22 فروردین 1389 / 26 ربیع الثانی 1431 / 11 آوریل 2010
22 فروردین 1389 / 26 ربیع الثانی 1431 / 11 آوریل 2010
22 فروردین 1389 / 26 ربیع الثانی 1431 / 11 آوریل 2010 |
|
|
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت امام خميني، عناصر خود فروخته ضد انقلاب داخلي با هدايت و پشتيباني دشمنان نظام اسلامي، درصدد توطئه براي سرنگوني اين حكومت مقدس برآمدند. در اين ميان نيروهاي جان بركف جمهوري اسلامي جريان توطئهاي كه قصد براندازي جمهوري اسلامي را داشت كشف نمود و با تهيه مدارك كافي از جمله نوار مكالمات سران توطئه و شناسايي كامل شبكه كودتا، در فرصت مناسب، اعضاي اصلي و مؤثر اين عمليات را دستگير كردند. طراحان اين كودتا در نظر داشتند ابتدا مسؤولان طراز اول نظام را از ميان برداشته و سپس رياكارانه به عنوان خونخواهي آنان، با كمك نيروهاي بيگانه، ساير ارگانها و نهادهاي انقلابي را مورد تصفيه خونين قرار داده و حكومت جمهوري اسلامي را تصاحب كنند. |
يك روز پس از اعلام حكم يك دادگاه محلي آلمان عليه مقامهاي بلندپايه جمهوري اسلامي ايران، دولتهاي عضو اتحاديه اروپا سفيران خود را از تهران فراخواندند. قاضي اين دادگاه كه در محافل خبري به دادگاه ميكونوس معروف شد، شديداً تحت تأثير صهيونيستها بود و در يك محاكمه جنجالي و سياسي، ايران را متهم به دخالت در قتل يك مخالف اين كشور در آلمان كرد. در پاسخ به تصميم اتحاديه اروپا، ايران نيز ضمن رد ادعاهاي بياساس دادگاه آلماني، سفيران خود را از كشورهاي عضو اين اتحاديه فرا خواند. ادعايي كه در دادگاه محلي برلن موسوم به ميكونوس عليه ايران طرح شد، در واقع بخشي از تهاجم سياسي مشترك آمريكا و رژيم صهيونيستي بر ضد جمهوري اسلامي ايران بود. به همين علت، دولت ايران، اين دادگاه را مردود دانست و پيشبيني كرد كه سفراي اتحاديه اروپا، منفعلانه به ايران باز خواهند گشت. در عمل نيز چنين شد و در حدود ده ماه بعد از صدور حكم دادگاه ميكونوس، سفراي اتحاديه اروپا، يكي پس از ديگري به تهران بازگشتند. البته رهبر معظم انقلاب اسلامي طي فرماني اعلام داشتند كه سفير آلمان بايد ديرتر از همه وارد تهران شود و در نهايت سفير آلمان نيز، بعد از تمام سفرا با فضاحت تمام به ايران بازگشت. |
عين الزمان قطانِ مروَزي متولد شهر مَرو از شهرهاي قديم خراسان واقع در تركمنستان فعلي است. او در رياضيات، فلسفه، ادبيات، طب و علوم ديني مهارت داشت اما بيشتر به طب علاقمند بود. قطان مروزي كه در مَرو به طبابت مشغول بود، كتب متعددي به رشتهي تحرير درآورد كه از جملهي آنها، كتاب "كيهان شناخت" در علم رياضي است. قطان مروَزي در سال 548 ق در 83 سالگي درگذشت. |
حَسن صبّاح پس از قبول مذهب اسماعيلي در سال 464 ق، مدتي در مصر بود و سپس به ايران بازگشت. او در ابتدا در خوزستان، اصفهان، يزد، كرمان و دامغان، سرگرم دعوت بود و در همان حال، داعياني به اطراف فرستاد و بسياري از مردم را به مذهب خود درآورد. حسن صبّاح توانست در ششم رجب سال 483 ق به قلعهي مستحكم و طبيعي الموت در نزديكي قزوين دست يابد و به گسترش دايرهي دعوت خود بپردازد. كار صباح و دعوت اسماعيليان با مرگ مَلِك شاه سلجوقي و به ويژه قتل نظامالملك، وزير مقتدر سلجوقي، فرصت را بيش از قبل در اختيار اين فرقه نهاد و شهرت آنان را عالمگير كرد. حسن، فدايياني تربيت كرده بود كه حاضر بودند به اشارهي او، هر كاري انجام دهند. قتلهاي متعدد بزرگاني كه مخالف فعاليت اسماعيليان بودند توسط اين فداييان صورت ميگرفت و باعث ايجاد رُعبي عظيم در دل مخالفان گرديد. حسن، حتي سلطان سنجر سلجوقي را تهديد به مرگ كرد و پادشاه، از ترس جان، با او آشتي نمود. ازآن پس قدرت صَبّاحيان بيشتر از قبل فزوني يافت تا اين كه، حسن صباح در 26 ربيعالثاني 518 ق درگذشت. حَسن مردي معتقد و خشك بود و دو پسر خود را به سبب تخلّفات مذهبي كشت. او با سلطنت ارثي مخالف بود و پس از خود يكي از سردارانش را به جاي خويش برگزيد. |
