راجع به روانکاوی چه میدانید؟
روانکاوی یا روان درمانی روانکاوانه به روشی برای درمان مشکلات روانشناسی ریشهدار گفته میشود و اساس درمان نیز بر این باور قرار دارد که رفتار ما انسانها دارای محرکهایی زیربنایی است که شاید ناشناخته و ناخودآگاه باشند. روانکاو میتواند با شناسایی این محرکها به معنی و دلایل پشت رفتارهایمان پی ببرد و راهی برای تغییر پیدا کند.
روانکاو کیست و روانکاوی چیست؟
روانکاو یک متخصص روانشناس یا روان پزشک است که رویکرد درمانی خود را روانکاوی انتخاب کرده است. روانکاوان باور دارند که اختلالاتی که مراجع به خاطر آن ها به درمانگر مراجعه می کند تنها روبنای بیماری هستند و مسائل اصلی بیشتر به ذهن ناخودآگاه افراد و تعارضات آن مربوط می شود.روانکاوان با بررسی گذشته افراد سعی می کنند تا این تعارضات را پیدا کرده و برای حل و فصل آن ها تلاش کنند. چرا که هرکس نسبت به محتوای ناخودآگاه ذهن خود، آگاهی ندارد. به همین خاطر روانکاو در این مسیر می تواند به فرد یاری برساند.
همان طورکه گفته شد روانکاوی تنها یکی از رویکردهای روانشناسی است و هرکسی که در حیطه روانشناسی کار می کند لزوما روانکاو نیست؛ بلکه ممکن است براساس رویکردهای دیگری فعالیت کند. از جمله سایر رویکردهای روانشناسی که امروزه به میزان بسیاری مورد استفاده قرار می گیرد می توان به رویکرد شناختی رفتاری اشاره کرد.1
دلایل مراجعه به روانکاو
مردم بنا به دلایل مختلفی به روانکاو مراجعه میکنند. شایعترین این دلایل عبارتاند از گیرکردن در روابط مخرب، استرس کاری، افسردگی و اضطراب، اختلالات شخصیتی یا مشکلات هویتی و جنسیتی. برخی افراد بهدنبال تجربهی فقدان، مثلا ازدستدادن شخصی خاص بهخاطر مرگ یا جدایی، به کمکهای روانکاوانه نیاز پیدا میکنند و برخی هم درنتیجهی تجربهی وقایع تروماتیک (ضربات روانی) یا مورد سوءاستفاده قرارگرفتن در کودکی و نوجوانی از روانکاو کمک میگیرند.برای روان کاوی شاید لازم باشد که درمانگرتان را طی چند ماه یا چند سال هفتهای یک تا چند بار ببینید. شاید حتی روانکاو صلاح ببینند که هفتهای چهار یا پنج بار با هم ملاقات داشته باشید. روانکاو بهتدریج خواهد توانست با جلسات منظمِ ۴۵ تا ۵۰ دقیقهای به الگوهای فکری و رفتاریتان پی ببرد و بفهمد که این الگوها چگونه روی وضعیت عاطفی یا روابط خانوادگی و اجتماعیتان تأثیر گذاشتهاند.2
اصول اساسی روانکاوی
رشد فردی معمولا به وسیلهی رویدادهای فراموششده در دوران کودکی، نه تنها به واسطهی ویژگیهای ارثی مشخص میشود.رفتار و شناخت انسان به طور گسترده توسط افکار و تمایلات غیرمنطقی که در ناخودآگاه ریشه دارند تعیین میشود.
تلاش برای آوردن افکار و تمایلات غیرمنطقی از ناهشیار به هشیار، زمینهساز پدید آمدن مکانیزمهای دفاعی، به ویژه «مکانیزم دفاعی واپسرانی» میشود.
کشمکش میان خودآگاه و محتویات ناخودآگاه، میتواند به اختلالات روانی مانند رواننژندی، روانرنجوری، اضطراب، افسردگی و… بیانجامد.
محتویات ناخودآگاه را میتوان در رویاها و رفتارهای ناخواسته (رفتارها، لغزشهای زبانی و …) یافت.
رهایی از اثرات منفی ناخودآگاه، با آوردن محتویات ناخوداگاه به بخش آگاهانه (هشیار) از راه مداخلهی درمانی (روانکاوی) انجام میشود.3
روانکاوی به عنوان یک شیوهی رواندرمانی
روانکاوی موثرترین و پیشرفتهترین راهکارهای رواندرمانی را داراست. روانکاوی، درمانی پویا و کاربردی برای اختلالات روانشناختی است. روانکاوی مجموعهای از دیدگاهها و راهکارهای درمانی را دربرمیگیرد که در کارها و پژوهشهای زیگموند فروید و دیگر روانکاوان برجسته ریشه دارد. محور درمانی در روانکاوی، کاوش، بررسی و تحلیل ناهشیار به منظور ریشهیابی و درمان موثر اختلالات روانی است.در این شیوه روانکاو تلاش میکند که افکار، احساسات، تمایلات و خاطرات ناخوشایند را که در ناهشیار جای گرفتهاند شناسایی کند و با ورود محتوای ناهشیار به بخش هشیار، مراجع را به بینش و آگاهی نسبت به این محتوا برساند. با این کار روانکاو میتواند به درمان اختلالات روانی بپردازد.
