16 فروردین 1389 / 20 ربیع الثانی 1431 / 5 آوریل 2010

مردم مسلمان و مبارز تبريز به رهبري شيخ محمد رضا خياباني قيام مسلحانه خود را بر ضد دولت بيگانه پرست وثوق ا لدوله آغاز كردند . قيام كنندگان با تصرف ادارهاي دولتي مخالفت خود را دولت مركزي وابسته به بيگانه و همچنين امضاي قرار داد ننگين 1919اعلام كردند زيراين قرار داد كليه امور اداري ، سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي ، و فرهنگي ايران را دراختيار استعمارگران قرار مي داد . شيخ محمد خيا باني رهبر روحاني اين قيام در مدت شش ماه مبارزه خواسته هاي مردم را به زباني ساده تشريح مي كرد.اما سر انجام با تمام رشادتهاي اين روحاني مبارز ، حاكم آذر بايجان كه انگليس او را مسلح كرده بود،اين قيام را سركوب كرد. بدين ترتيب بسياري از مبارزان جان خود را از دست دادند.
محمدعلي شاه قاجار در سال 1249 ش در تبريز به دنيا آمد و پس از فراگيري مقداري از تحصيلات، در 17 سالگي اولين شغل دولتي را به او سپردند. او پس از روي كارآمدن مظفرالدين شاه، به وليعهدي انتخاب شد و در اين زمان علاوه بر ولايت آذربايجان، به هنگام سفر پدرش به فرنگ، متكفل امور مملكت بود. وي هر چند پس از آن كه پدرش فرمان مشروطه و قانون مشروطيت را امضا كرد، خود نيز آن را تأييد نمود ولي پس از به دست گرفتن قدرت از در مخالفت با مشروطه‏طلبان درآمد و مشكلات فراواني را براي مملكت به وجود آورد. عاقبت در تيرماه 1287 ش، مجلس شوراي ملي را به توپ بست و از اين زمان دوران استبداد صغير آغاز شد. اين عمل شاهِ قاجار با واكنش تند مشروطه‏خواهان در سراسر كشور مواجه شد تا اين كه آنان تهران را به تصرف خود در آورده و او را از سلطنت خلع كردند. از اين رو وي به سفارت روس پناهنده شد و پس از چندي ايران را ترك كرد. محمدعلي ميرزا پس از خروج از ايران، مدتي در روسيه، عثماني و اروپا ساكن شد. تا اينكه پس از سال‏ها دوري از وطن و سرگرداني، در 16 فروردين سال 1303 ش، در 54 سالگي در اروپا درگذشت.
آيت‏اللَّه ميرزا محمد علي مدرس خياباني در حدود سال 1257 ش (1296 ق) در تبريز به دنيا آمد. وي پس از پشت سرگذاشتن دروس مقدماتي، به درس خارج فقه و اصول حضرات آيات ميرزا ابوالحسن انگجي و ميرزا صادق مجتهد تبريزي، راه يافت و از عالماني همچون سيدصدرالدين صدر و محمدعلي شاه‏آبادي، اجازه اجتهاد و از شيخ محمدحسين آل كاشف الغطاء و شيخ آقابزرگ تهراني اجازه روايت گرفت. مدرس خياباني در اواخر عمر به مدت دوازده سال در مدرسه سپهسالار تهران به بحث و تأليف و تحقيق پرداخت و آثاري بسيار ارزنده به وجود آورد. مهم‏ترين اثر اين محقق فرزانه، كتاب ريحانة الادب در 8 جلد است كه به شرح حال بيش از پنج هزار تن از علما و فضلا مي‏پردازد. همچنين قاموس المعارف و نيز فرهنگ نوبهار حاوي 19 هزار لغت و واژه فارسي و همچنين فرهنگ بهارستان شامل 55 هزار لغت مفرد و مركب، از ديگر آثار اوست. آيت‏اللَّه مدرس خياباني تبريزي سرانجام در شانزدهم فروردين سال 1333ش برابر با اول رجب 1373 ق در 76 سالگي درگذشت و در تبريز به خاك سپرده شد.
سرلشگر فضل اللَّه زاهدي از ابتداي كودتاي سوم اسفند 1299ش، با رضاخان ميرپنج همراه بود و در كنار او سمت‏هاي مختلف را كسب كرد. وي در دوران اول حكومت محمدرضا پهلوي نيز به مناصبي دست يافت كه آخرين آنها پست وزارت كشور در كابينه دكتر مصدق بود. با اين حال وي به عنوان بهترين مهره و گزينه، مامور اجراي كودتا عليه مصدق در 28 مرداد 1332 شد. با سقوط مصدق و بازگشت محمدرضا پهلوي به كشور و تثبيت رژيم پهلوي، سرلشگر زاهدي به عنوان پاداش، سمتِ نخست‏وزيري را برعهده گرفت. ولي از آنجا كه در اين جايگاه، براي خود مقام و پايگاه خاصي قائل شده بود، پس از حدود بيست ماه از صدارت، به اصرار شاه و بر اساس توافق آمريكا، از رياست دولت كناره گرفت و همان روز به عنوان رياست نمايندگي دائم ايران در دفتر اروپايي سازمان ملل در ژنو منصوب گرديد و تا هنگام مرگ در سال 1348، عهده‏دار اين سمت بود.
