راجع به ویژگی های کودک درونگرا چه میدانید؟
پرورش و رشد کودک کاری بزرگ و دشوار است. برخی اوقات بعضی از والدین از درک تفاوتهای شخصیتی میان کودکان متعجب میشوند. این والدین توقع دارند همۀ کودکان مثل هم رفتار کنند. این موضوع گاهی باعث رفتار اشتباه والدین و ناراحتی کودک خواهد شد. کودک خجالتی، کودک برونگرا و کودک درونگرا هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند.
کودک درونگرا
بسیاری از کودکان مانند گل قاصدک هستند یعنی می توانند خودشان را با هر محیطی وفق دهند، برخی دیگر مانند گل ارکیده هستند. آنها به محیط پرورش خود بسیار حساسند، در واقع آنها از کودکان قاصدک بهتر عمل می کنند، اغلب سالم ترند و نمرات بهتری کسب می کنند و از روابط قوی تری برخوردارند.کودکان درونگرا برای تجدید قوای درونی خود نیاز دارند که تنها باشند.این کودکان غالبا تصویری نگرانکننده از خود در برابر والدین قرار میدهند. این کودکان دیرجوش هستند و معمولا بهتنهایی یا نهایتا با دو تا سه همبازی بازی میکنند. این کودکان از طریق خواندن و گوش دادن بهتر یاد میگیرند (برعکس کودکان برونگرا که با مشارکت در فعالیتهای عملی بهتر میآموزند).1
تفاوت درونگرا بودن با خجالتی بودن
هرچند ممکن است خجالت و درون گرایی شبیه به هم تلقی شوند، اما دو موضوع متفاوت هستند. فرد درونگرا از تنها بودن لذت میبرد و پس از گذراندن زمان زیاد با دیگران ازنظر احساسی خسته میشود. فرد خجالتی لزوما مایل به تنها بودن نیست اما از ارتباط با دیگران به وحشت میافتد.دو بچه را در کلاس در نظر بگیرید. یکی از آنها درونگرا و دیگری خجالتی است. کودک درونگرا خواستار ماندن روی صندلیاش و کتابخوانی است، چون بودن با دیگر بچهها بهنظر او استرسزا است. در مقابل، کودک خجالتی میخواهد به جمع بچهها بپیوندد اما چون از قرار گرفتن در جمع آنها میترسد، روی صندلیاش باقی میماند.2
ویژگیهای کودک درونگرا
چطور بدانید که کودک شما درونگرا است؟ شما میتوانید به این لیست کوتاه از مشخصات درونگراها نگاه کنید تا ببیند که چقدر در مورد کودک شما صدق میکند.تعامل اجتماعی
فقط تعداد اندکی دوست نزدیک داردبیشتر گوش میکند تا اینکه حرف بزند
با اعضای خانواده حرف میزند امّا با غریبهها نه
ترجیحات اجتماعی
فعالیتهای تنهایی مثل مطالعه، یا کارهایی که با فقط با تعداد کمی از افراد باشد را دوست داردقبل از پیوستن به یک بازی یا فعالیت آن را نگاه میکند
بازیهای خلاقانه یا نیازمند تخیل را دوست دارد
هیجانها
ممکن است بعد از اینکه زمان زیادی با افراد دیگر باشد بدخلق شودبه راحتی احساسات خود را بیان نمیکند
بعد از اشتباه کردن جلوی جمع عمیقاً احساس حقارت میکند
این یک لیست کاملاً مختصر است، امّا میتواند تصوری از اینکه آیا کودک شما درونگرا است یا نه، به شما بدهد.3
چگونه به کودکان درونگرا کمک کنیم؟
درونگرایی را بشناسید
اولین کاری که باید انجام دهید آشنایی و درک درست از درونگرا بودن است. شما میتوانید بعضی از صفات رایج درونگراها را یاد بگیرید تا بدانید بعضی از ویژگیهایی که شما نشان میدهد برای یک درونگراها کاملاً نرمال هستند و نگرانی در مورد آنها بیمورد است. مثلاً ممکن است کودک شما ترجیح بدهد در اتاق خود را ببند و وقت خود را تنهایی در آنجا سپری کند، و ممکن است بهراحتی احساسات خود را بیان نکند.اغلب مردم نگران هستند کودکی که تنهایی وقت میگذراند و در مورد احساسات خود صحبت نمیکند دارای نوعی ناراحتی هیجانی مثل افسردگی است. درست است که این نوع رفتارها میتوانند نشانههای افسردگی باشند اما در آن مورد آنچه ما به دنبال آن هستیم تغییرات در الگوهای رفتاری است.
به عبارت دیگر، یک کودک برونگرا، اجتماعی و خوشصحبت که تبدیل به یک کودک گوشهگیر و ساکت میشود، یک درونگرا نیست بلکه افسردگی دارد. درونگرایی پاسخ به تأثیرات بیرونی نیست، درونگرایی یک صفت شخصیتی است. یک نفر نمیتواند به طور ناگهانی تبدیل به یک فرد درونگرا شود.
