بررسی حضور رژيم صهيونيستي در آسياي میانی و قفقاز
در سالهاي دهه 1950 ديويد بن گورين، اولين رئيس جمهور رژيم صهيونيستي در پي ايجاد يك اتحاد خاورميانه اي شامل كشورهاي غيرعربي بود. اين استراتژي كه (( اتحاد پيراموني)) ( Peripheral Aliance ) ناميده مي شد بر اين اصل استوار بود كه سياست خارجي اسرائيل بايد متكي بر كشورهاي پيرامون و غير عرب باشد زيرا اسرائيل به دليل اينكه در محاصره كشورهاي عرب متخاصم قرار دارد امكان توسعه روابط سياسي و اقتصادي را با همسايگان ندارد. اين طرح كشورهايي مثل ايران ، تركيه و اتيوپي را شامل مي شد.با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1978 ميلادي اين تلاش به شكست انجاميد.از آن به بعد اسرائيل تلاش كرد روابط خود را با هر كشور مسلمان (( ميانه رو )) گسترش دهد تا هم چهره ضد اسلامي اسرائيل از بين برود و هم اين برداشت كه تمام كشورهاي مسلمان عليه اسرائيل متحد شده اند كمرنگ شود.به دنبال سقوط اتحاد جماهير شوروي سابق و ظهور جمهوريهاي جديد در قفقاز و آسياي مركزي، رژيم صهيونيستي تلاش گسترده اي براي نفوذ اقتصادي و سياسي در اين منطقه – كه اكثريت آنرا مسلمانان تشكيل مي دادند – آغاز كرد. هدف اصلي اين تلاشها از ديد اسرائيل پيش گيري از تهديد بنيادگرايي اسلامي و مانع تراشي در برابر گسترش نفوذ عربي و ايراني در جمهوريهاي جديد بود.اسرائيل تلاش مي كرد تا تهديد بنياد گرايي اسلامي را جايگزين خطر كمونيسم كند. دولت اسرائيل در آغاز ديپلماسي و تجارت را بر استفاده از نفوذ داخلي يهوديان در جمهوريهاي جديد آسياي مركزي اولويت داد. بدين ترتيب اسرائيل در پايان سال 1992 كشورهاي آذربايجان، قزاقستان، قرقيزستان و تاجيكستان را به رسميت شناخت و در سال 1993 با تركمنستان روابط ديپلماتيك برقرار كرد. در ژوئن 1992 جامعه دوستي آذربايجان – اسرائيل اجلاسي در حيفا بر پا كرد و درآن خواستار حمايت اسرائيل از دولت آذربايجان در مبارزه اش عليه ارمنستان شد. در سپتامبر همان سال آژانس يهود يك اردوگاه تابستاني براي كودكان قزاقستان و قرقيزستان سازمان داد. در طرف مقابل نيز مقامات سياسي اين كشورها با توجه به نفوذ رژيم صهيونيستي در سياست خارجي و اقتصادي آمريكا، برقراري روابط با اسرائيل را كليد توسعه روابط خويش با آمريكا و بهره گيري از كمكهاي سياسي و اقتصادي آمريكا در عرصه هاي مختلف منطقه اي و جهاني مي دانند. به طور خلاصه اهداف رژيم صهيونيستي در برقراري ارتباط و حضور در آسياي مركزي و قفقاز را مي توان چنين برشمرد:
1- افزايش مشروعيت جهاني و منطقه اي خويش
2- تضعيف عامل دين در مناقشه فلسطين
3- تسهيل مهاجرت يهوديان منطقه به سرزمينهاي اشغالي
4- استفاده از پتانسيل اين كشورها در امور اقتصادي و سياسي در جهت تامين منافع خود در منطقه
5- جلوگيري از گسترش بيداري اسلامي در منطقه
6- دستيابي به سودهاي كلان اقتصادي با سرمايه گزاري در منطقه
7- استفاده از نفت و گاز منطقه براي تامين انرژي مورد نياز خود
8- جلوگيري از توسعه روابط كشورهاي اين منطقه با ايران و نفوذ الگوي حك.متي ايران در منطقه
