بحثى پیرامون دعا (1)

نويسنده: محمدرضا عطایى




تعریف دعا

دعا از ریشه «دعو» در لغت‏به معنى فراخواندن، دعوت کردن، گوش دادن به کسى یا چیزى و... در اصطلاح: خواندن جمله‏هاى ماثور از پیامبر صلى الله علیه وآله و ائمه اطهار علیهم‏السلام در اوقات معین براى طلب آمرزش و برآورده شدن حاجات است. خواندن و نیایش کردن، مدح و ثنا، نفرین، تحیت و درود و سلام و تضرع و خشوع.
دعا یعنى ارتباط پیگیر و مداوم داعى (شخص دعا کننده) با مدعو (طرف خوانده شده) و مترادف کلماتى چون ورد، ذکر، مسئلت (سؤال) و غیره است.
دعا، عرض نیاز به درگاه الهى و خواستن نیازمندیها از اوست که از فیض و فضل نامتناهى‏اش به نوید ادعونى استجب لکم، هر که او را بخواند درهاى سعادت به روى او، گشاده شود، چه بندگان را نیاز و حاجت ‏به اوست و امید گنهکاران تنها به فضل او.

اثرهاى دعا

دعا آرامش‏بخش دلهاست و همین آرامش است که در روح و مغز آدمى نوعى انبساط ایجاد مى‏کند و روح را از الت‏خمودگى بیرون مى‏آورد و به حرکت وامى‏دارد و گاهى روحیه دلاورى و قهرمانى به دعاکننده مى‏بخشد. دعا به انسان متانت در رفتار، انبساط و شادى درونى، استعداد پیروزى، و استحکام در استقبال از حوادث مى‏دهد و بدان وسیله آدمى توجه زیادى به ذات خداوند متعال پیدامى‏کند و مانند سایر عبادات اثر تربیتى دارد. دعا روح ایمان را در نفوس برمى‏انگیزد. و انسان لذت ارتباط با خداوند را درک مى‏کند. انسان را متکى به خدا و مستقل مى‏سازد و از اتکاى به دیگران بى‏نیاز مى‏کند. دعا حب الهى را در دل رسوخ مى‏دهد و نفس را از مشغله‏هاى بیهوده رها مى‏کند و چراغ امید را در قلب و دل انسان روشن مى‏سازد دعا کشش بنده ضعیف و نیازمند به سوى خداوند کریم و توانا است، دعا کلید و وسیله قرب الهى لب عبادت و مغز و اساس طاعات و حیات روح است. دعا موجب نزول برکات و شرح صدر در انسان مى‏شود، دعا چراغ جان است; جانها را برمى‏افروزد و زبانها را معطر مى‏سازد. آرى دعا در فرد و اجتماع اثر سازنده و حیاتى دارد. آنان که به درگاه الهى نیایش نمى‏کنند همواره زیر پوشش بازتابهاى روانى و اجتماعى قرار مى‏گیرند. دعا اطمینان ‏بخش دلها و فضیلت هر انسان خداجو است، دعا سدى در برابر گناه و انحراف است. امام خمینى قدس سره مى‏فرماید: «آیا دیده‏اید که اهل دعا و کسانى که مداومت ‏به دعا داشته باشند، این کارهاى ناپسندیده‏اى که بعضى‏ها انجام مى‏دهند آنها هم انجام دهند، مثلا شراب بخورند، قماربازى کنند، کبوتر بازى کنند، و امثال این کارها؟ بیشتر کسانى که محکومیت‏ یافته و در زندانهاى دادگاهها محبوس مى‏باشند افرادى هستند که با دعا سر و کار ندارند...»
اجتماعى که به دعا و نیایش توجه نکند دچار فساد مى‏شود و به تباهى مى‏گراید. دعا باعث تقویت معنویات و ارج و ارتقاى عبادات مى‏گردد. دعا کننده همواره با ریسمانى استوار خود را با آفریدگار محبوب پیوند مى‏دهد و بدان وسیله از ورطه گرفتاریها رهایى مى‏یابد.
درمان غم خود از خدا باید خواست دردى که از او بود دوا باید خواست ناخواسته گرچه مى‏دهد خواسته را حاجت‏به تضرع و دعا باید خواست (۱)

