اناجيل غيررسمى (1)
اناجيل غيررسمى (1)
اناجيل غيررسمى (1)
نويسنده:عبدالرحيم سليمانى
اشاره
انجيل لوقا، كه يكى از چهار انجيل رسمى و قانونى عهد جديد است، با اين عبارت آغاز مى شود:
عاليجناب تئوفيلوس، بسيارى كوشيده اند شرح زندگى عيسى مسيح را به نگارش در آورند و براى انجام اين كار، از مطالبى استفاده كرده اند كه از طريق شاگردان او و شاهدان عينى وقايع، در دسترس ما قرار گرفته است. اما از آنجا كه من خود، اين مطالب را از آغاز تا پايان، با دقت بررسى و مطالعه كرده ام، چنين صلاح ديدم كه ماجرا را به طور كامل و به ترتيب برايتان بنويسم... (انجيل لوقا، 1:1ـ3).
دانشمندان برآنند كه انجيل لوقا بين سال هاى 75ـ85 ميلادى نوشته شده است . از فقره فوق بر مى آيد كه در اين زمان، يعنى اواخر قرن اول، انجيل نويسى امرى متعارف بوده و تعداد زيادى انجيل موجود بوده است. دانشمندان برآنند كه دو انجيل مرقس و متى، از اناجيل قانونى، قبل از انجيل لوقا نوشته شده است، پس بايد تعداد زيادى انجيل، غير از اين دو انجيل، در زمان نگارش انجيل لوقا موجود بوده باشد.
از سوى ديگر، فرايند قانونى شدن مجموعه عهد جديد، روندى تدريجى بوده است. اين فرايند در نيمه قرن دوم هنوز به نتيجه مشخصى نرسيده بود و ظاهراً از نوشته اى كه از ايرنئوس باقى مانده، برداشت مى شود كه در ربع آخر قرن دوم چهار انجيل رسمى فعلى به عنوان كتاب هاى قانونى پذيرفته شده و گويا پرونده اناجيل قانونى در اين زمان بسته شده بود (پيترز، يهوديت، مسيحيت و اسلام، ج2، ص72; كرنز، سرگذشت مسيحيت در طول تاريخ، ص94). درباره كل مجموعه عهد جديد، هر چند تكليف بخش عمده اين كتاب ها تا پايان قرن دوم روشن شده، اما درباره برخى از آنها نزاع تا پايان چهارم ادامه داشته و در اين زمان پرونده نهايى عهد جديدِ قانونى، شامل 27 كتاب و نوشته بسته شد (پيترز، همان، ج2، ص75ـ76). پس يك دوره چهار قرنى را بايد دوره نگارش و رسميت يافتن متون مقدس مسيحى به حساب آورد. در خلال اين دوره و مدتى پس از آن، به موازات چهار عنوان نوشته كه در مجموعه عهد جديد وجود دارد، يعنى انجيل، اعمال، نامه و مكاشفه، نوشته هاى ديگرى با همين عناوين به وجود آمده كه در مجموعه عهد جديد قانونى پذيرفته نشده است. بخش عمده اين نوشته ها تحت عنوان انجيل قرار دارد كه به گونه اى به زندگى و شخصيت و تعاليم عيسى يا بخشى از آنها مى پردازد. اين اناجيل در بسيارى از موارد با اناجيل رسمى اختلاف دارد و زندگى حضرت عيسى را به گونه ديگرى نشان مى دهد. در برخى از اين اناجيل گزارش زندگى عيسى در بخش هايى با گزارش قرآن مجيد از اين ماجرا نزديك و شبيه است.
تعداد اين اناجيل زياد است; به گونه اى كه گفته مى شود كه تعداد آنها به بيش از دو دوجين مى رسد . در اين نوشتار برآنيم كه مهم ترين و معروف ترين اين اناجيل را به اختصار معرفى كنيم. نويسندگان مسيحى اين اناجيل را به صورت هاى مختلف دسته بندى كرده، تحت چند عنوان به آنها پرداخته اند. آنان «انجيلِ برنابا» را در اين مجموعه نمى آورند، و ما بر آنيم كه به اختصار درباره اين مجموعه در هفت محور به بحث بپردازيم.
