اختلال علائم جسمی چیست؟

اختلال علائم جسمی یا سوماتیک، یک اختلال غیرمعمول است که در آن فرد تمایل دارد در مورد علائم جسمی که با آن روبرو است بیش از حد فکر کند و مدام نگران آنها باشد. در حقیقت، ممکن است فرد از نظر سلامتی مشکل نداشته باشد، تمام پارامترهای بیولوژیکی او طبیعی است اما در مورد علائم جسمی خود وسواس های خاصی داشته باشد.

بیمار باید درک کند که هر تغییری که بدن ما متحمل می شود به دلیل مکانیسم جبران کننده و ظرفیت بهبودی بدن ما به عنوان یک پتانسیل داخلی است. فرد تمایل دارد حتی به دلیل سردرد یا تب کوچک به مصرف بیش از حد دارو وابسته شود. علاوه بر این، این فرد سعی می کند تمام علائم جسمی را که دارند برطرف کند. آنها شروع به تجزیه و تحلیل بیش از حد تغییرات بدنی خودشان می کنند.

اختلال را می توان با یک مثال خوب بهتر توضیح داد. در شیوع COVID-19، تقریباً همه از علل و علائم آن آگاه هستند. در منطقه پایان ناپذیر اضطراب، باعث شده است که حتی یک افزایش ناچیز در دمای بالا باعث شود ما به یک حمله وحشت مشکوک شویم که علائم ممکن است به COVID-19 باشد.

نگرش “رها کردن بعضی چیزها” برای غلبه بر این نوع تنظیم روانشناختی ضروری است. این ممکن است فلسفی به نظر برسد، اما یک واقعیت واقعی است. وقتی افکار غیرضروری خود را نادیده بگیرید و کاهش دهید، ظاهراً وسواس تان هم کمتر می شود.1
 

علل اختلال علائم جسمی چیست؟

علل اختلال علائم بدنی، عبارتند از:

ژنتیک

علل محیطی

اختلالات خلقی

سابقه خانوادگی

عزت نفس پایین

بی ثباتی احساسی

اختلالات شخصیتی

الگوهای آسیب زای خانواده

سوء استفاده جنسی و آزار جسمی

حساسیت به درد هم جسمی و هم عاطفی

زنان بیشتر تحت تأثیر اختلالات علائم بدنی قرار می گیرند. این بیماری بیشتر در افرادی که بیش از 30 سال سن دارند دیده شده است. اما می تواند از دوره نوجوانی شروع شود و برای مدت طولانی تری ادامه یابد.1

اثرات منفی چه تاثیری بر روی اختلال علائم بدنی دارند؟

قبل از دیدن اثرات منفی، باید در مورد چیزی به نام دارونما اطلاعاتی کسب کنیم. دارونما تکنیکی است که برای ایجاد احساس بهتر در فرد استفاده می شود. این روش با مصرف دارویی که هیچ قدرت یا هدف دارویی ندارد، صورت می گیرد.

این ماده را می توان با کلمات انگیزشی در روانشناسی تغییر داد. برخی از سخنان دلسوزانه و حمایت اخلاقی اعضای خانواده و دوستان به آنها کمک می کند تا به این اثر دارونما دست پیدا کنند. اثر دارونما می تواند یک روش بسیار قدرتمند در بیماران جدی باشد.

در این تکنیک به ذهن ناخودآگاه فرد، افکار مثبت افزوده می شود که فرد کاملا بهبود می یابد. اثرات منفی این است که، هنگامی که فرد نسبت به بدن خود بی احترامی می کند، سلول ها ممکن است به دلیل ضعیف شدن ضمیر ناخودآگاه، عملکرد فیزیولوژیکی مناسب خود را از دست بدهند.

پس شما باید چیزهای خوبی را به ذهن خود برسانید تا از نظر جسمی سالم بمانید. ضمیر ناخودآگاه فرق واقعیت و دنیای دروغین را نمی داند. اگر به خود بگویید که حالتان خوب است، ضمیر ناخودآگاه سلامت شما را حفظ می کند. اما در اختلال شخصیت جسمی، فرد همیشه به بازخورد منفی در مورد سلامت جسمی خود ادامه می دهد. این باعث می شود فرد نتواند عملکرد کامل سایر قسمت های موجود در آنجا را ببیند.

تمرکز مداوم بر جنبه های منفی بدن، باعث می شود که فرد اعتماد به نفس خود را از دست بدهند. این به نوبه خود باعث بیماری بیشتر فرد می شود. اگر بیمار چندین اسکن از بدن انجام دهد، اختلال علائم جسمی می تواند به وضعیت مالی نامناسبی منجر شود.2
 

نشانه‌های اختلال علائم جسمانی

۱-داشتن یک یا بیشتر از یک علامت جسمی در بدن که منجر به استرس یا قطع روند عملکرد روزانه می‌شود.

۲-افکار، احساسات و رفتار شدید مرتبط با نشانه‌های بدنی یا سلامت که در یکی از موارد زیر جای می‌گیرند:

الف) افکار نامناسب و مداوم درباره‌ی جدی بودن یک نشانه.