دعا در کلام خداوند

یکى از نامهاى قرآن مجید، ذکر است و به عبارتى تمام قرآن نیایش است اما از آن میان متجاوز از صد آیه به شیوه دعا نازل شده و بندگان را به نیایش و اخلاص دعوت مى‏کند از جمله:
۰۱ «واذا سئلک عبادى عنى فانى قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لى و لیؤمنوا بى لعلهم یرشدون‏» (۲) و هنگامى که بندگان من از تو درباره من سؤال کنند ، بگو من نزدیکم دعاى دعا کننده را به هنگامى که مرا مى‏خواند پاسخ مى‏گویم سپس آنها دعوت مرا بپذیرند و سپس ایمان بیاورند باشد که راه راست را بیابند و به مقصد رسند.
در این آیه کوتاه خداوند هفت مرتبه به ذات پاک خود و هفت مرتبه به بندگان اشاره فرموده است، و به این وسیله نهایت پیوستگى و قرب و ارتباط و محبت‏ خود را نسبت‏به انسان مجسم ساخته است (۳).
۰۲ « فادعوالله مخلصین له الدین‏» (۴) خدا را بخوانید در حالى که دین خود را براى او خالص کرده‏اید.
۰۳ «وقال ربکم ادعونى استجب لکم...» (۵) پرورگار شما گفته است مرا بخوانید تا دعاى شما را اجابت کنم...
از این آیه شریفه نکاتى چند استنباط مى‏شود که عبارتند از: الف) دعا کردن محبوب الهى و مطلوب اوست. ب) بعد از دعا وعده اجابت داده شده است ولى مى‏دانیم که این وعده مشروط است (در صورتى اجابت مى‏شود که شرایط لازم را داشته باشد). ج) دعا نوعى عبادت است چرا که در ذیل آیه واژه عبادت بر آن اطلاق شده است.
۰۴ «قل مایعبؤا بکم ربى لولا دعاؤکم فقد کذبتم فسوف یکون لزاما» (۶) بگو پروردگار براى شما ارجى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد (شما آیات خدا و پیامبران را) تکذیب کردید. این آیه آخرین آیه سوره فرقان و در حقیقت نتیجه تمام سوره است.
گرچه از دعا در این جا معانى متعدد استنباط مى‏شود ولى ریشه همه معانى به یک اصل بازمى‏گردد، مفهوم آیه چنین است: آنچه به شما ارزش و بها مى‏دهد همان توجه به پروردگار است.

تشویق به دعا

حمادبن عیسى مى‏گوید: «شنیدم از حضرت صادق علیه‏السلام که مى‏فرمود: «دعا کن و مگو کار از کار گذشته است زیرا دعا همان عبادت است‏» و خداى عزوجل مى‏فرماید: «آنان که از عبادت من تکبر ورزند زود است که سرافکنده به دوزخ درآیند. (۷)
مجلسى (رحمت الله علیه) مى‏گوید: مقصود این است که چنانچه در پیش گفته شد دعا به خودى خود عبادت است زیرا در این آیه، آن را عبادت دانسته و خداى تعالى به آن فرمان داده است. پس بر فرض که به اجابت نیز نرسد، به خاطر اطاعت امر او باید انجام شود، مانند سایر عبادات و ترک آن موجب خوارى و کوچکى است، و در وعده خویش تخلف نورزد و این مطلب با تقدیر هم منافات ندارد، زیرا دعا نیز مقدر است و فایده‏اى که بر آن مترتب شود، مقدر گردیده است. (۸)
امام صادق علیه‏السلام فرمود: «امیرالمؤمنین مى‏فرماید: محبوبترین کارها در روى زمین براى خداى عزوجل دعاست و بهترین عبادت پرهیزگارى و پارسایى است و امیرالمؤمنین مردى بود که خود بسیار دعا مى‏کرد».
پیامبران که اسوه‏هاى بشریتند، از آدم تا خاتم‏علیه‏السلام همواره با نیایش و دعا به خالق خویش تقرب مى‏جستند و به هنگام شداید با سلاح دعا استقامت مى‏ورزیدند و بدان وسیله به خدا توسل مى‏جستند. قرآن مجید درباره نوح علیه‏السلام مى‏فرماید: «فدعا ربه انى مغلوب فانتصر ففتحنا ابواب السماء... (۹) او پروردگارش را خواند: من مغلوب شده‏ام، انتقام بکش و ما نیز درهاى آسمان را روى او گشودیم. و مى‏گوید: چون یونس علیه‏السلام در شدت ظلمات گرفتار آمد خدا را خواند و دعایش مستجاب شد. (۱۰) همچنین از قول زکریا و ایوب‏علیهم‏السلام و از پیامبران اولوالعزم و قافله‏سالار رسولان حضرت ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله نیایشهاى بسیارى آورده است.

