آیا پر حرفی انگیزه مان را خفه می کند؟
همیشه آدمهایی هستند که نمیتوانند جلوی زبانشان را بگیرند و خودشان را در هچل میاندازند. خیلیها که سر سبزشان را به خاطر زبان سرخشان به باد دادهاند. اما در اینجا ما با آنهایی کار داریم که به خاطر علاقهی زیاد به حرّافی، فرصت محقق شدن اهداف و رؤیاهایشان را از خودشان میگیرند.
هر کسی برای خودش شمشیر ایکس-کالیبری دارد و میخواهد آن را از سنگ بیرون بکشد. حسابی هم بهش فکر کرده و حتی چند بار هم خوابش را دیده… اما هیچوقت حریفش نشده است.
شاید یکی از دلایلش این باشد که راجع بهش «حرف» زده.
نتایج تحقیقات پیتر گُلویتزر از دانشگاه نیویورک، نشان میدهد افرادی که راجع به نیتهایشان صحبت میکنند، وقتی کار به اجرا میرسد کمتر آنها را عملی میکنند.
فرض کنیم، یکهو به سرتان زده که ۳۵۰۰ کیلومتر فاصلهی بین کوه اسپرینگر در ایالت جورجیا تا کوه کاتادین در ایالت مِین را از مسیر خَرکُش آپالاچی با پای پیاده طی کنید. چیزی که ۵ تا ۷ ماه طول میکشد و بعد از اتمامش احتمالا زانویتان به جیر جیر میافتد (من فقط ۲% این مسیر را طی کردم و عطایش را به لقایش بخشیدم).
در همین گیر و دار، با دوستانتان سر میز شام نشستهاید که فَکتان شُل میشود و برنامهی ماجراجویانهتان را لو میدهید.
یکی هم آن وسط میگوید «یا حضرت ذوالکفل! تو دیگه چه خرخاکیای بودی و خبر نداشتیم! کی میره این همه راه رو؟»
واقعا هم «کی میره این همه راه رو !» اما شما کم نمیآورید و شروع میکنید راجع به محلهای چادر زدن و پناهگاهها و آبشارهای بین مسیر صحبت کنید و چنان این کلمه آپالاچی را با «خَش و فَش» تلفظ میکنید که هر کس شما را نشناسد فکر میکند هفت نسل پس و پیشتان حَ بَ بَ بَ بَ بو بو بو بو کُنان، سوار بر اسب سرخپوستی-آببندی-شده، از روی کوه پایین میآمدید و دنبال گله بوفالوها میگذاشتید.
مشخصا خالی از لطف نیست که آدم نُقل محفل شود و همه را غرق در وجنات و سکنات خودش کند.1
اصلا انقدر خوب تعریف کردهاید که انگار همین الان وسط راه هستید و اشتباهی پایتان را روی تاپاله یکی از بوفالوهای اهل محل گذاشتهاید و دارید کف کفشتان را به زمین میکوبید تا تمیز شود. وصف العیش، نصف العیش.
اما معنی دیگر این حرف ها این است که احتمالا سفر آپالاچی مالیده است. زیرا (خودتان را گرم کنید که اینجایش حسابی علمی میشود) «وقتی که سایر افراد متوجه نیتِ رفتاریِ مرتبط با هویت شخص می شوند، این امر موجب میشود حس نارسی از مالکیت آن هویت مورد نظر، به آن شخص دست بدهد.»
به زبان ساده یعنی شمایی که تا سر کوچه هم آژانس میگیرید، بدون اینکه هنوز کوه را از نزدیک دیده باشید، در نظر دوستانتان نیمچه ایندیانا جونزی شدهاید و این باعث میشود که همانجا نصف لذتش را ببرید… در نتیجه مقداری از انگیزهی رفتنتان به کوه و کوهپیما شدن کم میشود.
