نویسنده: محمد امامی



 

چکیده:

صدقه از مواردی است که در قرآن کریم بر آن تأکید زیاد شده و از این میان برای صدقات ماندگار ازجهت ماندگاری خود یا اثرآن، ارزشی جاودانه قائل شده است. در این مقاله پس از مفهوم شناسی صدقه، به بیان گستره ی آن پرداخته شده و بیان می شود که هرچند در فقه صدقه ی ماندگار معادل وقف می باشد،اما در آموزه های قرآنی و روایی مفهومی وسیع تر دارد و هرعملی را که خود یا اثرآن جاودانه باشد و از نگاه این آموزه ها صدقه تلقی شود را،شامل است. برای اثبات این مطلب نخست مفهوم لغوی «صدقه» و «جاریه»، را با بهره گیری از آیات و روایات، بررسی نموده و آنگاه ارزش صدقه از دیدگاه قرآن کریم،آثار مترتب براین عمل خیرخواهانه و شرایط لازم برای بارشدن این آثار برآن، با تمسک به آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام تبیین گردیده است.
کلید واژه ها: صدقه ماندگار، انفاق، تفسیر موضوعی، زکات، وقف.
مقدمه یکی از موضوعاتی که در قرآن کریم و آموزه های آن مورد تأکید قرارگرفته،صدقه است که دارای انواعی می باشد که ازجمله ی آنها صدقات ماندگار است. صدقه در فرهنگ اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است و پاداش پرداخت صدقه و انفاق را خود خداوند بر عهده گرفته است. راستی صدقه چیست و بر چند نوع است؟ صدقه ماندگار چیست؟ آیا صدقه ی ماندگار همان وقف است یا آنها دو حقیقت متفاوت هستند؟ ارزش و آثار صدقه چیست؟ اینها مسائلی هستند که در این مقاله، از طریق مطالعات آیات قرآن کریم و با مراجعه به تفاسیر و روایات اهل بیت ـ که عدل قرآن اند و در حقیقت نمی توان مفهوم حقیقی آیات قرآن را دانست،مگر با توجه به روایات وارده برای تبیین و تفسیر آن ـ مورد مطالعه قرار گرفته است.
مطالعه این موضوع و پرداختن به زوایای مختلف آن، علاوه بر اینکه مطالعه ی آیات قرآن است عرضه ی آن در جامعه ی اسلامی می تواند در فرهنگ سازی جامعه مؤثر باشد و مردم با مطالعه ی این آثار نسبت به انجام این اعمال خیر و بشردوستانه،درانجام احیای این سنت معنوی ـ اجتماعی پیامبراکرم (ص) گام بردارند. لذا مطالعه این موضوع هر چند مسبوق به سابقه باشد،عرضه ی آثار مربوط و چاپ و نشر آن در فرهنگ سازی جامعه مؤثربوده و مصداق احیای امر ائمه(ع)است که حضرت رضا (ع) برای انجام دهنده ی آن از خداوند متعال آمرزش طلبیده و فرموده است: «رحم الله من احیا أمرنا» و در پاسخ به سؤال از چیستی امر آنان فرمود: یادگیری معارف ما و انتقال آن به دیگران تا آن را به کار بندند. (صدوق، 1361، ص 180)


مفهوم لغوی صدقه

«صدقه» از صدق گرفته شده که به معنی راستی و درستی و مطابقت حرف و عمل و هماهنگی گفتار و اعتقاد و اعمال جوارحی است. مهریه ی زن از این جهت صداق گفته می شود که گواه صدق و راستی اعتقاد در دوستی است. (راغب اصفهانی، 1404، ص 278) این کلمه طبق تعریف قاموس المحیط به معنای چیزی که انسان از مال خود و به قصد رضای خدا بدهد،است و اعم از زکات و غیرآن می باشد. (فیروزآبادی، ج 3، ص 253) و در اصطلاح فقهی نیزبه معنی +139
چیزی است که به قصد قربت ودر اصل به صورت تبرعی پرداخت می شود. (شهید اول، ج 1، ص 253)


انواع صدقه

صدقه دارای اقسام مختلفی است و هرکدام جایگاه و احکامی دارد،که به آنها اشاره خواهد شد. طبق آنچه گفته شد از نظر لغوی،این واژه مفهومی عام دارد و از مصادیق انفاق می باشد.انفاق گاه واجب است و گاه مستحب. واجب آن،همان زکات است که میزانی معین در ملک اشخاص در نظر گرفته شده اسم قرآن کریم می فرماید: «إنّما الصّدقات للفقراء والمساکین...»؛ (توبه، 60) البته منظوراز صدقه در این آیه زکات است. به تعبیر ابوهلال، فرق بین زکات و صدقه دراین است که زکات جز واجب ندارد درحالی که صدقه، گاه واجب و گاه مستحب است. (ابوهلال عسگری، ص 267) بنابراین نسبت بین آنها،عموم و خصوص مطلق است. تفاوت بین صدقه باهبه نیز دراین است که درصدقه قصد قربت و قصد پرداخت برای رضای خدا شرط است. (اصفهانی، ج 3، ص 77؛طوسی، ج 3، ص 303) درحالی که درهبه چنین شرطی وجود ندارد.
صدقه از جهتی دیگر نیز بر دو قسم است و این تقسیم به اعتبارماندگاری چیزی است،که صدقه داده شده است. زیرا آنچه صدقه داده شده گاه کالایی مصرفی و زایل شدنی است مثل خوراکی، پوشاک، پول و... و گاه چیزی است ماندگار، مثل زمینی که وقف شده و برای همیشه عین آن باقی می ماند.
درفقه هرگاه سخن از صدقه ی جاریه یا صدقه ی ماندگار است اشاره به وقف است و بعضی صریحاً ابراز داشته اند که مراد از صدقه ی جاریه خصوص وقف است و در برابر سایر صدقات قرار می گیرد. (معروف الحسین، [وصیت...]، الشریع) کما اینکه هدف از وقف بقای عین موقوفه و ماندگاری آن است؛علامه حلی دراین مورد می فرماید: «و أنما سوق الوقف لیکون صدقه مخلده جاریه علی مرور الزمان».
طول زمان برای استفاده در نظرگرفته شده است. (علامه حلی،تذکره الفقهاء، ج 2، ص 431؛ آخوند خراسانی، ص 109)


