دید هرکس نسبت به زندگی از احساسات درونی‌‌اش سرچشمه می‌‌گیرد. اگر این باورها منفی باشند خوشبختی و شادی را نابود می‌کنند. در این متن ۹ رفتار را که نشان می‌‌دهند طرز فکرتان غلط است و هرچه زودتر باید به فکر تغییر نگرش‌تان باشید با هم مرور می‌‌کنیم.


دیدتان نسبت به همه‌چیز منفی است

سعی کنید از دل هر لحظه‌ی زندگی‌تان شادی را بیرون بکشید. در این‌صورت یاد می‌‌گیرید که فقط روی نکات مثبت تمرکز کنید. نباید فقط به افکار منفی توجه کنید و اجازه بدهید زندگی‌‌تان را خراب کنند؛ چه این افکار منفی به خودتان مربوط باشند و چه به دیگران. البته نمی‌‌توانید سرتان را مثل کبک زیر برف فرو کنید و به همه‌چیز بی‌‌اعتنا باشید، اما تفکر منفی دیدتان را کور می‌کند و مانع لذت بردن از زندگی می‌شود.

نگرش منفی به هیچ‌وجه زندگی‌‌تان را بهتر نمی‌کند. هرچند در وجود هر آدمی منفی‌‌بافی، اضطراب و ترس وجود دارد و گاهی هم به کارمان می‌‌آید، اما اگر به‌طور ریشه‌‌ای به آن فکر کنیم متوجه می‌‌شویم که منفی‌بافی و بدبینی هیچ‌وقت حال کسی را بهتر نکرده است و قرار نیست به ما هم کمکی بکند. واقعیت زندگی مثبت است. اگر همیشه به همه‌چیز با دید منفی نگاه می‌کنید، شاید وقت آن رسیده است که به تغییر نگرش‌تان فکر کنید.


به طرز عجیبی در برابر حقیقت مقاومت می‌‌کنید

به صداهای درون‌‌تان با دقت گوش کنید. بعضی‌‌ها همیشه در حال غر زدن هستند، آگاهانه یا ناخودآگاه همیشه از همه‌چیز شکایت می‌‌کنند؛ وضعیت زندگی، رفتار و حرف‌های دیگران، گذشته و خلاصه زمین و زمان و هوا و هرچیزی که به ذهن‌‌شان برسد. شکایت یعنی نپذیرفتن واقعیت. شکایت و غر زدن فقط به‌طرز وحشتناکی شما را مضطرب و منفی‌‌باف می‌‌کند.

کسی که شکایت می‌‌کند یعنی خود را فریب‌‌خورده می‌‌داند. وقتی چیزی بر وفق مرادتان نیست، اگر یک حرکت مثبت انجام بدهید، انرژی می‌‌گیرید و حال‌تان بهتر می‌شود. بنابراین اگر چیزی واقعا شما را اذیت می‌‌کند، یا آن را بپذیرید یا موقعیت‌‌تان را با اقدام مثبتی تغییر بدهید یا کاملا آن را فراموش کنید و اصلا به آن فکر نکنید.

همیشه به خودتان یادآوری کنید که اگر نمی‌‌توانید چیزی را عوض کنید باید به فکر تغییر نگرش‌تان نسبت به آن باشید. اگر هر کاری از دست‌‌تان برمی‌‌آمده انجام داده‌‌اید و باز هم نشده، بپذیرید که شادی می‌‌تواند در آنچه هست باشد و نباید ذهن‌‌تان را با اضطراب و آرزوی آنچه نیست مسموم کنید. آنچه اتفاق افتاده، چه بخواهید و چه نخواهید اتفاق افتاده و بقیه‌‌اش به شما برمی‌‌گردد که چطور با قضیه کنار بیایید.


همیشه دیگران را مقصر می‌‌دانید

بی‌خیالی به ما احساس آزادی می‌‌دهد و آزادیِ احساس تنها شرط شادی است. اگر قلب‌‌تان پر از خشم، دلخوری و حسادت باشد نمی‌‌توانید آزاد باشید. یادتان باشد شما نمی‌‌توانید دیگران را عوض کنید، با این کار فقط خودتان را آزار می‌‌دهید و دیگر آن آدم خوش‌‌قلب سابق نخواهید بود.

