نیاز به درگاه بی نیاز

پدیدآورنده: ابوعلی فضل بن حسن طبرسی




«وَ اِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریبٌ اُجیبُ دَعَوهَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَلیَسْتجیبوا لی و لیُؤمِنُوا بی لَعَلَّهُم یَرْشُدُونَ» و چون بندگانم درباره من از تو بپرسند [و در جستجوی خدا و به یاد او باشند، بگو:[ من بسیار نزدیکم، و دعای دعا کننده را، آنگاه که مرا بخواند پاسخ خواهم داد؛ پس بر آنان است که دعوت مرا گردن نهند و به من ایمان آورند؛ باشد که راه یابند [و به اوج نیکبختی و کمال پر کِشَند].

شأن نزول

در شأن نزول این آیه شریفه، دو روایت رسیده است که اندکی باهم تفاوت دارند، اما در اصل به یک حقیقت باز می‏گردند:
۱ ـ مردی از خداجویان و خداپرستان به پیشگاه پیامبر صلی‏الله‏علیه ‏و‏آله‏ وسلم شرفیاب شد و پرسید: ای پیامبر خدا! آیا خدا به ما نزدیک است و من می‏توانم آهسته و آرام با او به نیایش بپردازم ، یا دور است و ناگزیر باید با صدای بلند و رسا او را بخوانم؟
پیامبر گرامی صلی‏الله‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم لب به سخن نگشوده بود که این آیه شریفه بر قلبِ مُصَفّای او فرود آمد و پاسخ آن انسان خداجو و همه خداجویان عصرها و نسل‏ها را داد.
۲ ـ گروهی از خداجویان به حضور پیامبر صلی‏الله‏علیه ‏و‏آله‏ وسلم شرفیاب شدند و پرسیدند: ای پیامبر خدا! شما که پیام‏آور خداوند و آموزگار ما هستی، به ما بگو که به هنگام نیایش و راز و نیاز، پروردگار خویش را چگونه بخوانیم؟ آهسته و نیایشگرانه یا با صدای رسا؟ و آنگاه بود که در پاسخ آنان، این آیه شریفه فرود آمد

نیایش با خدا

در این آیه شریفه، یکی از بهترین و نزدیک‏ترین راه‏های ارتباط انسان با خدا یعنی نیایش و دعا و مناجات، به تصویر کشیده می‏شود و به شرایط و رازهای برآورده شدن خواسته‏ها و دریافت پاسخ دعاها اشاره می‏رود و نشان داده می‏شود که همه عبادت‏ها و برنامه‏ها، قالب و ظاهری دارند، اما روح همه آن‏ها، تقرّب به خداست.
روی سخن این آیه شریفه به پیامبر نیایش و مهر است.
با تعمّق در این آیه، این حقیقت دریافت می‏شود که از پیامبر گرامی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم درباره صفات خدا پرسیده‏اند؛ چرا که پاسخ رسیده است: «من به آنان نزدیک هستم.» و بدین وسیله روشن می‏سازد که خدا جسم نیست و مکان ندارد، زیرا اگر مکان داشت، به نیایشگران نزدیک نبود. عده‏ای معتقدند تفسیر آیه مبارکه این است که من در پاسخ به دعا و اجابت خواسته‏های آنان، در صورتی که مصلحت آنان باشد، به سرعت و بسیار فوری عمل می‏کنم. پاره‏ای نیز با نفی این دیدگاه می‏گویند: منظور این است که: من ندا و نیایش کسی را که مرا بخواند، بسان کسی که نزدیک باشد، می‏شنوم و دعای دعا کننده و نیایشگر را، هنگامی که مرا بخواند و راز دل و خواسته خود را به من بگوید، اجابت می‏کنم.