صدقه‌ی ماندگار

همانگونه که اشاره شد،از دیگاه فقهی صدقه ی جاریه معادل وقف می باشد و هرگاه این واژه به کار رود مراد وقف است. اما از دیدگاه قرآن کریم و آموزه های اسلامی صدقه ی ماندگار اختصاص به وقف ندارد بلکه بسیاری از اعمال است که می توان صدقه ی ماندگار محسوب شود و انسان تا مدت ها و حتی پس از درگذشت خود از آثار و ثواب آن برخوردار باشد. البته احکام حقوقی وقف و الزامات آن، بر این نوع صدقات بار نمی شود اما آنها دارای ثواب و پاداش، اثر و ارزش صدقه ی ماندگار می باشند. هر چند بارزترین مصداق صدقه ی جاریه همان وقف است،اما به نظر می رسد با توجه به روایات و مفهوم صدقه نمی توان آن را به وقف اختصاص داد. زیرا طبق مفهوم لغوی آن،هرمالی که به قصد رضای خدا و در جهت یاری دیگران پرداخت کند صدقه است و از طرفی بسیاری از امورخیرماندگاری دارند و می تواند دارای اثر جاودانه باشند. به عنوان مثال ممکن است انسان مدرسه یا دانشگاهی تأسیس کند و با صرف نظرازاینکه آن را وقف کند یا نه، در همان مدت فعالیت آن،کسی از آن مؤسسه فارغ التحصیل شود که منشأ تحولی اساسی و ماندگار درجوامع بشری گردد که براساس احادیث «من سن سنتا حسنه فله اجرها و اجر من عمل بها الی یوم القیامه». (حرعاملی، 1453، ج 11، ص 16) اجرو پاداش آن تا ابد برای مؤسس آن دانشگاه باقی است. امام حسین (ع) نهضتی را آغاز کرد که نه تنها برای همیشه درتاریخ ثبت شد،بلکه خط او همچنان ادامه دارد و آثار آن به مراتب از وقف کردن یک زمین یا باغ یا مدرسه و ... بیشتر است.
نهضت امام خمینی نیزنقطه عطفی محسوب می شود که برای همیشه درتاریخ جاودانه و اثر آن درجامعه بشری ماندگار خواهد بود. پس نمی توان جاودانگی یک عمل را منحصر در وقف نمود و گف صدقه ی جاریه منحصر در وقف است. قرآن کریم می فرماید: «إنّا نحن نحی الموتی و نکتب ما قدموا و ءاثارهم». (یس، 12) که برخی از مفسرین آثار را، به معنی آنچه پس از درگذشت انسان می ماند و درآن چیز مردم به آنها اقتدا می کنند،می دانند. (طوسی، 1409، ج 8، ص 448) و بعضی نیز آن را مطلق عمل دارای اثرمطرح نموده اند. (طبرسی، 1415،
ج 8، ص 263) علامه در تفسیر این فقره از آیه می نویسد: «والمراد بآثارهم ما ترکوه لما بعد موتهم من خیر یعمل به کتعلیم علم ینفع به او بناء مسجد یصلی فیه او میضاه یتوضأ فیها، او شریعمل به کوضع سنه مبتدعه یسنن بها».(طباطبایی، 1452، ج 2، ص 66) یعنی منظور از آثار، چیزی است که انسان برای بعد از مرگ خود بگذارد. خواه عمل خیری باشد که بعد از او ادامه یابد مثل آموزش علم وحرفه ای که پس از او دیگران از آن سود ببرند، یا ساختن مسجدی که درآن نماز گزارده شود،یا ساختن وضوخانه ای که در آن وضو گرفته شود. و همچین عمل شری که پس ازوفات او بدان عمل گردد مثل ابداع سنتی ناپسند که پس از او بدان عمل گردد.
مفسران اهل سنت،درذیل این آیه شریفه، روایتی را مطرح می کنند که این آثارباقی ماندنی را که انسان بعد از وفات خود می تواند ازآنها بهره برد در سه دسته بیان می نماید. در این حدیث پیامبراکرم(ص) فرموده است: «إذا امات الانسان انقطع عمله الا من ثلاث:صدقه ی جاریه او علم ینفع به او ولد صالح یدعو له». (قرطبی، 1405، ج 1، ص 3؛ ابن کثیر، ج 1، ص 189؛ثعالبی،1418، ج 3، ص 467 و...) یعنی بعد از آنکه انسان ازدنیا رفت،هیچ چیزی غیرازاین سه به حال او مفید نخواهد بود، یکی صدقه ی ماندگاری که از ثواب آن بهره می برد، دیگرعملی که دیگران از آن بهره برند و سوم فرزند صالحی که برای او دعا کند.دراین روایت مراد از صدقه ی جاریه نمی تواند خصوص وقف باشد،زیرا اگرچنین مفهومی داشته باشد،تمام اعمال ماندگار دیگری را، که به مقتضای سایر روایات پس از مرگ،برای انسان منشأ اثراست نفی می کند؛ چون این روایت دارای صراحت است و می گوید «انقطع عمله الا من ثلاث» درحالی که دربسیاری از روایات است که سنت خوب،تعلیم دیگران و ... چیزهایی هستند که انسان، بعد ازوفات خود،از آنها سود می برد. پس مراد از صدقه ی جاریه در این روایت هرکارنیکی است که اثری جاودانه یا ماندگار داشته باشد و این مفهوم روایتی است که می گوید: «کل معروف صدقه». (کلینی، 1367، ج 4، ص 26)
خلاصه ی کلام اینکه گرچه مراد از صدقه ی جاریه در فقه وقف می باشد،اما این اصطلاح خاص فقه است و در قرآن مفهوم وسیعی دارد و ماندگاری اثر آن اختصاص به وقف ندارد،بلکه گستره ای وسیع داشته و همین مفهوم وسیع دراین جستارمورد نظر است.
حال این سؤال مطرح می شود که مگر نمونه هایی که مطرح گردید صدقه است؟ سخن ما از صدقه ی ماندگار است نه هر کار با ارزش و مفید ماندگار، بنابراین باید دید آیا صدقه بر اینها صادق است یا نه؟


گستره ی مفهوم صدقه و صدقه ی ماندگار

صدقه در لغت

مفهوم لغوی صدقه گسترده است و هرگونه هزینه ای را که برای رضای خدا انجام شود،شامل است. در لسان العرب آمده است که «الصدقه ما اعطیته فی ذات الله للفقراء». (ابن منظور،ج 10، ص 196) بنابراین از نظر لغوی اختصاص به موردی خاص ندارد بلکه تنها قید آن همان قصد قربت و در جهت رضای خداست.


