22 فروردین 1389 / 26 ربیع الثانی 1431 / 11 آوریل 2010

عمليات بيت المقدس 5 با رمز يا ابا عبد الله الحسين(علیه السلام) در منطقه عملياتي پنجوين آغاز شد . اين عمليات كه با هدف انهدام سازمان رزمي دشمن آغاز شده بود با بجاي گذاشتن 3500تن كشته و زخمي از نيروهاي دشمن خاتمه يافت . در عمليات يت المقدس 5 چندين گران از لشكر 27و صدها دستگاه تانك و نفربر منهدم شدند.
پس از گسترش روند مهاجرت يهوديان به فلسطين اشغالي، مشكلات مردم فلسطين رو به افزايش گذاشت. يهوديان كه خواهان زمين بيشتر براي خانه‏سازي و كشاورزي بودند، درگيري‏هاي متعددي با صاحبان اصلي زمين‏ها كه مردم فلسطين بودند، پيدا كردند. خشونت يهوديان همچنان ادامه يافت و چنين وضعي، سبب شد كه اعتراض و مقاومت فلسطيني‏ها شدت يابد. در اغلب شهرهاي بزرگ و كوچك تشنج فزوني يافت و اين آغازي بر نهضت اسلامي فلسطين تلقي مي‏گردد. امروز و پس از گذشت ساليانِ دراز، تجربه در امر فعاليت‏هاي بي‏حاصلِ سياسي براي حل مسأله فلسطين، مي‏توان با فريادي رساتر و اعتراضي صريح‏تر از گذشته گفت كه مسأله فلسطين يك راه حل دارد و آن نيز حركت در مسير اسلام و مبارزه با توسل به ايدئولوژي انقلابي - اسلامي است. حركت اسلامي انتفاضه كه به قيام اسلامي ملت فلسطين اطلاق شده است با همين باور طي سال‏هاي اخير ادامه داشته است. اهميت نهضت اسلامي مردم فلسطين در اين است كه تظاهرات و مبارزات آنان به دور از صلاحديد احزاب سياسي فلسطين و به دور از تشخيص و اقتضاي سياست آنان صورت گرفته است.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري حضرت امام خميني، عناصر خود فروخته ضد انقلاب داخلي با هدايت و پشتيباني دشمنان نظام اسلامي، درصدد توطئه براي سرنگوني اين حكومت مقدس برآمدند. در اين ميان نيروهاي جان بركف جمهوري اسلامي جريان توطئه‏اي كه قصد براندازي جمهوري اسلامي را داشت كشف نمود و با تهيه مدارك كافي از جمله نوار مكالمات سران توطئه و شناسايي كامل شبكه كودتا، در فرصت مناسب، اعضاي اصلي و مؤثر اين عمليات را دستگير كردند. طراحان اين كودتا در نظر داشتند ابتدا مسؤولان طراز اول نظام را از ميان برداشته و سپس رياكارانه به عنوان خونخواهي آنان، با كمك نيروهاي بيگانه، ساير ارگان‏ها و نهادهاي انقلابي را مورد تصفيه خونين قرار داده و حكومت جمهوري اسلامي را تصاحب كنند.
يك روز پس از اعلام حكم يك دادگاه محلي آلمان عليه مقام‏هاي بلندپايه جمهوري اسلامي ايران، دولت‏هاي عضو اتحاديه اروپا سفيران خود را از تهران فراخواندند. قاضي اين دادگاه كه در محافل خبري به دادگاه ميكونوس معروف شد، شديداً تحت تأثير صهيونيست‏ها بود و در يك محاكمه جنجالي و سياسي، ايران را متهم به دخالت در قتل يك مخالف اين كشور در آلمان كرد. در پاسخ به تصميم اتحاديه اروپا، ايران نيز ضمن رد ادعاهاي بي‏اساس دادگاه آلماني، سفيران خود را از كشورهاي عضو اين اتحاديه فرا خواند. ادعايي كه در دادگاه محلي برلن موسوم به ميكونوس عليه ايران طرح شد، در واقع بخشي از تهاجم سياسي مشترك آمريكا و رژيم صهيونيستي بر ضد جمهوري اسلامي ايران بود. به همين علت، دولت ايران، اين دادگاه را مردود دانست و پيش‏بيني كرد كه سفراي اتحاديه اروپا، منفعلانه به ايران باز خواهند گشت. در عمل نيز چنين شد و در حدود ده ماه بعد از صدور حكم دادگاه ميكونوس، سفراي اتحاديه اروپا، يكي پس از ديگري به تهران بازگشتند. البته رهبر معظم انقلاب اسلامي طي فرماني اعلام داشتند كه سفير آلمان بايد ديرتر از همه وارد تهران شود و در نهايت سفير آلمان نيز، بعد از تمام سفرا با فضاحت تمام به ايران بازگشت.