فضیلت دعا

قال رسول الله صلى الله علیه وآله «ما من شى‏ء اکرم على الله تعالى من الدعاء» (۱۱) نبى‏اکرم‏ صلى الله علیه وآله فرمود: هیچ چیز نزد خدا از دعا گرامى‏تر نیست.
از امام باقر علیه‏السلام پرسیدند: کثره القرائه افضل او کثره الدعاء؟ آیا تلاوت زیاد قرآن افضل است ‏یا بسیار دعا نمودن؟ فرمود: «کثره الدعاء افضل‏» (۱۲) بسیار دعا کردن افضل است.
امام صادق علیه‏السلام فرمود: «هر کس از فضل و احسان الهى درخواست نکند فقیر و بیچاره مى‏شود».
قال النبى صلى الله علیه وآله: «لا یرد القضاء الا الدعاء» قضاى الهى را جز دعا برنمى‏گرداند.»
قال رسول الله صلى الله علیه وآله: الدعاء سلاح المؤمن وعمود الدین و نور السموات والارض.» رسول خدا فرمود: دعا اسلحه مؤمن و عمود دین و روشنى بخش آسمانها و زمین است.
امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود: «محبوبترین اعمال روى زمین در نزد خداى متعال دعاست‏».
عن ابى عبدالله و ابى جعفر علیهم‏السلام قال: «والله ما یلح عبد على الله الا استجاب له‏».
از امام پنجم و ششم نقل شده که فرمودند: «بخدا قسم هیچ بنده‏اى به درگاه حق الحاح نکند مگر آن که خداوند جوابش دهد».
در حدیثى از پیامبر گرامى صلى الله علیه وآله آمده است: «الدعاء هوالعباده‏» (۱۳) دعا خود عبادت است.
در حدیث دیگرى از امام صادق‏علیه‏السلام نقل شده است که یکى از یارانش پرسید: «ما تقول فى رجلین دخلا المسجد جمیعا کان احدهما اکثر صلاه والآخر دعاء فایهما افضل؟ قال کل حسن‏». کدام یک از دو نفر که هر دو با هم وارد مسجد شدند یکى نماز بیشترى بجا آورد، و دیگرى دعاى بیشتر کرد از دیگرى برتر است؟ فرمود: هر دو خوبند. سؤال کننده باز پرسید: «قد علمت، ولیکن ایهما افضل؟» مى‏دانم هر دو خوبند ولى کدام خوبتر است؟ امام علیه‏السلام فرمود: «اکثرهما دعاء ، اما تسمع قول الله تعالى: ادعونى استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنم داخرین‏». آن کس که دعا مى‏کند، افضل است مگر سخن خداوند متعال را نشنیده‏اى که مى‏فرماید: مرا بخوانید تا (دعاى) شما را اجابت کنم...
سپس افزود: «هى العباده الکبرى‏» (۱۴) دعا عبادت بزرگ است.
در حدیث دیگرى از امام باقرعلیه‏السلام نقل شده است که در جواب این سؤال که کدام عبادت افضل است؟ فرمود: «ما من شى‏ء افضل عندالله من ان یسئل و یطلب مما عنده، و ما احد ابغض الى الله عزوجل ممن یستکبر عن عبادته ولایسئل ما عنده‏» (۱۵) چیزى نزد خدا افضل از این نیست که از او تقاضا کنند و از آن چه نزد اوست، بخواهند و هیچ کس مبغوضتر و منفورتر نیست نزد خداوند از کسانى که از عبادت او تکبر مى‏ورزند و از مواهب او درخواست نمى‏کنند. و نیز امیرالمؤمنین مى‏فرماید: «دعا کلید نجات و گنجینه‏هاى رستگارى است، و بهترین دعا، آن است که از سینه‏هاى پاک و دلى پرهیزگار برآید و وسیله نجات در مناجات است و خلوص به اخلاص آید و چون فزع و بیتابى سخت‏شود مفرع و پناهگاه خداست‏».
