اهميت ازدواج و ضرورت فراهم نمودن زمينه آن
اهميت ازدواج و ضرورت فراهم نمودن زمينه آن
اهميت ازدواج و ضرورت فراهم نمودن زمينه آن
«و من آياته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا اليها و جعل بينکم مودة و رحمة ان في ذلک لآيات لقوم يتفکرون»(روم-21)از نشانه هاي[قدرت و ربوبيت]او اين است که براي شما از جنس خودتان همسراني آفريد تا در کنارشان آرامش يابيد و در ميان شما دوستي و مهرباني قرار داد،يقيناً دراين[کارشگفت انگيز] نشانه هايي است براي مردمي که مي انديشند.ازدواج از ارکان مدنيت و راهي مطمئن براي تامين آسايش جامعه و رفاه بشريت است و ميزان انديشه و تدبر در آن و نحوه تصميم گيري در خصوص آن،در ميزان پيشرفت يا انحطاط و سعود يا سقوط جامعه موثر است.سود و زيان ازدواج تنها متوجه زوجين نيست،بلکه افراد اجتماع نيز به گونه اي از آن متاثر مي شوند.
بي ترديد، ازدواج رابطه اي است که طرفين را تا حد زيادي از بي بندي و بي باري و روابط نامشروع و انحرافات اخلاقي مصون مي دارد.اين موضوع به تناسب حال طرفين، جنبه هاي شخصي،محيط اجتماعي و...متفاوت است.به گونه اي که ازدواج گاهي سبب مصونيت انسان از نيمي از گناهان و معاصي شده و گاهي تاثير آن از اين هم بيشتر است. لذا بعضي از روايات،ازدواج را وسيله حفظ نيمي از دين و برخي ديگر دو سوم دين بيان کرده اند.(1)
فلسفه ازدواج امتداد نسل،بقاي انسان و اتمام ترکيبات عاطفي زن و مرد به دليل توليد مثل مي باشد،همان گونه که در برخي از آيات به اين مطلب اشاره شده است.خداوند در سوره نساء،آيه7 مي فرمايد:«يا ايها الناس اتقوا ربکم الذي خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا و نساء کثيرا و اتقوا الله الذي تسائلون به و الارحام ان الله کان عليکم رقيبا»اي مردم،بترسيد از پروردگار خود که شما را از يک تن آفريد و از او جفتش را بيافريد و از آنان مردان و زنان بسياري گسترانيد و بترسيد از خداوندي که از او و از ارحام پرسش مي شود.خداوند بر شما نگاهبان است.
در آيه11سوره شورا نيز مي فرمايد:«فاطر السموات و الارض جعل لکم من انفسکم ازواجا ومن الانعام ازواجا يذرؤکم فيه ليس کمثله شيء وهو السميع البصير»او پديدآورنده آسمان ها و زمين است.براي شما از جفت خودتان همسراني قرار داد و از جنس حيوانات نيز جفت هايي آفريد تا بر شما بيفزايد و نسل تکثير پيدا کند،همانند او چيزي نيست،او شنواي بيناست.
1-محبوب ترين بنا:بناي تشکيل خانواده در اسلام محبوب است،تا آنجا که هيچ سازمان و بنايي نزد خدا محبوب تر از آن نيست.لذا پيامبر گرامي اسلام صلي الله
«از بين مکاتب و اديان،هيچ آييني به اندازه اسلام درباره ازدواج بحث نکرده است.ازدواج از نظر اسلام امري مستحب،مورد تاکيد و از سنن انبيا عليهم السلام معرفي شده و جواني که بدان تن دهد در حقيقت،همگام با آفرينش حرکت نموده و سعادتمند است»
عليه وآله مي فرمايند:«ما بني بناء في الاسلام احب الي الله من التزويج»نزد خداوند هيچ بنايي محبوب تر از خانه اي نيست که از طريق ازدواج آباد گردد.(2)
2-عامل حفظ پاک دامني و کسب اخلاق نيک؛ازدواج از نظر اسلام وسيله اي براي پاک دامني و پاک زيستن است.
رسول خدا صلي الله عليه وآله به زيد بن حارثه فرمودند:ازدواج کن تا پاک دامن باشي(3)و در سخني ديگر،فرمودند:مردان را زن دهيد تا خدا اخلاقشان را نيکو،ارزقشان را وسيع و جوانمرديشان را زياد گرداند.(4) همچنين در روايتي ديگر،به زني که گفته بود،ديگر ازدواج نخواهم کرد،فرمودند:«ازدواج براي حفظ عفاف لازم است.»(5)
3-عامل تکميل دين:ازدواج غير از ايجاد نظم در زندگي،وسيله اي براي حفظ و تکميل دين است.
