21 اسفند 1388 / 25 ربيع الاول 1431 / 12 مارس 2010
21 اسفند 1388 / 25 ربيع الاول 1431 / 12 مارس 2010
21 اسفند 1388 / 25 ربيع الاول 1431 / 12 مارس 2010 |
پس ازپيروزي انقلاب اسلامي درايران، مردم و دولت ايران با اقدامات كينه توزانه دولت اِمريكا روبرو شدند. ازجمله اين اقدامات دستگيري 47تن ازدانشجويان ايراني مشغول تحصيل دراِمريكا بود كه درچنين روزي صورت گرفت. |
دكترهوشنگ طاهري ازاستادان برجسته دانشگاه، مترجم و منتقد صاحب نام درعرصه هنردرگذشت. دكترطاهري علاوه برتدريس دردانشكده هنرهاي دراماتيك و صداو سيما با مطبوعات همكاري ميكرد. وي ازپيشگامان ترجمه فيلم نامههاي آثارمدرن سينمايي درايران محسوب ميشود. تاريخ سينماي هنري و هنراسلامي ازجلمه آثاردكترهوشنگ طاهري بشمارميروند. |
حاج شيخ محمّد طيّب علايي نژاد روحاني متعهد و مبارز ايراني در زادگاهش اصفهان بدرود حيات گفت. وي با برگزاركردن جلسات تبليغ و ارشاد به وظايف شرعي خويش عمل كرد. علايي نژاد با آگاه كردن مردم درمتن مبارزه ملت مسلمان با رژيم طاغوت قرارگرفت. حاج شيخ محمد طيّب علايي نژاد درسال1352بدست عوامل ساواك دستگيرو زنداني شد اما درزندان نيزبه مبارزه ادامه داد. |
« ابوالعباس احمد بن سيرنج» فقيه شافعي و از علماي قرن سوم هجري درگذشت . وي ضمن تدريس فقه مدتي قضاوت شهر شيراز را به عهده داشت . از ابوالعباس تأليفات بسياري ذكر كرده اند كه تعداد آنها بالغ بر 400 مجله مي باشد . |
شيخ احمد خطي قطيفي عالم ، اديب و شاعر بزرگ استان قطيب حجاز در زادگاهش قطيف بدرود حيات گفت . او درميان مردم و حكام نفوذ و احترام بسيار داشت . اما دشمنانش موجبات تبعيد او را فراهم آوردند و شيخ قطيفي از طريق بندر بوشهر به ايران آمد . از اين شاعر اديب اشعار نغزي در مناقب ائمه اطهار(ع) و دشمنان آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) باقي است كه از آن ميان اشعار هفتگانه علوي از شهرتي بسيار برخوردار است . شاعر در اين اشعار خود ابتدا به واقعه بدر ، احد و سپس احزاب اشاره كرده است . |
سيد مرتضي عَلَم الهدي كه نَسب وي با پنج واسطه به امام هفتم(علیه السلام) ميرسد، در رجب سال 355 ق در بغداد به دنيا آمد. وي كه با رؤياي صادقهي شيخ مفيد، به مكتب درس آن شيخ بزرگوار راه يافته بود، به همراه برادرش سيدرضي، خوشه چين معرفت استاد گرديد. از جمله استادان وي ميتوان از ابومحمد تلعكبري، شيخِ صدوق، حسين بن علي بن بابويه برادر شيخ صدوق و... نام برد. همچنين شيخ طوسي، ابوالصلاح حلبي، قاضي ابن بَرّاج طرابلسي، سيد تقي رازي و شيخ مفيد ثاني و... از شاگردان وي ميباشند. از جمله ويژگيهاي حوزهي درسي وي اين كه، همه گونه افراد با هر عقيدهاي ميتوانستند در محضر او حضور يابند و از علوم مختلفي كه وي تدريس ميكرد استفاده نمايند. همچنين او اولين كسي است كه خانهاش را دارالعلم قرار داد و براي مباحثه و مناظره آماده كرد و كتابخانهي وي داراي هشتاد هزار جلد كتاب بوده است. تاليفات فراوان سيد مرتضي را بيش از 85 اثر شمردهاند و بر اثر كوشش فراوان در نشر احكام و علوم اسلامي، وي را مجدّد مكتب و احياگر دين و رونق بخش معارف الهي در قرن چهارم هجري دانستهاند. سيد مرتضي سرانجام پس از عمري پربار و انجام كارهايي بزرگ و ارزنده در روز يكشنبه 25 ربيع الاول 436 ق در سن هشتاد سالگي به جوار حق شتافت و از بغداد به كربلا منتقل گرديد و در حرم حضرت سيدالشهداء مدفون شد. |