9- جلوگيري از صدور توان هسته اي كشورهاي اين منطقه بويژه قزاقستان به كشورهاي خاوميانه
رژيم صهيونيستي در آذر بايجان
در مارس 1992 پروازهاي مستقيم چارتر ميان آذربايجان و اسرائيل به طور منظم برقرار شد. اولين ديدار رسمي مقامات آذربايجان از اسرائيل در سپتامبر 1992 صورت گرفت. اسرائيل در فوريه 1993 در باكو سفارت باز كرد.در اوت 1995 يك هيات اطلاعاتي اسرائيل ولرد باكو شد. اين ديدار به عنوان ماموريتي محرمانه براي آموزش ماموران امنيتي جمهوري آذربايجان توصيف شد. در سال 2003 ميلادي اسرائيل دومين پايگاه اطلاعاتي خود را در منطقه جنوبي آذربايجان با نصب دستگاههاي شنود و با هدف جمع آوري اخبار از ايران تاسيس نمود. افرام سنه وزير بهداشت وقت رژيم صهيونيستي در توضيح علل شكل گيري روابط اين رژيم با آذربايجان گفت : (( اسرائيل در توسعه روابط با جمهوري آذربايجان منافع استراتژيك دارد و آذربايجان نيز به همين نحو به اين روابط علاقمند است چون اين روابط قادر است بنياد گرايي نشات گرفته از ايران را ريشه كن كند.))
حضور بنيادها و نهادهاي صهيونيستي در جمهوري آذربايجان بواسطه پارامترهاي متعددي از جمله: اهميت ژئوپلتيكي منطقه قفقاز، جمعيت مسلمان اين جمهوري ، همجواري آن با درياي خزر ، بروز مناقشه قره باغ و وجود منابع نفت و گاز داراي اهميت مي باشد.يكي از نمودها و ابعاد جدي حضور بنيادها و تشكلهاي به ظاهر غير دولتي و مستقل در جمهوري آذربايجان كمك مالي رسمي و غير رسمي آنها جهت ايجاد و شكل گيري خبرگزاريها، نشريات، روزنامه ها و بطور كلي مطبوعات وابسته به آنها بود تا از اين تريبونها اقدام به انتشار اخبار و مطالب مورد نظر گردانندگان اصلي و پشت پرده اين بنيادها در عرصه افكار عمومي مردم اين جمهوري و ساير ساكنين منطقه نمايند.طبيعي است كه منافع مورد نظر اين بنيادها و تشكلها در تعارض آشكار با منافع ساير قدرتهاي حاضر در منطقه اعم از روسيه، ايران و ... مي باشد.
از جمله اين بنيادها و نهادهاي فعال صهيونيستي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1= بنياد جورج سوروس 2= بنياد كمك ملي به دمكراسي 3- انستيتو صلح و دمكراسي آمريكا 4- موسسه رسانه هاي قفقاز 5- تعدادي از موسسات وابسته به تركيه، آلمان، انگلستان و ...
خبرگزاريها و نشريات وابسته به اين نهادهاي صهيونيستي به دليل فلسفه واقعي ايجادشان و تامين كنندگان مستقيم و غير مستقيم مالي شان بيشترين تهاجم و تبليغات رواني را عليه ايران و حركتهاي اسلامي در جهان و منطقه و بطور كلي عليه حضور دين در عرصه سياست داشته اند و با خبرسازي و ايجاد جنگ رواني بويژه در مقولاتي مانند بحثهاي ملي گرايانه، قومي، تجزيه طلبي و ... سعي در اجراي نقشه هاي عوامل پشت پرده خود دارند.به عنوان نمونه مي توان به نوع پوشش خبري و انعكاس وقايع جنگ 33 روزه لبنان و مقاومت مردم و حزب الله لبنان توسط اين خبرگزاريها و نشريات اشاره نمود كه با سكوت معني دار و جهت گيري آگاهانه، روند حوادث را وارونه جلوه داده و به انعكاس غير واقعي و تحريف گونه حقايق اقدام نمودند.