سيدمحمد حسن معروف به آقا نجفي قوچاني در سال 1295 ق در روستاي خُسرويّه در حوالي شهر قوچان به دنيا آمد. در كودكي به فراگيري قرآن نزد پدر پرداخت و سپس به تشويق والد خود براي تحصيل علوم ديني، راهي قوچان شد. از آن پس وارد مشهد گرديد و تحصيلات خود را ادامه داد. سيدمحمدحسن در نوزده سالگي همراه يكي از دوستانش، با پاي پياده از راه طبس به يزد و از آنجا به اصفهان رفته و در اقامت چهار سالهي خود در آن شهر، از اساتيد فن، مستفيض گرديد. آقانجفي قوچاني بار ديگر با پاي پياده عزم نجف اشرف كرد. در مدت بيست سال سكونت در آن ديار مقدس، از محضر علماي نامدارِ زمان از جمله آخوند خراساني بهرهمند شد و به اجتهاد نايل آمد. او با شنيدن خبر درگذشت پدر به زادگاه خود مراجعت نمود و به درخواست اهالي قوچان، در آن شهر رحل اقامت افكند. آقا نجفي قوچاني، علاوه بر ادارهي حوزهي علوم دينيِ آن ديار، حاكميت شرع شهر قوچان را نيز عهده دار بود. آقا نجفي قوچاني در جنبش مشروطيت ايران، همگام با ديگر روحانيونِ مبارز، مشاركت فعال داشت. از وي آثار گرانسنگي به جا مانده است كه كتب سياحت شرق و سياحت غرب از جملهي آنها ميباشد. سرانجام اين عارف زاهد در شصت و هشت سالگي در شهر قوچان دار فاني را وداع گفت و در منزل خود در آن شهر مدفون گرديد. |
مجمع الجزاير آلاند به تصرف امپراتوري روسيه در آمد اين مجمع الجزاير سالها مورد اختلاف و جنگ ميان دول فنلاند و روسيه بود ،مجمع الجزاير آلاند كه در درياي بالتيك واقع است . تا سال 1917تحت سلطه روسيه بود و سر انجام در اين سال به فنلاند بازپس داده شد . |
«فرديناند كاوه » صنعتگر وشيميدان مشهور فرانسه ماشين توليد سرماي مصنوعي را اختراع كرد اين ماشين كه با استفاده گاز آمونياك سرماي مصنوعي توليد ميكرد . پس از كامل شدن به صورت يخچال امروزي در آمد . اين اختراع نخستين گام در راه جلو گيري از مرگ مير انسانها بر استفاده از موادغذايي فاسد بود . تا قبل از اين تاريخ هر ساله بسياري از انسانها در نقاط مختلف جهان بويژه در مناطق گرمسير بر اثر مسموميت و فساد مواد غذايي جان خود را از دست مي دادند . |
«اميليا نوزا پاتا» از معروفترين انقالبيون مكزيك بر اثر توطئه و نيرنگ به قتل رسيد. سرخپوستان بومي مكزيك زاپاتا را مصلح جامعه خود مي دانستند. اودر اواخر سال 1910ميلادي با شعار آزادي و زمين سلاح را بدست گرفت و با لشكر ي از سرخپوستان حق طلب وآزادي خواه به تصرف اراضي غصب شده مردم پراخت . زاپاتا هنكاميكه فرانسيسكو مادروريس جمهور مكزيك را اصلاحگر مي دانست ازاوحمايت ميكرد اما زمانيكه برنامه اصلاحي خود را اعلام كرد با مخالفت و كار شكني مادرو روبرو شد به همين علت ، براي دفاع از برنامه اصلاحات ارضي خود برضد مادرو قيام كرد و اراضي وسيعي را به نفع مردم از دست غاصبان خارج ساخت ولي دشمنان متحد زاپاتا عاقبت با حيله و نيرنگ او رابه قتل رساندند. |
|
