تمرین چیست؟

توماس استرنر (Thomas Sterner) تمرین را «تکرار آگاهانه‌ی فرایند با نیت رسیدن به هدف خاص» تعریف می‌کند. تمرین شما را قادر می‌سازد تا از یادگیری به سمت عمل حرکت کرده و دانش را به توانایی تبدیل کنید.

روان‌شناس کی آندرس اریکسون (K. Anders Ericsson) در کتاب سال ۲۰۱۶ خود با عنوان «اوج» سه نوع تمرین را مشخص کرده است. نخستین مدل، تمرین ساده است. این تمرین زمانی ممکن است که شما ایده‌ای کلی از هدف خود دارید و عملی را بارها و بارها برای رسیدن به آن تکرار می‌کنید و اطمینان دارید که تکرار برای رسیدن به هدف‌تان کافی است. برای مثال نوازنده‌ی گیتاری را در نظر بگیرید که پنجاه بار پشت سر هم گام پنتاتونیک را تمرین می‌کند.

اگر چه پژوهش‌گران دریافته‌اند که تکرار ساده ممکن است تاثیر اندکی بر پیشرفت فردی داشته باشد، ولی تکرار می‌تواند کمک‌تان کند تا مبانی ضروری را فرا گرفته و به سطح عملکرد مقدماتی دست یابید. گاهی اوقات این همان چیزی است که نیاز دارید. با این حال، آنچه تمرین ساده نمی‌تواند انجام دهد، کمک به پیشرفت بیشتر است. بدون تلاش آگاهانه برای بهبود بیشتر، توانایی‌هایتان متوقف شده یا حتی تضعیف می‌شوند.

نوع دوم تمرین، تمرین هدفمند است که هدف آن بهبود توانایی‌ها از طریق هدایت شما به بیرون از منطقه‌ی آسایش است. کار کردن بر روی چیزی که فراتر از سطح توانایی فعلی‌ شماست، می‌تواند چالش‌برانگیز و به ندرت لذت‌بخش باشد، اما تحریک‌تان می‌کند تا به جای رکود، بهبود یابید.

تمرین هدفمند سه عنصر دیگر را در بر می‌گیرد که عبارتند از تمرکز، بازخورد و اهداف دقیق و تعریف‌شده. برای مثال تعیین هدف صحبت با ۲۰ مشتری احتمالی در روز، و رسیدن به ۵ فروش در هفته تا ماه اسفند، مشخص‌تر و مفیدتر از زمانی است که صرفا بگوییم، می‌خواهم فروشنده‌ی بهتری باشم.

نوع سوم تمرین، تمرین آگاهانه است. این تمرین عناصر تمرین هدفمند را گرفته و مربی یا مشاوری که تجربه‌ی کمک به افراد نخبه دارد را هم به آنها اضافه می‌کند. با این حال، تمرین آگاهانه تنها برای رشته‌هایی مثل ورزش و موسیقی که فرهنگ بهینه‌سازی عملکرد و رقابت، قواعد روشن و معیارهای عینی برای ارزیابی بهترین عملکردها دارند مفید است.


چگونه تمرینی هدفمند داشته باشیم

همیشه روشن نیست که چگونه می‌توانید مهارت‌های خود را در محیط‌ کار تمرین کنید، مثلا در دفاتر کار یا هر جایی که فرهنگ واقعی ارزیابی عملکرد افراد وجود ندارد. افراد آن‌قدر پرمشغله هستند که فرصت‌های تمرین را نادیده می‌گیرند.

هفت مرحله‌ی زیر، نشان می‌دهند که چگونه تمرین هدفمند را در کارتان استفاده کنید.


مثبت شروع کنید و باانگیزه بمانید

تمرین هدفمند دشوار است و برای اینکه موثر باشد، باید علاقه‌ای واقعی به موفقیت داشته باشید. همچنین اذعان به توانمندی‌های خود و نیز اتخاذ آنچه که کارول دوئک (Carol Dweck) «ساختار فکری رشد» می‌خواند، یعنی باور اینکه استعداد رشد و پیشرفت دارید، حیاتی است.

