مشق عید، اختراع چه کسی بود؟
سال۱۳۷۰ برای اوّلین بار پیک شادی یا پیک نوروزی همزمان با تغییر نظام آموزشی از نظام قدیم به نظام جدید در مدارس توزیع شد. از دو سه سال پیش زمزمههایی برای حذف این پیکها مطرح شد. و شاید برای چند سال آینده این خوشبختی برای شما باشد که مشق عید بیمشق عید؛ امّا عمراً بتوانید پدر و مادرهایی را که سالها عیدشان با مشق عید خراب شده، راضی کنید که در عید به سراغ کتاب و دفتر نروید.
تنها سؤالی که در طول دوران مدرسه به دنبالش بودیم و در هیچیک از آن پیکهای رنگی و کتابهای درسی پاسخش نبود، این بود که این مشق عید اختراع چه کسی بود؟ هیچ دانشآموز شجاعی هم نبود که الیورتوئیستوار کاسهی سوپش را ببخشید، دفترش را ببرد بالا و بپرسد: «آقا! این مشق عید را کی اختراع کرده؟» حالا اگر هم چنین دانشآموزی پیدا میشد، فکر میکنید کسی جوابش را میداد؟ نه! چون هیچکس در تاریخ پیدا نشده که موضوع مشق شب عید را به گردن بگیرد. نگردید، حتّی اگر به سراغ کتابهای تاریخی بروید پاسخ آن را پیدا نخواهید کرد. اصلاً چه معنی دارد سیزده روز تعطیلات بچّههای محصّل بخورند و بازی کنند و سری به کتابهای درسشان نزنند و یادشان نباشد که آخر تعطیلات باید به مدرسه برگردند!
برای پیدا کردن قدمت مشق عید شاید باید به دنبال تاریخ مشق شب باشیم. درست است که گفتیم هیچ کتاب تاریخی دربارهی انجام مشق عید ننوشته است، امّا دربارهی مشق شب تا دلتان بخواهد نوشته شده است؛ برای همین هم ما به سراغ تاریخ مشق شب رفتیم تا ببینم از کی دانشآموزان مجبور شدند بعد از مدرسه، درسهایی را که در کلاس آموختند بنویسند.
همین اوّل کار بگویم واژهای که در این نوشته به عنوان مشق شب یا مشق عید میآید کلمهی درستی نیست. مشق به معنی تمرین کردن و انجام دادن کاری برای آموختن است و این معنیای است که در فرهنگ لغت معین کنار نام مشق آمده است؛ امّا مثالی که دکتر معین زده در مورد تمرین خوشنویسی و تمرینات نظامی است و چیزی دربارهی مشق شب ننوشته است؛ چراکه مشق تمرین است؛ امّا آنچه ما مینویسیم تکلیف که شبیه کلمه WORK انگلیسی است، یعنی چیزی که ما باید انجام دهیم؛ اما برای اینکه نترسیم شاید هم چون مشق قشنگتر از تکلیف است اسمش شده مشق.
پنجاه سال پیش یکی دو نفر از باستانشنان، در کاوشهایی که در تخت جمشید و شوش انجام دادند، یکسری لوح گِلی به خط میخی پیدا کردند که شگفتزدهیشان کرد. خط روی این لوحها با لوحهای تجاری یا دولتی، که روی دیوارهای تخت جمشید و کتیبهی بیستون دیده بودند، فرق داشت. وقتی این کتیبههای کوچک به دست خط میخیشناسان رسید، مشخّص شد که آنچه از زیر خاک بیرون آمده، مشق شب بچّههایی است که در دوران هخامنشی زندگی میکردند؛ دانشآموزانی که برای آموختن خط میخی آن را با قلمی شبیه میخ روی گِل تمرین میکردند.
دربارهی چگونگی مشق در دورههای بعد تا دورهی قاجار، که نخستین مدرسههای مدرن در ایران راهاندازی شده است، همین اندازه میدانیم که مکتبدارها -که معلّمهای آن دوران بودند- بیشتر از طریق تکرار درسها در سر کلاس، آن هم به شیوهی خواندن سواد میآموختند.
