آیا معنای واقعی موفقیت را درک کرده ایم و معنای آن را می دانیم؟
معنی موفقیت در زندگی ممکن است برای همه افراد یکسان نباشد. این که موفقیت در ذهن شما به چه معنی است ممکن است با معنی موفقیت در نظر سایر افراد تفاوت داشته باشد.
در دنیای مادی امروز، ما به «شادی» حاصل از کسب عنوانها و بهدست آوردن اشیا عادت کردهایم. شاید شما هم لذت ناشی از خرید آیفون جدید، یا خرید یک ماشین نو را تجربه کرده باشید. برخورداری از چنین چیزهایی لزوما بد نیست اما در توضیح «چرایی» اشتیاق انسان برای چنین چیزهایی، تفسیرهای اشتباه کم نیستند.
حقیقت این است که موفقیت در هیچ یک از ابعاد زندگی، مانا و پایدار نیست! بوی خوش ماشین نو پس از مدتی از بین میرود، گوشی نو دیر یا زود با یک گوشی پیشرفتهتر، پرزرقوبرقتر و سبکتر جایگزین میشود، فردی جوانتر، قویتر یا باهوشتر سرانجام رکوردهای شما را میشکند!
این مقاله را بخوانید تا ببینید معنای موفقیت چیست.
برخی از اوقات موفقیت به معنای غلبه بر مشکلات موجود یا به دست آوردن موفقیت در ورزش و علم است و موفقیت فقط در کسب موفقیت مالی خلاصه نمیشود.
افرادی که در حوزه هنر شناخته می شوند نیز خود را افراد موفقی می دانند. برخی از افراد ممکن است بزرگ کردن فرزندان و پرورش صحیح آن ها را موفقیت معنی کنند. این موضوع ممکن است برای بیشتر افراد به معنای موفقیت نباشد اما در جوامع مختلف پرورش فرزندان خوب و صالح از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
موفقیت توانایی افراد برای رسیدن به اهداف و دستیابی به مقاصدشان است. منظور من از این اهداف، تبدیل شدن به ستاره سینما یا برنده شدن جایزه نوبل و کسب مقام ریاست جمهوری نیست. منظورم به دست آوردن پول بیشتر نسبت به سایر افراد هم نیست.
با این استانداردها تقریبا هیچ کس موفق نخواهد بود. اما فکر می کنم این افراد و دیگران می توانند برای رسیدن به رضایت، روش های دیگری را بیابند که با دستاوردهای بزرگ، رسیدن به شهرت، شناخته شدن، تحسین و حس مهم بودن همراه است.
با اینحال به نظر می رسد، رسیدن به برخی از دستاوردهای خاص برای بیشتر افراد به معنای موفقیت باشد.
در دورهای که مدام به دنبال جلو زدن از خودم بودم، اشتباه بزرگم این بود که درک درستی از موفقیت نداشتم. تلویزیون و رسانههای جمعی با قدرت فریاد میزدند که موفقیت یعنی ماشین نو، ارتقای شغلی، هیکل خوشترکیب و… من هم آن را باور کرده بودم. در نتیجهی چنین باوری دچار ناامیدی، رنجش و حسادت شدم زیرا همیشه احساس میکردم از دیگران عقب هستم.
هنگامی که متوجهی این رفتار ناخودآگاهم شدم، به این نتیجه رسیدم که چنین رویکردی بیثمر است. اگر به دنبال کردن این نشانههای غلط شادی و موفقیت ادامه میدادم، سرانجام در چرخهای بیهدف گرفتار میشدم.
اکنون صادقانه باور دارم که زندگی یعنی حرکت به جلو و تلاش برای بهتر شدن، نه درجا زدن و یکی کردن خط شروع و پایان.1
موفقیت چیست: تعریف دوباره
برای رسیدن به زندگی دلخواهتان باید تعریفتان را از موفقیت بر مبنای خواستههایتان (و نه آنچه رسانهها یا پدر و مادرتان به شما دیکته میکنند)، مشخص کنید. شما باید خودتان را در اولویت قرار دهید، این زندگی شماست و تعریف «شما» از موفقیت است که اهمیت دارد.
