دلایل دروغ گفتن به روانشناسمان و پیامد های آن
برای همه ما پیش آمده است که دروغ گفته باشیم! این چیز عجیبی نیست اما گاهیاوقات دروغگفتن مایه شگفتی است. یکی از این موقعیتها جلسه مشاوره روانشناسی با رواندرمانگر است.
اما سوالی که پیش می آید این است که چرا زمانی که قرار است از زوایای پنهان خودمان صحبت کنیم و به نتیجه مثبت برسیم دروغ میگوییم؟ در ادامه این مطلب از دلایل دروغ گفتن به روانشناس و مشاور صحبت میکنیم در ادامه با ما همراه باشید.
ما برای گرفتن نتیجه بهتر از جلسات مشاوره باید با روان شناس خودمان صادقانه برخورد کنیم. تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۵ توسط انجمن روانشناسی آمریکا انجام شد در کتابی با نام رازها و دروغ ها در روان درمانی نشان داده شد که ۹۳ درصد از افرادی که به مشاوره می روند، دست کم یک بار در جلسات روان درمانی دروغ گفتند در ادامه ۵ دلیل از دروغ گفتن افراد اشاره می کنیم:
خجالت کشیدن
همه افراد دوست دارند بهترین خودشان را ارائه کنند . برای مثال افرادی که به همسر خود خیانت کردند به دلیل احساس خجالت زدگی و شرم زدگی تمایلی برای صحبت بی پرده در این مورد را ندارند و از اعتراف کردند به این موقعیت ناخوشایند فرار میکنند.بنابراین حتی در چنین موقعیت های محرمانهای افراد به دفاع از خود میپردازند و تمایلی برای آشکار کردن درونی ترین افکار احساسات و رفتارهای شان حتی برای مشاور و روان کار ندارند.1
ترس از پیامدها
بهگفته روانشناسان، در بسیاری از موارد، آدمها دروغ میگویند تا از پیامدهایی مانند تغییر روش درمان اجتناب کنند. افراد زیادی از این موضوع میترسند که بهخاطر حرفهایشان به دردسر بیفتند؛ مثلا نگراناند که درمانگر از ادامه درمان آنها منصرف شود یا بهشکلی آنها را تنبیه کند.دروغگویی بهدلیل ترس از آینده و پیامدهای آن، درمورد رفتارهای ناسالم و حتی خطرناک هم صدق میکند. تقریبا یکسوم شرکتکنندگان پژوهشِ فاربر و همکارانش اعتراف کردهاند که درباره مصرف مواد و الکل به درمانگرشان دروغ گفتهاند. ۲۱ درصد هم تأیید کردهاند که درباره عادتهای غذاییشان دروغ گفتهاند.
بهعقیده فاربر، وقتی پای اعتیاد، اختلال خوردوخوراک و رفتارهای خطرناک در میان است، آدمها گاهی دروغ میگویند؛ چون نمیخواهند عادتهایشان را ترک کنند. این افراد باور دارند که با صحبتکردن درباره این رفتارهای اعتیادآور، درمانگر بهدنبال جزئیات بیشتری خواهد بود و بر ترک آنها اصرار خواهد کرد.
حتی افراد با عادتهای کمخطرتر هم احساس میکنند که نیاز دارند دروغ بگویند؛ چون در غیر این صورت، درمانگر آنها را تشویق به ترک این عادتها میکند، حتی اگر آنها آماده این کار نباشند. بهعبارتی این آدمها دروغ میگویند، چون نمیخواهند از برخی رفتارها و عادتهایی دست بکشند که مایه لذتشان است.