|
كريستين فريدريش هِبِل، نمايشنامهنويس، شاعر و منتقد آلماني، در دوازدهم مارس 1813م در يكي از ايالتهاي آلمان به دنيا آمد. هبل دوره كودكي را به سبب فقر خانوادگي و خشونت و سختگيري پدر، در محيطي غمانگيز گذراند و در نوجواني براي تامين معاش به شغلي در مطبوعات پرداخت. او در اين شغل با مطالعه بسيار، دانستههاي خود را وسعت بخشيد و كمكم به نوشتن روي آورد. با انتشار برخي از نوشتههاي هبل درمجلههاي ادبيِ هامبورگ آلمان، وي راه آينده خود را در اين مسير برگزيد و پس از تحصيلي نيمه كاره، به نگارش پرداخت. هبل در سالهاي بعد سفري به فرانسه و ايتاليا كرد و با بر روي صحنه بردن نمايشنامههاي خود به شهرت رسيد. او در نهايت در ويِن اتريش ساكن شد و تا آخر عمر در اين شهر باقي ماند. هبل در طول سالهاي كار، آثار متعدد و معروفي نوشت كه يادداشتهاي روزانه، يوديت، تراژدي ماريا ماگدالنا و هرود و ماريا مِنه از آن جملهاند. آثار نمايشي هبل شامل نمايش انديشهها و احساسهاي بدبينانه و نامطبوع زندگي است كه همگي روح تيره و تنهايى و شكست را نمايان ميسازد. در نظر هبل، صحنههاي غم انگيزْ، نتيجه و محصول اجتنابناپذير تلاش فردي است. قدرت و برجستگي فرد پيوسته با كشمكش و مبارزه همراه است و دستخوش قوانين ماوراي جهان مادي است. فرد ميكوشد كه خود را از فرسودگي اموري كه با آن روبرو ميشود برهانَد، اما ارادهاش در برابر قدرت اصلي كه مافوق همه چيز است، خُرد ميشود. هبل موضوع نمايشنامهها را بر عصرهاي تحول و چهارراههاي تاريخ قرار ميدهد و در عين حالْ وجود خود را در وراي آثارش مينماياند و همدردي خود را با فرد در برابر نظام و قوانين خرد كننده نشان ميدهد. نمايشنامههاي نخستينِ هبل به نثر نوشته و نمايشنامههاي بعدي در شعر آزاد ساخته شده است. نامههاي هبل نيز نه تنها به سبب گيرايى، بلكه به علت اهميتي كه از نظر تاريخ و نقد ادبي دارد، بسيار جلب توجه كرده و جزء نوشتههاي رسمي آلمان درآمده است. هبل نوعي از درام آفريد كه در آنها شخصيتهايى كه زندگيشان در روحي بيقرار و خويشتنخواهي شديد ميگذرد ترسيم شده و او در آنها به توصيف ابرمردان و زنان برتر پرداخته است. وي همچنين در آثارش به مسئله تضاد عاطفي در شخصيت آدمي پرداخته است. محروميتهاي دوره كودكي و جواني بر جسم هبل اثر گذاشت و بيماري مهره پشت، او را به سوي مرگ زودرس كشاند. كريستين فريدريش هبل سرانجام در 29 سپتامبر 1863م در پنجاه سالگي درگذشت. |
در دوازدهم مارس 1854م معاهده تاريخي قسطنطنيه در شهر اسلامبول پايتخت عثماني ميان فرانسه، انگلستان و امپراتوري عثماني منعقد شد. اساس اين معاهده حفظ منافع كشورهاي غربي بود و نه به نفع عثماني. در حقيقت با توجه به حملات ارتش روسيه و اشغال بلغارستان و روماني، دول اروپايى احساس خطر نمودند و براساس اين معاهده الحاق دو بخش فوق به روسيه را نپذيرفتند. پس از امضاي اين معاهده، سه كشورِ مذكور در مقابله با توسعهطلبي روسيه تزاري در اروپا، به موفقيتهايي دست يافتند كه پيروزي بر روسيه در جنگ كريمه، از آن جمله بود. اين پيروزي به واسطه حمايت كشورهاي اروپايي از جمله فرانسه و انگلستان به دست آمد و در نتيجه روسيه مجبور به خروج از مناطق اشغالي گرديد. |