صدقه در روایات

در روایات نیز برای آن مفهومی گسترده تر قابل برداشت است. مثلاً روایتی از امام صادق (ع) است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «کل معروف صدقه» (مجلسی، 1983، ج 96، ص 182؛ مکتبی، ج 4 ص 26؛ مغربی، 1936، ج 2، ص 320) یعنی هر کار نیکی صدقه است. و از ایشان نقل شده است که:«صدقه یحبها الله اصلاح بین الناس إذ تفاسدوا و تقارب بینهم إذا تباعدو». (مکتبی، ج 2، ص 201؛ مجلسی، ج 76، ص 44) یعنی صدقه ای که خداوند آن را دوست دارد، آشتی بین مردم است و به هم نزدیک کردن آنان آنگاه که بین آنها اختلاف باشد یا از هم دور باشند.
درجای دیگرپیامبر اکرم می فرماید:«تصدقوا علی اخیکم بعلم یرشده و رأی یسوده». (مجلسی، 1983، ج 75، ص 105؛ ابن فهد حلی، 1411، ج 63) یعنی به برادر دینی خود به وسیله ی دانش که او را راهنمایی کند و مشاوره ای که او را به هدف رساند،صدقه دهید.
در روایات همچنین از حفظ زبان (مجلسی، 1983، ج 71، ص 268) و گفتارنیک (حرعاملی، 1403، ج 3، ص 507) به صدقه یاد شده و بهترین صدقه،صدقه ی زبان ـ که مانع ازخونریزی می شودـ بیان شده است. (ابن فهد حلی، 1411، ص 62)