و نیز مى‏فرماید: «امیرالمؤمنین مى‏فرمود: دعا سپر مؤمن است‏».
حضرت رضا علیه‏السلام همیشه به اصحاب خود مى‏فرمود: «بر شما باد به اسلحه پیغمبران‏». عرض شد: اسلحه پیغمبران چیست؟ فرمود: «دعا». (۱۶)
دعا بلا و قضا را دفع مى‏کند
عمربن یزید گوید: «از حضرت ابى‏الحسن امام کاظم‏ علیه‏السلام شنیدم که مى‏فرمود: همانا دعا برمى‏گرداند آنچه را که مقدر شده و آنچه را مقدر نشده است; عرض کردم مقدر شده را دانستم، مقدر نشده کدام است؟ فرمود: «دعا جلوى تقدیر را مى‏گیرد».
حضرت صادق فرمود: «دعا برمى‏گرداند قضایى را که از آسمان نازل گردیده و بسختى ابرام شده و محکم گردیده است. امام صادق علیه‏السلام فرمود: «الدعاء انفذ من السنان‏» دعا از نیزه برنده‏تر است و نیز به علاء بن کامل فرمود: «علیک بالدعاء فانه شفاء من کل داء» بر تو باد به دعا، همانا دعا درمان هر دردى است.
حضرت رضا مى‏فرماید: على بن الحسین‏ علیه‏السلام فرمود: «همانا بلا و دعا تا روز قیامت ‏با هم رفاقت مى‏کنند و همراهند و همانا دعا برمى‏گرداند بلایى را که به سختى ابرام شده است‏».
حضرت صادق علیه‏السلام فرمود: خداى عزوجل هر آینه دفع مى‏کند به وسیله دعا آنچه را که مى‏داند اگر براى آن دعا شود، اجابت ‏خواهد شد. و اگر نبود که بنده بر این دعا موفق شود، به او بلایى مى‏رسد بالاتر که او را از روى زمین بردارد.
امیرالمؤمنین‏ علیه‏السلام فرمود: «الدعاء مفاتیح النجاح و مقالید الفلاح‏» دعا کلید نجات و گنجینه رستگارى است. و نیز فرمود: «الدعا ترس المؤمن‏» دعا سپر مؤمن است. (۱۷)

آیا دعا با قضا و قدر منافات دارد؟

آنها که حقیقت و روح دعا و اثرات تربیتى و روانى آن را نشناخته‏اند ، ایرادهاى مختلفى به مساله دعا کرده و احیانا در این زمینه بحث‏هایى مطرح شده است; از قبیل این که دعا منافى با اعتقاد به قضا و قدر است! با قبول این که هر چیزى با قضا و قدر الهى تعیین شده است اثر دعا چه مى‏تواند باشد؟! و گاهى مى‏گویند: اصولا آیا دعا کردن فضولى در کار خدا نیست؟! خدا هر چه را مصلحت‏بداند انجام مى‏دهد او مصالح ما را بهتر مى‏داند پس چرا ما از او چیزى بخواهیم؟ و بعضى‏ها پا را فراتر از اینها گذاشته مى‏گویند: دعا عامل تخدیر است، چرا که مردم را بجاى فعالیت و کوشش و استفاده از وسایل پیشرفت و پیروزى به سراغ دعا مى‏فرستد و به آنها تعلیم مى‏دهد که به جاى همه این تلاشها دعا کنند!
براستى آنهایى که چنین ایرادهایى را مطرح مى‏کنند از آثار روانى، اجتماعى، تربیتى و معنوى دعا و نیایش غافلند; ما در ضمن این مقاله به پاره‏اى از این آثار اشاره خواهیم کرد.