سازمان اطلاعات و امنيت كشور معروف به ساواك، يك روز پس از انتخاب دكتر منوچهر اقبال به نخست وزيري، به دستور وي، دست به كار شد. رييس ساواك كه از طرف شاه انتخاب مي‏شد، به عنوان معاون نخست وزير فعاليت مي‏كرد و داراي اختيارات وسيع امنيتي و اطلاعاتي بود. ساواك ظاهراً از بدنه اصلي ارتش و پليس جدا شد ولي بعدها به اندازه‏اي وسعت پيدا كرد كه كنترل ارتش و پليس هم با آن بود. در تشكيل ساواك، آمريكا و رژيم صهيونيستي مداخله تام داشتند و بنيانگذار آن در حقيقت دولت آمريكا بود و تمام برنامه‏هاي آن با نظارت آمريكا انجام مي‏شد. ساواك در طول فعاليت خود با شدت و خشونت به سركوبي مخالفان مي‏پرداخت تا جايي كه تدريجاً اين سازمان بر تمام وزارت‏خانه‏ها و سازمان‏هاي دولتي مسلط شد و هرگونه استخدام و انتصابي بايد با موافقت آنجا صورت مي‏گرفت. ساواك در طي سال‏ها، معترضين به رژيم را به بدترين وجهي تحت شكنجه قرار مي‏داد و از هيچ كس جز شاه، اطاعت نمي‏كرد. اين سازمان مخوف سرانجام در اقدامي عوام فريبانه براي آرام ساختن مردم توسط بختيار در روزهاي پاياني عمر رژيم، منحل شد. همچنين پس از انقلاب، برخي رهبران اصلي آن از جمله ارتشبد نصيري، رييس ساواك به حكم دادگاه انقلاب تيرباران شدند.
لطفعلي بيگ آذربيگدلي از شاعران معروف ايران در قرن دوازدهم هجري است. وي با هاتف و مشتاق اصفهاني و استادان ديگري كه دوره‏ي بازگشت ادبي را آغاز كردند، معاصر بود. چندي در خراسان و اصفهان و شيراز گذراند و مدتي مداح جانشينان نادرشاه و سپس ستايش‏گر كريم خان زند بود تا اين كه در سال 1195 ق درگذشت. وي در قصيده، غزل و ترانه به روش شاعران قديم پارسي گوي مي‏سروده و در اين كار موفق بوده است. منظومه‏ي يوسف و زليخا و نيز تذكره‏ي آتشكده از آثار مهم اوست. هم‏چنين لطفعلي آذر در سخن سرايي، شعرشناسي و اطلاع بر احوال و اشعار شعرا تبحّري بسزا داشت.
آيت‏اللَّه شيخ هاشم قزويني، عالمي رباني و متفكري عميق و زاهدي وارسته بود. مقدمات را در قزوين فرا گرفت و براي تكميل تحصيلات به اصفهان رفت و در سي سالگي در مشهد از محضر اساتيدي چون آقا حسين قمي و حاج ميرزا محمد آقازاده‏ي خراساني استفاده كرد. ايشان با مقام علمي بالا همه ساله ايام ماه مبارك رمضان به تربيت و تعليم ديني روستاييان مي‏پرداخت. آيت اللَّه قزويني كه از مدرسان برجسته‏ي حوزه‏ي علميه‏ي مشهد به شمار مي‏رفت، از عالماني است كه به قيام مسلحانه عليه رژيم پهلوي معتقد بود و در قيام مسجد گوهرشاد مشهد شركت داشت.
در پنجم آوريل 1585م قتل عام معروف به "هارلم "در شهري به همين نام در هلند كه مركز استقلال‏طلبان اين كشور بود، انجام شد. اسپانيا به منظور تحكيم سلطه خويش بر سرزمين هلند، دست به كشتارهاي وسيعي در اين كشور زد كه فاجعه بارترين آنها، قتل عام هارلم بود. در اين روز شهر تاريخي هارلم به دست اسپانيايي‏ها افتاد و در جريان آن، حدود شش هزار نفر از آزادي خواهان و استقلال‏طلبان هلندي جان خود را از دست دادند. با اين حال، در 1609م، هلند از سلطه اسپانيا رهايي يافت و استقلال خود را به دست آورد. (ر.ك: 30 آوريل)
جنگ‏هاي انگليس و هلند معمولاً برسر تصرف سرزمين‏ها و يا به دليل بروز اختلافات سياسي و مذهبي بود. اما در سال 1652، جنگي ميان دو كشور به وقوع پيوست كه ريشه در رقابت‏هاي تجاري و اقتصادي داشت. چرا كه هر يك از اين دو كشور از موفقيت تجارتي طرف ديگر خشمناك بودند. از اين رو به دنبال بهانه‏اي بودند تا ديگري را از صحنه حذف نمايند. در نهايت، جنگ هنگامي آغاز شد كه در 23 مارس 1652م، ناوگاني از هلند در حال تردد در آب‏هاي انگليس نسبت به كشتي‏هاي انگليسي اداي احترام نكرد و به اين بهانه جنگي ديگر آغاز شد كه سه مرحله به طول انجاميد. دو كشور قدرت‏مند اروپايى قرن هفدهم درصدد حذف نفوذ ديگري در درياي مانش، درياي شمال، اقيانوس اطلس و هند شرقي بودند. اين جنگ‏ها هر بار طي قراردادهايي به پايان مي‏رسيد اما پس از مدتي، بار ديگر شعله‏ور مي‏شد. در سومين مرحله جنگ دريايي، هلندي‏ها، انگليس را مجبور به پذيرش صلح نمودند كه اين قرارداد در 5 آوريل 1654م به امضا رسيد و آتش‏بس اعلام گرديد.