صدقه در قرآن

در قرآن نیزصدقه مفهومی گسترده دارد و اختصاص به مال ندارد،بلکه پرداخت بخشی ازنعمت هایی که دراختیارانسان است به دیگری،خواه نعمت مادی باشد یا معنوی را شامل است.
در آیه 88 سوره یوسف، آمده است که فرزندان یعقوب، آنگاه که بر یعقوب وارد شدند،گفتند: ای عزیز مصر! بر ما و خانواده ی ما ناراحتی وارد شده و کالای کمی برای خرید مواد غذایی آورده ایم پس شما پیمانه ی ما را برای ما کامل کن و «تصدق علینا» که خداوند بخشندگان را پاداش می دهد.
در اینکه منظور از تصدق چه می باشد،بین مفسرین اختلاف است و چند قول وجود دارد. یعنی همان دادن مواد غذایی بیشترنسبت به کالایی که آنان داشتند را مطرح نموده اند. اما بعضی آن را چیزی جدای ازاین تکمیل پیمانه آنان دانسته اند و آن آزاد کردن برادرشان بنیامین است که نه صدقه ای مادی بلکه صدقه ای معنوی است،یعنی اغماض از مجازات و حبس برادری که متهم به دزدی است و بخشیدن او.
درتأیید احتمال دوم نکاتی وجود دارد که با توجه به آن باید همین احتمال را پذیرفت.
الف. درآیه ای دیگر از قرآن (بقره، 219) از پیامبر درباره آنچه باید صدقه داده شود سؤال می شود و سپس درپاسخ می فرمایند: «قل العفو» دراین آیه عفو یکی از موارد صدقه است که کاملاً برمحل بحث ما تطبیق می کند.
ب. احتمال اول مستلزم تکراراست زیرا درابتدا گفته اند: «فأوف لنا الکیل» و حال که می گویند «و تصدّق علینا». اگر منظورهمان مطلب باشد،این موجب تکراراست؛اما اگر منطورعفو و آزادی برادرشان باشد،مطلب جدید است و حمل آیه قرآن براین مفهوم رجحان دارد برحمل برمفهومی که مستلزم تکراراست.
ج. در روایات آمده است که یعقوب (ع)نامه ای برای عزیز مصرنوشته بود و تحویل فرزندان خود داده بود تا به فرمانروای مصربرسانند. وی در آن نامه ضمن
اشاره به گرفتاری ها و قحطی و مصیبت های خود، از او خواسته بود فرزندش بنیامین را آزاد نماید.
وقتی نامه را به یوسف دادند،آن را گرفت،بوسیدو برچشمان خود کشید و اشک ازچشمانش جاری شد و همین کار موجب حیرت برادران شد و به فکرفرو رفتند که نکند او یوسف باشد. (طبرسی، 1415، ج 5، ص 450)
برادران یوسف ازاو تصدق خواستند و او هم به آنان پاسخ داد و صدقه ای ماندگاربه آنان داد. صدقه ای که هنوز هم در تاریخ ثبت است و برای انسان های الهی الگوی است و آن را به عنوان یک سمبل و نمونه از بخشش یاد می کنند. زیرا او نه تنها بنیامین را به آنان بازگردانید،بلکه ازخود رفتاری نشان داد که هنوزهم پس ازهزاران سال، مردم به آن اقتدا می کنند و به آن استدلال می نمایند. آیات 89 تا 93 سوره یوسف این رفتاررا بیان می کند،که پس ازآنکه آنان درخواست خود را مطرح نمودند،او گفت:آیا می دانید شما با یوسف و برادرش چه کردید؟
آنان بلافاصله مشکوک شده و گفتند: «مگر تو همان یوسفی؟» حضرت بلافاصله جواب داد که من یوسف واین برادرم بنیامین است و نگذاشت آنها در حیرت و نگرانی به سر برند. رفتارهای یوسف که همه درس اخلاق ودر واقع مصداق صدقه ی ماندگاراست عبارت است از:
1. ازآنان به طور سربسته و اجمالی می پرسد که می دانید با یوسف و برادرش آنگاه که جاهل بودید چه کردید؟ دراین سؤال اولاً جرم آنان مختصر و سربسته بیان می شود و ثانیاًٌ آن عمل از روی جهل آنان و نه از روی عناد و دشمنی،بیان می شود تا آنان زیاد شرمنده نگردند.
2. به محض اینکه آنان پرسیدند که آیا تو همان یوسف هستی؟ بی درنگ پاسخ مثبت خود را به آنان داد تا آنان در حال حیرت و نگرانی نمانند.
3. وقتی آنان گفتند خداوند تو را بر ما برتری داده، پاسخ داد که امروز بر شما ملامت و توبیخ نیست و بلافاصله با اشاره به رحمت پروردگار بشارت می دهد که خداوند هم شما را می بخشد تا آنان ازگناه گذشته خود ناراحت نباشند.
4. برای آنکه آنان کاملاً آرام گیرند و هیچ نگرانی نداشته باشند پیراهن خود را به آنان داد و گفت آن را ببرید و بر روی چشمان پدر قرار دهید تا چشمان او بینایی خود را بازیابد و این گونه حزن و اندوه آنان به طورکامل از بین ببرد.
این رفتار یوسف از دو جهت مصداق بارز صدقه ی ماندگار است:
الف. اودرگذشت و عفوی که ازخود نشان داد، سنت حسنه ای را تأسیس کرد که برای همیشه تاریخ انسان های خدایی در این امربه او اقتدا می نمایند و این کار از مصادیق صدقه است.
ب. فرستادن لباس به منظور شفا یافتن پدرو بینایی چشم او عملی است که امروز پس از هزاران سال برای اثبات مطالب علمی و عقیدتی به آن استناد می شود و آن عمل دلیلی بر درستی چنین رفتاری تلقی می شود. پس اعمال یوسف با اینکه انفاق مال نبود مصداق صدقه ی ماندگاراست.
بنابراین مشخص می شود که از دیدگاه آموزه های دینی صدقه اختصاص به پرداخت پول به فقیر ندارد کما اینکه درمورد زکات هم گفته شده است: «زکات العمل نشره» (لیثی واسطی، 1376، ص 276) انفاق نیز که مفهوم صدقه را دارد گستره ی معنای وسیعی دارد و هرکارخیری را شامل است و درآیه شریفه ی «ومما رزقنهم ینفقون»، به شمول آن اشاره شده است،به گونه ای که دراینجا نمی فرماید از اموال خود انفاق می کنند بلکه می فرماید ازآنچه به آنان روزی داده ایم انفاق می کنند.(طریحی، 1428، ص 428) روزی خداوند نیز دایره ی گسترده ای دارد و شامل نعمت های مادی و معنوی از سلامتی جسمی و روحی تا مال و مکنت و پست و جایگاه و علم و اندیشه و... همه را شامل است. در بعضی از روایات به انتقال علم و دانش به دیگری تفسیرشده است. (قمی، 1404، ج 1، ص 30) و صاحب التبیان، آن را عام و شامل تمام انفاقات داشته است. (طوسی، 1409، ج 1، ص 57) قرآن کریم درجای دیگراظهار می داد که از تو می پرسند که چه چیزی در راه خدا انفاق کنند؟ سپس می گوید: «قل العفو». (بقره، 219) در روایات نیز به این نکته اشاره شده و ائمه علیهم السلام همه ی انواع کمک های مالی و غیرمالی، مادی و غیرمادی و واجب و غیرواحب را از مصادیق این انفاق دانسته اند.(مجلسی، 1983، ج 96، ص 169)


ارزش و جایگاه صدقه در قرآن

صدقه به طورکلی از جمله صدقات ماندگار، از نظر آموزه های قرآنی دارای ارزش فراوان و جایگاهی والا می باشد. صدقه وانفاق از اموری است که اسلام به آن اهمیت فراوان داده وبه مناسبت های مختلف و بهانه های گوناگون به توصیه ی آن پرداخته است و اهمیت آن را تبیین نموده است،که به مواردی ازآن اشاره می شود:
الف. درآیات زیادی از قرآن کریم به دادن صدقه و زکات و انفاق توصیه شده و از کسانی که آن را انجام می دهند به عنوان مؤمن،با تقوی،هدایت شده و مشابه آن نام برده شده است.مثلاً در سوره بقره، در مورد با تقوایان می گوید: آنهاکسانی هستند که ازآنچه به آنان روزی داده ایم انفاق می کنند. (بقره، 3)
ب. قرآن کریم آنجا که ویژگی های رفتاری اهل بهشت را مطرح می کند،می فرماید: «والذین فی أموالهم حق معلوم للسائل و المحروم». (معارج، 24 و 25) گرچه برخی از مفسرین این حق معلوم را به زکات تفسیر نموده اند. (طبرسی، 1415، ج 10، ص 125) اما بسیاری آن را غیر از زکات، یعنی صدقاتی که خودشان بر خود الزام نموده اند، می دانند. (عیاشی، بی تا، ج 1، ص 30؛ حویزی، 1412، ج 5، ص 416؛طباطبایی، 1402، ج 20، ص 16) روایت وارده از امام صادق (ع) نیزهمین مطلب را تأیید می کند.
ج. قرآن مجید درجای دیگرانفاق از آنچه خداوند به انسان روزی داده در کنار برگزاری نماز به عنوان رکن ایمان مطرح می نماید و می گوید مؤمنان کسانی هستند که نماز به پا می دارند و ازآنچه به آنان روزی داده ایم انفاق می کنند. (انفال، 4)
د. دربعضی ازآیات به انفاق و تصدق توصیه شده و دراین توصیه ازصیغه ی امراستفاده شده که ظهور دروجوب دارد. (مظفر، 1370، ج 1، ص 62) و یا مشترک بین وجوب و ندب می باشد و این امر نشانگراهمیت موضوع است.