عين الزمان قطانِ مروَزي متولد شهر مَرو از شهرهاي قديم خراسان واقع در تركمنستان فعلي است. او در رياضيات، فلسفه، ادبيات، طب و علوم ديني مهارت داشت اما بيشتر به طب علاقمند بود. قطان مروزي كه در مَرو به طبابت مشغول بود، كتب متعددي به رشته‏ي تحرير درآورد كه از جمله‏ي آنها، كتاب "كيهان شناخت" در علم رياضي است. قطان مروَزي در سال 548 ق در 83 سالگي درگذشت.
حَسن صبّاح پس از قبول مذهب اسماعيلي در سال 464 ق، مدتي در مصر بود و سپس به ايران بازگشت. او در ابتدا در خوزستان، اصفهان، يزد، كرمان و دامغان، سرگرم دعوت بود و در همان حال، داعياني به اطراف فرستاد و بسياري از مردم را به مذهب خود درآورد. حسن صبّاح توانست در ششم رجب سال 483 ق به قلعه‏ي مستحكم و طبيعي الموت در نزديكي قزوين دست يابد و به گسترش دايره‏ي دعوت خود بپردازد. كار صباح و دعوت اسماعيليان با مرگ مَلِك شاه سلجوقي و به ويژه قتل نظام‏الملك، وزير مقتدر سلجوقي، فرصت را بيش از قبل در اختيار اين فرقه نهاد و شهرت آنان را عالمگير كرد. حسن، فدايياني تربيت كرده بود كه حاضر بودند به اشاره‏ي او، هر كاري انجام دهند. قتل‏هاي متعدد بزرگاني كه مخالف فعاليت اسماعيليان بودند توسط اين فداييان صورت مي‏گرفت و باعث ايجاد رُعبي عظيم در دل مخالفان گرديد. حسن، حتي سلطان سنجر سلجوقي را تهديد به مرگ كرد و پادشاه، از ترس جان، با او آشتي نمود. ازآن پس قدرت صَبّاحيان بيشتر از قبل فزوني يافت تا اين كه، حسن صباح در 26 ربيع‏الثاني 518 ق درگذشت. حَسن مردي معتقد و خشك بود و دو پسر خود را به سبب تخلّفات مذهبي كشت. او با سلطنت ارثي مخالف بود و پس از خود يكي از سردارانش را به جاي خويش برگزيد.