احتمالاً نگرانی در مورد سلامت روانی کودک است که باعث میشود والدین و معلمان تلاش کنند یک کودک درونگرا اجتماعیتر شود و با بچههای دیگر گرم بگیرد.
یک لیست از صفات درونگراها نقطه شروع مناسبی برای کسب شناخت در مورد درونگرایی است. زمانیکه شما جزئیات مربوط به رفتار و تعامل اجتماعی درونگراها و احساسات و بروز کلامی آنها میخوانید، شما تصور بهتری از درونگرا بودن و بهترین شیوه بزرگ کردن یک درونگرا خواهید داشت.
به ترجیحات کودک خود احترام بگذارید
پس از اینکه درستی از درونگرا بودن کسب کردید، بهتر میتوانید ترجیحات کودک خود را تشخیص دهید. بعد از شناخت ترجیحات کودک خود باید به آنها احترام بگذارید. برای مثال درونگراها تمایل دارند (و نیاز دارند) دوستان کمی داشته باشند. اگر ببینید کودک شما فقط یک یا دو دوست دارد در حالیکه بچههای دیگر پنج دوست یا بیشتر دارند، شاید نگران شوید که کودک شما در برقراری ارتباط اجتماعی مشکل دارد. شاید احساس کنید که باید کودک خود را تشویق کنید تا دوستان بیشتری داشته باشد. شاید بچههای دیگر را به خانه دعوت کنید. حتی ممکن است با کودک خود صحبت کنید تا بفهمید «مشکل» چیست.اما اگر شما بدانید که درونگراها با داشتن فقط یک یا دو دوست شاد هستند و نداشتن یک گروه بزرگ از دوستان الزاماً نشانه مشکل اجتماعی شدن نیست، پس میتوانید با ترجیحات دوستیابی کودک خود راحتتر باشید. اگر کودک خود را مجبور کنید بیشتر از آن چیزی که میخواهد با بچههای دیگر باشد، و تلاش برای هل دادن او به سمت روابط بیشتر، باعث برونگراتر شدن او نمیشود.
این کار انرژی بیشتری از کودک شما میگیرد و او را بیقرارتر میکند (که میتواند باعث شود فکر کنید حق با شما است و کودک شما واقعاً مشکل دارد!). شما میتوانید به کودکتان اجازه بدهید دوستانش را خودش انتخاب کند و هر قدر که خودش میخواهد با آنها باشد.
کودک خود را بپذیرید
پذیرفتن کودک دقیقاً همانطوری که هست به او نشان میدهد که او را دوست دارید. شما بهترینها را برای کودک خود میخواهید، و اگر ببینید کودک شما بیشتر از چیزی که فکر میکنید با خودش تنها است، طبیعی است که احساس کنید باید او را تشویق کنید دوستان بیشتری داشته باشد و بیشتر با آنها باشد. اما اگر شما باعث شود او احساس کند رفتار او تا حدودی غیرطبیعی است و شما آن را یک مشکل میدانید، یعنی این کار شما میتواند برای او معنایی داشته باشد که با آنچه شما فکر میکنید تفاوت دارد. ممکن است او باور کند که مشکلی در او وجود دارد و این احساس در او ایجاد شود که شما به خاطر آن مشکل او را دوست ندارید. چرا شما میخواهید او چیزی باشد که نیست؟باید به یاد داشته باشیم که ممکن است کودکان بااستعداد ازنظر هیجان حساس باشند، بنابراین ممکن نیست چیزی که آنها احساس میکنند همیشه با احساس ما یکی باشد. ما آنها را دوست داریم اما وقتی تلاش میکنیم تا آنها را تغییر دهیم ممکن است به نظر برسد که از آنها خوشمان نمیآید و ممکن آنها اینطور تفسیر کنند که ما آنها را دوست نداریم.
از کودک خود حمایت کنید
وقتی که شما ماهیت درونگرای کودک خود را بشناسید، ممکن است متوجه شوید که سایرین بهترین برخورد ممکن برای کودک شما را با او ندارند. برای مثال ممکن است معلم به شما بگوید که کودک شما دارای مشکل اجتماعی است، چون کودک شما از کارهای گروهی با بقیۀ دانشآموزان لذت نمیبرد. ممکن است معلم کودک شما را برای مشارکت مشتاقانهتر تحت فشار بگذارد. فعالیتهای تحصیلی به صورت گروهی طراحی شدهاند، شما میخواهید از کودک خود حمایت کنید اما نمیخواهید معلم را متقاعد کنید که کودک شما را از کار گروهی معاف کند.کاری که شما باید انجام دهید این است که به معلم کمک کنید بداند چرا کودک شما از فعالیتهای گروهی لذت نمیبرد. برای این کار او باید با ویژگیهای یک کودک درونگرا آشنا شود. نکته اینجا است که شما میخواهید کودک درونگرا خود را درک کنید و به دیگران هم کمک کنید او را درک کنند.1
پینوشتها
1.www.beytoote.com
2.www.chetor.com
3.www.ravanhami.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}