|
در دوازدهم مارس 1930م نهضت عظيم نافرماني در هند به دستور مهاتْما گاندي رهبر معنوي اين كشور، با حضور و شركت انبوه ميهنپرستان و آزاديخواهان هند به منظور مقابله با تصميمات جديد دولت استعماري انگليس در مورد افزايش ماليات نمك آغاز شد. گاندي براي مبارزه با اين قانون ظالمانه، با هزاران تن از يارانش به تهيه نمك از آب دريا پرداخت. بُعد ديگر از اقدامات گاندي در اين نهضت، راهاندازي راهپيمايى نمك بود. در جريان اين راهپيمايى كه به طرف درياي عرب در شمال غربي اقيانوس هند انجام گرفت، گاندي ياران خود را از ميان طبقات مختلف و مذاهب گوناگون انتخاب كرد. گاندي در انجام راهپيمايى، ايجاد وحدت ميان همه مردم را به عنوان هدف ضمني خود مدّنظر داشت. حتي در جريان مبارزه، يكي از شخصيتهاي اسلامي را به عنوان جانشين خود معرفي كرده بود. بدون ترديد نقش مسلمانان و جامعه اسلامي هندوستان در جريان مبارزه با استعمار انگلستان و دستيابي به استقلال حائز اهميت است. گاندي خود تاكيد كرده بود بدون اتحاد و همبستگي ميان مسلمانان و هندوها كسب استقلال هند امري محال خواهد بود. به دنبال اين عمل، انگليسيها دهها هزار هندي را بازداشت و زنداني كردند و همين اقدام، موجب اختلال در كار ادارات دولتي هند شد. اين اقدام گاندي، سمبلي براي مبارزه منفي عليه انگليس شد، و سرانجام، انگليس را وادار به عقبنشيني ساخت. (ر.ك: 26 ژانويه) |
طي سال 1937م، هيتلر، رهبر آلمان نازي، بر تلاش خود براي تقويت نيروي نظامي آلمان افزود و قسمت اعظم بودجه كشور را به تجهيزات ارتش و افزايش نفرات نيروهاي مسلح آلمان اختصاص داد. وي همچنين با تقويت يكي از احزاب طرفدار خود در اتريش، جاي خود را در اين كشور باز كرد و اين حزب نيز با همان روش حزب نازي در آلمان، جوّ ارعاب و وحشت را در جامعه اتريش به وجود آورد. در ماه مارس 1938م، هيتلر سرانجام فكري را كه از آغاز زمامداري در سر داشت به مرحله اجرا نهاد و فرمان حمله به خاك اتريش را صادر كرد. هيتلر قبلاً با زمينهسازي از طرف نازيهاي اتريش در داخل خاك اين كشور و با تهديد دولت حاكم بر اتريش، مقدمات اين حمله را فراهم كرده بود و خودداري جامعه ملل و انگليس و فرانسه از حمايت جدي از اتريش در برابر تهديدات آلمان، خودْ يكي از عوامل مشوقه هيتلر در دست زدن به اين اقدام نظامي بود. در نهايت، از سحرگاه دوازدهم مارس 1938م نيروهاي آلمان بدون برخورد با كمترين مقاومتي وارد خاك اتريش شدند و با مقدماتي كه قبلا از طرف نازيهاي اتريش فراهم شده بود همه جا با استقبال پرشور مواجه شدند. در ادامه، هيتلر در بعدازظهر همان روز وارد اتريش شد و در ميان استقبال گرم مردم، وارد زادگاه خود در اتريش گرديد. اين استقبال، خيلي طبيعي بود و منكر اين واقعيت نميتوان شد كه اتريشيالاصل بودن هيتلر يكي از عوامل مهم گرايش جمع كثيري از مردم اتريش به وحدت با آلمان و زندگي تحت رهبري پيشواي اتريشي آلمان بود. فرداي آن روز، در 13 مارس 1938م، رهبر نازيهاي اتريش كه به مقام صدراعظمي اين كشور انتخاب شده بود، وحدت اتريش و آلمان را اعلام كرد و اين امر با مراجعه به افكار عمومي در دهم آوريل آن سال محقق شد، در حالي كه دنيا در برابر اين اقدام، عكسالعمل حادي از خود نشان نداد. الحاق اتريش به آلمان، زمينه را براي تجاوز آلمان به چكسلواكي و سپس لهستان آماده ساخت و جرقه آتش جنگ جهاني دوم را روشن كرد. |
