم ائمه: ، نمازهای جماعت به صورت باشکوهی برپا می گردد و مردم به برپایی نماز و ارتباط با معبود خود توجه و اهتمامی ویژه دارند.

 نتیجه:
عنوان های ذکر شده نمونه هایی کوچک از شاخصه ها و ویژگی های آرمانی و الهی اربعین و ارتباط آن با تشکیل حکومت مهدوی است که در مراسم زیارت اربعین سیدالشهدا علیه السلام جلوه گر شده است .

همه شیعیان ضمن تلاش برای حفظ این دست آوردهای عظیم، باید بکوشند که از آسیب های احتمالی آن پیشگیری کنند و از همه ظرفیت های اربعین برای معرفی شیعه و جامعه آرمانی مهدوی بهره ببرند و اشتیاق به ظهور حضرت ولی عصر و تشکیل حکومت عدل جهانی آن حضرت را در دل ها افزایش دهند.

پی نوشت ها:
[1]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏45، ص40. «وَاللّه ِ إن قَطَعتُمُ یَمینی، إنّی اُحامی أبَداً عَن دینی، وعَن إمامٍ صادِقِ الیَقینِ، نَجلِ النَّبِیِّ الطّاهِرِ الأَمینِ؛به خدا سوگند ، اگر دست راستم را قطع کنید، من ، همیشه از دینم حمایت مى کنم و نیز از امام راستگو و استوارباورى،که نواده پیامبرِ پاک و امین است».
[2]. الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏2، ص458. «اما هر فقیهى که خویشتندار و نگاهبان دین خود باشد و با هواى نفْسش بستیزد و مطیع فرمان مولایش باشد ، بر عوام است که از او تقلید کنند و البته این ویژگیها را تنها برخى فقهاى شیعه دارا هستند ، نه همه آنها».
[3]. در سوگ امیر آزادى ( ترجمه مثیر الأحزان )، ص25.
[4]. سوره مبارکه انبیاء آیه105.
[5].تفسیر نمونه، ج‏13، ص517.
[6]. آیه 131 سوره مبارکه طه.
[7]. الغیبة( للنعمانی)، النص، ص206.
[8]. إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب عجل الله تعالى فرجه الشریف، ج‏1، ص168.
[9]شیخ صدوق، 1362ش، ج2، ص262؛ مجلسی، 1404ق، ج5، ص270
[10]ر. ک: مجلسی، 1404ق، ب، ج52، ص375
[11]فیض کاشانی، 1415ق، ج3، ص382

منبع:
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/6444/8314/111268
*این مقاله در تاریخ 1401/5/3 بروز رسانی شده است