وضعیت انکار
انکار یکی دیگر از دلایل روراستنبودن آدمها در جلسه مشاوره روانشناسی است. درحقیقت آنها نمیخواهند دروغ بگویند اما مشکلشان را کوچک جلوه میدهند. دلیل این موضوع این است که هنوز نمیتوانند بپذیرند که مشکل دارند. مثلا ممکن است کسی که مشکل اعتیاد به الکل دارد، در جلسه درمان، اصرار کند که در طول هفته فقط کمی نوشیده است، درحالیکه درواقع بهشدت زیادهروی کرده است. آدمها پیش از اینکه بتوانند با خودشان روراست باشند، نیازمند کمک برای پذیرش مشکلشان هستند.همچنین برای بیمارانی که با موقعیتهای اضطرابآور دستوپنجه نرم میکنند، انکار یک مکانیسم دفاعی و مهارت مقابلهای رایج است. بنا بر پژوهشها، این موقعیتهای استرسزا دامنه گستردهای دارند: از وضعیتی غیرقابلتغییر مانند بیماری گرفته تا موقعیتهایی که تغییر آنها دشوار است، مانند شکستهای پیاپی.
بیمیلی به یادآوری دوباره بحران
دلیل دیگر دروغگویی به رواندرمانگر، محدودکردن اثرات منفی و ناآشکار حقیقت است: اثراتی مانند درد و رنج عاطفی. این افراد نمیخواهند درباره بحرانی صحبت کنند که پشتسر گذاشتهاند؛ زیرا این کار بهشدت آزارشان میدهد. آنها میترسند با صحبتکردن درباره تجربهای دردناک، دوباره دچار اضطراب، درد و رنج شوند.گاهیاوقات، فرد متوجه تأثیر چشمگیر بحران و موقعیت اضطرابآور بر خود و موقعیت کنونیاش نیست. بحران تعریف یا قالب خاصی ندارد. شما متوجه میشوید اتفاقی رخ داده است اما درک این موضوع میتواند ناخودآگاه باشد. مثلا بیماری را در نظر بگیرید که تعهد در رابطه برایش مشکل است. پس از مدتی ممکن است مشخص شود که او پدری معتاد داشته که بههیچوجه آدم قابلاتکایی نبوده است. درواقع فرد قصدی برای پنهانکردن حقیقت ندارد اما این موضوع جایی در خودآگاه او نداشته است. با ادامه روند درمان، سرانجام به جایی میرسیم که صحبتکردن درباره این موضوع به نظر منطقی میرسد.2
جلب نظر درمانگر
جلبنظر و خشنودکردن دیگران، یکی دیگر از دلایل محکم دروغگفتن، حتی به درمانگر است. اغلب آدمها نیاز دارند که دیگران آنها را دوست داشته باشند. این افراد بیم آن را دارند که با روراستبودن درباره احساسات و اشتباهاتشان، درمانگر دیگر آنها را دوست نداشته باشد؛ بنابراین برای بهدست آوردن دل درمانگر، سعی میکنند خودشان را خوب جلوه دهند، حتی به قیمت دروغگفتن!
دروغ گفتن به درمانگر/تراپیست چه پیامدهایی دارد؟
دروغ گفتن به هر دلیلی، از اثربخشی درمان میکاهد. با تحریف یا پنهانکردن تجربه واقعیتان، درمانگر نمیتواند به شما کمک کند. درمانگرها متوجه میشوند که گاهیاوقات بیمار پنهانکاری میکند یا برخی از رویدادهای زندگیاش را کماهمیت جلوه میدهد. پژوهشهای زیادی انجام شده است تا رواندرمانگران بهتر بتوانند به روراست نبودن بیمار پی ببرند و درمانی متناسب با بیمار به کار ببرند.هرچند کنارآمدن با خجالتزدگی، شرم و رویدادهای دشوار زندگی ممکن است دلهرهآور باشد، روراستی در رواندرمانی فرایندی شفابخش است که آثار مثبت بلندمدتی به جا میگذارد. روراستبودن حتی درمورد روش درمانی درمانگر هم نتایج مثبتی به همراه دارد. وقتی درمانگر از اثربخشنبودن روش درمان یا بخشی از آن بازخورد میگیرد، احتمالا بهدنبال روشی برای بهبود کارش خواهد بود. رابطه بیپرده و روراست با درمانگر نهتنها در طول جلسه برای فرد مفید است، بلکه برای روابط خارج از مطب هم سودمند است.3
پی نوشت:
1.www.shokranehcc.com2.www.migna.ir
3.www.chetor.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}