منطقه سيبري به بخش وسيعي از قسمت آسيايى روسيه اطلاق ميشود كه ناحيه پهناوري را تا كرانه اقيانوس آرام در بر گرفته است. روسها در اوايل قرن هفدهم به سرعت بر منطقه سيبري تسلط يافتند و ظرف مدت سه دهه مرزهاي كشور خود را قريب پنج هزار كيلومتر پيش برده و تا كرانههاي اقيانوس آرام رساندند. روسها در ابتدا در آن منطقه به دنبال خَز بودند اما ساير منابع موجود، را از قبيل نمك، الوار و انواع مواد معدني آنها را در اين سرزمين ماندگار كرد. سيبري منطقهاي بود كه بوميان آن از لحاظ بهداشتي بدون مشكل زندگي ميكردند اما ورود روسها و به همراه آنها انواع بيماريها، باعث شد تا جمعيت بومي اين مناطق كاهش يابد و پس از ورود مهاجران روس تا حدود 13 از جمعيت بومي و اصيل آن منطقه كاسته شود. روسها همچنين از راه داد و ستد و معامله با اهالي سيبري بر درآمد خود افزودند. امروزه منطقه سيبري يكي از عمدهترين نواحي توسعه صنعتي روسيه به شمار ميرود و انتقال صنايع و اماكن تجاري به اين منطقه بر رونق آن افزوده است. گرچه در برخي از مناطق شمالي آن بوميان به حيات خود ادامه داده و از طريق شكار حيوانات داراي پوست گرانبها، به زندگي خود تداوم ميبخشند. برخي از مناطق سيبري در تمام طول سال يخبندان و سرما است و جز سردترين نقاط جهان محسوب ميشود. در طول دوران حكومتهاي روسيه، ارودگاههاي كار اجباري و تبعيدگاههاي مجرمان و محكومان، در سيبري قرار داشته است. |
نيكولا بوالو دِسپرو، شاعر و منتقد برجسته فرانسوي در 27 اوت 1636م در پاريس به دنيا آمد وي در ابتدا در رشته حقوق فارغ التحصيل شد و به وكالت دعاوي پرداخت. اما به زودي از اين شغل دست كشيد و بر حسب ذوق و استعداد خويش راه ادبيات را در پيش گرفت و به سرودن شعر و نقد هنري و هجو پرداخت. بوالو ذوقهاي ساختگي، بي مايه و تحميلي را كه از برخي كشورهاي اروپايى به فرانسه راه يافته بود، مردود شمرد و با وجود مخالفت محافل ادبي و حتي آكادمي فرانسه، راه سادگي و طبيعي را ارائه داد. بوالو در سي سالگي اولين هجويات خود را انتشار داد و زماني جز هجو نسرود. وي در دوازده مجموعه از هجويات خود با روشي منظم و طنزي لطيف و نقدي بيشائبه، درباره شاعرانِ مورد توجه عصر به قضاوت پرداخت و نظر مردم را به خود جلب كرد. بوالو در سال 1674م كتاب فن شعر را در چهار منظومه منتشر كرد. وي در اين اثر درباره استعداد شخصي و آگاهي از دستور زبان، انواع شعر، انواع مهم شعر، چگونگي آداب نويسندگي و ذوق و سليقه در سرودن شعر به بحث پرداخته است. بوالو پس از انتشار اثري به نام رُقعهها كه بخشي از آن را به لويى چهاردهم، پادشاه فرانسه تقديم كرده بود، به دربار فرانسه راه يافت و چهار سال بعد، در 42 سالگي، وقايع نگار و مورخ مخصوص پادشاه شد. وي با وجود مقام مهم درباري، از تملّق و مديحهگويى روي گردان بود و از اين جهت براي خود دشمنان زيادي دست و پا كرد. همچنين كار تاريخنويسي در دربار، موجب قطع فعاليت ادبي بوالو شد و پس از يك دوره سكوت، با انتشار كتاب قصيده در فتح نامور به فعاليت ادبي بازگشت. بوالو در قطعهاي از آثار خود نيز، اسكندر مقدوني را هجو كرده است كه تا آن زمان، كسي به اين شدت، اين كار را نكرده بود. بوالو با وجود سرسختي مخالفان، تنها با پشتيباني شاه، در سال 1684م به عضويت آكادمي فرانسه برگزيده شد. بوالو با خلق آثار متعدد و سودمند، يكي از بزرگمردان ادب و معروفترين شعراي مكتب كلاسيك فرانسه شناخت شد و نفوذش اگر چه در معاصرانش قابل توجه نبود، در قرن هجدهم گسترش يافت. بوالو سالهاي آخر زندگي را در خانهاي كه از طرف پادشاه برايش خريده شده بود، گذراند و دوستان اديب خود را در آنجا پذيرفت، اما از وضع نامساعد كشور و انحطاط ذوق مردم، پيوسته در رنج بود. دوران پيري بوالو بسيار تلخ گذشت زيرا در ابتدا شنوايي خود را از دست داد و بعداً فلج شد. نيكولا بوالو دسپرو سرانجام در يازدهم آوريل 1711م در 75 سالگي درگذشت. |
