بدبینی به همسر اشکال متفاوتی دارد

خیلی از زوجین بدبینی‌های بیمارگونه خود را نوعی رفتار طبیعی تلقی می‌کنند و آن‌را با عناوینی همچون غیرت و تعصب و مراقبت توجیه می‌کنند، حال آن‌ که واقعیت چیز دیگری است.

اساسا بدبینی به همسر در 3 حالت کلی بروز می‌کند :

1 - گروه اول افرادی هستند که بدبینی در ذاتشان است. این افراد را از همان ابتدای زندگی براحتی می‌توان شناخت؛ آن زمان که نسبت به هر موضوعی نیمه خالی لیوان را می‌بینند و در رابطه با پیرامون خود نوعی نگاه منفی دارند.
 
2 - گروه دوم افرادی هستند که نوعی وسواس نیز در بدبینی‌هایشان نهفته است. این دسته از زوجین نسبت به برخی رفتارها و واکنش‌های همسر خود به جنس مخالف، حال در محیط کاری باشد، نوعی وسواس فکری دارند که در پاره‌ای اوقات همراه با بدبینی به وی است که البته در این فرم باز هم اختلاف بین زوجین خیلی پدیدار نمی‌شود.
 
3 - گروه سوم که در حقیقت روزگاری جزو گروه‌های یک و دو بودند بشدت در معرض خطرند، چرا که مبتلا به اختلالات پارانوئیدال می‌شوند به این معنا که با کنار هم گذاشتن برخی پارامترهای خیالی به این نتیجه می‌رسند که همسرشان قطعا در حال خیانت به وی است و این فکر همچون خوره جسم و روح فرد را نابود می‌کند و اگر خوشبین باشیم که اتفاق ناگواری در این بین نیفتد، طلاق و جدایی بین زوجین مسالمت آمیز ترین اتفاق است.1
 

ریشه‌های بدبینی به همسر

_ خیلی اوقات بدبینی و شک بین زوجین از علاقه و عشق زیاد به یکدیگر نشات می‌گیرد. خانم همسرش را تنها متعلق به خود می‌داند و طبیعتا هر نوع رفتار خارج از منزل برایش سخت و غیر قابل هضم است. بتدریج این عشق و علاقه به نوعی احساس شکست از دیدگاه خودش تبدیل می‌شود و هر آن فکر می‌کند که زندگی اش در حال فروپاشی است.
 
_ عدم شناخت کافی از همسر، اساس بدبینی و شک به وی است. وقتی مرد از همسر آینده‌اش تصویری دیگر را در ذهن می‌پرورانده با ورود به زندگی مشترک متوجه می‌شود که درانتخابش اشتباه کرده و این خود نوعی نفرت و انزجار را در وی نسبت به همسرش ایجاد می‌کند و طبیعتا این موضوع مهم‌ترین دلیل می‌شود برای پیدایش بهانه گیری‌ها و بدبینی‌های بیمار گونه.
 
_ فرزندان والدین بدبین و شکاک در طول زندگی یاد می‌گیرند که در آینده نیز نسبت به همسرشان و اطرافیان خود بدبین و شکاک باشند. این موضوع نقش تربیت خانواده را براحتی روشن می‌کند، این‌گونه که فرزندتان از شما بدبینی و شک به همسرش را یاد می‌گیرد.
 
_ مراقبت از خانواده در مقابل سنگ اندازی و حسادت‌های دشمنان خانوادگی که عموما به شکل یک دوست وارد زندگی می‌شوند نیز اساس خیلی از بدبینی‌ها و سوءتفاهم‌هاست. دوست شما نسبت به زندگیتان حسادت می‌کند و بر همین اساس پروژه‌ای را پیاده می‌کند که اطمینان شما را نسبت به همسرتان سلب کند.1
 

با همسر بدبین چطور رفتار کنیم؟

 
سرنخ ها را پیدا کنید
در اولین قدم ، باید نخستین جرقه های شک در همسرتان را شناسایی کنید . با خودتان خلوت کنید و فکر کنید که چه رفتاری در شما موجب شک کردن همسرتان شد و شما در مقابل بدبینی همسرتان چه واکنشی از خود نشان داده اید . با مرور گذشته خود پرونده ای جامع از شک ها، نشانه ها و آثارش را خواهید یافت که با بررسی درست آن ها می توانید بهتر با همسرتان برخورد کنید.