آثار صدقات

ازنگاه قرآن کریم انفاق، وقف، تصدق و صدقه به معنای عام آن دارای آثار متعددی است و ارزش والایی دارد که به بعضی از آنها که در قرآن مطرح شده، اشاره می گردد.


1. صدقه و تطهیر جان و مال

صدقه موجب تطهیراموال و جان انسان است. قرآن کریم در این مورد می فرماید: «خذ من أموالهم صدقه تطهّرهم و تزکیهم بها». (توبه، 103) یعنی ازاموال آنها صدقه بگیر تا موجب تطهیر و تزکیه آنها باشد. این آیه گرچه در مورد زکات است (راوندی، 1405، ج 1، ص 235) و براساس این آیه مقدار معینی اززکات، باید پرداخت شود اما اثرآنکه تطهیرانسانی است اختصاص به زکات واجب ندارد بلکه اگر زکات واجب با اینکه وظیفه است، موجب تطهیراست،انفاقات مستحب و بویژه صدقات پایدارکه اثرآن درتاریخ می ماند،به طریق اولی دارای چنین اثری خواهد بود.


2. صدقه و آرامش روانی

قرآن در مورد اثرانفاق و صدقه می فرماید: «آنها که اموال خود را شبانه یا روزانه و به صورت آشکار یا در خفا انفاق می کنند،اجرآنان نزد پروردگار است و آنها را حزن و اندوهی نباشد. (بقره، 274) نزول آیه درمورد امیرمؤمنان (ع) است که چهار درهم صدقه داد یک در روز، یکی در شب، یکی به صورت آشکار و یکی پنهانی، (کوفی، 1410، 70؛ طوسی، 1409، ج 2، ص 357؛نحاس، 1409، ج 1، ص 305) اما اولاً آیه اختصاص به مورد خود پیدا نمی کند و الفاظ آن شمول داشته و همه ی انفاقات واجد این ویژگی را شامل است بر فرض هم که اختصاص پیدا کند بازحکم مورد آیه، در تمام موارد مشابه دیگرجاری است. بنابراین هرگاه انسان اموال خود را در راه خدا انفاق کند،یک اثر روانی یعنی از بین رفتن حزن و اندوه و به وجود آمدن آرامش روحی را به دنبال دارد. ازطرفی چنین انسانی خوشحال است که به ندای فطرت خود مبنی برانجام کارخیر و کمک به دیگران پاسخ داده و عملی را انجام داده که موجب شادی و رضایت دیگری است. از سوی دیگر نیزمطمئن است که روز قیامت اجر و پاداش آن را ازخداوند می گیرد و لذا احتمال تحمل ضرر منتفی است زیرا آنچه را پرداخته،خداوند دریافت نموده و البته که: «إنّ الله لا یضیع أجرالمحسنین». (توبه، 120) یعنی خداوند پاداش نیکوکاران را نابود نمی کند. پس آنچه پرداخته یا انجام داده اند بدون عوض نمی ماند.


3. بازگشت سود صدقه به پرداخت کننده

ازنگاه آموزه های قرآنی کسی که صدقه پرداخت می کند، ضرر نمی کند بلکه در حقیقت سود این عمل به خود او باز می گردد. قرآن می فرماید:انفاق خیری که انجام می دهید برای خودتان است و سود آن به شما باز می گردد. (بقره، 272) بنابراین خداوند تضمین کرده به کسی که این عمل را انجام دهد،سود برساند. کما اینکه پیامبراکرم (ص) فرمودند: «استنزلو الرزق بالصدقه». (مجلسی، 1983، ج 78، ص 68) یعنی به وسیله ی صدقه،اسباب نازل شدن روزی خود را فراهم آورید.حال اگر سود صدقه به خود انسان باز می گردد پس صدقات ماندگار باید طرفدار بیشتری داشته باشد و انسان بیشتر به دنبال آن باشد زیرا آن،سرمایه گذاری ثابت است و سود آن دائمی است. از نظر اجتماعی نیز این دیدگاه قابل قبول است زیرا در صورت پرداخت صدقات و انفاقات، مردم و بویژه محرومین نسبت به آن شخص خوش بین می شوند و او از آسیب های احتمالی ناشی از شکاف بین طبقات اجتماعی در امان است.او همچنین مورد عنایت مردم قرار گرفته و دعای خیرآنان شامل اوست و در فرصت هایی که پیش می آید مردم او را بردیگران ترجیح داده و این امر موجب رشد و پیشرفت می گردد.