الف. اناجيل كودكى و والدين عيسى
1. انجيل يعقوب
تاريخ نگارش اين انجيل نيمه دوم قرن دوم احتمال داده مى شود و اين زمانى است كه فرايند قانونى شدن اناجيل قانونى به شكل نهايى خود نرسيده بود; اريجن به صورت يقينى و كلمنت اسكندرانى و ژوستين احتمالا، اين سند را مى شناخته اند و مطالبى مانند «تولد عيسى در غار و رسيدن نسب مريم به داود را از آن نقل كرده اند. اين انجيل در اواسط نيمه دوم قرن دوم به زبان يونانى و احتمالا در مصر توسط فردى كه يهودى الاصل نبوده نوشته شده است; زيرا از جغرافياى فلسطين و رسوم يهودى اطلاع زيادى نداشته است .
دو نكته درباره اين نوشته بسيار شايان توجه است; زيرا نشان دهنده توجه زياد مسيحيان به اين كتاب در سده هاى نخست ميلادى و پس از آن است. نخست اين كه پدران اوليه كليسا به اين كتاب زياد اشاره كرده، از آن نقل قول كرده اند و اين نشان مى دهد كه در جهان مسيحيت مقبوليت زيادى داشته است (دوم اين كه در همان سده هاى نخست، اين كتاب به صورت بسيار گسترده اى به زبان هاى مختلف ترجمه شده و نسخه هاى متعددى از آن به زبان هاى مختلف در دست است. نسخه هايى از ترجمه اين اثر به زبان هاى سريانى، جنبشى، اسلاوى، ارمنى، گرجى، عربى و غيره موجود است و برخى از نويسندگان از اين كه اين كتاب در همان سده هاى نخست به لاتين ترجمه نشده، تعجب كرده يا تلاش كرده اند كه دليلى براى آن بياورند (ابوكريفا العهد الجديد، ص51) محتواى اين نوشته قابل توجه و تأمل است; زيرا بخش عمده اى از آن يعنى تولد مريم در اناجيل قانونى نيامده است. البته اين ماجرا در قرآن مجيد آمده است كه دو روايت شبيه و قابل مقايسه است. تولد عيسى، كه در اناجيل متى و لوقا آمده، در اين كتاب متفاوت، و از جهاتى قابل مقايسه با روايت قرآن مجيد از ماجرا نقل شده است.
كتاب از اينجا آغاز مى شود كه فردى از بنى اسرائيل به نام يواقيم، كه فردى ثروتمند است و همسرى به نام حنه دارد، فرزندى ندارد. او و همسرش غمگين اند و نزد خدا گريه و زارى كرده، از او فرزندى مى خواهند و نذر مى كنند كه اگر خدا فرزندى به آنان عطا كند، آن را وقف معبد كنند. پس خدا مژده دخترى را به آنان مى دهد و چون دختر، كه نام او مريم است، سه ساله مى شود او را به معبد مى برند و كاهن اعظم، يعنى زكريا، مسئوليت او را به عهده مى گيرد. او در معبد زندگى خاصى دارد و فرشتگان براى او طعام مى آورند. چون دوازده ساله مى شود كاهن اعظم، مسئوليت بكارت او را به فردى به نام يوسف، مى سپارد كه خدا به صورت اعجازآميز او را براى اين كار برگزيده بود، وى پيش تر ازدواج كرده بود و فرزندانى داشت. در اين زمان، فرشته خداوند به مريم مژده فرزند مى دهد. چون شش ماه مى گذرد، يوسف متوجه حاملگى مريم مى شود و ناراحت و غمگين مى شود و ندبه مى كند، فرشتگان ماجرا را به او خبر مى دهند. مريم و يوسف در محاكمه حاضر مى شوند و چون كاهن آنان را آزمايش مى كند و سربلند بيروت مى آيند، آن دو را روانه مى كند.