ژرژ ژاك دانتون مبارز انقلابي فرانسه در 25 اوت 1759م در فرانسه به دنيا آمد. وي در ابتدا به فراگيري علوم مذهبي پرداخت اما چون با محيط آموزشگاه‏هاي مذهبي سازش نداشت، در يك مدرسه غيرمذهبي به تحصيل مشغول شد. دانتون پس از به پايان رساندن اين دوره، به خواندن زندگي مورخين و رجال قديمي روم پرداخت و تحت تأثير جمهوري خواهان روم قرار گرفت. وي پس از چندي راهي پاريس شد و با فراگرفتن علم حقوق، به كار وكالت روي آورد. دانتون همواره از مردم تهي‏دست و فقير و محروم طرفداري مي‏كرد تا اين كه به شهرت رسيد. وي قبل از وقوع انقلابِ كبير فرانسه، فعاليت‏هاي سياسي خود را آغاز كرد و با اتخاذ مواضع ضد حكومت سلطنتي، مورد توجه انقلابيون اين كشور قرار گرفت. دانتون اعتقاد داشت كه شاه و درباريان را بايد زنداني كرد كه اين امر مخالفت گروه‏هاي تندرو را كه معتقد به اعدام شاه بودند، برانگيخت. دانتون در جريان انقلاب فرانسه، در روز دهم اوت 1792م در راس گروهي از انقلابيون مسلح، به محل اقامت خانواده سلطنتي حمله برد و در صدد دستگيري لويى شانزدهم برآمد. او در دوران انقلاب فرانسه مشاغل مهمي يافت و در شمار سران انقلاب جاي گرفت. دانتون پس از پيروزي انقلاب، مدير اصلي دفاع ملي در فرانسه و كارگردان محاكمات انقلابي بود كه سياستي خشن را تعقيب مي‏كرد و ترور را وسيله‏اي موقت براي حكومت مي‏دانست. با اين حال پس از چندي بين دانتون و روبسپير رئيس كنوانسيون و يكي از رهبران عمده انقلاب فرانسه اختلاف نظر روي داد و به جدايى آن دو انجاميد. پس از مدت كوتاهي، روبسپير حتي به دانتون به عنوان دوست نزديك و همكار قديمي خود هم رحم نكرد و دادگاه انقلابي پاريس در يك جلسه كوتاه، حكم اعدام او چند تن از پيروان وي را كه به دانتونيست معروف شده بودند صادر كرد. در پنجم آوريل 1794م، در 35 سالگي به تيغ گيوتين سپرده شد و جان داد. با اين حال، دوران حكومت روبسپير دوام چنداني نيافت و كمتر از چهار ماه بعد سر روبسپير نيز زير تيغ گيوتين از تن جدا شد.
در 5 آوريل 1795م، معاهده بال در شهري به همين نام در كشور سوئيس، ميان جمهوري فرانسه و دولت‏هاي پروس، اسپانيا و هلند به امضا رسيد. به موجب اين معاهده، دولت‏هاي هلند، اسپانيا و پروس كه در جنگ با سپاهيان فرانسه شكست خورده بودند، متعهد شدند كه در امور داخلي فرانسه دخالت نكنند. هم‏چنين بر اساس معاهده بال، بلژيك و اراضي ساحل چپ رود رِن به فرانسه واگذار گرديد.
نظاميان رژيم صهيونيستي از روز چهارم آوريل 1956م، زنان، كودكان و سالخوردگان را در شهر غزّه، زير آتش شديد گلوله‏هاي خمپاره قرار دادند و در مدت دو روز، 56 تن از آنها را به خاك و خون كشيده و سي نفر ديگر را زخمي كردند. در برابر اين جنايت رژيم صهيونيستي كه تا فرداي آن روز در 5 آوريل 1956م به طول انجاميد، غرب و مجامع بين الملليِ دفاع از حقوق بشر، مانند ساير موارد مشابه، واكنشي نشان ندادند.