4. صدقه و آمرزش گناه

قرآن کریم در مورد آثار صدقه می فرماید: اگر صدقات را آشکارا پرداخت نمایید خوب است لکن اگر آنها را مخفی نموده و به فقرا بپردازید برای شما شایسته تر و موحب بخشیده شدن گناهان شماست. (بقره، 271) در این آیه اشاره به پرداخت پنهانی صدقه دارد و صدقه ای را کفاره ی گناه می شمارد که در پنهان پرداخت شود. در روایات نیز وارد شده است که انفاق پنهانی موجب فرونشستن خشم خداست وگناه انسان را از بین می برد، همانگونه که آب آتش را خاموش می کند. (احسایی، 1403، ج 2، ص 71؛مجلسی، 1983، ج 93، ص 240)
در عین حال آمرزش گناه از آثار پرداخت صدقه است و علت اخفا دراین آیه است که قصد قربت و رضای خدا،درآن قطع تر است پس چنانچه صدقه ی آشکار هم، به طور خالص برای رضا خدا باشد و به دور از منت و ایذای گیرنده ی آن انجام شود،همان اثر را می تواند داشته باشد.
تردیدی نیست که هریک از دو نوع انفاق علنی و مخفی،اگربه قصد قربت و در راه خدا باشد، دارای اثری مفید است. گاه بهتراست صدقه درپنهان انجام شود و گاه به طور آشکار و این انسان است که باید با درک شرایط، بهترین آن را انتخاب نماید. گاه انفاق آشکار موجب ترغیب و تشویق دیگران و رایج شدن یاری رساندن به دیگران و انجام کار خیر می شود. وقتی انسان چیزی را وقف می کند یا مدرسه و پل و بیمارستان می سازد،اگر دیگران مطلع شوند آنان نیز دست به آن کار می زنند و این موجب رشد و افزایش کارهای خیراست. انفاقات واجب یعنی زکات اگر علنی ادا شود پرداخت کننده ی آن در معرض تهمت فرار از وظایف شرعی قرار نمی گیرد و گاه انفاق مخفی مناسب تراست و آن در صورتی است که اگر علنی دست به انفاق بزند در معرض ریا باشد یا موجب منت و اذیت برای گیرنده ی آن باشد و یا برای وی کسر شأن تلقی شود.دراین صورت بهتراست به صورت مخفی انجام گردد.
بعضی ازمفسرین نیز این حق انتخاب، در چگونگی پرداخت صدقه را، که گاه آشکار و گاه پنهان پرداخت شود، در مورد انفاقات مستحب دانسته اند اما گفته اند زکات بهتر است همیشه آشکار پرداخت گردد. (مکارم شیرازی، 1384، ج 2، ص 404)
نکته ی قابل توجه دراین آیه آن است که آیه می گوید: «ویکفر عنکم من سیئاتکم»؛ «من» تبعیضیه است و یعنی در اثر انفاق، بخشی از گناهان بخشیده می شود و البته مقدار آن بستگی به مقدارانفاق انجام شده و میزان اخلاص آن دارد. در آنجا نیز باید اذعان نمود که اثر صدقه ی ماندگار در جبران گناه گذشته بیشر از صدقه ی غیر ماندگار است. زیرا مردم همواره از آثارصدقه ی ماندگارسود برده و او ازآثار آن بهره می برد.


شرایط ارزشمندی صدقه

انفاق گرچه ذاتاً خوب و ارزشمند است و موجب پاداش و ستایش است و قرآن کریم می فرماید: «هل جزاءالاحسان إلا الإحسان»، (الرحمن، 60) یعنی پاداش کسی که کار نیک انجام می دهد چیزی جز ثواب و نیکی نمی باشد؛(طوسی، 1409، ج 9، ص 482) اما از نظر قرآن صدقه ای دارای آثارذکرشده است و اجر و پاداش والایی برای آن در نظر گرفته شده است،که داری ویژگی های زیر باشد:


1.انگیزه‌ی الهی

در ماهیت صدقه، رضای خدا و انگیزه ی الهی وجود دارد و این ماده از واژه ی صدق،یعنی راستی و صداقت گرفته شده و صدقه چیزی است که صداقت بنده نسبت به آفریدگار را ثابت می کند، پس باید برای تقرب به خداوند و کسب رضای او انجام شود.
قرآن کریم دراین خصوص می فرماید: «کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا و تثبیت ملکات انسانی در روح خود انفاق می کنند،همچون باغی است که درنقطه ی بلندی باشد و باران های درشت به آنان برسد و میوه ی دو چندان بدهد». (بقره، 265) براساس این آیه، عامل مؤثر دراینکه صدقه و انفاق مؤثرباشد و اثرجاودانه داشته باشد، قصد جلب رضای خداوند است و اگرانفاقی به قصد ریا و یا برای جلب رضایت دیگران انجام پذیرد،چنین آثاری نخواهد داشت.
بر این اساس،فقها در صدقه همواره قصد قربت را شرط دانسته اند و تفاوت آن با هبه و هدیه در وجود قصد قربت یا عدم آن است. زیرا صدقه با قصد قربت انجام می شود اماهبه به قصد ایجاد محبت و دوستی با طرف مقابل. (فخرالمحققین، 1386، ج4، ص 29) در روایات نیز آمده است که «لا صدقه الا ما ارید به وجه الله و ثوابه».(حر عاملی ،1403،ج13،ص319)و ظاهراً «لا» به حسب ظاهر، نفی جنس است نه نفی کمال. یعنی اصلاً صدقه محقق نمی شود نه اینکه صدقه ای ناقص پرداخت شده باشد.
در مورد اعتبار قصد قربت در وقف، گرچه بین فقها اختلاف است اما اکثراً یا آن را لازم دانسته یا بنا بر احتیاط تحقق آن را توصیه می کند (حایری، 1380، ص 71) بسیاری از فقها وقف را در اصل ،مصداق صدقه می دانند و لذا وقف بدون قصد قربت را معتبرتلقی نمی کنند. سایر صدقات ماندگار نیز درصورتی دارای اجر و پاداش دائمی است که به قصد رضای خدا انجام شده باشد.انجام کاری پسندیده، گفتن کلمه ی حق، امربه معروف، ایجاد سنتی نیک و ... در صورتی صدقه ای تلفی می شود که ثواب آن برای همیشه به فاعل آن برمی گردد، که آن را برای رضای خدا انجام دهد.


2. پاکی مورد صدقه

آنچه به عنوان صدقه پراخت می شود،یا به عنوان زکات داده می شود و یا به عنوان وقف در نظر گرفته می شود، باید از اموال پاک ومطبوعی باشد که دراختیار انسان است، نه از اموال نامطبوع یا حرام. قرآن دراین مورد می فرماید: «یأیّها الذین ءامنوا أنفقوا من طیبات ما کسبتم و ممّا أخرجنا لکم من الأرض و لا تیمّموا الخبیث منه تنفقون و لستم بآخذیه إلّا تغمضوا فیه».(بقره، 267) دراین آیه می فرماید،آنچه را صدقه می دهید خواه از درآمدهای ناشی از کسب باشد یا از درآمدهای ناشی از زمین و معادن،باید از کالای تمیز، نظیف و حلال آن باشد نه ازاجزای ناپسند آن،درحالی که خود شما حاضرنیستید آن اجزا را اگر به شما صدقه داده شود بپذیرید مگر از روی اکراه. ازامام صادق (ع) نقل شده که این آیه درمورد جمعی نازل شده که درزمان جاهلیت ثروت هایی از طریق رباخواری جمع آوری کرده بودند و آن را در راه خدا انفاق می کردند که خداوند آنها را از این کار نهی فرمود. (کلینی، 1365، ج 4، ص 48) همچنین آمده است که این آیه، درباره ی کسانی نازل شده که خرمای خشک، نامرغوب و کم گوشت را با خرمای خوب مخلوط کرده و آن را صدقه می دادند. (کلینی، 1365، ج 4، ص 48)
البته ازدیدگاه بسیاری از مفسرین این دو دیدگاه با هم منافات ندارند بلکه قابل جمع است. (مکارم شیرازی و دیگران، 1386، ج 2، ص 390) به نظر نگارنده مورد آیه هرچه باشد،مفهوم آن عام است و شامل همه ی موارد مشابه بوده و این دو مورد هم از باب ذکر مصداق است.
بنابراین،ازآنجا که انفاق و صدقه،اجری عظیم داشته و اثر آن ماندگاراست حتی ازنظرعقل و منطق نیزباید کالا، خدمات یا سیره و سنتی با ارزش باشد و تا بتواند اثری ماندگار ازخود برجای گذارد.