هاري ترومن، سي و سومين رئيس جمهوري امريكا، خشنترين زمامدار اين كشور در برابر شوروي سابق در سالهاي بعد از جنگ جهاني دوم بود. روحيه خشونت طلب و متعصب اين ژنرال امريكايى از يك سو و ترس از تبديل استالين رهبر شوروي به هيتلري ديگر و نفوذ خزنده كمونيسم در اروپا، باعث به وجود آمدن ترسي هماهنگ ميان امريكا و اروپا شده بود. ترومن و تمام دولتمردانش به تمام اقدامات و مواضع سياسي استالين بدبين بودند و از آنجا كه در مورد اروپاي شرقي كاري از دستشان ساخته نبود، ساير اقدامات شوروي در ديگر نقاط جهان را با حساسيت خاصي بررسي ميكردند. اين سردي روابط و سوءظن ترومن نسبت به استالين، انگيزه اصلي ترومن در ارائه دكترين دربرگيري بود كه در حقيقت بايد از آن به عنوان يكي از نخستين طرحهاي مدون امريكا براي نفوذ آشكار در اروپا و به زير سلطه كشاندن اين قاره ياد كرد. ترومن در دوازدهم مارس 1947م در برابر نمايندگان كنگره امريكا اعلام كرد كه "ايالات متحده ميبايست ملتهايى را كه تحت انقياد اقليتهاي مسلح و فشارهاي خارجي هستند و به كمك نياز دارند حمايت كند. اگر امريكا در اين امر قصور ورزد، چه بسا كه صلح جهاني به خطر افتد و بيترديد آسايش و رفاه ملت امريكا به مخاطره خواهد افتاد." ترومن طرح خود را طرح دربرگيري ناميده بود و منظورش اين بود كه اگر ملت يا كشوري نياز به كمك داشت حمايت امريكا بايد دربرگيرنده همه نوع كمكهاي مادي و اقتصادي و نظامي باشد. هرچند ظاهر اين طرح، كمك به دولتها بود ولي در واقع امريكا قصد داشت با نفوذ در كشورهاي مختلف، جاي پاي بيشتري باز كند و در برابر نفوذ كمونيست سدي را ايجاد نمايد. دكترين ترومن در واقع اساس و هدف اوليهاش انسجام بخشيدن و تقويت كردن مهرههاي اصلي سرمايه داري جهاني در اروپا و آسياي شرقي بود. در پي ارائه اين دكترين، چهارصد ميليون دلار كمك مالي و نظامي به دولت يونان ارسال شد و يونان با همين وسيله بر كمونيستهاي اين كشور فائق آمد. |
سرزمين گابن در اواخر قرن پانزدهم، توسط كاشفان پرتغالي كشف شد و سواحل آن به زودي از مراكز عمده تجارت اروپاييان در افريقا گرديد. از سال 1839م فرانسويان وارد گابن شده و پس از چندي اين منطقه را رسماً به مستعمرات خود الحاق كردند. اين وضعيت در جريان كنگره برلين به سال 1885 رسميت يافت و تا نيمه قرن بعد، ادامه پيدا كرد. با اوجگيري نهضت استقلالطلبي در افريقا و نيز پايان دوره استعمار مستقيم، گابن به عنوان يكي از جمهوريهاي خودمختار جامعه فرانسه شناخته شد و سرانجام در 17 اوت 1960 به استقلال دست يافت و داراي حكومت جمهوري گرديد. گابن با بيش از 267 هزار كيلومتر مربع در غرب افريقا و در همسايگي كشورهاي كامرون، گينه استوايى و كنگو واقع شده است. جمعيت 1/200/000 نفري گابن، داراي مليت سياه بوده و به زبان فرانسوي صحبت ميكنند. اكثريت مردم گابن پيرو آيين مسيحيت و بقيه پيرو مذاهب بومي هستند. نظام سياسي گابن جمهوري و پايتخت آن شهر ليبرويل است. از شهرهاي مهم اين كشور افريقايى پورژانتي و فرانس ويل ميباشد. واحد پول كشور گابن "فرانك سي اف آ" ميباشد. پيشبيني ميشود جمعيت گابن تا سال 2020م در حدود 1/400/000 نفر خواهد شد. گابن يكي از كشورهاي صادر كننده نفت و عضو اوپك ميباشد. اين كشور علاوه بر نفت داراي مواد معدني فراواني نيز ميباشد. گابن داراي دو روز ملي است يكي 17 اوت كه اين كشور به استقلال دست يافت و ديگري 12 مارس است. |