امپراتور دستور سرشمارى مى دهد و چون آن دو حركت مى كنند و به وسط راه مى رسند مريم احساس درد زايمان مى كند. او در غارى زايمان مى كند و نور به داخل غار مى تابد. قابله ها او را بررسى مى كنند و بعد از زايمان نيز بكارت او را تأييد مى كنند. مجوسيانى براى ديدن عيسى، كه ستاره او را ديده اند مى آيند و هيروديس كه ماجراى تولد مسيح را شنيده بود، دستور قتل اطفال را مى دهد. مريم طفل را پنهان مى كند. هيروديس در پى يحيى است و پدر او زكريا را به قتل مى رساند و كتاب پايان مى يابد.
2. انجيل كودكى توماس
از اطلاعات اين كتاب درباره يهوديت بر مى آيد كه نويسنده بايد فردى مسيحىِ غيريهودى الاصل بوده باشد. اين انجيل اكنون به دو صورت موجود است; يكى قديمى تر كه مفصل و مشتمل بر نوزده باب است، و ديگرى كوتاه تر كه مشتمل بر يازده باب است. اكثر نسخه هاى خطى يونانىِ اين كتاب، مربوط به بعد از قرن سيزدهم است. نسخه هاى ديگرى از اين كتاب به زبان هاى سريانى، لاتين، جشى گرجى و اسلاوى موجود است.
همان طور كه گذشت، محتواى اين نوشته معجزاتى است كه عيسى در كودكى انجام مى داد. او آب را مطيع خود ساخت. با گل مجسمه چند پرنده ساخت و چون مورد اعتراض قرار گرفت كه چرا حكم شنبه را نقض كرده، به مجسمه ها دستور داد كه زنده شوند. كسانى كه او را اذيت كردند نفرين كرد و آنان مردند. معلمان از دانايى و حكمت او در تعجب مى ماندند. او مردگان را زنده مى كرد و بيمارانى را شفا مى داد. آب را در لباس خود حمل مى كرد. بذرى مى كاشت و معجزه آسا ثمر مى آورد. با چوب كوچكى براى پدرش كه نجار است، وسيله بزرگى ساخت و سرانجام در دوازده سالگى در معبد تعاليمى را بيان مى كرد كه عالمان يهود در شگفت مى ماندند (برخى از معجزاتِ فوق در نسخه دوم يونانى، كه كوتاه تر است، نقل نشده است).
3. انجيل متاى دروغين
به هر حال، مطالب اين انجيل را مى توان به سه بخش تقسيم كرد. باب هاى اول تا هفدهم مربوط به قبل از تولد عيسى و در واقع بيشتر، تولد، كودكى و باكره بودن مريم است كه بيشتر بر انجيل يعقوب مبتنى است. باب هاى هفدهم تا بيست و چهارم معجزاتى را بيان مى كند كه عيسى در سفر مصر انجام داد. باب هاى 25 تا 42 معجزاتى را بيان مى كند كه عيسى از پنج سالگى تا دوازده سالگى انجام داد و بيشتر بر انجيل كودكى توماس مبتنى است. پس اين سخن درست به نظر مى رسد كه اين نوشته تركيبى از اناجيل موجود بوده و به تدريج در دوره هاى متأخر چنين گردآورى اى ضرورى دانسته شده است .
اما علت اين كه اين نوشته، عنوان «متاى دروغين» را گرفته، آن است كه دو تن از اسقف هاى معاصر جرومِ قديس به او نامه اى نوشتند و از او خواستند تا كه انجيلى را كه متى به زبان عبرى نوشته جزو متن مقدس قانونى قرار ندهد. جروم پاسخ داد كه وى توجه دارد كه اگر متى مى خواست اين اثر منتشر شود، آن را به انجيل اصلى ملحق مى كرد. او مى گويد من اين اثر را ترجمه مى كنم ولى جزو متن قانونى قرار نمى دهم (الطرزى، ابوكريفا العهد الجديد، ص85ـ86). نامه نگارى فوق باعث شد كه برخى همين نوشته موجود را انجيلى بدانند كه در اين نامه ها به آن اشاره شده است. اما گفته مى شود اين خطاست و اين نوشته مدت ها پس از جروم گردآورى شده است .