ناهشیار (ناخودآگاه) افکار، تمایلات، باورها، انگیزهها، نگرشها، احساسات و هیجانهایی از انسان را دربرمیگیرد که نسبت به آنها آگاهی ندارد. این مفهوم را نخستین بار زیگموند فروید مطرح کرده است.3
تکنیک های روانکاوی
تفسیر
این تکنیک یکی از مولفه های اصلی درمان روانکاوی است. تفسیر به معنای برقراری ارتباط کلامی روان تحلیلگر با بیمار و فرضیه سازی در مورد ذهن ناخودآگاه او است. این فرضیه سازی در مواردی صورت می گیرد که درمانگر تشخیص می دهد تعارضات ناخودآگاه فرد منجر به ایجاد اختلال در عملکرد ارتباطی اکنون فرد در جلسه درمان شده است. روند تفسیر ابتدا از مکانیسم های دفاعی ناکارآمد درمانجو شروع شده و سپس در جریان بافت جلسه درمانی و نحوه برقراری ارتباط فرد با روانکاو ادامه می یابد.تداعی آزاد
از فنون دیگر روانکاوی تداعی آزاد است. روانکاو از شما نمی خواهد درباره موضوعی خاص صحبت کنید بلکه از شما می خواهد که هر آنچه به ذهنتان می آید را بدون سانسور بیان کنید. حتی اگر افکارتان نامرتبط باشد یا محتوای متناسبی نداشته باشد. در روانکاوی کلاسیک روانکاو هیچ تلاشی برای جهت دادن به صحبت های شما نمی کند او باور دارد که مسیر روانکاوی باید به صورت خودکار توسط ذهن مراجع سازماندهی شود و برای سرعت بخشیدن به جلسات آن ها تنها تعداد جلسات را در هفته بیشتر می کند.در واقع تداعی آزاد در روانکاوی کلاسیک اساس روند درمان را تشکیل می داد اما امروزه رویکردهای جدید ممکن است تنها در زمان های خاصی مثلا برای تعبیر خواب های فرد از این تکنیک استفاده کنند.
تحلیل خواب
تحلیل خواب در روانکاوی به این صورت است که مراجع درباره رویاها و خواب هایی که دیده است صحبت می کند و درمانگر با استفاده از نگرش روانکاوانه به این خواب ها معنایی شخصی می دهد. این معنا در گرو شناخت ذهن ناخودآگاه بیمار، تفکرات، ترس ها و غرایز او است.انتقال وانتقال متقابل
در روانکاوی باوری وجود دارد مبنی بر این که افراد مشکلات و تعارضات ناخودآگاه خود در دنیای بیرون را در جلسه درمان تکرار می کنند که به این فرایند انتقال گفته می شود. تجزیه و تحلیل انتقال منبع اصلی ایجاد تغییر در درمانجو محسوب می شود.البته فرایند انتقال برای خود درمانگرنیز اتفاق می افتد یعنی ممکن است که او نیز تعارضات خود در دنیای خارج را به جلسه درمان متقل کند که به این فرایند انتقال متقابل می گویند. روانکاو تا حد امکان باید نسبت به انتقل متقابل آگاه باشد و از تداخل آن با روند درمان جلوگیری کند.
خنثی بودن (نوترالیتی)
درمانگر روانکاو همواره خنثی است. به این معنی که تلاش می کند ذهنیات خود را وارد جلسه نکند وتنها آینه ای از رفتار های مراجع بوده و به او بازخورد بدهد. این خنثی بودن برای درمانگر و درمانجو مزیت های زیادی دارد.برای مثال باعث می شود تا مراجع در درجه اول بتواند خود به بینش هیجانی-عقلانی برسد و در درجه دوم می تواند باعث شود تا مشکلات ناخودآگاه درمانگر با مشکلات درمانجو تداخل نکند. یعنی در واقع خنثی بودن، انتقال متقابل را به حداقل می رساند.1
فرایند درمان روان کاوی
در جلسهی روان کاوی بیمار هر آنچه را در ذهن دارد بیرون میریزد و به همهی افکار، احساسات، خاطرات و رؤیاهایش اجازهی برونریزی میدهد. گاهی بیمار حین بازگویی درونیاتش روی کاناپهای دراز میکشد و گاهی هم روبهروی روانکاو مینشیند. روانکاو باید محرم اسرار بیمارش باشد و وقتی اعتماد کافی برقرار شد، نشانههایی از ضمیر ناخودآگاه و دنیای درونی بیمار پدیدار و الگوهای ارتباطی و اجتنابهای فرد قابل رؤیت میشوند.روانکاو با دقت به تأملات، رؤیاها، خاطرات و افکار بیمار گوش میدهد و سعی میکند معنی و دلایل پشتشان را بفهمد. امید است که بیمار از الگوهای رفتاری مخربی که در زندگی دارد و نیز نحوهی شکلگیریشان آگاه شود و این الگوها را بهعنوان پاسخی به وقایع و روابط زندگیاش درک کند.2
پینوشتها
1.www.honarehzendegi.com
2.www.chetor.com
3.www.mrpsychologist.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}