سيدمحمد حسن معروف به آقا نجفي قوچاني در سال 1295 ق در روستاي خُسرويّه در حوالي شهر قوچان به دنيا آمد. در كودكي به فراگيري قرآن نزد پدر پرداخت و سپس به تشويق والد خود براي تحصيل علوم ديني، راهي قوچان شد. از آن پس وارد مشهد گرديد و تحصيلات خود را ادامه داد. سيدمحمدحسن در نوزده سالگي همراه يكي از دوستانش، با پاي پياده از راه طبس به يزد و از آنجا به اصفهان رفته و در اقامت چهار ساله‏ي خود در آن شهر، از اساتيد فن، مستفيض گرديد. آقانجفي قوچاني بار ديگر با پاي پياده عزم نجف اشرف كرد. در مدت بيست سال سكونت در آن ديار مقدس، از محضر علماي نامدارِ زمان از جمله آخوند خراساني بهره‏مند شد و به اجتهاد نايل آمد. او با شنيدن خبر درگذشت پدر به زادگاه خود مراجعت نمود و به درخواست اهالي قوچان، در آن شهر رحل اقامت افكند. آقا نجفي قوچاني، علاوه بر اداره‏ي حوزه‏ي علوم دينيِ آن ديار، حاكميت شرع شهر قوچان را نيز عهده دار بود. آقا نجفي قوچاني در جنبش مشروطيت ايران، همگام با ديگر روحانيونِ مبارز، مشاركت فعال داشت. از وي آثار گرانسنگي به جا مانده است كه كتب سياحت شرق و سياحت غرب از جمله‏ي آنها مي‏باشد. سرانجام اين عارف زاهد در شصت و هشت سالگي در شهر قوچان دار فاني را وداع گفت و در منزل خود در آن شهر مدفون گرديد.
مجمع الجزاير آلاند به تصرف امپراتوري روسيه در آمد اين مجمع الجزاير سالها مورد اختلاف و جنگ ميان دول فنلاند و روسيه بود ،مجمع الجزاير آلاند كه در درياي بالتيك واقع است . تا سال 1917تحت سلطه روسيه بود و سر انجام در اين سال به فنلاند بازپس داده شد .
«فرديناند كاوه » صنعتگر وشيميدان مشهور فرانسه ماشين توليد سرماي مصنوعي را اختراع كرد اين ماشين كه با استفاده گاز آمونياك سرماي مصنوعي توليد ميكرد . پس از كامل شدن به صورت يخچال امروزي در آمد . اين اختراع نخستين گام در راه جلو گيري از مرگ مير انسانها بر استفاده از موادغذايي فاسد بود . تا قبل از اين تاريخ هر ساله بسياري از انسانها در نقاط مختلف جهان بويژه در مناطق گرمسير بر اثر مسموميت و فساد مواد غذايي جان خود را از دست مي دادند .
«اميليا نوزا پاتا» از معروفترين انقالبيون مكزيك بر اثر توطئه و نيرنگ به قتل رسيد. سرخپوستان بومي مكزيك زاپاتا را مصلح جامعه خود مي دانستند. اودر اواخر سال 1910ميلادي با شعار آزادي و زمين سلاح را بدست گرفت و با لشكر ي از سرخپوستان حق طلب وآزادي خواه به تصرف اراضي غصب شده مردم پراخت . زاپاتا هنكاميكه فرانسيسكو مادروريس جمهور مكزيك را اصلاحگر مي دانست ازاوحمايت ميكرد اما زمانيكه برنامه اصلاحي خود را اعلام كرد با مخالفت و كار شكني مادرو روبرو شد به همين علت ، براي دفاع از برنامه اصلاحات ارضي خود برضد مادرو قيام كرد و اراضي وسيعي را به نفع مردم از دست غاصبان خارج ساخت ولي دشمنان متحد زاپاتا عاقبت با حيله و نيرنگ او رابه قتل رساندند.