4. انجيل عربى كودكى ( انجيل قيافا )
محتواى اين نوشته از سه بخش اصلى تشكيل شده است: تولد عيسى، سفر به مصر و معجزاتى كه در آنجا صورت گرفت و معجزات عيسى در كودكى. بخش اول باب هاى نخست تا دهم را در برمى گيرد. اين بخش شبيه انجيل يعقوب است. بخش دوم باب هاى 11ـ35 را در بر مى گيرد كه از منابع متعدد موجود گرفته شده است. بخش سوم باب هاى 36ـ55 را در بر مى گيرد و شبيه انجيل كودكى توماس است (همان).
با اين حال، اين نوشته مطالب خاص خود را نيز دارد; براى مثال، عيسى در گهواره با مريم سخن مى گويد (باب اول).
5. انجيل ميلاد مريم
گفته مى شود كه اين نوشته همان داستان كودكى مريم در انجيل متاى دروغين است كه اصلاح شده و ازدواج اول يوسف را (كه با اناجيل قانونى ناسازگار است) و نيز برخى از مطالب ناخوشايند را حذف كرده، برخى از مطالب كسل كننده را كوتاه كرده است.
6. انجيل يوسف نجار
در واقع، اين نوشته داستان زندگى يوسف نجار است كه در ضمن آن، قدرى از زندگى مريم و نيز تولد عيسى آمده است. داستان زندگى يوسف را عيسى براى شاگردانش بر فراز كوه زيتون نقل مى كند.
يوسف در بيت لحم نجارى مى كرد و مريم در معبد خداوند به خدمت مشغول بود. يوسف، كه پيش تر ازدواج كرده و داراى فرزندانى بود، به سرپرستى مريم انتخاب شد. مريم به وسيله روح القدس آبستن شد و فرشته خداوند يوسف را از ما وقع مطلع كرد. ماجراى سرشمارى پيش آمد و در راه عيسى متولد مى شود و هيروديس دستور قتل عام اطفال را مى دهد و خانواده يوسف به مصر مى گريزد و سپس با مرگ هيروديس به ناصره جليل باز مى گردد. آنچه گذشت، در نه باب اول اين نوشته آمده، كه مشابه ديگر اناجيل كودكى است و تنها در جزئيات متفاوت است.
از باب دهم سخن از كهن سالى يوسف است كه به 111 سالگى رسيده و كاملا سالم است. عيسى در خانواده يوسف بود و فرشته خداوند يوسف را از مرگ او مطلع كرد. يوسف به دعا مشغول شد و به مرض مرگ مبتلا گشت. يوسف روح خود را تسليم كرد و به هنگام مرگ، سخنانى به زبان آورد و كلمات ايمان را شهادت داد. يوسف در حال احتضار بود و عيسى براى او دعا كرد و ميكائيل و جبرائيل روح او را به مكان ابرار منتقل كردند و بدن او را فرشتگان تكفين كردند و عيسى خطاب گفت كه حتى بدن او از بين نمى رود. يوسف به خاك سپرده شد.
در پايان، سخنى درباره مرگ آمده است و آن اين كه مرگ به خاطر گناه آدم بر همگان عارض مى شود و شاگردان مسيح در اين باره از او سؤالاتى كردند.
ويژگى اين نوشته آن است كه بحث هايى الهياتى درباره آخرت شناسى مطرح كرده است. برخى با توجه به اين مباحث تاريخ نگارش كتاب را حدود سال 400 ميلادى تعيين كرده اند (الطرزى، ابوكريفا العهد الجديد، ص23).
