تا به حال متوجه شده‌اید برخی از مشکلاتی که در روابط میان‌فردی یا کاری تجربه می‌کنید،‌ تکرار می‌شوند؟

برای مثال کسی که در گذشته بحث‌های ناخوشایندی با همکارانش داشته است، می‌تواند انتظار داشته باشد که در آینده نیز با جدل‌های مشابهی مواجه شود. صرف‌نظر از اینکه شاید این جدل‌ها در یک محیط کاری کاملا متفاوت باشند و موضوع اصلی بحث‌های مختلف، یکسان است، آن فرد در ایجاد رابطه‌ی صحیح با همکارانش مشکل دارد.

این فقط یک مثال است، اما بسیاری از ما اشتباهات‌مان را تکرار می‌کنیم تا اینکه سرانجام احساس ناامیدی می‌کنیم و فکر می‌کنیم این اتفاق‌ها به خاطر شخصیت مشکل‌دار ماست و کاری از دست‌مان برنمی‌آید.

در واقع دلیل اینکه مشکلات خاص تکرار می‌شوند این است که ما از یک تکنیک حل مسئله‌ی مؤثر استفاده نمی‌کنیم. خوشبختانه با به‌کارگیری راهکارهایی که در ادامه‌ی این مطلب به آنها اشاره می‌کنیم می‌توانید به فردی که مهارت حل مسئله بالایی دارد، تبدیل شوید و در نتیجه مشکلاتی را که با آنها مواجه می‌شوید، کاهش دهید. پس با ما همراه باشید.


ناتوانایی یا ضعف در حل مسئله، زندگی شما را تحت تأثیر قرار می‌دهد

میزان خوشحالی و موفقیت ما در زندگی تا حد زیادی به توانایی ما در حل مسئله بستگی دارد. اگر مشکلات را حل نشده باقی بگذارید ممکن است به شیوه‌های زیر ضرر کنید:

در تعاملات میان‌فردی مشکلات بی‌شمار، پیچیده و مبهمی وجود دارد. اگر مهارت حل مسئله نداشته باشیم،‌ به سختی می‌توانیم سوءتفاهم‌ها را در ارتباطات‌ از بین ببریم و با اطرافیان‌مان رابطه‌ی نزدیکی برقرار کنیم.

ما در محیط کار یاد می‌گیریم از عهده‌ی انواع مشکلات غیرمنتظره برآییم. اگر به دنبال راهکارهای جدید نباشیم،‌ عملکرد ما به تدریج ضعیف خواهد شد و با تجمع مشکلات،‌ احساس ناتوانی خواهیم کرد.

ما معمولا فقدان سلامت ذهنی خود را به تجربه‌‌های شخصی ناخوشایند یا عوامل ژنتیکی نسبت می‌دهیم اما در واقع ناتوانی در غلبه بر مشکلات زندگی است که به سلامت ذهنی ما آسیب می‌زند. براساس یک مطالعه در سال ۱۹۸۳، دانشمندان دریافتند افرادی که توانایی کمتری برای کنار آمدن با مسائل و مشکلات میان‌فردی دارند،‌ بیشتر مستعد افسردگی هستند.1


دلایل ضعف در حل مسئله چیست؟

مهارت حل مسئله مانند سایر مهارت‌های زندگی باید تقویت شود. برای اینکه در این مهارت قوی شویم، باید با رویکرد صحیح و مناسبی آن را تمرین کنیم. متأسفانه بسیاری از ما متوجه اشتباهاتی که در زمان حل مسئله مرتکب می‌شویم، نیستیم. از دلایل ضعف در حل مسئله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.


اشتباه گرفتن نشانه‌ها با دلایل واقعی مشکلات

اکثر ما بیشتر انرژی خود را برای کنار آمدن با نشانه‌های مشکل صرف می‌کنیم،‌ بدون اینکه دلیل واقعی آن را درک کنیم. برای شناخت دلایل ریشه‌ای یک مشکل، باید اولین نتیجه‌گیری ذهن‌ خود را به چالش بکشیم و سؤالات صحیح بپرسیم تا در نهایت بتوانیم فراتر از مشکل را ببینیم.