راجر بيكُن، فيلسوف و مدرس معروف انگليسي در 11 آوريل سال 1214م در انگلستان به دنيا آمد. او سپس در دانشگاه‏هاي آكْسْفورد انگلستان و پاريس به تحصيل و سپس تدريس پرداخت. بيكن از آن پس به عنوان كشيش به خدمت مشغول گرديد. او در اين زمان در زمينه علم كيميا مطالعاتي نمود و دريافت كه چگونه مي‏توان باروت ساخت. موفقيت بيكن در كارهاي علمي حسادت همكارانش را برانگيخت. از اين رو او را به جادوگري متهم كردند و به ده سال زندان محكوم شد. بيكن در زندان، يك تقويم اصلاح شده و صحيح تهيه كرد و پس از اتمام دوران زندان، بار ديگر به كارهاي علمي روي آورد. وي در اين زمان دايرةالمعارف تصنيف عظيم را كه شامل علوم طبيعي، منطق، فيزيك، رياضيات، فلسفه و زبان‏شناسي بود نوشت و بار ديگر به اتهام نگارش كتب ضالّه به مدت دوازده سال به زندان افتاد. بيكن پس از آزادي از زندان، مطالعات خود را از سر گرفت و كتب متعددي نگاشت. بيكن به علوم طبيعي و تجربه و مشاهده مستقيم اهميت مي‏داد و به همين جهت او را از پيشروان روش تازه علمي شمرده‏اند. وي معتقد بود كه علم، مكمّل دين است نه مخالف آن. اهميت فلسفه راجر بيكُن در شمول آن بر افكار مبتكرانه و جديد نيست. زيرا وي به بسياري از افكار خرافي آن زمان هم‏چون كيميا و علم احكام نجوم اعتقاد داشت. سهم عمده وي در دانش جديد، اصرار وي در به كار بردن روش علمي در مطالعه فلسفه است. وي علت جهل و ناداني را چهار چيز مي‏دانست: اتكا به اسناد و مآخذ غيرموثق، پيروي كوركورانه از آداب و رسوم، تقليد كوركورانه از بالا دست و عادت به تبعيت از عامه جاهل و پنهان داشتن حماقت‏ها با تظاهر به دانايى. بيكن بر اين عقيده بود كه براي به دست آوردن دانش و حكمت، دو راه وجود دارد: تجربه و عقل، و بايد براي رسيدن به حقيقت، انديشه‏هاي خود را بر پايه دانسته‏ها قرار داد. وي جوهر حيات و ناموس زندگي را در اراده مي‏دانست و اولين كسي بود كه عليه كليسا و خرافات دين مسيح(ع) در دوران قرون وسطي قيام كرد. بيكُن هم‏چنين يكي از بزرگ‏ترين دانشمندان قرون وسطي به شمار مي‏رود كه به شدت، روش‏هاي فلسفي عهد خود را مورد انتقاد قرار داده است. راجر بيكن سرانجام در 25 سپتامبر 1294م در هشتاد سالگي درگذشت.
منطقه سيبري به بخش وسيعي از قسمت آسيايى روسيه اطلاق مي‏شود كه ناحيه پهناوري را تا كرانه اقيانوس آرام در بر گرفته است. روس‏ها در اوايل قرن هفدهم به سرعت بر منطقه سيبري تسلط يافتند و ظرف مدت سه دهه مرزهاي كشور خود را قريب پنج هزار كيلومتر پيش برده و تا كرانه‏هاي اقيانوس آرام رساندند. روس‏ها در ابتدا در آن منطقه به دنبال خَز بودند اما ساير منابع موجود، را از قبيل نمك، الوار و انواع مواد معدني آنها را در اين سرزمين ماندگار كرد. سيبري منطقه‏اي بود كه بوميان آن از لحاظ بهداشتي بدون مشكل زندگي مي‏كردند اما ورود روس‏ها و به همراه آنها انواع بيماري‏ها، باعث شد تا جمعيت بومي اين مناطق كاهش يابد و پس از ورود مهاجران روس تا حدود 13 از جمعيت بومي و اصيل آن منطقه كاسته شود. روس‏ها هم‏چنين از راه داد و ستد و معامله با اهالي سيبري بر درآمد خود افزودند. امروزه منطقه سيبري يكي از عمده‏ترين نواحي توسعه صنعتي روسيه به شمار مي‏رود و انتقال صنايع و اماكن تجاري به اين منطقه بر رونق آن افزوده است. گرچه در برخي از مناطق شمالي آن بوميان به حيات خود ادامه داده و از طريق شكار حيوانات داراي پوست گرانبها، به زندگي خود تداوم مي‏بخشند. برخي از مناطق سيبري در تمام طول سال يخبندان و سرما است و جز سردترين نقاط جهان محسوب مي‏شود. در طول دوران حكومت‏هاي روسيه، ارودگاه‏هاي كار اجباري و تبعيدگاه‏هاي مجرمان و محكومان، در سيبري قرار داشته است.
