ما مدام در حال تصمیم‌ گیری هستیم. تصمیمات ریز و درشت؛ از تصمیم گیری برای ناهار و شام گرفته تا تصمیم‌های مهم‌تری مانند انتخاب مدرسه و دانشگاه، ازدواج و … . بعضی از این تصمیمات تأثیرات مهمی بر زندگی ما دارند. گاهی لازم است برای تصمیم گیری زمانی طولانی صرف کنیم و گاهی نیز باید در کسری از ثانیه تصمیم‌ گیری کنیم.برای تصمیم‌ گیری معمولا راهبردهای مختلفی را انتخاب می‌کنیم اما بیشتر اوقات در تله‌ی اشتباهات، تعصبات و خطاهای مشابهی اسیر می‌شویم. اشتباهاتی که موانع تصمیم گیری هستند و نمی‌گذارند درست بیندیشیم. برای جلوگیری از حضور و ورود این موانع تصمیم گیری باید با آنها آشنا بشویم. باید بدانیم که چه چیزهایی در طول روز و در هر فرایند تصمیم‌سازی مانع از رسیدن به نتیجه‌ای مطلوب می‌شود.


تصمیم‌ گیری هیوریستیک (اکتشافی)

گاهی‌اوقات در هنگام تصمیم گیری و قضاوت کردن از میان‌برهای ذهنی و محاسبه‌های سرانگشتی استفاده می‌کنیم. روش اکتشافی به‌رغم اینکه باعث می‌شود مسیر فکری روشن تری برای تصمیم‌گیری داشته باشیم، به وقوع خطاهایی در تصمیم‌ گیری نیز می‌انجامد.
این روش به ما کمک می‌کند تا سریع نتیجه‌گیری کنیم و علاوه بر آن در بیشتر موقعیت‌ها جواب می‌دهد. اما گاهی نیز موجب سوءتفاهم می‌شود و ما را به اشتباه می‌اندازد. ۲ نمونه از خطاهایی که روش تصمیم گیری اکتشافی به‌وجود می‌آورد، این‌چنین است:

خطای هیوریستیک نمایندگی
بعضی‌اوقات بر اساس رویدادهای مشابهی که در قبل صورت گرفته است درباره‌ی احتمال وقوعی دیگر قضاوت می‌کنیم. مثلا قماربازان بر اساس بُرد یا شکست خود درباره‌ی نتیجه‌ی بازی آتی خود پیش‌بینی می‌کنند. اما در واقعیت، بازی‌ها مستقل از یکدیگرند و بردن یا باختن بر حسب تصادف و بخت صورت می‌گیرد.

خطای هیوریستیک دسترسی
این خطا به معنی قضاوت درباره‌ی احتمال واقعه‌ای متناسب با سرعت ما در یادآوری رویدادی مشابه است. مثلا ممکن است فکر کنید که تعداد حوادث هوایی زیادتر از نرخ واقعی آن است. و این نوع تفکر فقط به‌خاطر این است که با صحبت درباره‌ی رویدادها و حوادث هوایی تعدادی مثال در این باره در ذهن‌تان نقش می‌بندد.1


اعتمادبه‌نفس بیش از حد

خطا و مانع دیگری که در تصمیم گیری‌ها وجود دارد، اعتمادبه‌نفس بیش از حد است. گاهی دانش، مهارت و توان قضاوت خود را بیش از آنچه هست برآورد می‌کنیم. در سال ۱۹۷۷ تعدادی محقق درباره‌ی این موضوع پژوهشی صورت دادند. آنها تعدادی عبارت با ۲ پاسخ را در اختیار افراد مورد آزمایش قرار دادند.

شرکت‌کنندگان باید پاسخی را که به گمان‌شان صحیح بود انتخاب می‌کردند و میزان اعتماد خود به پاسخ منتخب را نیز اعلام می‌داشتند. وقتی افراد اعلام می‌کردند که ۱۰۰ درصد مطمئن هستند، برآوردشان اشتباه از کار درمی‌آمد و تنها در ۸۰ درصد موقعیت‌ها جواب صحیح اعلام می‌شد. پس علت وقوع این خطا در چیست؟

در بیشتر موارد، افراد از عدم آگاهی خود درباره‌ی موضوعات مختلف بی‌خبرند. در واقع نمی‌دانند که چه چیزهایی را نمی‌دانند.

در موارد دیگر نیز اطلاعاتی که داریم، یا نادرست هستند یا از منبع قابل‌اعتمادی کسب نشده‌اند.

در هر حال اعتمادبه‌نفس بیش از حد به هر دلیلی در ما ایجاد بشود، منجر به تصمیم گیری‌های نادرست خواهد شد. مثلا گاهی‌اوقات بدون اینکه احتمال فراموش‌کاری را در نظر بگیریم، به حافظه و مغز خود ۱۰۰ درصد اطمینان می‌کنیم. این اطمینان و اعتماد به نفس کاذب کار دست‌مان می‌دهد.