از خود بپرسید: موفقیت چیست؟
من با چیزهای کوچک شروع میکنم اما در عین حال خودم را ارزان نمیفروشم! بهعنوان یک نویسنده، هر روزی که بتوانم چیزی بنویسم با حسی از موفقیت همراه است. ممکن است یک متن ۱۰۰۰ کلمهای مزخرف بنویسم اما به هر حال خوشحالم آنچه را که از یک نویسنده انتظار میرود انجام دادهام. خودم را بهخاطر اینکه یک شاهکار ننوشتهام سرزنش نمیکنم. چون نوشتن یک شاهکار را بهعنوان هدف موفقیت خودم تعریف نکردهام و این جزو انتظارات من از خودم نبود.به علاوه، این انتظار حتی واقعبینانه هم نیست!
در نگاه شما موفقیت یعنی چه؟ اینکه هر روز پس از بیدار شدن به باشگاه بروید؟ انجام فهرستی از کارها که روز پیش تهیه کردهاید؟ هدف از تعریف موفقیت از نگاه خودتان این است که بر پایهی انتظارات خودتان و شرایط موجود زندگی کنید. وقت و انرژیتان را صرف کارهایی کنید که باعث خشنودیتان، احساس پیشرفت، کمال و خدمترسانی میشود.
چطور به آن برسم؟
اگر کاری خوشحالتان میکنند و باعث میشود مهارتها و نیرویتان برای آن را به کار بگیرید، احتمالا باید هر روز زندگیتان را صرف آن کنید. ماشین و گوشی نو لذتهای زودگذر هستند و دوام چندانی ندارند.پس از اینکه معنی موفقیت در زندگی برایتان روشن شد، تنها راه ممکن برای رسیدن به آن تلاش و حرکت گام به گامِ رو به جلو برای رسیدن به اهدافتان است. باید دست از تلاش همیشگی برای جلب خشنودی دیگران بردارید، تنها در این صورت است که امکان لذت بردن را از کارهایی که میکنید (یا خواهید کرد) پیدا میکنید.
پس همین الان بنشینید و موفقیت را از نگاه خودتان تعریف کنید (اگر لازم است روی کاغذ بنویسید). برای خودتان هم اهداف کوتاهمدت و هم اهداف بلندمدت در نظر بگیرید. اهداف کوتاهمدت من شامل نوشتن روزانه، انجام وظایف روزمره و خدمت کردن به دیگران است. اهداف بلندمدت میتواند شامل تمام کردن کتابم، تقویت ارتباط با خوانندگان وبلاگم و کمک به دیگران برای رسیدن به موفقیت در گذر زمان باشد.
تنها برای رسیدن به هدف پایانی تلاش نکنید؛ برای موفقیتِ امروزتان تلاش کنید، خواهید دید که تلاشتان شما را به هدف اصلیتان نزدیک و نزدیکتر میکند.2
دستدست نکنید
رهایی از سنگینی تعریف غالب و دیکتهشدهی موفقیت، فرصت گرانبهایی برای تعریف زندگی مطابق با خواستههایتان است. شما یاد میگیرید پیگیر مسائل بیاهمیت (که زمانی گمان میکردید مهماند) نباشید و در مقابل بر کارهایی تمرکز کنید که به جای تعلل و طفره رفتن، شما را به سمت حرکت و پیشرفت هدایت میکنند.
صبور باشید
احساسات بیثمر و بیفایدهای مانند خشم، حسادت و رنجش جایی در تلاشهای مستمر و قابلیتهایتان برای رسیدن به موفقیت ندارند.هرچه برای بهتر شدن نسبت به دیروز مشتاقتر باشید، به خاطر پیشرفتهایتان بیشتر احساس موفقیت میکنید. هنگامی که برای پیشرفت و به پایان رساندن کاری سرسختانه تلاش میکنید، در بند بند وجودتان حس لذتبخش موفقیت را احساس میکنید؛ هر زمان که به گذشته و نقطهی شروعتان نگاه میکنید و متوجه خیزهایی که برای رسیدن به جایگاه کنونیتان برداشتهاید میشوید، موفقیت را حس میکنید.
تنها هنگامی که معنای موفقیت برایتان آشکار شود میتوانید برای دستیابی به آن بهطور پیوسته و بر پایهی خواستهها و انتظاراتتان قدم بردارید.
برای شروع زندگی بر چنین مبنایی وقت را تلف نکنید! همین امروز شروع کنید. در واقع باید از همین امروز شروع کنید زیرا روزی که به خاطر دیگران و مطابق با انتظاراتی که خواستههای شما نیستند سپری شود، در حقیقت متعلق به شما نیست.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.vista.ir
3.www.ejiga.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}