اوّلین کسی که به فکر تغییر شیوهی آموختن الفبا افتاد، میرزا حسن رشدیه، بنیانگذار نخستین مدرسههای ایران بود. سیستم آموزشی رشدیه براساس آموزش الفبا، حروف و کلمات بود. در این روش، تمرین کردن برای حفظ کردن شکل الفبا و ترکیب آنها مهمترین بخش به شمار میآمد. پس مشق شب به آن شیوهای که همهی ما با آن روبهرو شدیم، از دل همین روش آموزشی به وجود آمد؛ روشی که البتّه همهی ما برای داشتن سواد و تحصیلات عالی به آن مدیون هستیم. آموزگارانی چون حسن رشدیه و مهدی قلیخان هدایت و محمدباقر هوشیار با تکمیل شیوهی آموزش و تلاش فراوان باعث شدند تا آموزش و پرورش برای همه اجباری شود. از اینجا بود که نظام آموزشی براساس آن تنظیم شد. نُه ماه از سال برای تحصیل و سه ماه تابستان برای استراحت برنامهریزی گردید؛ برهمیناساس، تعطیلات نوروزی هم به مدت چهارده روز تصویب شد و به این ترتیب در یکسوم پایانی سال تحصیلی هم زمانی برای استراحت بود؛ زمانی که البتّه در همین زمانها با مشق نوشتن پُر شد.
در ابتدای اختراع مشق عید قاعدهی کلّی و یکنواختی وجود نداشت. برای کسانی که مثل من در دههی پنجاه و شصت به دنیا آمدند، مشق عید برابر بود با پلیکپیهای ریاضی و علوم تجربی و رونویسی نیمی از کتاب فارسی و نوشتن حدّاقل یک انشا که ایّام عید را چگونه گذراندید. مشقی که گاه یک دفتر چهل برگ برایش کافی نبود و باید دفتر شصت برگ را سیاه میکردی. بچّه زرنگهایی هم بودند که از فرصت تعطیلی ۲۸ و ۲۹ اسفند استفاده میکردند و کلّ مشق عیدشان را مینوشتند و پلیکپیها را حل میکردند.
اکثریّت امّا آنهایی بودند که مشق عیدشان را برای روز سیزدهم عید میگذاشتند و شب آخر میان کوتاه کردن ناخنها و حمام کردن برای رفتن به مدرسه و پیدا کردن مانتو و مقنعه بعد از سیزده چهارده روز تعطیلی؛ امّا این شیوهی مشق عید نوشتن حدود سال۱۳۷۰ با اختراع پدیدهای به نام پیک شادی کمرنگ شد.
سال۱۳۷۰ برای اوّلین بار پیک شادی یا پیک نوروزی همزمان با تغییر نظام آموزشی از نظام قدیم به نظام جدید در مدارس توزیع شد. حُسن پیک شادیها در این بود که در کنار مشق نوشتن، شوخی و خنده و سرگرمی هم وجود داشت. تمرینهایی که باعث درگیر شدن شما با مشق در تعطیلات نوروز و بازیها بود؛ مثلاً اینکه تعداد مهمانها را از تعداد مهمانیهایی که رفتید کم کنید. عیبش امّا این بود که مثل مشق عید قبلی نمیشد بعضی جاهایش را یواشکی جا انداخت. تازه جوایز بهتر حل کردنش هم بود و برای همین باید همهی آن حل میشد. این پیک شادیها در سالهای اوّل توسّط مدرسهها و بعدتر توسّط مناطق تنظیم میشد. در نیمهی دههی۸۰ بود که پیک شادی به صورت سراسری با شکل و شمایل خوشآبورنگ از ۲۵ اسفند در مدرسهها توزیع میشد.
از دو سه سال پیش زمزمههایی برای حذف این پیکها مطرح شد. امسال که اعلام کردند پیک بیپیک و جایش فعّالیّتهای خلّاقهای باید جایگزین شود. شاید برای چند سال آینده این خوشبختی برای شما باشد که مشق عید بیمشق عید؛ امّا عمراً بتوانید پدر و مادرهایی را که سالها عیدشان با مشق عید خراب شده، راضی کنید که در عید به سراغ کتاب و دفتر نروید.
منبع: مجله باران
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}