فراخوانِ الهی

«فَلیَسْتَجیبُوا لی» در تفسیر این جمله از آیه شریفه، دیدگاه‏های مفسّران متفاوت است:
۱ ـ برخی برآنند که منظور این است که: در آن‏چه آنان را بدان فرا خوانده‏ام، باید فراخوانِ مرا پاسخ مثبت دهند.
۲ ـ بعضی می‏گویند: مقصود این است که باید گوش به فرمان حق باشند؛ دستورات او را با همه وجود به کار بندند و از آن‏چه او نهی فرموده و هشدار داده است، دوری جویند.
۳ ـ دسته‏ای دیگر در تفسیر این جمله از آیه شریفه گفته‏اند که: باید با فرمانبرداری خالصانه و همه جانبه از من، دعوتِ زندگی‏سازِ مرا پاسخ دهند.
۴ ـ و پاره‏ای نیز این جمله از آیه شریفه را بدین گونه معنا کرده‏اند که: بندگانم باید مرا بخوانند.
از پیامبر گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه ‏و‏آله ‏وسلم نقل کرده‏اند که فرمود: ناتوان ‏ترین مردم کسی است که از دعا و نیایش با خدا ناتوان باشد و خود را از این نعمتِ گران محروم سازد.

برآورده شدن خواسته‏ها

«وَ لیؤمنوا بی لَعَلَّهُمُ یرشُدُون؛ و باید به من ایمان آورند، باشد که راه یابند»
در تفسیر این جمله، از ششمین امام نور علیه‏السلام نقل کرده‏اند که فرمود: منظور این است که مردم باایمان باید یقین بیاورند که تنها من توانایی آن را دارم که خواسته‏هایشان را برآورم و نیایش‏هایشان را بشنَوَم.
با توجه به آن‏چه در تفسیر این آیه شریفه آمد، این پرسش به ذهن متبادر می‏شود که ما در زندگی روزمرّه شاهدیم که بسیاری از مردم، خدای را می‏خوانند و دعا می‏کنند، اما خواسته‏های آنان برآورده نمی‏شود. این موضوع چگونه با آیه شریفه سازگار است؟
واقعیت این است که دعای خالصانه و از دلْ برخاسته هیچ انسانی، چنان چه خواسته‏اش با حکمت پروردگار هماهنگ و در راستای حق و عدالت باشد و برای نیایشگر و دیگران، تباهی ایجاد نکند، بی‏پاسخ نمی‏ماند. خداوند چنین دعایی را می‏شنَوَد و خواسته مطرح شده در آن را بر اساس حکمت خویش، گاه بی‏درنگ و گاه دیرتر، بر می‏آورد. اما نباید فراموش کرد که دعای شایسته و بایسته شرایطی دارد که از جمله آن‏ها این است که نباید تنها از زبان برخیزد، بلکه باید از ژرفای جان سرچشمه گیرد و زبان، ترجمانِ دل باشد.