مثلا فرض کنید در سفری با دوست خود فکر می‌کنیم به دلیل اینکه این مسیر را قبلا آمده‌ایم، آن را کاملا به‌خاطر داریم و احتمال فراموشی و اشتباه کردن را نیز کنار می‌گذاریم. نتیجه‌ی این اشتباه چیزی نیست جز طولانی‌تر شدن مسیر و به دردسر افتادن برای پیدا کردن راه درست.


همبستگی موهوم

بعضی مواقع در تصمیم گیری‌ها درگیر روابطی می‌شویم که واقعا وجود ندارند و سعی داریم بین مسائل مختلف ارتباطی ببینیم، که حقیقی نیست. مثلا وقوع دو اتفاق در زمانی مشابه دلیل بر وجود ارتباط میان آنها نیست.

این خطا به شکل دیگری نیز نمود می‌یابد. بعضی‌اوقات، وجود رابطه‌ای میان دو متغیر باعث می‌شود که فکر کنیم این ارتباط همیشگی است. مثلا اگر در رستورانی، پیشخدمت رفتاری ناخوشایند با ما داشته است، تمایل داریم که فکر کنیم این واقعه باز هم تکرار می‌شود و همه‌ی پیشخدمت‌ها بی ادب و گستاخ هستند.

این خطاها و اشتباهات منجر به تصمیم گیری‌های نادرست می‌شود. فرض کنید که قصد خرید حیوانی خانگی دارید اما خاطرات بد کودکی شما نسبت به سگ‌ها باعث می‌شود که دور خرید سگ به‌عنوان حیوان خانگی را خط بکشید. در حالی‌که سگ احتمالا مناسب‌ترین گزینه‌ی فعلی برای شماست.2


تشدید تعهدات

انحراف دیگری که در تصمیم گیری بروز می کند، تمایل به تشدید تعهد در زمان اتخاذ مجموعه ای از تصمیمات است. تشدید تعهد به پافشاری بر سر یک تصمیم در زمانی اشاره دارد که شواهد به وضوح اشتباه بودن آن تصمیم را نشان می دهد. مثلا فرض کنید یکی از دوستانتان سالهاست با دختری در ارتباط است. با وجود آنکه او هم قبول دارد که رابطه شان زیاد خوب نیست، اما باز هم اصرار دارد که با ازدواج کند. دلیل او: « من خیلی چیزها را بر سر این رابطه گذاشته ام ! ». مدارک مستدلی وجود دارد که نشان می دهد وقتی فردی خود را مسئول شکست می داند، تعهد خود نسبت به راه کار اشتباه را تشدید می کند. بدین معنی که « پول خوب را برای کار اشتباه » خرج می کند تا نشان دهد که تصمیم اولیه اشتباه نبوده است. تشدید تعهدات در تصمیمات مدیریتی نیز نمود پیدا می کند. بسیاری از سازمان ها به دلیل پافشاری مدیران بر تصمیماتی که از ابتدا نادرست بوده، با زیان های کلانی روبرو شده اند.


تعصب ادراکی

گرایش به این باور اشتباه است که پس از رخ دادن یک واقعه و مشخص شدن پی آمد آن، بگوییم آن پی آمد را می توانستیم به دقت پیش بینی کنیم. وقتی که اتفاقی رخ داد و پی آمد آن مشخص گردید، احساس می کنیم که آن پی آمد نسبتا مشخص و قابل پیش بینی بوده است. به نظر شما آیا امکان جلوگیری از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر وجود داشته است ؟ پاسخ این سوال مشخص نیست، اما باید بدانیم که پس از روشن شدن واقعیات( یا ارتباط میان آنها) مسائل خیلی ساده تر به نظر می رسند. مالکولم گلدول، نویسنده کتاب چشمک و نقطه عطف، در این مورد می نویسد: « آنچه پس از روی دادن یک اتفاق واضح به نظر می رسد، قبل از آن به وضوح مشخص نبوده است. این مساله کاملا مشهود است، با این وجود وقتی دنبال مقصر می گردند، به کرات مرتکب این خطا شده و به خاطر غافلگیر شدن در مقابل حملات، دیگران را ملامت می کنند ». تعصب ادراکی باعث می شود کمتر از گذشته چیز یاد بگیریم. همچنین ممکن است باعث شود فکر کنیم توانایی ما در پیشگویی بهتر از آن چیزی است که واقعا هست و در نتیجه در مورد صحت پیش بینی ها بیش از حد اعتماد به نفس پیدا کنیم. مثلا اگر صحت پیش بینی شما فقط ۴۰ درصد باشد اما پیش خودتان تصور کنید که این میزان ۹۰ درصد است، دچار اعتماد به نفس بیش از حد شده اید و بدین ترتیب در مورد مهارت خود در پیش بینی کمتر تردید خواهید داشت.3


پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.eylik.ir
3.www.ioweb.ir