شمشیرتان را غلاف کنید و دیگر حتی در ذهن‌‌تان هم کسی را مقصر نکنید. آدم قوی کسی است که در هنگام عصبانیت خود را کنترل می‌کند نه کسی که با همه سر ستیز دارد و خیلی زود عصبانی می‌شود. این تغییر نگرش به شما کمک می‌کند احساس شادی را خیلی بیشتر از قبل تجربه کنید.1


همیشه نگران هستید

نگرانی هیچ کمکی به شما نمی‌‌کند و فقط شادی‌‌تان را از بین می‌‌برد. انگار دارید از تمام قوه‌‌ی تخیل‌‌تان استفاده می‌‌کنید تا چیزهایی را که دوست ندارید خلق کنید. اگر چیزی در زندگی‌‌تان به‌هم ریخت لازم نیست بنشینید و یک‌سره خودتان را در موقعیت‌‌های افتضاحی که ممکن است در آینده رخ بدهد تصور کنید.

به یاد داشته باشید که مسئله چیزی که می‌بینید نیست، بلکه نحوه‌‌ی نگرش شماست. برای توصیف وضعیت‌‌تان همیشه دو راه وجود دارد. طرز فکر شما مثل یک تکه آجر است که می‌‌توانید از آن برای ساختن پله استفاده کنید (تا به موفقیت برسید) یا اینکه با آن سدی بسازید و تمام امید و خوشحالی‌‌تان را از بین ببرید. در واقع شما می‌توانید با تغییر نگرش‌ خود مسئله‌ی مهمی را که با آن روبه‌رو هستید بازتعریف کنید.

حرف آخر اینکه لازم نیست همه‌‌ی مشکلات یک‌شبه حل بشوند و همه‌چیز عالی و بی‌‌نقص باشد. نگران نباشید، خوب تمرکز کنید و عاقلانه عمل کنید. ذهن شما به اندازه‌‌ی کره‌ی زمین (شاید هم بیشتر از آن) جا دارد و می‌‌توانید هرچیزی را در آن تصور کنید. هرچیزی را که مرتبا در ذهن‌‌تان مرور کنید، زندگی‌‌تان هم به همان سمت می‌‌رود.


انتظارات‌‌تان شما را نگران می‌‌کند

انتظارات بی‌‌جا را کنار بگذارید. برای یک لحظه هم که شده این تغییر نگرش را بپذیرید و شکرگزار آنچه دارید باشید. مهم نیست که نیمی از لیوان‌‌تان خالی است، مهم این است که شما یک لیوان دارید و چیزی در آن است. مثبت‌‌اندیش باشید؛ سپاس‌گزاری همه‌‌ی زندگی‌‌تان را تغییر می‌‌دهد. میزان شادی و موفقیت شما دقیقا متناسب با نحوه‌‌ی نگرش و اندازه‌‌ی تفکرتان است.

هیچ‌‌وقت هیچ‌چیز دقیقا همان‌طور که شما می‌‌خواهید پیش نمی‌‌رود. آرزوی بهترین‌‌ها را داشته باشید اما انتظارات‌‌تان را در پایین‌‌ترین سطح نگه دارید. با واقعیت کنار بیایید و با آن نجنگید. انتظارات‌‌تان نباید مانع دیدن تمام اتفاق‌‌های خوب اطراف‌‌تان شود. حتی اگر شکست خورده‌اید، احساس و تجربه‌ی جدیدی به‌دست آورده‌اید که ارزشمند است.
 


دوست دارید زندگی‌‌تان بی‌‌غم‌وغصه باشد

گرچه غم احساس ناخوشایندی برای ما انسان‌هاست اما خیلی مهم است. غم، ذهن و بدن را قوی می‌‌کند. اگر همیشه در مرزهای خوشبختی‌‌تان گیر کنید و فقط اتفاق‌‌های خوب نصیب‌‌تان شود هیچ‌وقت شجاع، قوی و موفق نمی‌‌شوید. در واقع هر کسی به تجربه‌‌ی یک زندگی واقعی نیاز دارد و هیچ‌چیز واقعی نمی‌‌شود مگر اینکه برای اولین بار آن را تجربه کنید.