دعای بندگان و حکمت الهی

وقتی می‏دانیم که آفریدگار هستی، بر اساس حکمت خویش کارها را تدبیر می‏کند و خواسته‏ها را بر می‏آوَرَد و آن‏چه باید، انجام می‏دهد، پس دعای ما و اجابت او چه مفهومی دارد؟
در پاسخ این پرسش، دقت در دو نکته‏ای که خواهد آمد، ضروری است: ۱ ـ دعا و نیایش، عالی‏ترین جلوه پرستش و نشان دهنده روح فرمانبرداری از آفریدگار هستی است و نیایشگر حقیقی، پرستنده واقعی خدا و کارش عبادت است. در نتیجه، دعا و نیایش، مفهومی بلند و سازنده دارد، خواه خواسته انسان برآورده شود یا نشود.
۲ ـ بسیار اتفاق می‏افتد که پرستش و نیایش ، شرایط و مصلحتی پدید می‏آوَرَد که از طریق آن، خواسته انسان با حکمت پروردگار هماهنگ می‏شود و آنگاه خداوند، آن را برآورده می‏سازد. در این مورد از پیامبر گرامی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم نقل کرده‏اند که فرمود: هر انسان توحیدگرایی، خدای را بخواند، چنان چه در دعای خویش، قطع رَحم یا گناهی نخواهد، آفریدگار هستی، یکی از این سه نعمت را به او ارزانی می‏دارد: دعای او بی‏درنگ اجابت می‏شود؛ در سرای آخرت به خواسته‏اش می‏رسد، در پرتو آن دعا و نیایش، رویداد تلخ و گرفتاری سختی که قرار بود برایش اتفاق بیفتد، برطرف می‏شود. و نیز از آن حضرت روایت کرده‏اند که فرمود: بسیار می‏شود که بنده‏ای از بندگان خدا دعا می‏کند و خواسته‏ای از بارگاه خدا می‏خواهد، اما به آن دلیل که آفریدگارش او را دوست دارد، به فرشته امین پیام می‏دهد که در برآوردن خواسته بنده‏ام شتاب مکن، چرا که من دوست دارم هماره، صدای نیایش او را بشنوم. و نیز چه بسیار اتفاق می‏افتد که بنده‏ای دعا می‏کند و از آن جا که خداوند بر او خشم گرفته است، به فرشته امین دستور می‏دهد که خواسته‏اش را برآوَرَد، چرا که نمی‏خواهم صدای او را بشنوم.
هم‏چنین از امیرمؤمنان علیه‏السلام نقل کرده‏اند که فرمود: گاه برای آن‏که پاداش دعا کننده، پرشکوه‏تر شود و او بهتر و کامل‏تر، به آرزوی خویش برسد، برآمدنِ خواسته‏اش به تاخیر می‏افتد.

عدم اجابت دعا

از ابراهیم ادهم پرسیدند: چرا هنگامی که دعا می‏کنیم ، خواسته‏هایمان برآورده نمی‏شود؟
او پاسخ داد، بدان دلیل که: شما مردم، خدای را شناخته‏اید، با وجود این، فرمانش را در زندگی به کار نمی‏گیرید؛
به پیامبر ارادت دارید، اما او را الگو و سرمشق زندگی خود قرار نمی‏دهید؛
قرآن را دریافت داشته‏اید ، ولی مقرّراتش را اجرا نمی‏کنید؛
نعمت‏های رنگارنگ خدا را می‏خورید، لکن سپاسِ ارزانی دارنده آن‏ها را به جا نمی‏آورید؛
به بهشت اعتقاد دارید، با این حال برای به دست آوردنش نمی‏کوشید؛
از آتش دوزخ آگاهید، مع الوصف برای نجات از آن تلاش نمی‏کنید؛
شیطان را شناخته‏اید، اما با او کارزار نمی‏کنید، بلکه مطیع او هستید.

پرتوی از این آیه شریفه

از شورانگیزترین و پر شکوه‏ترین راه‏های ارتباط انسان با آفریدگارش، دعا و نیایش و راز و نیاز با آن بی‏نیاز است.
نیایش نه‏تنها از ظریف‏ترین جلوه‏های پرستش و عبادت است، بلکه روح و جان و محتوای غنی و پر بار آن، دلیل نمایان توحید و یکتاپرستی و از نشانه‏های عشق به خدا و رابطه بسیار نزدیک و دوستانه با اوست. نیایش، بهترین و برترین کارِ شایسته، دلنشین‏ترین سخن و پسندیده‏ترین حال و هوا، کلید بخشایش خدا به بندگان شایسته، عامل هر نیکی و خیر و برکت، نردبان ترقی و تکامل، سلاح ایمان آوردگان و راه و رسم پیامبران، و پیوند قلب و جان با سرچشمه هستی است.
به همین جهت است که وقتی بندگان خدا از پیامبر او می‏پرسند که چگونه او را بخوانند، با او راز و نیاز کنند و خواسته‏ها و نیازهای خویش را به بارگاه او بَرَند، در پاسخ پرسش آنان، این آیه شریفه فرود می‏آید که: «و هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، بگو: من به آنان بسیار نزدیک هستم و دعای هر نیایشگری را که مرا بخواند، می‏شنوم و به آن پاسخ خواهم داد...»
منبع: پایگاه اطلاع رسانی سبطین