نيكولا بوالو دِسپرو، شاعر و منتقد برجسته فرانسوي در 27 اوت 1636م در پاريس به دنيا آمد وي در ابتدا در رشته حقوق فارغ التحصيل شد و به وكالت دعاوي پرداخت. اما به زودي از اين شغل دست كشيد و بر حسب ذوق و استعداد خويش راه ادبيات را در پيش گرفت و به سرودن شعر و نقد هنري و هجو پرداخت. بوالو ذوق‏هاي ساختگي، بي مايه و تحميلي را كه از برخي كشورهاي اروپايى به فرانسه راه يافته بود، مردود شمرد و با وجود مخالفت محافل ادبي و حتي آكادمي فرانسه، راه سادگي و طبيعي را ارائه داد. بوالو در سي سالگي اولين هجويات خود را انتشار داد و زماني جز هجو نسرود. وي در دوازده مجموعه از هجويات خود با روشي منظم و طنزي لطيف و نقدي بي‏شائبه، درباره شاعرانِ مورد توجه عصر به قضاوت پرداخت و نظر مردم را به خود جلب كرد. بوالو در سال 1674م كتاب فن شعر را در چهار منظومه منتشر كرد. وي در اين اثر درباره استعداد شخصي و آگاهي از دستور زبان، انواع شعر، انواع مهم شعر، چگونگي آداب نويسندگي و ذوق و سليقه در سرودن شعر به بحث پرداخته است. بوالو پس از انتشار اثري به نام رُقعه‏ها كه بخشي از آن را به لويى چهاردهم، پادشاه فرانسه تقديم كرده بود، به دربار فرانسه راه يافت و چهار سال بعد، در 42 سالگي، وقايع نگار و مورخ مخصوص پادشاه شد. وي با وجود مقام مهم درباري، از تملّق و مديحه‏گويى روي گردان بود و از اين جهت براي خود دشمنان زيادي دست و پا كرد. هم‏چنين كار تاريخ‏نويسي در دربار، موجب قطع فعاليت ادبي بوالو شد و پس از يك دوره سكوت، با انتشار كتاب قصيده در فتح نامور به فعاليت ادبي بازگشت. بوالو در قطعه‏اي از آثار خود نيز، اسكندر مقدوني را هجو كرده است كه تا آن زمان، كسي به اين شدت، اين كار را نكرده بود. بوالو با وجود سرسختي مخالفان، تنها با پشتيباني شاه، در سال 1684م به عضويت آكادمي فرانسه برگزيده شد. بوالو با خلق آثار متعدد و سودمند، يكي از بزرگ‏مردان ادب و معروف‏ترين شعراي مكتب كلاسيك فرانسه شناخت شد و نفوذش اگر چه در معاصرانش قابل توجه نبود، در قرن هجدهم گسترش يافت. بوالو سال‏هاي آخر زندگي را در خانه‏اي كه از طرف پادشاه برايش خريده شده بود، گذراند و دوستان اديب خود را در آنجا پذيرفت، اما از وضع نامساعد كشور و انحطاط ذوق مردم، پيوسته در رنج بود. دوران پيري بوالو بسيار تلخ گذشت زيرا در ابتدا شنوايي خود را از دست داد و بعداً فلج شد. نيكولا بوالو دسپرو سرانجام در يازدهم آوريل 1711م در 75 سالگي درگذشت.
در يازدهم آوريل 1859م دستگاه توليد سرماي مصنوعي توسط يك صنعت‏گر و شيمي‏دان فرانسوي به نام فرديناند كاره اختراع شد. سرماي اين دستگاه توسط گاز آمونياك تأمين مي‏شد. اختراع كاره گام مهمي براي حفظ مواد غذايي و دارويي از فساد و تلف شدن به ويژه در مناطق گرمسير بود. اين دستگاه پس از تكميل به صورت يخچال‏ها و سردخانه‏هاي ثابت و متحرك كنوني درآمد.