7. انجيل صعود مريم
در بخشى از اين نوشته آمده است كه عيسى دو سال پس از صعود، بر مادرش مريم ظاهر شد و به او مرگ قريب الوقوعش خبر داد. پس از وفات مريم، معجزات و شفاهايى بهواسطه جسد او رخ داد تا اين كه عيسى روح را به بدن او برگرداند و به بهشت منتقل شد (ibid). اين عمل در حضور رسولان رخ داد و پس از آن بود كه بدن مريم به خاك سپرده شد بود. در نسخه عربى جزئيات بيشترى از زندگى مريم، مانند معجزات، عبادت و طلب شفاعت از او و نيز اعيادى كه براى احترام به او گرفته شده، آمده است (همان).
گفته مى شود كه اين سند در تنسيق آموزه «صعود مريم»، كه در سال 1950 توسط پاپ پيوس دوازدهم قانونى اعلام شد، نقش مهمى داشته است (ibid).
ب. اناجيل مربوط به حوادث پايان زندگى عيسى
1. انجيل پطرس
گفته مى شود كه از آنجا كه در اين نوشته به اين اشاره شده كه عيسى در بالاى صليب اصلا رنج نكشيد و احساس درد نكرد، پس نويسنده بايد از كسانى باشد كه جسم عيسى را نه جسم واقعى، بلكه جسم ظاهرى مى دانسته است. هم چنين نويسنده از اناجيل رسمى، به ويژه اناجيل همنوا، استفاده كرده است.
از نكات قابل توجه در اين انجيل آن است كه نويسنده پيلاطس، سردار رومى، را از قتل عيسى تبرئه مى كند و همه اتهام را متوجه هيروديس يهودى مى كند. به هنگام برخاستن او از قبر حوادث شگفتى رخ مى دهد و حتى دشمنان او از برخاستن او مطلع مى شوند. سه مرد، كه قد دو نفر از آنان به آسمان مى رسد و نفرسوم كه رهبر آنان است و قدش از آسمان هم مى گذرد، همراه صليب از قبر بيرون آمدند و آنان از صليب، كه تشخص يافته، امورى را مى پرسند و او پاسخ مى دهد. عيسى بعد از قيام بر عده زيادى ظاهر شد و... در سال 1886 دست نوشته اى به زبان يونانى از اين انجيل، كه بخش هايى از آن را شامل مى شد، در مصر كشف شد كه همين بخش در دست است (همان، ص311ـ312; سعيد، حبيب، المدخل الى الكتاب المقدس; ص236)
2. انجيل نيقوديموس ( اعمال پيلاطس )
ژوستين و ترتوليان به «كتاب اعمال پيلاطس» اشاره كرده اند كه البته معلوم نيست كه مقصود همين كتاب باشد.
به هر حال، اين كتاب داراى دو بخش است. بخش نخست كتاب به محاكمه عيسى و صليب او اختصاص يافته است در اين بخش تلاش شده كه پيلاطس از اتهام قتل مسيح تبرئه شود و يهوديان عامل قتل قلمداد شوند. بخش دوم كتاب به نزول عيسى به دوزخ اختصاص يافته است. گفته مى شود كه اين دو بخش در دو زمان نوشته شده و بعداً به هم ملحق شده است. بخش دوم قديم تر است و احتمالا در قرن دوم نوشته شده و بخش اول در قرن چهارم نوشته شده است. با اين حال، نمى توان زمان دقيقى براى زمانى كه اين دو به هم ملحق شده، تعيين كرد.
نسخه هاى متعددى از اين اثر به زبان هاى يونانى، سريانى قبطى، جشى، ارمنى و لاتينى موجود است (الفغالى، المدخل الى الكتاب المقدس، ج4، ص314; سعيد، المدخل الى الكتاب المقدس، ص239).
منبع: پایگاه دانشگاه ادیان و مذاهب
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}