زندگی مثل بازی شطرنج است. برای برنده شدن باید حرکت کنید حتی اگر حرکت بعدی خیلی سخت باشد و آمادگی‌‌اش را نداشته باشید. یادگیری یک حرکت درست با بصیرت و دانش به‌دست می‌‌آید و گاهی هم زندگی درس‌های تلخی به آدم می‌دهد.2


هیچوقت به چیزی که دارید راضی نیستید

استرس و خستگی وقتی بیشتر از حد کافی داریم ولی باز بیشتر و بیشتر می‌خواهیم بیشتر خواهد شد تااینکه تقریباً هیچ نداشته باشیم و کمی بخواهیم. به عبارت دیگر، ما بعنوان انسان وقتی کمبودهای زیادی داشته باشیم، نارضایتی کمتری هم داریم.

اگر جزییات را کنار بگذاریم، رمز موفقیت این است که کمتر بخواهیم و قدر چیزهایی که داریم را بدانیم.

خیلی‌ها همیشه درگیر چیزهایی هستند که نمی‌توانند داشته باشند و حتی لحظه‌ای به این فکر نمی‌کنند که واقعاً چه می‌خواهند داشته باشند. باید از خودتان سوال کنید: «آیا این چیزها واقعاً بهتر از چیزهایی است که الان دارم؟»

خوشبختی داشتن گرایش قدرشناسی و شکرگزاری است. دست خودتان است که امروزتان را بهترین کنید یا بدترین. ما خودمان باعث بدبختی یا خوشبختی خودمان هستیم. میزان تلاش برای هر دو اینها یکسان است.


از آخرین باری که چیز جدیدی یاد گرفتید خیلی وقت است که می‌گذرد

بهترین درمان برای احساس دلمردگی یادگرفتن یک چیز تازه است. این تنها روشی است که هیچوقت با شکست مواجه نمی‌شود، فقط پیشرفتتان می‌دهد.

بدنتان پیر می‌شود، ممکن است بعضی شب‌ها دراز بکشید و به پشیمانی‌های گذشته فکر کنید، دلتان برای تنها عشقتان تنگ شود، دنیای اطرافتان را ببینید که پر از اعمال و افکار مسموم است یا به این فکر کنید که طوری احترامتان را خدشه‌دار کرده‌اند. فقط یک روش برای التیام یافتن از این افکار وجود دارد: یاد گرفتن. اینکه یاد بگیرید دنیای اطرافتان چطور بالا و پایین می‌رود. اینکه یاد بگیرید چه چیزهایی به هیجان می‌آوردتان و درمورد آن بیشتر بدانید. این تنها تلاش مفیدی است که هیچوقت از آن پشیمان نخواهید شد. یاد گرفتن التیام یافتن است. فقط کافی است به لیست کارهایی که دوست دارید یاد بگیرید نگاهی بیندازید و شروع کنید.


در گذشته زندگی می‌کنید

نوستالژی گاهی‌اوقات لازم است. همه ما با فکر کردن به گذشته می‌توانیم درس‌های زیادی از تجربیات قبلی‌مان بگیریم. بااینحال اگر فکر کردن به گذشته تمام زمان حال شما را درگیر خود کند، مخصوصاً اگر فکر می‌کنید زندگی‌تان در زمان حال برایتان کافی نیست، وضعیت فکری جالبی نیست و هیچ نتیجه‌ای جز خستگی و ناامیدی برایتان نخواهد داشت.

اجازه ندهید گذشته زمان حال را از شما بدزدد. گذشته شما معرف شما نیست، در جنگ با شما هم نیست. گذشته‌تان فقط باعث قوی‌تر شدن چیزی شده که امروز هستید. این را به خاطر داشته باشید و پیش روید.


راهکارها

یک طرزفکر موثر طرزفکری است که از منابع موجود — زمان، انرژی و تلاش‌هایتان — استفاده کند و از آنها برای ایجاد تغییرات مثبت بهره ببرد. این نیست که سعی کنید همه چیز را امتحان کنید و همه چیز باشید. باید از چیزهایی که دارید بهترین استفاده را برده و از زندگی کردن لذت ببرید.

نگرش و طرزفکر شما اساس و بنیاد همه اتفاقاتی است که در زندگی‌تان می‌افتد. مجموعه‌ای از همه باورها، رفتارها، احساسات، عواطف و گرایشات شماست.

در تلاش برای اصلاح طرز فکر ، این نکات می‌تواند به دردتان بخورد:

حس ایمان، قطعیت و هدف

انگیزه، تمرکز و تعهد مداوم برای کارهای منطقی

بینش روشن نسبت به موانع و فرصت‌های موجود

احساس آرامش و لذت از پیشرفت‌های روزانه . 3


پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.vista.ir
3.www.timetochange.ir