كار و اشتغال از ديدگاه آيات و روايات (2)
كار و اشتغال از ديدگاه آيات و روايات (2)
كار و اشتغال از ديدگاه آيات و روايات (2)
نويسنده: حميد پورعيسي
مكانت ، منزلت و شخصيت افراد در گروه داشتن كار و شغل است :
هر كس كه در اين جامعه بخواهد محترم و مفيد باشد بايد كار كند و اين كار را بايد نهادهاي موظف و مسوول جامعه براي او ايجاد كنند و زمينه را براي ورود افراد جامعه به متن كار فراهم كنند و فرد هم بايد با شركت فعالانه در اجتماع و با تلاش و كوشش و بروز شخصيت واقعي خود ، خود را شكل دهد و براي رسيدن به موقعيت برتر همواره با بدست آوردن احترام و منزلت تلاش كند.
اشتغال امري است كه به افراد جامعه بلند طبعي ، آزادگي ، استقلال و سربلندي مي بخشد و در معارف بلند ديني علاوه بر اين كه از عنصر كار بعنوان يك امري براي گذران زندگي و تامين معيشت مادي ياد كرده شود بلكه به اثرات اخلاقي و روانط كار هم و نقش آن در ساختمان و ساختار شخصيت يك مسلمان نيز توجه خاص شده است.
به اين روايت توجه كنيد كه امام صادق(علیه السلام) به يكي از شيعيان در خصوص اثرات روحي و رواني و سربلندي كار و اشتغال چگونه توصيه مي فرمايد :معلي بن خنيس مي گويد : اني ابو عبدالله (علیه السلام)و قد تاخرت عن السوق فقال: اغذ الي عزك[19] امام صادق (علیه السلام) دريافتند كه من دير به بازار مي روم فرمودند : اول روز به سوي سربلندي و عزت خود برو.
رابطه بين اشتغال و عزت نفس ( سربلندي )
امام فرمودند: كار كن و بر سرت چيزي را بار كن و به اين وسيله از مردم بني نيازي بجوي .[20] اين حديث گوياي اين است كه بيكاري و در نتيجه نياز به ديگران شرف و عزت آدمي را نابود مي سازد . چه گوياست اين سخن شاعر كه فرمود :
دست نياز پيش كسان چون كني دراز
پل بسته يي كه بگذري از آبروي خويش
آري بيكاري و عدم اشتغال مورث نيازمندي و باعث چشم دوختن به دست ديگران است كه خواري و سرشكستگي را به همراه دارد . از امام موسي بن جعفر (علیه السلام) نقل شده است كه فرمودند : الياس مما في ايدي الناس عزالمومن في دينه و مروته في نفسه و شرفه في دنياه و عظمته في اعين الناس و جلالته في عشته و مهاتبه عند عياله و هو اغمي الناس عند نفسه و عند جميع الناس . [21] فرمودند : از مردم قطع اميد كردن و از ثروتشان چشم پوشيدن و به درآمد كار خود قانع بودن براي مرد با ايمان مايه عزت ديني و روح جوانمردي و شرف دنيوي است . چنين انساني در نظر مردم بزرگ و بين فاميل و خويشاوندان خود محترم و در محيط خانواده اش داراي عظمت و هيبت و منزلت خواهد بود ، او در ضمير خود و در نظر ديگران بي نيازترين تمام مردم است.
رابطه اشتغال (كار ) و آرامش روحي و رواني :
رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ان النفس اذا اهرزت قوتها استقرت [22] روح آدمي زماني قرارو آرام دارد كه قوت خود را ذخيره كرده باشد. البته اين روايت هرگز دلالت بر احتكار و انباشت مواد غذايي يا ارزاق مردم نمي كند زيرا مسلم است كه ذخيره كرده باشد . البته اين روايت هرگز دلالت بر احتكار و انباشت مواد غذايي يا ارزاق مردم نمي كند زيرا مسلم است كه ذخيره به معناي احتكار از امر حرام و قبيح است . اين روايت به يك معنا شايد دلالت بر اين امر دارد كه وقتي انسان داراي شغل و كار و مقامي است از آن طرق رزق و روزي او به مرور زمان تامين خواهد شد و براي زندگي خود احساس پشتيبان و تامين مي كند ، لذا بخشي از نگرانيهاي او برطرف شده و اضطراب بر او مستولي نمي گردد.
چنانچه اين مطلب را از اين روايت ديگري كه از امام رضا (علیه السلام) وارد شده است مي بينيم كه امام فرمودند :
ان الانسان اذا ادخل طعام سنته خف ظهره و اشتراح [23] آدمي وقتي خوراك سال خود را ذخيره كند پشتش از بار زندگي سبك مي گردد و آسوده خاطر مي شود . در روايت ديگر داشتن شغل و درآمد افي بعنوان موضوعي مهم ذكر شده است.
رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : طوبي لمن اسلم و كان عيشه كفافاض و قواه شداداً [24] خوشبخت و زندگي پاكيزه كسي دارد كه آئين اسلام را پذيرفته باشد و به قدر معاش خود درآمد دارد و قواي بدنش نيرومند است.
امير مومنان علي (علیه السلام) فرمودند : من اقتصر علي بلغه الكفاف فقد انتظم الراحه [25] هر كس به درآمدي كه به كفاف زندگيش رسا باشد اكتفا كند از پريشان فكري رهيده و بدينوسيله آسايش خاطر خود را مرتب ساخته است.
امام موسي بن جعفر (علیه السلام) فرمودند: طوبي لمن آمن و كان عيشه كفافاً[26] انسان با آرامش و داراي زندگي پاكيزه كسي است كه ايمان آورده باشد و براي گذران زندگي خود درآمد كافي داشته باشد.
