ذهن ابزاری بسیار پیشرفته و شگفت‌انگیز است، به‌طوری که بدون دخالت شما نیز می‌تواند، زندگی‌تان را اداره کند. اما قرار دادن ذهن در حالت خلبان خودکار، معمولا نتایج ناخواسته‌ای به همراه می‌آورد. اگر توانایی‌های ذهنی خود را بشناسیم، می‌توانیم به‌طور آگاهانه بهترین استفاده را از آنها بکنیم. در این مقاله به  توانایی های ذهنی می‌پردازیم که شناخت آنها می‌تواند شما را در استفاده‌ی بهتر از ذهن‌ و دستیابی به موفقیت‌های بیشتر، یاری کند.


ذهن خودآگاه و ناخودآگاه

ذهن دارای دو قسمت کلی خودآگاه و ناخودآگاه است. ذهن خودآگاه مسئول اعمال آگاهانه و ارادی ماست. همان‌طور که در مقاله‌ی چرا تظاهر به موفقیت شما را موفق می‌کند؟ توضیح دادیم، ذهنِ ناخودآگاه مسئول اداره‌ی اعمال غیرارادی بدن مثل ضربان قلب، تنفس، هضم غذا، تنظیم حرارت بدن و امثال آنهاست. از طرف دیگر، ذهن ناخودآگاه، مخزن تمام اطلاعاتی است که از آغاز تشکیل مغز، توسط حواس به ذهن وارد شده است. ذهن ناخودآگاه قدرت آن را دارد که هر باوری را که توسط ذهن خودآگاه پذیرفته شود، محقق گرداند.

به همین دلیل، مدیریت آگاهانه‌ی ذهن خودآگاه بسیار ضروری است و در تعیین کیفیت زندگی ما نقشی بنیادی دارد. در اینجا به بررسی توانایی‌های ذهن خودآگاه و کارکردهای آنها می‌پردازیم تا با استفاده‌ی بهینه از آنها، ذهن ناخودآگاه خود را نیز به‌طور غیرمستقیم برای دستیابی به نتایج دلخواه برنامه‌ریزی کنیم.


قوه‌ی استدلال

ذهن ما همواره در برابر انبوه اطلاعاتی قرار دارد که از محیط به ما می‌رسند. قوه‌ی استدلال، نیروی ارزیابی و تحلیل این اطلاعات است و ما می‌توانیم بر اساس این ارزیابی تصمیمی درست و مفید بگیریم. قوه‌ی استدلال شما مشخص می‌کند که ذهن ناخودآگاه شما اطلاعات ورودی را به عنوان اطلاعاتی صحیح بپذیرد یا آنها را رد کند. مثلا فرض کنید که یک ایده‌ی کسب‌وکار جدید دارید و تصمیم گرفته‌اید که آن را پیاده کنید. درمورد این ایده با یکی از دوستان خود صحبت می‌کنید و او به شما می‌گوید که «وضع کسب‌وکار خرابه و این ایده جواب نمی‌ده»، اگر شما حرف او را بدون به کار بردن قوه‌ی استدلالِ خود، به عنوان واقعیت بپذیرید، ذهن ناخودآگاه که قدرت تشخیص ندارد، آن را به عنوان حقیقتی مسلم می‌پذیرد و از آنجا که دارای قدرتی جادویی در جهت تحقق باورهای پذیرفته شده است، به شما اجازه نخواهد داد تا در کسب‌وکار جدید موفق شوید. اما اگر شما آگاهانه استدلال کنید و با بررسی اوضاع و پیدا کردن شواهدی به این نتیجه برسید که «این ایده جواب می‌دهد» در این صورت ذهن ناخودآگاه‌تان نیز آن را می‌پذیرد و نیروی جادویی خود را در جهت موفقیت ایده‌ی شما به کار خواهد گرفت. شما همیشه قادرید تا با استدلالی متفاوت، افکار منفی بیرونی را رد کنید.