در يازدهم آوريل 1859م دستگاه توليد سرماي مصنوعي توسط يك صنعتگر و شيميدان فرانسوي به نام فرديناند كاره اختراع شد. سرماي اين دستگاه توسط گاز آمونياك تأمين ميشد. اختراع كاره گام مهمي براي حفظ مواد غذايي و دارويي از فساد و تلف شدن به ويژه در مناطق گرمسير بود. اين دستگاه پس از تكميل به صورت يخچالها و سردخانههاي ثابت و متحرك كنوني درآمد. |
اميليانو زاپاتا انقلابي معروف مكزيكي، در سال 1879م در مكزيك به دنيا آمد و از كودكي، رنج و محروميت هموطنان خود را لمس كرد. اميليانو زاپاتا، رهبر انقلابي مكزيك در سالهاي اوليه قرن بيستم، يكي از معروفترين بانيان جنبش ضد دولتي مكزيك بود. وي در سال 1910م با شعارزمين و آزادي، اسلحه به دست گرفت و با كمك سرخپوستان بومي و براي تصرف اراضي مردم كه توسط حكومت ديكتاتوري وقت به فئودالها و سرمايهداران مكزيكي واگذار شده بود، به مبارزه پرداخت. در فاصله سالهاي 1914 به بعد، نيروهاي تحت فرمان زاپاتا سه بار، مكزيك را تصرف كردند و سرانجام دولت مركزي سقوط كرد و به دست نيروهاي انقلابي درآمد. مادْرو كه از دوستان و همرزمان زاپاتا بود قدرت را در دست گرفت. اميليانو زاپاتا سرانجام در يازدهم آوريل 1919م با حيله و نيرنگ به قتل رسيد. اكثر مردم مكزيك، زاپاتا را قهرمان و منجي خود ميدانند. |
انور خوجه رهبر پيشين آلباني در سال 1908م به دنيا آمد. او از اوايل دوران تحصيل خود در فرانسه وارد فعاليتهاي انقلابي گرديد و به عضويت حزب كمونيست فرانسه درآمد. انور خوجه در كشاكش جنگ جهاني دوم، رهبري چريكهاي چپگرا را بر عهده گرفت و در سال 1941م، حزب كمونيست آلباني را بنيان نهاد. خوجه در سال 1944م پس از شكست ايتاليا در جنگ جهاني دوم، با كمك ارتش شوروي، قدرت را در آلباني به دست گرفت و دو سال بعد در اين كشور، جمهوري كمونيستي اعلام كرد. انور خوجه تا سال 1961 روابط خوبي با شوروي داشت اما مرگ استالين و آغاز سياست استالينزدايي، باعث تيرگي روابطش با مسكو گرديد و او از آن پس، به طرف مائوئيسم و چين پيش رفت. انور خوجه در دوران چهل ساله حضور خود در رأس قدرت، يك حكومت استاليني همراه با اختناق در آلباني برقرار كرد و تا پايان عمر از طرفداران سرسخت استالين و از مدافعان طرز تفكر وي به شمار ميرفت. با بر هم خوردن ارتباط شوروي و آلباني و تمايل انور خوجه به مائو، چينيها نيز كمكهاي مالي و اقتصادي فراواني در اختيار رژيم كمونيستي آلباني قرار ميدادند. دوري انور خوجه از شوروي سابق از يك سو و ماهيت كمونيستي افراطي وي در آلباني كه موجب خودداري اين رژيم و دولتهاي اروپايي در ايجاد روابط سياسي با يكديگر گرديد، از جانب ديگر، موجب انزواي سياسي دولت آلباني شد. همچنين سياستهاي مستبدانه و بسته انور خوجه باعث شد تا آلباني به فقيرترين كشور اروپا تبديل شود. ساليان دراز، آلباني با بيش از هفتاد كشور جهان و اكثر كشورهاي صنعتي و اروپاي غربي رابطهاي نداشت و روابط اين كشور با بسياري از كشورهاي ديگر راكد بود. انورخوجه تنها فرمانروايي بود كه از سالهاي جنگ جهاني دوم تا لحظه مرگ خود به مدت بيش از چهار دهه در كشور خود حكمراني كرد، تا اينكه در يازدهم آوريل 1984م در 76 سالگي درگذشت. سرانجام پس از مرگ خوجه، آلباني در سال 1990م دچار تغييرات قهري اروپاي شرقي شد و با سقوط رژيم كمونيستي، به عنوان آخرين كشور اروپايي در سال 1992 حكومت كمونيستي را كنار گذاشت و نظام جمهوري را برگزيد. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}