دعا و حکمت ‏بالغه الهى

از جمله ایرادها و اشکالاتى که بر دعا کرده‏اند آن است که با اعتقاد به این که خداوند حکیم است و کارها را بر وفق مصلحت انجام مى‏دهد، دعا یا مخالف مصلحت است و یا موافق آن; اگر موافق حکمت است نه ما باید از خدا خلاف حکمت را بخواهیم و نه خداوند چنین دعایى را مستجاب مى‏کند، مگر ممکن است در این عالم که طبق مشیت‏حکیمانه بارى تعالى جریان مى‏یابد، امرى برخلاف حکمت و مصلحت واقع شود؟!
2- دعا و مقام رضا: بعضى گفته‏اند، دعا با مقام رضا و تسلیم و این که انسان به آنچه از جانب خدا مى‏رسد راضى و خشنود باشد، ناسازگار است! این بحثها و سؤالها سابقه زیادى دارد، همه این سؤال از این جا پیدا شده که گمان کرده‏اند خود دعا بیرون از حوزه قضا و قدر الهى و خارج از حکمت الهى است در صورتى که دعا و استجابت دعا نیز جزئى از قضا و قدر الهى است و احیانا جلوى قضا و قدرهایى را مى‏گیرد و به همین دلیل نه منافى رضاى به قضا است و نه حکمت الهى. (۱۸)

پیامبران با دعا به مقصود مى‏رسیدند

این مطلب نمونه‏هاى فراوانى دارد و موارد زیادى در قرآن مجید آمده است از جمله: اجابت دعاى حضرت زکریا علیه‏السلام در امر مهم خارق‏العاده، پس از آگاهى حضرت از رسیدن میوه براى حضرت مریم در زمستان در حالى که خود و همسرش به دوران پیرى رسیده بودند از خدا فرزند مى‏خواستند، پروردگار مهربان در نتیجه دعاى زکریا حضرت یحیى را به او کرامت فرمود». (۱۹)