جست‌وجوی راه‌‌حل‌های سریع به جای راهکارهای مؤثر

ما اغلب تمایل داریم برای مشکلات راه‌حل‌های سریع پیدا کنیم. این کار باعث می‌شود اولین راه‌حل‌ ذهن خود را بدون توجه به رابطه‌ی علت و معلولی پشت مشکل،‌ باور کنیم. به همین دلیل است که ما به ندرت به هسته‌ی مشکلات می‌رسیم و اغلب راهکارهای غیرمؤثر را انتخاب می‌کنیم.


تکیه‌ی بیش از حد به دانش‌ خود

در نهایت ما مهارت حل مسئله ضعیفی داریم چون بیش از حد به دانش‌مان اتکا می‌کنیم. یک تصور غلط این است که هرچه بیشتر بدانیم، توانایی بیشتری برای غلبه بر مشکلات داریم. اما واقعیت این است که دانش محض، ما را به افرادی بامهارت در زمینه‌ی حل مسئله تبدیل نمی‌کند و چیزی که به آن نیاز داریم مهارت‌های تفکر منطقی است که به ما امکان می‌دهد منتقدانه و خلاقانه فکر کنیم.2


روش های تقویت مهارت حل مسئله

برای این که بتوانید مهارت حل مسئله ی خود را تقویت کنید زمانی که با یک مشکل مواجه می شوید باید چهار گام زیر را دنبال کنید:


تعریف مشکل

اولین گامی که باید در مواجهه با یک مشکل بردارید این است که بدانید مشکل اصلی چیست و از خود سوال کنید که چرا این مشکل ایجاد شده است؟! این کار به شما کمک می کند تا مهارت های تفکر منطقی را در خود تقویت کنید. تفکر منطقی به شما کمک می کند تا فقط ظاهر قضیه را نگاه نکنید و ببینید، چه چیزی در ریشه مشکل دارد که برای این مسئله را ایجاد کرده است.


ایجاد گزینه ها

بعد از این که توانستید ظاهر ماجرا را کنار بگذارید و به صورت ریشه ای به بررسی مشکلتان بپردازید، قادر خواهید بود راهکار متفاوتی را مطرح کنید و به جای این که به علت مشکل فکر کنید، تمام تمرکز خود را روی راهکارهای ایده آل صرف کنید. باید تمام راه حل هایی که وجود دارد را روی کاغذ بنویسید و آن ها را مورد بررسی قرار دهید تا به موفقیت فردی در زندگی دست پیدا کنید.

این کار در ابتدا ساده به نظر می رسد، ولی بعد از این که آن را انجام دادید به این نکته پی می برید که آن قدرها هم که تصور می کردید سریع به نتیجه نمی رسد، و شما با همان گزینه های اول نمی توانید به پاسخ ایده آلتان برسید و باید از تمام انرژی و خلاقیت خود استفاده کنید تا گزینه ی به تری پیدا کنید. ممکن است نتوانید در همان دفعه ی اول به پاسخ مناسب دست یابید، برای همین بهتر است زمان دیگری را برای این کار انتخاب کنید تا به راهکار منطقی و مناسب دست پیدا کنید.


ارزیابی و انتخاب گزینه ها

پس از این که راهکارهای احتمالی را بررسی کردید زمان آن می رسد که تک تک آن ها را یک بار دیگر بررسی کنید و از میان لیست خود بهترین آن ها را انتخاب کنید. برای این که مطمئن شوید بهترین تصمیم را گرفته اید، باید تمام جنبه های مثبت و منفی هر گزینه را بنویسید، بعد از آن تمام آن ها را با هم مقایسه کنید. با این روش احتمال این که بتوانید بهترین گزینه را انتخاب کنید بیشتر است و انتخابتان منطقی تر و مناسب تر خواهد بود.


اجرای راهکار

بعد از این که مراحل بالا را انجام دادید، می توان گفت که با موفقیت توانستید با حل مسئله آشنا شوید بعد از آن کافی است که به بهترین شکل به راهکاری که انتخاب کرده اید عمل کنید. قبل از این که به این مرحله برسید، نمی توانید اطمینان داشته باشید که راهکارتان به طور مناسب قابل اجرا است و شما بهترین تصمیم را گرفته اید. بعد از اجرای این مرحله خود را مورد آزمایش قرار دهید و ببینید که تصمیم عاقلانه ای گرفته اید یا نه.3


پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.vista.ir
3.www.parvaresheafkar.com