اراده برای موفقیت به شما کمک خواهد کرد تا در مسیرتان با انگیزه بمانید. ایجاد شبکه‌ی حمایتی متشکل از افرادی که تلاش‌های شما را درک می‌کنند و اندیشیدن به دستاورهایتان نیز مفید است.1


پافشاری را تمرین کنید

آن خصوصیتی که بین موفق ها بیش از هرچیزی مشترک است، چیست؟ پافشاری. آن ها وقتی هدفی دارند، تا به آن نرسند عقب نشینی نمی کنند- مهم نیست که زندگی چه موانعی را بر سر راه آنان می اندازد.

داستان رابرت پیری را به خاطر داشته باشید، کسی که هفت بار تلاش کرد تا به قطب شمال برسد و بار هشتم موفق شد. یا کرگ بورتن فیلم نامه نویس که در سال 1992 فیلم نامه ای با نام کلوپ خریداران دالاس نوشت و 20 سال تلاش کرد تا فیلم این فیلم نامه ساخته شود- که موفقیتی بزرگ بود و جایزه های متعددی شامل اسکار برای بهترین فیلم نامه را دریافت کرد.


با کمک اساتید، انگیزه خود را حفظ کنید

انگیزه از درون می آید- اما گاهی باید محرکی بیرونی وجود داشته باشد که شما را به جلو و در مسیر درست هل بدهد. به همین دلیل است که من به خواندن، تماشا یا گوش دادن به چیزی که هر روز در شما انگیزه ایجاد کند، باور قوی دارم- حتی اگر تنها برای پانزده دقیقه باشد.

چه با اتومبیل یا قطار رفت و آمد کنید، دوچرخه برانید، بدوید یا دقایقی در مقابل کامپیوتر خود بنشینید، گوش دادن به موسیقی یا تماشای تصاویر ضبط شده می توانند آن تحرک لازم برای برتری جستن در هر حوزه از زندگی تان را به شما هدیه دهند. می توانید انگیزه خود را حفظ کنید، زبان بیاموزید، مهارت های مدیریت بیاموزید، استراتژی های فروش و بازاریابی را یاد بگیرید، ارتباطات بهتر را بیاموزید و در مورد سلامت عمومی و چیزهای دیگر نیز آموزش ببینید. با اختصاص دادن زمان بیشتر برای توسعه افکار و گرایش های مبتنی بر موفقیت، دستیابی سریع تر شما به موفقیت تضمین می شود.


کارهای جسورانه انجام دهید تا به نتایج بزرگ دست یابید

وقتی که پروژه جدیدی را آغاز می کنید، در معامله ای جدید وارد می شوید یا خودتان را در موقعیت جدیدی قرار می دهید، همیشه ترسی وجود دارد. متاسفانه بسیاری افراد اجازه می دهند تا این ترس آن ها را از برداشتن گام های لازم برای رسیدن به رویاهای شان باز دارد. از سوی دیگر افراد موفق هم همراستا آن ترس را احساس می کنند اما اجازه نمی دهند که مانع انجام کارهایی که می خواهند انجام دهند بشود یا کارهایی که باید انجام دهند.

این ها درک می کنند که مانع انجام کارهایی که می خواهند انجام دهند بشود یا کارهایی که باید انجام دهند. این ها درک می کنند که ترس چیزی ست که باید شناخته شود، تجربه شود و در طول مسیر باشد. آن ها خود را در این چالش وارد می کنند که کارهای جسورانه بکنند و اعتماد داشته باشند که هرچیزی را که برای رسیدن به نتیجه لازم است، دارا هستند.2


هدف باید کاملا روشن واضح باشد

برای اینکه هدف ما برای خودمان واضح و روشن شود باید از خودمان تعدادی سوال بپرسیم.برای روشن شدن هدفمان با خودمان نیازی به انجام کارهای سخت و پیچیده ایی نیست و تنها باید با خودمان رو راست باشیم و نسبت به توانایی و استعدادمان ،هدف را مشخص کنیم.