روحانیت دعا

دعا انسان را به معرفت‏خدا که برترین سرمایه‏ها است دعوت مى‏کند و باعث مى‏شود که خود را نیازمند او ببیند و در برابرش خضوع کند و از مرکب غرور که سرچشمه انواع بدبختیهاست فرود آید و از سوى دیگر همه نعمتها را از او ببیند و به او عشق ورزد و رابطه عاطفى او از این طریق با ساحت مقدس الهى محکمتر گردد. از طرفى چون خود را نیازمند او و مرهون نعمتهاى او مى‏بیند، موظف به اطاعت از خواست او مى‏شود. دعا به انسان اعتماد به نفس مى‏بخشد و وى را از ناامیدى دور مى‏کند و به تلاش و کوشش بیشتر وامى‏دارد.
براستى وقتى انسان توجه خود را یکسره معطوف به درگاه الهى مى‏کند و روى به ساحت مقدس او مى‏آورد همچون آیینه‏اى که در برابر تابش آفتاب قرار گیرد انوار فیوضات الهى را به تناسب استعداد و آمادگى خود دریافت مى‏کند و آثار آن را منعکس مى‏گرداند، هر اندازه دل از تیرگیها و آلودگیها منزه و به صفا و پاکى نزدیکتر باشد به همان اندازه قدرت دریافت انوار ازلى معبود در او افزونتر مى‏شود. آثار روحى و معنوى توجه به خدا به تناسب شدت و ضعف تفکر و توجه متفاوت است که گاهى در مراتب عالى همراه با جاذبه خاصى صورت مى‏پذیرد که در تعالیم اسلامى از آن تعبیر به نور دلها شده است. امیرالمؤمنین على علیه‏السلام مى‏فرماید: «علیک بذکر الله فانه نور القلوب‏». (۲۰)
قطع نظر از پاداش و اجر مترتب بر دعا و جدا از اثر استجابتى که متضمن آن است، دعا اگر از حد لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگ شود و روح انسان به اهتزاز درآید، روحانیتى متعالى خواهد داشت. آن وقت انسان درک مى‏کند که در سایر اوقات چه امور بى‏ارزشى او را به خود مشغول مى‏داشته و او را آزار مى‏داده، و تا چه اندازه اسیر حقارتها بوده است. براستى انسان وقتى که از غیر خدا چیزى مى‏خواهد، احساس مذلت مى‏کند و هنگامى که تنها از خدا مى‏خواهد احساس عزت مى‏کند. لهذا دعا، هم طلب است و هم مطلوب، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه. بهترین لذاید در نظر اولیاى خدا لذت دعا و نیایش با خدا بود همه خواهشها و آرزوهاى دل خود را با محبوب حقیقى در میان مى‏گذاشتند و بیش از آنچه که به مطلوبهاى خود اهمیت مى‏دادند، به خود، طلب و راز و نیاز در نظر آنان اهمیت داشت و هیچ‏گونه احساس خستگى و ملالت نمى‏کردند (۲۱).

دعا و انقطاع

آنها که لذت دعا و انقطاع از خلق به خالق را چشیده‏اند، هیچ لذتى را بر این لذت مقدم نمى‏دارند، این است که گفته‏اند:
تو گر لذت ترک بدانى دگر هیچ لذت، تو لذت ندانى
از این‏رو حضرت سجاد علیه‏السلام مى‏گوید: «واستغفرک من کل لذه بغیر لذه ذکرک‏» خدایا از هر لذتى جز لذت ذکر تو طلب مغفرت مى‏کنم‏». (۲۲)

راهى از دل به خدا

هر کس از دل خود به خدا راه دارد، شخصى از صادق آل البیت علیهم‏السلام پرسید: چه دلیلى بر وجود خدا هست؟ فرمود: «آیا تا کنون سوار کشتى شده‏اى؟» عرض کرد: بلى. فرمود: «آیا اتفاق افتاده که کشتى دچار طوفان شود و در شرف غرق شدن باشد و امید تو از همه جا بریده شود؟» گفت: بلى. چنین اتفاقى افتاده است. فرمود: آیا دلت در آن وقت متوجه به جایى بود و پناهى مى‏جست و از یک نقطه‏اى خواهش مى‏کرد که تو را نجات دهد؟ عرض کرد: بلى. فرمود: همان خدا است.
آرى امام صادق علیه‏السلام خداوند را از راه دل او به او شناساند. «وفى انفسکم افلا تبصرون‏». (۲۳)