ب) داشتن سطح بالای اضطراب نسبت به سلامتی یا نشانه‌ها.

ج) اختصاص دادن زمان و انرژی زیادی برای نگرانی در مورد نشانه‌ها.

۳-ممکن است یک نشانه‌ مشخص نداشته و مدام تغییر کنند، علائم این اختلال معمولاً‌ به مدت ۶ ماه یا بیشتر در فرد وجود دارند. همان طور که در ابتدا اشاره کردیم مبتلایان اختلال علائم جسمی نشانه‌های فیزیکی متعددی دارند که باعث ایجاد استرس در آنها می‌شود. این علائم می‌توانند در قسمت خاصی از بدن باشند یا به طور کلی منجر به کسالت بدن شوند.

آنها بدون هیچ مدرکی فرض می‌کند نشانه‌های فیزیکیشان بسیار تهدید کننده و خطرناک هستند. این افراد آنقدر به داشتن مشکل سلامتی در بدنشان باور دارند که تشخیص اختلال علائم جسمانی از وضعیت پزشکیِ نیازمند به درمان را کمی سخت می‌کنید.2
 

عوامل خطر اختلال علائم سوماتیک چیست؟

بررسی ها نشان داده است که عوامل خاصی در افزایش خطر ابتلا به اختلال علائم بدنی موثر هستند، از جمله:

اضطراب و افسردگی

سوء مصرف الکل و مواد

سابقه بیماری پزشکی

شرایط اقتصادی نامناسب

اختلال استرس پس از سانحه

سوء استفاده جنسی مکرر در خانواده.1

تشخیص

ملاک های تشخیصی DSM-5 برای اختلال علایم جسمی ایجاب می کند که بیمار با اعتقادی غلط مبنی بر ابتلا به یک بیماری جدی اشتغال ذهنی داشته باشد و این باور غلط برپایه سوء تعبیر نشانه ها یا احساس های جسمانی مبتنی است.

این باور اشتباه باید حداقل ۶ ماه، علیرغم فقدان یافته های پاتولوژیک در معاینات طبی و عصبی، دوام داشته باشد.

ملاک های تشخیصی همچنین قید می‌کند که این اعتقاد غلط به شدت یک هذیان نبوده ( که در این صورت تشخیص اختلال هذیانی مناسبتر است)و محدود به ناراحتی در مورد ظاهر شخص نیست ( چه تشخیص اختلال بدریخت انگاری بدن در این صورت مناسب تر است).

در عین حال علایم اختلال علایم جسمی باید به شدتی باشد که سبب ناراحتی هیجانی بیمار شود یا توانایی بیمار را در کارکردهای حوزه های مهم زندگی اش مختل کند.

بالینگر ممکن است وجود بینش ضعیف را در این بیماران تشخیص دهد، بیمار در همه موارد افراطی بودن نگرانی هایش را تشخیص نمی دهد.3
 

درمان اختلال علایم جسمی

بیماران مبتلا به اختلال علایم جسمی معمولا نسبت به درمان روانپزشکی مقاومت می‌کنند، گرچه برخی از آنها درمان روان پزشکی را به شرطی می پذیرند که در بخش غیر روانپزشکی و با تمرکز بر کاهش استرس و آموزش مدارا با بیماری مزمن به عمل آید.

در مورد اینگونه بیماران روان درمانی گروهی غالبا سودمند است که تا حدودی دلیل آن این است که این نوع درمان، تعامل و حمایتی اجتماعی فراهم می‌کند که به نظر می‌رسد اضطراب شان را کاهش می‌دهد.

سایر شکل های روان درمانی، نظیر روان درمانی فردی بینش گرا، رفتار درمانی، شناخت درمانی، و هیپنوتیزم نیز ممکن است مفید باشند.

معاینات جسمی مکرر، منظم و برنامه ریزی شده به بیمار این اطمینان را می دهد که پزشک او را رها نکرده است و شکایت وی را جدی گرفته است.

با این حال روش های درمانی و تشخیصی تهاجمی فقط وقتی باید به کار گرفته شوند که شواهد عینی انجام آنها را ایجاب کند.

در صورت امکان باید از درمان یافته های مشکوک تصادفی در معاینه جسمانی خودداری کنند.

دارو درمانی فقط وقتی علایم اختلال جسمی را تخفیف می‌دهد که بیمار یک اختلال زمینه‌ی حساس به دارو نظیر اختلال اضطرابی یا اختلال افسردگی داشته باشد.

وقتی اختلال علایم جسمی ثانویه به یک اختلال روانشناختی اولیه دیگر است این اختلال را باید به نحو مناسب درمان نمود.

وقتی اختلال یک واکنش موقعیتی گذراست بالینگر باید به بیمار کمک کند بدون تقویت رفتار بیماری و بدون استفاده از نقش بیمار برای حل مشکلات خود با استرس کنار آید.3

پینوشتها
1.www.pezeshket.com
2.www.chamaan.ir
3.www.hirbodclinic.com