بنابراین سعی کنید تا درمورد اطلاعاتی که از محیط دریافت می‌کنید، قوه‌ی استدلال خود را آگاهانه به کار گیرید. در این صورت کنترل ذهن ناخودآگاه خود را نیز در دست خواهید گرفت. شما حتی می‌توانید اطلاعاتی غیرواقعی را که خودتان می‌سازید با دلایل قانع‌کننده به ذهن ناخودآگاه خود بقبولانید و بدین ترتیب باعث تحقق آنها شوید. مثلا درحال‌ حاضر ممکن است که شما یک میلیاردر نباشید. اگر چنین استدلال کنید که «بسیاری از میلیاردرها روزگاری بی‌پول بوده‌اند و سپس میلیاردر شدند» و از هم‌اکنون شروع کنید و در افکار، احساسات و رفتار، مثل یک میلیاردر زندگی کنید (یعنی آگاهانه تظاهر به میلیاردر بودن کنید) ذهن ناخودآگاه شما این اطلاعات جدید را خواهد پذیرفت و آنها را محقق خواهد ساخت. اما بیشترین اهمیت نیروی استدلال در جلوگیری از پذیرش افکار منفیِ دریافتی از محیط، توسط ذهن ناخودآگاه‌تان است.


قدرت اراده

اراده نیرویی است که شما را در مسیر دستیابی به هدف، پایدار و استوار نگاه می‌دارد و اجازه نمی‌دهد که از ادامه‌ی راه کوتاه بیایید. اراده همان عزمِ جزم، مصمم بودن و سرسختی روانی برای رسیدن به خواسته‌هاست. قدرت اراده به شما کمک می‌کند تا با تمرکز بر هدف‌تان تمام اطلاعات دلسردکننده را نادیده بگیرید، بر سستی و تنبلی غلبه کنید و اجازه ندهید که سختی‌ها و شکست‌های موقت، شما را از میدان به در کنند. پشت هر پیروزی بزرگ اراده‌ای پولادین پنهان است. شور و اشتیاق نیرویی است که اراده را برای دستیابی به اهداف تقویت می‌کند. بنابراین باید سعی کنید که اراده‌ی خود را با شور و هیجانِ دستیابی به هدف برانگیزید. با اراده‌ی قوی دستیابی به هیچ هدفی غیرممکن نیست. وقتی که از جان اِف کندی پرسیدند که چطور می‌خواهد در ده سال آینده انسان را به ماه بفرستد، پاسخ داد: «با داشتن اراده» و همین اراده‌ی استوار بود که برای اولین بار پای انسان را به ماه رساند.1


قوه‌ی حافظه

حافظه نیرویی برای یادآوری اطلاعات موجود در ذهن است. اطلاعات در ذهن از بین نمی‌روند، مسئله فقط به‌ خاطر آوردن آنهاست. حافظه با استفاده‌ی هرچه بیشتر از آن قوی‌تر می‌شود. بنابراین اگر می‌خواهید تا حافظه‌ای قوی داشته باشید، به‌جای اتکای بیش از حد به حافظه‌های دیجیتال، سعی کنید که اطلاعات را به ذهن بسپارید. در این صورت به‌مرور حافظه‌تان قوی‌تر خواهد شد. هر مقدار از اطلاعات را می‌توان به خاطر سپرد و در صورت لزوم به یاد آورد. تکرار و تمرین کلید دستیابی به حافظه‌ای عالی است.


قوه‌ی درک

ادراک یعنی تفسیر و برداشتی که ما از یک موضوع داریم. مثلا شما به اطراف خود نگاه می‌کنید و ادراکت‌تان به شما می‌گوید که «زمین مسطح است»، این برداشتِ مستقیمِ حواس و تفسیر اولیه‌ی شما از شکل زمین است. اما بعد در مدرسه معلم به شما توضیح می‌دهد که زمین مسطح نیست بلکه کروی است. او با نشان دادن عکس فضایی زمین و شواهد دیگر، درک اولیه‌ی شما را از شکل زمین تغییر می‌دهد. چند وقت بعد شما در جایی می‌خوانید که شکل واقعی زمین کره‌ی کامل نیست بلکه چیزی شبیه به تخم مرغ است. پس برداشت‌های حواس ما همیشه درک صحیحی از واقعیت نیست و باید آن را با استدلال و تجارب بیشتر محک زد. باید همیشه قوه‌ی درک خود را برای پذیرش اطلاعات مستدل و مستند، باز نگاه داریم. در غیر این صورت به فردی متعصب و تنگ‌نظر تبدیل می‌شویم و خودمان را از یادگیری، رشد و پیشرفت بیشتر محروم خواهیم کرد.