شرایط پیش از دعا

۰۱ شناخت‏خدا و اخلاص به او، خداى متعال مى‏فرماید: «فادعو الله مخلصین له الدین‏» (۲۴) خدا را در حالى که عقیده و دین خود را براى او خالص کردید بخوانید».
۰۲ یقین به اجابت. پیامبر اسلام مى‏فرماید: «خدا را نیایش کنید و یقین به اجابت داشته باشید». (۲۵)
۰۳ باید از نظر ظاهر و معنى پاکیزه باشد. «خداوند توجه کنندگان و پاکیزگان را بسیار دوست دارد». (۲۶) البته کسى را که خدا دوست دارد دعایش را اجابت مى‏کند.
۰۴ ترک محرمات و عمل به اوامر الهى. چنان که در قرآن مجید آمده است: «شما به پیمانى که با من بستید وفادار باشید تا من هم به پیمان خویش عمل کنم‏». (۲۷)
از جمله وعده‏هاى خدا اجابت دعوات است‏بنابر این شرط وفاى به این وعده، وفا کردن بندگان اوست. حضرت صادق مى‏فرماید: هر گاه بنده‏اى خدا را به نیت درستى بخواند و دلش براى خدا خالص شده باشد پس از آن که به پیمانهاى خدا وفا کرده دعایش مستجاب مى‏شود و هر گاه بنده‏اى خدا را بدون نیت و اخلاص بخواند دعایش مستجاب نمى‏شود. آیا خدا نفرموده است‏به عهد من وفا کنید، تا من هم به عهدى که با شما کرده‏ام وفا کنم؟ پس کسى که به عهد خدا وفا کند به وعده‏اى که به او داده شده وفا مى‏شود. (۲۸)
۰۵ - صدقه دادن ، رفتن به مسجد و استعمال عطر:
حضرت امام صادق‏علیه‏السلام مى‏فرماید: پدرم گاهى که حاجتى داشت وقت زوال آفتاب را انتخاب مى‏کرد و قبلا صدقه مى‏داد و عطر مى‏زد و به مسجد مى‏رفت و تا آنجا که خدا مى‏خواست دعا مى‏کرد و حاجت‏خود را از خدا مى‏خواست. (۲۹)
۰۶ درخواست‏ حقیقى و از صمیم دل ، پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: خداى تعالى دوست دارد که بنده نیازمند، صمیمانه عرض حاجت کند و در پیشگاه او زارى نماید.
گفت پیغمبر که چون کوبى درى عاقبت زان در برون آید سرى چون نشینى بر سر کوى کسى عاقبت‏بینى تو هم روى کسى چون ز چاهى مى‏کنى هر روز خاک عاقبت اندر رسى در آب پاک (۳۰)
در حدیث آمده است: وانه لیس باب یکثر فرعه الا یوشک ان یفتح. (۳۱) درى نیست که زیاد کوبیده شود مگر عاقبت گشوده گردد.

پي نوشت :

۱- بیست گفتار، ۱/۲۲۱.
۲- بقره /۱۸۶.
۳- تفسیر نمونه، ۱/۶۳۸.
۴- مؤمن /۱۴.
۵- مؤمن /۶۰.
۶- فرقان /۷۷.
۷- مؤمن /۶۰.
۸- اصول کافى، ترجمه رسولى، ۴/۲۱۴، ۲۱۱.
۹- قمر /۱۰ ، ۱۱.
۱۰- انبیاء /۸۷.
۱۱- مکارم اخلاق، تالیف رضى‏الدین ابى‏نصر، ترجمه سید ابراهیم میرباقى، صص‏۷-۵.
۱۲- تفسیر صافى، ذیل آیه‏۷۷ سوره فرقان.
۱۳- مجمع البیان، ۸/۵۲۸.
۱۴- همان، ص‏۵۲۹.
۱۵- کافى، ج‏۲، باب فضل الدعا، ص ۳۳۸.
۱۶- اصول کافى (مترجم)، ۲/۲۱۴.
۱۷- همان، ج‏۴، صص ۲۱۴-۲۱۷-۲۱۹.
۱۸- بیست گفتار، استاد شهید مطهرى، چاپ ششم، ص‏۲۳۶-۲۳۵، چاپ پنجم، ص‏۲۹۷.
۱۹- آئین درود و سلام و صلوات، از حسن مظفرى معارف، ص‏۲۳۳.
۲۰- غررالحکم.
۲۱- بیست گفتار، چاپ ششم، ص‏۲۲۷.
۲۲- مناجات الذاکرین.
۲۳- بیست گفتار، چاپ پنجم، ص‏۲۸۷.
۲۴- مؤمن /۱۴.
۲۵- وسایل الشیعه، ۴/۱۱۰۵.
۲۶- بقره /۲۲۲.
۲۷- بقره /۴۰.
۲۸- اصول کافى (مترجم)، ۴/۲۶۷.
۲۹- وسایل الشیعه، ۴/۱۱۱۶.
۳۰- مثنوى مولوى.
۳۱- عده‏الداعى، ص‏۱۴۳.