اگر برخی از رفتارهایتان باعث بدبین شدن همسرتان نسبت به شما گردید ، این رفتار را شناسایی کنید و در صدد رفع آن بر آیید زیرا شما برای برطرف کردن بدبینی همسرتان باید در همه زمینه ها قابل اعتماد باشید . همیشه با همسرتان صادق باشید و به او دروغ نگویی تا او به شما شک نکند و بر روی رفتار شما حساس نشود.2
 
به همسرتان نشان دهید که تکیه گاه تان است
یکی از دلایل بدبینی همسرتان این است که او نمی تواند احساسش را به شیوه مناسبی بیان کند و با شک کردن به بیان احساسش می پردازد . مثلا شما را از رفتن به همه جا منع می کند زیرا شما را دوست دارد و می ترسد که شما را از او دور کنند یا بگیرند.

برای کاهش بدبینی همسرتان به او اطمینان دهید که برای تان تنها تکیه گاه است و در مهمانی ها به او بیشتر توجه کنید همچنین به او پیشنهاد دهید تا در همه جا کنارتان باشد یا بگویید دوست داری وقتی رفتم فلان جا، به شما زنگ برنم.2
 
در مراودات اجتماعی خود خیلی مراقب باشید
در محیط کاری خود هر نوع صحبت غیرکاری، تماس های بی مورد و روابط آزاد نتیجه بدی را در زندگیتان دارد و موجب می شود همسرتان به شما شک کند حتی اگر شما فکری در سر نداشته باشید.2
 
مراقب رفتار و کردارتان باشید
شاید گاهی بدون اینکه حواس‌تان باشد، طوری رفتار می‌کنید که بهانه دست همسرتان می‌دهید. مثلا کسی که شب‌ها دیروقت با تلفن صحبت می‌کند یا بی‌خبر از شهر خارج می‌شود، شاید علت بدگمانی‌های همسرش فقط همین رفتارهای نامتعارف خودش باشد.

ممکن است پیش خودتان فکر کنید که چنین رفتارهایی بهانه‌ی موجهی برای بدگمانی نیستند، اما این احتمال را نیز در نظر بگیرید که شاید طرف مقابل به چنین رفتارهایی به‌عنوان نشانه‌‌های پنهان‌کاری نگاه می‌کند. برای اینکه چنین شک و شُبهه‌هایی به‌وجود نیایند، باید سعی کنید با صحبت کردن درباره‌ی دلیل رفتارهایتان، شکاف‌های ارتباطی‌تان را پُر و اعتماد همسرتان را جلب کنید.3
 
درددل کنید
اگر تمامی این راهکارها را امتحان کردید و در میزان بدگمانی همسرتان هیچ تغییری حاصل نشد، شاید لازم باشد که از راهکارهای مستقیم‌تری کمک بگیرید. در یک وقت مناسب، همسرتان را به گفت‌وگو دعوت کنید و برایش توضیح بدهید که چقدر از سؤال‌وجواب‌های دائمی‌‌ِ او احساس ناراحتی و اندوه می‌کنید.

اجازه بدهید همسرتان بداند که بدگمانی‌هایش دیگر باعث نمی‌شوند که برای جلب رضایت او و رفع سوءظن‌ها تلاش کنید، بلکه با این کار از ادامه‌ی تلاش دلسردتان می‌کند و بهانه دست‌تان می‌دهد که نسبت به حریم خصوصی خود، حالت تدافعی پیدا کنید. همچنین به همسرتان یادآور شوید که اگر اوضاع به همین ترتیب ادامه پیدا کند، ممکن است به علت ناامیدیِ زیاد قادر به ادامه‌ی این رابطه نباشید.

در پایان، مجددا به همسرتان اطمینان بدهید که عاشقش هستید و حاضرید روی بهبود جنبه‌هایی از رفتارتان که باعث تحریک آشفتگی او می‌شوند، کار کنید. چنانچه صحبتِ رودررو برای‌تان سخت است، می‌توانید برای همسرتان نامه بنویسید. در نامه نیز ضمن اشاره به وضعیت روحی خود، به همسرتان اطمینان بدهید که عاشقانه دوستش دارید و حمایتش می‌کنید.

چنانچه باز هم نتیجه‌ای نگرفتید، تنها راهکاری که برای حفظ زندگی مشترک‌تان باقی می‌ماند، مراجعه به یک مشاور یا درمانگر است. چنین فردی می‌تواند علت بدگمانی افراطی همسرتان را تشخیص بدهد و راهکارهایی را در اختیارتان بگذارد که بدانید چگونه باید با این بدگمانی‌ها برخورد کنید.

گاهی علت حسادت بیش از حد فقط احساس ناامنی نیست، بلکه شاید مربوط به اختلالات شخصیتی باشد که در این مورد باید حتما از یک متخصص کمک بگیرید، چرا که خودتان و همسرتان به تنهایی قادر به حل این مشکل نخواهید بود.3

پینوشتها
1.www.beytoote.com
2.www.namnak.com
3.www.chetor.com