راه کار هایی برای کشف علایق خود
وقتی پای انتخاب و تصمیم گیری بهمیان میآید، کار خیلی سخت میشود. سردرگمی، شک و دوراهیهای موجود در مسیر انتخابهایی که با علایق سروکار دارند، بسیار پیچیده هستند.
شناخت و تعریف چشمانداز مناسب
در گام اول باید چشمانداز و مسیری دقیق و دلخواه برای خود ترسیم کنیم. وقتی با نگاه منفی پیش میرویم و از قبل خود را بیمیل و بازنده میپنداریم، بدیهی است که نمیتوانیم هدف گذاری مطلوبی داشته باشیم. باید باور کنیم، برخی از کارها برایمان دلپذیر است و زندگی ما نیز با وجود برخی اهداف و حضور در برخی مسیرها خواستنیتر و دوستداشتنیتر میشود. پس با شناخت علاقه و تعریف چشماندازی زیبا از آن، بهسمت رشد و شکوفایی پیش خواهیم رفت.تابهحال دقت کردهاید که رفتن به یک رستوران با این پیشفرض که گرسنه نیستید و میل به غذا ندارید یا منوی رستوران برایتان جالب نخواهد بود، امکان اینکه در آن رستوران غذایی انتخاب کنید و بالذت بخورید، بسیار کم میشود؟ زندگی نیز دقیقا به همین شکل است. اگر مدام به خود بگویید که امکان یافتن و رسیدن به علایق و آرزوها برای شما وجود ندارد، به جایی نمیرسید. باید با نگاهی باز در پی کشف فرصتها باشید. مدام به خود نگویید که “من نمیدانم به چه چیزی علاقه دارم”، “پیگیری علایق و آرزوها سخت و دشوار است” و… . این حجم از منفیگرایی شما را از دیدن فرصتها و امکانهای کوچکی که دور و اطرافتان وجود دارند، با فاصلهای زیاد دور میکنند.
نکته مهم دیگر، اطرافیان شما هستند. چند نفر از اطرافیان شما به دنبال علاقه و آرزوهای خود میروند و در این زمینه موفق عمل میکنند؟ اگر پاسختان این است که تقریبا هیچکس، باید درباره حلقه ارتباطی خود تجدیدنظر کنید. وجود کسانی که با ذوق و اشتیاق در پی یافتن و رسیدن به علایقشان هستند، شما را نیز تشویق میکند و برایتان الهامبخش است.
گاهیاوقات آنقدر میترسیم و خود را ضعیف میپنداریم که جرئتی برای ابراز علایقمان پیدا نمیکنیم. همهی ما توانا هستیم و ارزشمند. پس کافی است دل به دریا بزنیم، علایقمان را با صدای بلند مطرح کنیم و با اشتیاقی که حاصل میشود در جهت دستیابی به آنها تلاش کنیم.
کشف لایههای پنهان علایق
بعد از اینکه دریافتیم چه چیزها و کارهایی را دوست داریم و بیشتر میپسندیم، باید به سراغ ابعاد عمیقتر علایق برویم. مثلا شاید احساس میکنیم که تمایل زیادی به تدریس داریم و سعی میکنیم این مهارت را تجربه کنیم. خب، در اینجا لازم و ضروری است که ریشههای این علاقه را بهخوبی و بادقت شناسایی کنیم. چرا دوست داریم تدریس کنیم؟ ارتباط با دانشآموزان؟ تکرار آموختهها؟ یا شاید میل به رهبری.همانطور که دیدید در پاسخ به دو مورد اول، بدیهیاتی درباره علایق آشکار شد، اما گزینه میل به رهبری نوعی لایه پنهانی و عمیق در تدریس بود که با واشکافی خواستهها و علایق به آن رسیدیم. کشف نیتهای درونی بسیار مهم است و باعث میشود دقیقتر خودمان را بشناسیم. در واقع در زندگی تمام ما لحظات و تجربههایی وجود دارد که آنها را به سایر موارد ترجیح میدهیم. باید تلاش کنید که این لحظات و گزینهها را کشف کنید. نگذارید که احساس شادی و خرسندیای که از انجام برخی تجربهها نصیبتان میشود، زیر حجمی از روزمرگی و بیعلاقگی مدفون بشود.