به نظر گیجکننده میآید، نه؟ مگر بهتر نیست نیتهایمان را با سایر مردم در میان بگذاریم تا آنها حمایتمان کنند و به ما انگیزه بدهند؟
پیتر نظر مخالفی دارد
جناب پیتر گُلویتزر، روانشناسی از دانشگاه نیویورک، فکر میکند که این قضیه به حس هویتی که از خود داریم مربوط میشود. هر کدام از ما میخواهیم چیزهایی باشیم و به طور ناخواسته آن چیزها را بیان میکنیم. حتی اگر بهشان نرسیده باشیم (سری به اینستاگرام بزنید تا ببینید که چطور خیلیها دوست دارند خودشان را فیلسوف و خواننده و قاضی و سیاستمدار و کونگفوکار و سرآشپز هتل ۵ ستاره بدانند).مطمئنا، اینکه بنشینم وسط و تعریف کنم که برای کوهپیمایی نقشه کشیدهام و قرار است کفش مخصوصش را از فلان جا بخرم و برنامهی تمرینی چیدهام که از هفتهی بعد روزی ۱ ساعت در باشگاه روی تردمیل و دوچرخه بالا و پایین بپرم خیلی حس خوبی میدهد… اما از طرف دیگر، این حس کاذب را به من میدهد که انگار همهی این کارها را کردهام، حتی با وجود اینکه هنوز نمیدانم اصلا نزدیکترین باشگاه به خانهمان کجا هست. این امر باعث میشود انگیزهام کم و ارادهام سُست شود.
بنابراین بیایید این کار را امتحان کنید: دفعهی بعد که هدفتان را انتخاب کردید، نقشهای بکشید تا فتحش کنید. به کسی هم چیزی نگویید. فقط روی کاری که لازم است تا هدفتان محقق شود حسابی تمرکز کنید. بعد که انجامش دادید، مختارید بنشینید و سیر تا پیازش را برای هر کسی که عشقتان کشید تعریف کنید.2
در ادامه به چند راه کار موثر برای غلبه بر پر حرفی می پردازیم.
فقط زمانی که لازم است حرف بزنید
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد. قبل از اینکه سخنگفتن را آغاز کنید، از خودتان بپرسید که آیا واقعا لازم است که چیزی بگویید یا نه. اگر آنچه قصد گفتنش را دارید ربطی به بحث ندارد، بهتر است از گفتن آن پرهیز کنید. مردم جذب صحبتهای کسی میشوند که کلمات و جملات خود را بادقت انتخاب میکند. کسانی که همواره در حال اظهارنظر و نقل داستان هستند بهمرورزمان محبوبیت خود را از دست میدهند. معمولا بیشتر گفتههای افراد پرحرف بیربط و غیرضروری است.
برای رفع استرس پرحرفی نکنید
گاهی صرفا برای رفع تشویش حرف میزنیم. پس هروقت احساس کردید پرحرفی میکنید تا استرس خود را کاهش دهید، بهتر است برای غلبه بر استرس خود از روشهای مناسبتر کمک بگیرید. در مواقع پرحرفی بهتر است چند لحظه سکوت و احساس خود را ارزیابی کنید. آیا استرس دارید؟ اگر استرس دارید تا ده بشمارید یا نفس عمیق بکشید. اگر قرار است برای جمع سخنرانی کنید، بهتر است، برای کاهش استرس، متن سخنرانی خود را آماده و از چند روز قبل آن را تمرین کنید. البته کمی استرس قبل از سخنرانی اصلا عجیب نیست و طبیعی است. اگر همواره از بودن در جمع احساس استرس میکنید برای حل مشکل به یک روانپزشک مراجعه کنید.
برای جلبتوجه و رضایت دیگران پرحرفی نکنید
این مورد بیشتر در موقعیتهای مختلف کاری رخ میدهد و افراد برای جلبتوجه و تاثیرگذاری روی دیگران حرف میزنند. بهتر است برای جلبتوجه و، به اصطلاح، خودی نشاندادن پرچانگی نکنید.بدانید که برای شنوندگان، مختصر و مفید حرفزدن از حرفهای بیسروته جذابتر است. بهجای پرحرفیکردن درباره خودتان، حرفهایی بزنید که واقعا ارزش گفتن دارند.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.tehrannews.ir
3.www.persiangfx.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}