قدرت تخیل

تخیل یکی از جادویی‌ترین، شگفت‌انگیزترین و درعین‌حال ناشناخته‌ترین قدرت‌های ذهن خودآگاه ماست. قدرت تخیل و تصور، شما را قادر می‌سازد تا آنچه را که وجود خارجی ندارد در ذهن خود بسازید و سپس آن را در جهان خارج به وجود آورید. تمام دستاوردهای بشری ابتدا در تخیل کسی نطفه کرده‌اند. کریستف کلمب تصویر یک دنیای جدید را در ذهن خود پرورد و قاره‌ی آمریکا کشف شد. برادران رایت تصور پرواز را در ذهن خود خلق و پرواز انسان را میسر کردند. ساموئل مورس تصور انتقال انرژی از طریق سیم‌ها را در ذهن خود پروراند و با علائم مورس، تلگراف را برای ما به ارمغان آورد. الکساندر گراهام بل با تخیل انتقال صدا از راه دور، تلفن را اختراع کرد. رادیو، تلویزیون، کامپیوتر، اینترنت، فضاپیما، همه و همه ابتدا تنها خیال و تصویری در ذهن یک انسان بودند و سپس در دنیای بیرون به واقعیت پیوستند.هر چیزی که در زندگی خود به دست آورده‌اید، زمانی تخیل و تصور شما بوده است. تخیل و تصور یک عرصه‌ی بیکران ذهنی است که تمام خلاقیت‌ها از آنجا آغاز می‌شوند. تمام انسان‌های خلاق از قوه‌ی تخیل خود برای دستیابی به اهداف‌شان استفاده کرده‌اند. همان‌طور که بارها گفته شده است «هر آنچه را که ذهن انسان بتواند تصور و باور کند، می‌توان به آن دست یافت.» پس تصویر رؤیاهای بزرگ و زندگی ایده‌آل خودتان را در ذهن‌تان بسازید و با استفاده از شور و اشتیاق‌تان برای رسیدن به آن، به تصور خود پر و بال بدهید و با استفاده از قدرت اراده آن را در ذهن‌تان ثابت نگهدارید و اجازه ندهید که هیچ تصویر مزاحمی تصور رؤیایتان را مختل کند. در این صورت یقین داشته باشید که به‌زودی آثار تحقق رؤیای‌تان در زندگی شما ظاهر خواهد شد و در زمان مناسب به آن دست خواهید یافت.2


قوه‌ی شهود

شم و شهود، احساسی درونی است که اطلاعاتی خاص را در اختیار شما می‌گذارد. همان‌طور که در مقاله‌ی ۱۴ توصیه طلایی اینشتین که نبوغ ما را شکوفا می‌کند توضیح دادیم شهود درواقع دیدن با چشم درون است. این همان نیرویی است که آن را حس ششم یا الهام می‌نامیم. شهود از جمله فعالیت‌های نیمکره‌ی راست مغز است که به خلاقیت، ابداع و نوآوری مرتبط است. اگر قوه‌ی شهودتان را تقویت کنید، می‌توانید راه‌حل‌های خلاقانه‌ای برای بسیاری از مسائل خود پیدا کنید. لازمه‌ی این کار تمرین است. به احساسات درونیِ ناگهانی خود و جرقه‌ی ایده‌هایی که بی‌مقدمه به ذهن‌تان می‌رسند، توجه کنید و آنها را دنبال کنید. ممکن است که در ابتدا در تشخیص شهود از برخی احساساتِ عادی دچار اشتباه شوید اما به‌مرور، قدرت تشخیص‌تان قوی‌تر خواهد شد. در این صورت می‌توانید در تصمیم‌گیری‌های خود به شهودتان اعتماد کنید.


توانایی‌های ذهنی خود را آگاهانه به کار بگیرید

شما توانایی‌های ذهنی شگفت‌انگیزی دارید. مهم‌ترین آنها را در این نوشته بررسی کردیم. اگر آگاهانه از این قدرت‌های ذهنی خود استفاده کنید می‌توانید با سرعت بیشتر و انرژی کمتری به اهداف و رؤیاهای خود دست یابید. در ذهن هیچ محدودیتی نیست. هر چقدر که از پتانسیل‌های ذهن خود بیشتر استفاده کنید، قدرت ذهن شما بیشتر و بیشتر خواهد شد. اگر آگاهانه از ذهن خود استفاده نکنید، دیگران کنترل آن را به دست خواهند گرفت و از ذهن شما در جهت دستیابی به اهداف خودشان استفاده خواهند کرد. سعی کنید که همیشه ارباب ذهن خود باشید نه برده‌ی آن. کسی که ارباب ذهنش باشد، ارباب سرنوشت خود نیز خواهد بود.3


پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.vista.ir
3.www.agahane.net