ژنرال سوهارتو، سياستمدار نظامي اندونزي در 20 فوريه 1921م در خانوادهاي مسيحي در جاكارتا پايتخت اين كشور به دنيا آمد. وي در 19 سالگي به ارتش پيوست و از جواني رهبري يك سازمان چريكي را كه عليه نيروهاي اشغالگر و استعماري هلند در اندونزي فعاليت ميكرد به عهده گرفت. سوهارتو در سالهاي بعد از استقلال كشورش، مدارج ترقي را طي كرد تا اينكه در سال 1962م معاونت رياست ستاد ارتش اندونزي را احراز نمود. سوهارتو در زمان حكومت احمد سوكارنو به هرم قدرت نزديك شد و درصدد قبضه كردن قدرت برآمد. از اين رو، در روز 30 سپتامبر 1965م ارتش اندونزي به بهانه خنثي كردن توطئه كودتا از طرف حزب كمونيست دست به كودتا زد و سوهارتو با يك ضد كودتا در اول اكتبر 1965م قدرت را در دست گرفت. در طي اين كودتا، صدها هزار نفر از مردم اندونزي نيز به بهانه كمونيست بودن، قتل عام شدند. پس از اين ضد كودتا، نظاميان، سوكارنو، رئيس جمهوري اندونزي را در مقام خود ابقا كردند ولي سوكارنو ديگر جز در مقام رياست جمهوري اختياري نداشت تا اينكه در 12 مارس 1967م از اين مقام تشريفاتي نيز استعفا داد. از اين زمان، حكومت سوهارتو آغاز شد و از سال بعد به رياست جمهوري اين كشور انتخاب گرديد. در زمان زمامداري سوهارتو، اندونزي متكي به غرب گرديد و اقليت مسيحي بر اكثريت مسلمانان حاكم شد. وي تا سال 1998م به مدت بيش از 30 سال در اين مقام، رهبري بلامنازع اندونزي را در دست داشت و ديكتاتوري وسيعي در كشور به راه انداخت. در مارس 1998م، پارلمان اندونزي براي هفتمين بار سوهارتو را براي پنج سال ديگر در پست رياست جمهوري ابقا كرد اما در پي شورشهاي گسترده و تظاهرات اعتراضآميز مردم، در ماه مه آن سال از كار بركنار شد و يوسف حبيبي، معاون او، به رياست جمهوري رسيد. |
كشور موريس جزيرهاي با وسعت 2/040 كيلومتر مربع در جنوب شرقي افريقا در اقيانوس هند و در هشتصد كيلومتري شرق ماداگاسكار واقع شده است. جمعيت اين جزيره بيش از يك ميليون نفر ميباشد كه اكثريت آنان را نژاد هندي و دورگه تشكيل ميدهند. پيشبيني جمعيت آن تا سال 2025م در حدود يك و نيم ميليون نفر خواهد بود. بيش از نيمي از مردم موريس هندو بوده و مسيحيت و اسلام، در رتبههاي بعدي قرار دارد. زبان رسمي اين كشور، انگليسي و پايتخت آن پورت لويى است. از شهرهاي مهم موريس، كواتربورن و بوباسن رزهيل است. حكومت موريس فرمانداري كل بوده كه از جانب ملكه انگلستان انتخاب ميشود. به بيان ديگر، موريس از كشورهاي وابسته به تاج و تخت انگليس است و ملكه انگلستان رئيس كشور به شمار ميآيد. موريس كه از سال 1814م به عنوان مستعمره بريتانيا بود در 12مارس 1968 از انگلستان مستقل شد. نظام سياسي اين كشور، جمهوري با يك مجلس قانونگزاري است و روز استقلال اين كشور به عنوان روز ملي انتخاب شده است. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}