بيكاري و عدم تعامل روحي و رواني :
اخشي ما خشيت علي امتي كبر البطن و مداومه النوم و اكسل و ضعف اليقين [29]
بر امت خويش ، بيشتر از شكم پرستي ، پرخوابي و بيكارگي و بي ايماني بيمناكم.
بيكاري و فقر :
حضرت امير عليه السلام در ارتباط با ره آورد شوم تهيدستي و فقر مي فرمايند :
« از فرزندم ، من تهيدستي و فقر بر تو هراسناكم و از فقر به خدا پناه ببر كه همانا فقر ، دين انسان را ناقص عقل را سرگردان و عامل دشمني است» [30] و در نتيجه در امورات خود را محتاج ديگران مي بيند و اين امر يعني احتياج و نيازمندي دائم به ديگران مورد تنفر و بي علاقگي قرار مي گيرد كه در روايات ديني به آن اشاره شده است كه بي نياز مباش تا تو را دوست دارند . رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
اذهد في الدنيا يحبك الله و ازهد فيما في ايدي الناس يحبك الناس [31] از دنيا چشم بپوش تا خدا تو را دوست دارد و از آنچه در دست مردم است چشم بپوش تا مردم تو را دوست دارند.
بيكاري، يكي از عوامل فقر در جامعه
ان الاشياء مما ازدوجت، ازدواج الكسل و العجز فنتج منهما الفقر [32] به درستي كه اشياء بهمديگر مي رسند ، زماني كه بيكاري و ناتواني به همديگر متصل شوند نتيجه آن جز فقر چيزي نخواهد بود.
در روايت ديگري حضرت مي فرمايند: من دام كسله خاب امله [33] كسي كه بيكاري او دائمي باشد و ادامه داشته باشد نسبت به آرزوها و خواسته هاي خود نااميد و آنچه نيازمند است به آن نمي رسد.
« اياك و الكسل و الضجر فانما مفتاح كل شر [34] از بيكاري و نااميدي (دلتنگي كردم – بي قراري كردن) بپرهيز يد زيادي اين دو كليد همه شرور و نابسامانيها هستند. كه يكي از نابسامانيهاي وجود فقر در زندگي انسان است و اگر انسان نبازمند و محتاج شد دست به هر كاري مي زند و اينجاست كه انحرافات اجتماعي و كجرويها شكل مي گيرد و انجام مي شود.
و اگر بخواهيم از اين روايت بر اساس اصل تعميم پذيري ، كجرويها و ناهنجاريها و آسيب ها و انحرافات را برداشت مي گنيم كه كلمه مفتاح كل شر مصاديق همه اينهاست مي توانيم بيكاري را سرچشمه همه اين عوارض و آثار و تبعات بدانيم ، اگرچه اين مقولات يعني انحرافات و صدمات اجتماعي همانند طلاق در خانواده ، اعتياد و پناه بردن به مواد مخدر ، پناه بردن به باندهاي فساد و فحشاء ، همچنس بازي ، سرقت ودزدي ، ولگردي و خيابان گرديهاي شبانه، مزاحمت هاي خياباني ، پناه بردن به مواد الكلي ، ناسازگاريهاي درون خانوادگي ، از بين بردن رفتارهاي عاطفي و ارتباطات معنوي افراد با همديگر و ... همه و همه رابطه دوسويي با موضوع بيكاري دارند و بر همديگر اثر گذارند و بايد مهندسين و برنامه ريزان اجتماعي خصوصاض در جوامع ديني كه اساس و پايه زندگي مردم بر اساس اعتقادات و باورهاي مذهبي و ديني شكل گرفته و داراي فرهنگي پايدار و ثايت هستند به اين امر مهم اشتغال و رفع معضل بيكاري توجه ويژه داشته و كار ضربتي انجام دهند و با بهره گيري از تجربيات كشورهاي پيشرفته و رعايت اصول فرهنگ عمومي جامعه با تلفيق تفكر و عمل براي برطرف كردن اين بيماري خطرناك و مرض نابود كننده ، برنامه ريزي و دقت نظر داشته باشند.
مديران، مسولان و دست اندركاران بايد توجه كنند كه اگر خواهان پايداري و استدامت فرهنگ ديني درجامعه هستند و معتقدند كه انسان بايد با ارزشهاي الهي قرابت داشه باشد تا هم توسعه مادي پيدا كند و هم معنوي ، بايد به اين نكته دقت كنند كه در روايات داريم « من لا معاش له لا معادله » يعني اگركسي زندگي مادي او تامين شد و نتوانست به امور مادي خود مسلط شود دنبال معاد و دين هم نخواهد رفت.
پی نوشت ها :
[19] - وسايل الشيعه ج 12 ص 3 حديث 2
[20] - كتاب وافي ج 3 چزء 10 ص 8
[21] - شفينه البحار ج 2 ص 327
[22] - فروع كافي جلد 6 ص 286
[23] - همان منبع
[24] - بحار الانوار جلد 15 ص 263
[25] - نهج البلاغه كلمات قصار 363
[26] - بحار الانوار همان منبع ص 236
[27] - نهج الفصاحه ص 44
[28] - ارشاد مفيد ص 141
[29] - نهج الفصاحه ص 19
[30] - نهج البلاغه حكمت 319
[31] - نهج الفصاحه ص 52
[32] - ميزان الحكمه ج 8 ص 392
[33] - همان منبع ص 393
[34] - همان منبع پيشين
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}