رژيم صهيونيستي پروژه هاي اقتصادي زيادي در جمهوري آذربايجان در دست دارد كه از اين طريق هم به سودهاي كلان اقتصادي مي رسد وهم سلطه سياسي و اقتصادي خود را حفظ مي كند. به عنوان نمونه شركت اسرائيلي سونول ( Sunol ) كه در حال حاضر فعاليت بسياري نيز در صنايع نفت عراق براي تامين سوخت ارتش آمريكا دارد از پرنفوذترين شركتهاي استخراج نفت در آذربايجان است.
رژيم صهيونيستي در آسياي مركزي
آسياي مركزي از نظر ژئو استراتژيكي موقعيت برجسته اي دارد. اين منطقه شامل ازبكستان، تاجيكستان، تركمنستان ، قرقيزستان و قزاقستان است. آسياي مركزي با نزديك به 50 ميليون نفر جمعيت مجموعا نزديك به 10 درصد مساحت قاره آسيا و كمتر از 3 درصد جمعيت اين قاره را به خود اختصاص داده است.
ازبكستان
انجام پروژه هاي اقتصادي محور روابط اسرائيل با ازبكستان مي باشد. رژيم صهيونيستي پروژه بزرگ آبياري قطره اي تحت عنوان (( آيزنبرگ )) را در ازبكستان اجرا كرده است.اولين سفير رژيم صهيونيستي در آسياي مركزي در ازبكستان منصوب شده است.
تاجيكستان
در فوريه 1992 يك هيات اسرائيلي به تاجيكستان سفر كرد و براي انتقال تخصصهاي اسرائيل در كشاورزي و بهره برداري از نفت خام يك توافق امضا كرد. در اوت 1992 نبي اف رئيس جمهور تاجيكستان از آريا لوين سفير اسرائيل در دوشنبه استقبال كرد.
تركمنستان
رژيم صهيونيستي و تركمنستان از سال 1993 روابط ديپلماتيك را آغاز كردند. در 1994 معاون نخست وزير تركمنستان از بيت المقدس و شيمون پرز از عشق آباد ديدار كردند. حجم تجارت ميان تركمنستان و اسرائيل در سال 1995 به 40 مليون دلار رسيد. در اوت 1996 يك شركت اسرائيلي قرار دادي 500 مليون دلاري براي نوسازي پالايشگاه تركمن باشي در تركمنستان امضا كرد.
قزاقستان
نور سلطان نظر بايف در دسامبر 1995 از اسرائيل ديدار كرد. علاوه بر كشاورزي اسرائيل در بخشهاي ديگر از بانكداري گرفته تا ايجاد فروشگاههاي بزرگ و ارتباطات در قزاقستان سرمايه گذاري كرده است.
قرقيزستان
عسكر آقايف رئيس جمهور قرقيزستان طي ديدار از اسرائيل در ژانويه 1993 اين كشور را به رسميت شناخت. قرقيزستان علي رغم اعتراضات كشورهاي اسلامي در بيت المقدس سفارت باز كرد.
نتيجه گيري
حضور و نفوذ اسرائيل در اين منطقه موجب خواهد شد تا علي رغم اشتراكات زباني، فرهمگي ، ديني و تاريخي ايران با اين كشورها ، نفوذ سياسي ايران كاهش پيدا كند و ضمنا با حضور و سرمايه گذاري شركتهاي آمريكايي و اسرائيلي حضور اقتصادي و صنعتي ايران در اين منطقه توسعه نيافته با مشكل مواجه شود. سرمايه گذاري اسرائيل در حوزه هاي نفت و گاز و حمايت از انتقال انرژي منطقه از مسيرهايي به جز مسير ايران موجب شده است تا علاوه بر محروم ماندن ايران از منافع اقتصادي، موقعيت ژئوپلتيكي ايران نيز تضعيف گردد. ضمن آنكه حضور اطلاعاتي و امنيتي اسرائيل در اين منطقه و برخورداري از پايگاههاي شنود راديويي در نزديكي مرزهاي ايران پيامدهاي منفي را براي امنيت ملي ايران در برخواهد داشت.
منبع: اندیشکده روابط بین الملل
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}