3. پرهیزاز منت و اذیت

یکی دیگر از موارد مؤثر بودن یا پایدار بودن اثر صدقه، پرهیز از منت گزاردن بر کسی است که انفاق نموده ای، یا آزار و اذیت او به وسیله ی مطرح کردن کمک به او در انظار دیگران و رفتاری ازاین قبیل، منت و آزار و اذیت به کسی که صدقه را دریافت کرده نه تنها ثواب آنرا قطع نموده و ماندگاری اثر صدقه را از
بین می برد بلکه ثواب و اجر و پاداش اولیه آن را نیز محو می کند. زیرا این کار با مفهوم اولیه ی صدقه که اعلام صداقت و خیرخواهی با طرف مقابل است منافات دارد، چه اینکه این کارموجب ریختن آبروی طرف و تحقیراوست.
قرآن کریم دراین مورد می فرماید:«یأیّها الذین ءامنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمنّ والأذی»؛(بقره، 264) یعنی به وسیله ی منت گزاردن و اذیت،صدقات خود را باطل نکنید.البته بعضی از مفسرین هم گفته اند:باطل نکنید صدقات خود را با منت گزاردن برخدا و اذیت کردن کسی که صدقه را گرفته است. (طبرسی، 1415، ج 2، ص 185) علت اینکه در این صورت عمل مبتلا به احباط می شود و اثر آن از بین می رود، این است که انسان باید صدقه را برای رضای خدا و برای خشنودی او بپردازد و طبق آیه ی قرآن که می فرماید: «ألم یعلموا أن الله هو یقبل التوبه عن عباده و یأخذ الصدقات...». (توبه، 104) گیرنده ی صدقه درحقیقت خود خدا است و پاداش آن نیز به عهده ی اوست. بنابراین حقی بر عهده ی گیرنده صدقه نداریم تا براو منت گزاریم و لذا اگر منتی انجام شود اثر و پاداش آن از بین می رود. در روایتی نقل شده که امام صادق (ع) فرمودند: «به راستی که خداوند چیزی نیافرید، مگراینکه برای آن خزانه داری مقرر فرمود و مأموری از فرشتگان برآن گمارد،جزصدقه که خود،متولی و خازن آن است. (مجلسی، 1403، ج 93، ص 127) و درجای دیگر فرمود صدقه را خود خدا، دریافت می کند. (کلینی، 1365، ج 4، ص 9)


4. پرهیز از ریا

یکی دیگر از شرایط ترتب اثر بر صدقه، پرهیز از ریاست؛ زیرا صدقه پرهیز از ریاست؛زیرا صدقه علنی،به قصد قربت و برای رضای خدا ایجاد می شود ریا برای این ویژگی مخالفت دارد و این دو با هم قابل جمع نمی شوند. در سایر اعمال عبادی یا اعمالی که درآن انتظار ثواب با اجراخروی وجود دارد نیز، ریا و خودنمایی مضراست. قرآن در ادامه ی آیه قبل که درجهت پرهیز ازمنت و اذیت نسبت به گیرنده ی صدقه توصیه می کرد،مثال زیبایی برای تشریح نقش ریا در تخریب آثارصدقه و مخالفت با ماندگاری اثر آن مطرح می کند و می گوید:کار کسانی که مال خود را برای نشان دادن به مردم انفاق می کنند و به خدا و روز رستاخیز ایمان ندارند، همانند قطعه
سنگی است که لایه نازکی از خاک بر روی آن باشد و دانه هایی از گیاهان درون آن خاک باشد و رگبار باران به آن ببارد که با اولین دانه های باران،آن بذرها شسته می شود.(بقره، 264)
دراین مثال با اینکه تمام وسایل رشد و نمو، مهیاست، بذرقابل احیا،باران مناسب،خاک و هوای مناسب.اما در زمینه ای غیر مناسب قرارگرفته،یعنی روی تخته سنگی صاف که به ظاهر زیباو تمیز است، اما زمینه رشد در آن مفقود است و بذرها را آب می برد. در مورد صدقه هم اگر ظرف و زمینه آن نامناسب باشد، اثری بر آن مترتب نخواهد بود. صدقه ای که می تواند اثرآن ماندگارباشد،عقیم می ماند. سنت خیر و گفتاری مفید که می توان برای همیشه برای انسان سودمند باشد، به علت اینکه به قصد رضای خداوند نبوده بلکه هدف او ریا بوده است، فاقد این آثار می باشد.


نتیجه‌گیری:

صدقه به مفهوم پرداخت هرگونه اعانه و ارائه هرگونه خدماتی است که برای رضای خدا نسبت به دیگران ارائه می شود.آنچه صدقه داده می شود ممکن است مصرفی یا ماندگار باشد.درفقه گرچه از وقف به عنوان صدقه ی ماندگار، یاد می شود و همچنین مشهور آن است که صدقه ی جاریه، همان وقف است که دارای شرایط و ضوابط خاصی است؛ اما از نظر قرآن و حدیث صدقه ی ماندگار مفهومی وسیع تر داشته و آثار مترتب بر صدقه ی ماندگار نمی تواند اختصاص به وقف داشته باشد. صدقه و انفاق در صورتی دارای آثاری همچون آمرزش گناه،دادن پاداش چندین برابر و جاودانه،خیر و برکت و...است که به قصد قربت، به دور از منت و اذیت ریا و ازنعمت های خوبی که دراختیار انسان است پرداخت گردد.