تصور کردن رویا

از نظر برخی از افراد ،تصور کردن رویا و هدف را کاری نامناسب و نامطلوب می دانند.اما با این وجود،تصور کردن رویاها و اهدافمان می توانند ما را به هدفمان وابسته تر نماید که نتیجه آن رسیدن به هدف می باشد.


مطابقت هدف با میزان تلاش

اگر تصمیم و هدف شما برای مثال یادگیری زبان فرانسه است،باید برای آن تلاش بسیار زیادی کنید.برای مثال یک روز باید الفبای آنرا فرا بگیرید،یک روز دیگر گرامر پایه آن را باید یاد بگیرید و روزهای دیگر باید لغات و گرامرهای تخصصی را با مطالعه و به مرور زمان مطالعه نمایید تا بتوانید به زبان فرانسه مسلط شوید.در غیر اینصورت ،اگر با برنامه به جلو پیش نروید یقینا در میان راه دچار شک و تردید خواهید شد و در نتیجه از هدف سرد می شوید.بنابراین برای رسیدن به هدف باید مطابق برنامه پیش بروید تا بتوانید به هدف خواسته خود دست پیدا نمایید و عضو 8% شوید.


زمان بندی برای هدف

اگر شما تصمیم به انجام کاری دارید یا یک هدف در ذهنتان دارید باید برای هر بخش آن زمان بندی که برای مثال اگر شما در حال مطالعه و یادگیری زبان فرانسه هستید ،باید برنامه ریزی کنید که در طی یک الی یک سال و نیم بتوانید مدرک سطح B1 را کسب نمایید.اگر توانستید در این بازه زمانی به هدف خود دستیابید،باید بدانید که فردی موفق هستید و هیچ مشکلی نمی تواند جلوی اهداف شما را بگیرد.3


منعطف باشید

برای پیشرفت باید خود را به چالش کشیده و چیزهایی را تمرین کنید که فراتر از سطح توانایی فعلی‌تان است. پس علاوه بر SMART بودن، اهداف‌تان باید شما را به تکاپو بیندازند. از انتخاب‌های آسان بپرهیزید و خود را مجبور به انجام کارهایی کنید که واقعا شما را به چالش می‌کشند.


زمانی را به تمرین اختصاص دهید

کی آندرس اریکسون عنوان کرده است که حتی بااستعدادترین افراد باید برای رسیدن به حد اعلای هرکاری، حدود ده هزار ساعت تمرین کنند. این یعنی ۲۰ ساعت تمرین در هفته، به مدت ۱۰ سال. افراد کمی می‌توانند چنین زمانی را صرف کنند، اما برای خبره شدن در هر چیزی باید تمرین منظم و پیوسته‌ای داشته باشید.

منظم باشید و حواس پرتی را از خود دور کنید. در ابتدا جلسات تمرین‌تان را به یک ساعت یا هر زمانی که بتوانید تمرکز خود را حفظ کنید محدود کرده تا این جلسات خیلی استرس‌زا یا دشوار نشوند. در واقع، اریکسون پی برد که بسیاری از کارشناسان، هر روز یک یا دو ساعت مهارت‌هایشان را تمرین می‌کنند.


به دنبال بازخورد باشید

بازخورد کمک‌تان می‌کند تا راهبردهای تمرینی خود را تنظیم کنید. کسی که بتواند اشتباهات را پیدا کند، بر پیشرفت شما نظارت داشته باشد و بازخوردهای سازنده‌ای بدهدو می‌تواند همکار ارزشمندی باشد. در مورد بازخوردی که دریافت می‌کنید فکر کنید و ببینید که در چه بخش‌هایی می‌توانید بهبود پیدا کنید.


متمرکز بمانید

توجه خود را به آنچه که انجام می‌دهید و نحوه‌ی انجام آن معطوف کنید. بر بهبود جنبه‌های عملکردتان تمرکز کنید، همیشه اهدافی که می‌خواهید به آنها برسید را در ذهن داشته باشید و توجه کامل خود را به کارتان معطوف کنید که در کارتان موفق می شوید یا نه.4


پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.beytoote.com
3.www.namnak.com
4.www.imdb2.ir