اميليانو زاپاتا انقلابي معروف مكزيكي، در سال 1879م در مكزيك به دنيا آمد و از كودكي، رنج و محروميت هم‏وطنان خود را لمس كرد. اميليانو زاپاتا، رهبر انقلابي مكزيك در سال‏هاي اوليه قرن بيستم، يكي از معروف‏ترين بانيان جنبش ضد دولتي مكزيك بود. وي در سال 1910م با شعارزمين و آزادي، اسلحه به دست گرفت و با كمك سرخ‏پوستان بومي و براي تصرف اراضي مردم كه توسط حكومت ديكتاتوري وقت به فئودال‏ها و سرمايه‏داران مكزيكي واگذار شده بود، به مبارزه پرداخت. در فاصله سال‏هاي 1914 به بعد، نيروهاي تحت فرمان زاپاتا سه بار، مكزيك را تصرف كردند و سرانجام دولت مركزي سقوط كرد و به دست نيروهاي انقلابي درآمد. مادْرو كه از دوستان و همرزمان زاپاتا بود قدرت را در دست گرفت. اميليانو زاپاتا سرانجام در يازدهم آوريل 1919م با حيله و نيرنگ به قتل رسيد. اكثر مردم مكزيك، زاپاتا را قهرمان و منجي خود مي‏دانند.
انور خوجه رهبر پيشين آلباني در سال 1908م به دنيا آمد. او از اوايل دوران تحصيل خود در فرانسه وارد فعاليت‏هاي انقلابي گرديد و به عضويت حزب كمونيست فرانسه درآمد. انور خوجه در كشاكش جنگ جهاني دوم، رهبري چريك‏هاي چپ‏گرا را بر عهده گرفت و در سال 1941م، حزب كمونيست آلباني را بنيان نهاد. خوجه در سال 1944م پس از شكست ايتاليا در جنگ جهاني دوم، با كمك ارتش شوروي، قدرت را در آلباني به دست گرفت و دو سال بعد در اين كشور، جمهوري كمونيستي اعلام كرد. انور خوجه تا سال 1961 روابط خوبي با شوروي داشت اما مرگ استالين و آغاز سياست استالين‏زدايي، باعث تيرگي روابطش با مسكو گرديد و او از آن پس، به طرف مائوئيسم و چين پيش رفت. انور خوجه در دوران چهل ساله حضور خود در رأس قدرت، يك حكومت استاليني همراه با اختناق در آلباني برقرار كرد و تا پايان عمر از طرفداران سرسخت استالين و از مدافعان طرز تفكر وي به شمار مي‏رفت. با بر هم خوردن ارتباط شوروي و آلباني و تمايل انور خوجه به مائو، چيني‏ها نيز كمك‏هاي مالي و اقتصادي فراواني در اختيار رژيم كمونيستي آلباني قرار مي‏دادند. دوري انور خوجه از شوروي سابق از يك سو و ماهيت كمونيستي افراطي وي در آلباني كه موجب خودداري اين رژيم و دولت‏هاي اروپايي در ايجاد روابط سياسي با يك‏ديگر گرديد، از جانب ديگر، موجب انزواي سياسي دولت آلباني شد. هم‏چنين سياست‏هاي مستبدانه و بسته انور خوجه باعث شد تا آلباني به فقيرترين كشور اروپا تبديل شود. ساليان دراز، آلباني با بيش از هفتاد كشور جهان و اكثر كشورهاي صنعتي و اروپاي غربي رابطه‏اي نداشت و روابط اين كشور با بسياري از كشورهاي ديگر راكد بود. انورخوجه تنها فرمان‏روايي بود كه از سال‏هاي جنگ جهاني دوم تا لحظه مرگ خود به مدت بيش از چهار دهه در كشور خود حكمراني كرد، تا اينكه در يازدهم آوريل 1984م در 76 سالگي درگذشت. سرانجام پس از مرگ خوجه، آلباني در سال 1990م دچار تغييرات قهري اروپاي شرقي شد و با سقوط رژيم كمونيستي، به عنوان آخرين كشور اروپايي در سال 1992 حكومت كمونيستي را كنار گذاشت و نظام جمهوري را برگزيد.