بعضی از افراد در پاسخ به اینکه غذای مورد علاقهتان چیست، جواب میدهند که برایم فرقی نمیکند یا همه را اندازه هم دوست دارم. اگر شما نیز در این دسته از افراد قرار میگیرد، سریعا در رفتارتان تجدید نظر کنید. مگر میشود آدمی میان دو گزینه مختلف هر دو را به یک اندازه دوست بدارد؟ قطعا خیر. پس تلاش کنید تا لحظات استثناییای از تجربههایی همراه با شور و اشتیاق را شناسایی کنید و در مسیر رسیدن به آنها و حضورشان در زندگی روزمره نهایت تلاشتان را بهکار ببندید.1
جمع کردن همه علایق در یک جا
با جمع کردن همه علایق در یک جا چگونه علایق خود را بشناسیم. جمع کردن همه ی علایق در یک جا می تواند به شما کمک کند تا علایق مختلف خود را به راحتی شناسایی کنید. در ابتدا باید بتوانید همه علایقتان را شناسایی کنید و بعدازآن همه ی آن ها را در نقطه ای یکسان جمع کنید، این کار باعث خواهد شد تا بتوانید از ارتباطات این موارد با یکدیگر آگاهی پیدا کنید. قطعا در ابتدا یافتن ارتباط میان چند مورد مختلف می تواند برایتان بسیار سخت و گیج کننده باشد، ولی با تفکر بیشتر روی علایق خود قادر خواهید بود ارتباط علایق مختلف را به راحتی پیدا کنید.مثلا ممکن است فردی باشید که از موسیقی و ورزش لذت می برد و به حمایت از حیوانات علاقه ی بسیاری داشته باشد و نتوانید بین این علایقتان ارتباطی پیدا کنید، ولی بدانید همین علایق هستند که رفتار شما را خواهند ساخت و در بین تمام این علاقه ها می توانید عامل مشترکی را پیدا کنید، این گونه قادر خواهید بود به موفقیت فردی در زندگی دست یابید.
تمایز میان علایق و سرگرمی ها
یکی از مهم ترین نکات در پرداختن به علایق این است که فرد بتواند میان علایق و سرگرمی هایش تمایزی قائل شود. باید بدانید بسیاری از چیزها ممکن است در گروه علایقتان قرار بگیرند ولی نتوانید مثلا آن ها را در زمینه های حرفه و برای کسب و کارتان به کار بگیرید. مثلا ممکن است در اوقات فراغت خود به نقاشی بپردازید و از این کار لذت ببرید، ولی اگر بخواهید از آن به عنوان کسب درآمد استفاده کنید و با استفاده از آن کسب و کاری را راه اندازی کنید، قطعا ممکن است با علایقتان فاصله پیدا کنید و لذتی که برایتان داشته از بین برود.قبل از این که سرگرمی های خود را به کسب و کار تبدیل کنید باید بدانید ممکن است یک سری از عوامل موجود در سرگرمی تان تغییر کند تا بتوانید به راحتی از آن درآمد کسب کنید. مثلا ممکن است لازم باشد قسمتی از کارتان را بنا بر سلیقه ی مشتری تغییر دهید به صورتی که از انجام آن لذت نبرید و موردپسندتان نباشد یا لازم باشد برای سرعت بخشیدن به کارتان مقداری از کیفیت کارتان را بکاهید.2
آزاد شدن از اسارت محدودیتها
دقت کردهاید که گاهی حتی از ابراز علایقمان نیز واهمه داریم؟ سالها نظارت خانواده، مدرسه و هنجارهای ریز و درشتی که بعضا پایههایی نامناسب و اشتباه داشتهاند، باعث خودسانسوری و اسارت علایق ما در عمق قلبمان شدهاند. بهطوریکه اصلا جرئت نداریم علاقهها و شوق خود نسبت به چیزی را کشف و ابراز کنیم. باید شجاع باشیم. ترس و واهمه همیشه وجود دارد. فقط نباید به آن بها داد و با شجاعت و اشتیاق، آگاهانه و مصرانه تلاشهای خود را نسبت به پیگیری علایقمان دنبال کنیم. وقتی بحث پیگیری علایق و ارزوها به میان میآید ترسها، واهمهها، اضطراب و… به سراغمان می آیند. اما به جای گریختن و پاک کردن مسأله باید باییستیم و ریشه تک تک این موانع را کشف و برطرف سازیم.
گسترده کردن مرزهای شجاعت
زندگی کردن در محدوده آرامش و آسودگی، بدون پیگیری چالشها، ما را تنبل خواهد کرد. باید از محوطه امن خود خارج بشویم و آگاهانه خطرهایی را دنبال کنیم. لازم نیست با سربههوایی و بیدقتی خود را بهخطر بیندازیم، اما باید محوطه امن خود را گسترش بدهیم. ترسها، اندوههای بیهوده و خجالت ها را کنار بگذاریم و در مسیر رسیدن به علایقمان تلاش کنیم، تجربه کسب کنیم و به خود یادآوری کنیم که فقط یک بار زندگی میکنیم و روزها و هفتههای این عمر بهسرعت میگذرند. یادمان باشد که منبع زایش علایق و اشتیاق ما در زندگی، قلبمان است. قلب هیچوقت دروغ نمیگوید.دنیا به شوق و شور ما نیازمند است. پس باید برای رسیدن به آنچه ندای درونی قلبمان به ما میگوید مقاومت و تلاش به خرج بدهیم. وقتی ندای درونی را عمیقا درک کردیم، مسیر رسیدن به آرزوها و علایق هموار خواهد شد.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.parvaresheafkar.com
3.www.geranium.blog.ir
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}