1. قرآن کریم
2. آخوند خراسانی، محمدکاظم، (1406ق)، حاشیه المکاسب، سیدمهدی شمس الدین، وزارت ارشاد اسلامی، 1.
3. ابن فهد حلی، محمدبن محمد، (1411)، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، قم: جامعه مدرسین.
4. ابن کثیر دمشقی، ابوالفداء حافظ، (1412ق)، البدایه و النهایه، بیروت: مکتبه المعارف، 1.
5. ابن منظور، ابوالفضل حمادالدین محمدبن مکرم، (بی تا)، لسان العرب، قم: نشرادب حوزه، 1و10.
6. ابن منظور، محمدبن مکرم، (1363ش)، لسان العرب، قم: نشر ادب حوزه، 10.
7. احسانی، ابن ابی جمهور، (1403)، غوالی اللئالی، قم: سیدالشهداء، 2.
8. اصفهانی، محمدحسین، (1418ق)، حاشیه کتاب المکاسب، بی جا، ذوی القربی، چاپ اول، 3.
9. ثعالبی،محمدبن مخلوف، (1418)، تفسیر الثعلابی، عبدالفتاح ابوسنه و دیگران، بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1و3.
10. حائری یزدی، محمدحسن، (1380)، وقف در فقه اسلامی و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی.
11. حرعاملی، محمدبن الحسن، (1403ق)، وسایل الشیعه، مؤسسه آل البیت لا حیاء التراث ، تهران: مکتبه الاسلامیه، 3،2و13.
12. حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، (1414ق)، تذکره الفقهاء مؤسسه آل البیت، قم: مؤسسه آل البیت لاحیاءالتراث، 2.
13. حویزی، عبدالعلی، (1412)، تفسیر نورالثقلین، سیدهاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه اسماعیلیان، 5،4.
14. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، (بی تا)، المفردات فی غریب القرآن، دفتر نشر کتاب، 1.
15. راوندی، قطب الدین، (1405)، فقه القرآن، سیداحمد حسینی، مکتبه آیت الله العظمی نجفی مرعشی، 1و2.
16. شهید اول، محمدبن جمال الدین مکی عاملی، (1414ق)، الدروس الشرعیه، قم:مؤسسه النشرالاسلامی، 1.
17. صدوق،ابی جعفرمحمدبن علی بن حسین بن بابویه قمی، (1361ش)، معانی الاخبار،علی اکبرغفاری، قم: انتشارات الاسلامی.
18.طباطبایی، محمدحسین، (1402)، المیزان فی تفسیر القرآن بیروت:مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 2،3و20.
19. طبرسی، فضل بن حسن، (1415ق)، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، 2و8و10.
20. طریحی، فخرالدین، (1428)، تفسیرغریب القرآن الکریم؛محمد کاظم طریحی،قم:انتشارات زاهدی، 1.
21. طوسی،ابوجعفرمحمدبن الحسن، (1409)، التبیان، احمد حبیب قصیرالعاملی، مکتب الاعلام الاسلامی، 8،1،2،و9.
22. ---- (1387ق)، المبسوط فی فقه الامامیه، تهران: حیدریه، 3.
23. عسکری،ابوهلال، (1412)، الفروق اللغویه، مؤسسه النشرالاسلامی؛قم:جامعه مدرسین، 1.
24.عیاشی، محمدبن مسعود، بی تا، التفسیرالعیاشی، سید هاشم رسولی محلاتی،تهران:المکتبه العلمیه الاسلامیه، 1.
25. فخرالمحققین ابن علامه، محمدبن حسن بن مطهر، (1386)، ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد،کرمانی و اشتهاردی،قم:مطبعه العلمیه، اول، 4.
26. فیروزآبادی،محمدبن یعقوب، (بی تا)، القاموس المحیط، 3.
27. قرطبی،ابوعبدالله محمدبن احمد،(1405)، الجامع لا حکام القرآن، بیروت: داراحیاءالتراث، 1.
28. قمی، علی بن ابراهیم، (1404)، تفسیر علی بن ابراهیم؛ القمی، سید طبیب جزایری، قم: مؤسسه دارالکتاب، سوم، 1.
29. کلینی، محمدبن یعقوب بن اسحاق، (1365)، الکافی، علی اکبرغفاری،تهران:دارالکتب الاسلامیه، 2و4.
30.کوفی،علی بن فراط، (1405)، تفسیر فراط کوفی، محمدکاظم، تهران:التابعه الوزاره ی الثقافه و الارشاد الاسلامی، اول، 1.
31. لیثی واسطی،علی بن محمد،(1376ش)، عیون الحکم و المواعظ،حسین حسنی بیرجندی، دارالحدیث، اول، 1.
32. مجلسی، محمدباقر، (1983)، بحار الانوار، بیروت: مؤسسه الوفاء، 71و75و78و93و96.
33. مظفر، محمدرضا، (1370ش)، اصول الفقه، نجف: مطابع دارالنعمان، 1.
34. معروف الحسینی، هاشم، (1380)، وصیت، وقف و ارث زوجه و عول و تعصیب، عزیز فیضی، مشهد، مؤسسه چاپ آستان قدس رضوی.
35. مغربی،احمدبن حیون تمیمی، (1963)، دعائم الاسلام، آصف بن علی اصغر فیضی،مصر:دارالمعارف، 2.
36.مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، (1356ش)، تفسیرنمونه،تهران: دارالکتب الاسلامیه، چهل و یکم، 2،10و24).
37. نحاس، ابوجعفر، (1409)، معانی القرآن، شیخ محمدعلی صابونی؛مکه:جامعه ام القری، 1،1.

منبع: نشریه مجموعه مقالات (قرآن و اخلاق )، ج 2