بدين جهت،ازدواج تکميل کننده ايمان بوده و به وسيله آن،بسياري از گناهان از وجود آدمي ريشه کن مي شود و راه براي سعادتمندي او از هر سو فراهم مي گردد.لذا،رسول اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند:«من تزوج فقد احرز نصف دين»هر کس ازدواج کند نيمي از دينش را بازيافته است.(6)
در جاي ديگر نيز فرمودند:«ما من تزوج في حداثة سنه الا عج شيطانه يا ويله عصم مني ثلثي دينه»هر کس در ابتداي جواني ازدواج کند شيطان فرياد مي کند:اي واي،دو سوم دين خود را شر من حفظ کرد.(7)
4-موجب ازدياد نسل:پيامبر صلي الله عليه وآله فرمودند:«تزوجوا فاني مکاثر بکم الامم غدا في القيامة»ازدواج کنيد،زيرا من به زيادت شما نسبت به امت هاي ديگر در قيامت مباهات مي کنم.(8)
5-موجب ازدياد مسلمانان: پيامبر صلي الله عليه وآله فرمودند:«ما يمنع المؤمن ان يتخذ اهلا لعل الله يرزقه نسمة تثقل الارض بلا اله الا الله»چه مانعي دارد مؤمن زني بگيرد تا خداوند فرزندي نصيبش کند که با کلمه لا اله الا الله زمين را گرانبار کند؟(9)
6-موجب ازدياد روزي پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:«اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم»روزي را به وسيله زن گرفتن زياد کنيد.(10)در حديث ديگري،امام رضا عليه السلام مي فرمايند:«اذا جاءکم من ترضون خلقه و دينه فزوجوه»اگر خواستگاري آمد که دين و اخلاقش را پسنديد او را اجابت کنيد.(11)
در روايتي پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:«من ترک التزويج مخالفة العيلة فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله يقول: ان يکونوا فقراء يغنيهم الله من فضله»هر کس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستي ترک کند به خدا سوء ظن برده است،زيرا خداوند مي فرمايد:اگر(زن وشوهر)فقير باشند،خدا هر کدام را از کرم خود بي نياز مي کند.(12)بنابراين،در هر صورت،روزي زن و مرد با خداست.
7-نشانه پيروي از سنت پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله:حضرت علي عيله السلام فرمودند: «تزوجوا فان التزويج سنة رسول الله فانه کان يقول:من کان يحب ان يتبع بسنتي فان من سنتي التزويج»ازدواج کنيد،ازدواج کنيد، ازدواج سنت پيامبرصلي الله عليه و آله است.آن جناب مي فرمودند:هر که مي خواهد از سنت من پيروي کند،بداند که ازدواج سنت من است.(13)
8-نشانه پيروي از سنت پيامبران عليهم السلام:امام رضا عليه السلام فرمودند:«ثلاث من سنن المرسلين:العطر و اخذ الشعر و کثر? الطروق?»سه چيز از سنت هاي پيامبران است:استعمال عطر،ازاله موهاي زايد و ازدواج کردن.(14)
9-موجب جلب رضايت الهي:پيامبر صلي الله عليه وآله فرمودند:«ما من شيء احب الي الله عز وجل من بيت يعمرفي السلام بالنکاح»هيچ چيز نزد خداوند محبوبتر از اين نيست که خانه اي در اسلام به وسيله ازدواج آباد گردد.(15)
10-موجب کسب طهارت معنوي:پيامبر صلي الله عليه وآله فرمودند:«من احب ان يلقي الله طاهرا مطهرا فليلقه بزوجه» هر کس مي خواهد خدا را پاک و پاکيزه ملاقات کند بايد هنگام مرگ متاهل باشد.(16)
11-بهترين بهره و سود:امام رضا عليه السلام فرمودند:«ما استفاد امرء بعد السلام فائدة خيرا من امراة مسلمة...»پس از ايمان به خدا،هيچ انساني بهره اي بهتر از همسري مسلمانان به دست نياورده است.(17)
12-گشودن درهاي رحمت الهي:پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:«يفتح ابواب السماء بالرحمة في اربع مواضع:عند نزول المطر و عند نظر الولد في وجه الوالد و عند فتح باب الکعبه و عند النکاح»(18)درهاي رحمت آسمان در چهار موقع گشوده مي شود:1-هنگام باريدن باران 2-وقتي که فرزندي(از سر مهر)به صورت پدرش بنگرد 3-زماني که در خانه کعبه گشوده مي گردد 4-در وقت اجراي عقد نکاح.(19)از اين رو،اسلام به عنوان يک مکتب آسماني ازدواج را نه تنها کاري محبوب و مقدس دانسته،بلکه جوانان را مؤکدا بدان توصيه کرده است.ازدواج عاملي براي نجات از آلودگي،رهايي از تنهايي و بقاي نسل است و خودداري از آن هميشه سبب ايجاد بي تعادلي،نابهنجاري رفتاري و حتي فساد شخصيت و بيماري جسمي مي گردد.بنابراين، بهترين و بالاترين نعمت ها براي هر زن و مرد از نظر اسلام،تشکيل خانواده است.گمان نمي رود از بين مکاتب و اديان،هيچ آييني به اندازه اسلام درباره ازدواج بحث کرده باشد.ازدواج از نظر اسلام امري مستحب،مورد تاکيد و از سنن انبيا عليهم السلام معرفي شده و جواني که بدان تن دهد در حقيقت،همگام با آفرينش حرکت نموده سعادتمند است.
خانواده از قديم الايام،مرکز هرگونه ثروت اجتماعي و کانون توليد پرورش شخصيت ها بوده است،سرنوشت و حيات آن با سرنوشت و حيات جامعه پيوند دارد و نقش آن در وحدت و عظمت يک جامعه فوق العاده اساسي است.لذا چنين امر مهمي را نمي توان به مسامحه و سهل انگاري نگريست.پيمان ازدواج پيماني مقدس و الهي و امري اساسي و مهم است که بايد در جامعه رشد و توسعه يابد تا افراد در سايه پايبندي به آن از بسياري انحرافات و پيش آمدهاي ناگوار مصون بمانند.ازدواج کردن در زمان مناسب بدون سخت گيري و وسواس،پيشنهاد عقل،دين و حتي دانش هاي جديد است.ازدواج و تشکيل خانواده در جامعه بايد براي همه افراد آسان باشد.چرا که اين امر يک ضرورت حياتي است،مانند آب و نان که در هر جامعه اي از همه کالاها ضروري تر و مهم تر است.رسول اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:بهترين ازدواج ها آنست که آسان انجام گيرد.(20)
ولي متاسفانه در جامعه امروزي ما روز به روز بر تشريفات،سنگيني مهريه ها،اسرافها و تجمل گرايي ها افزوده مي شود،به گونه اي که تحمل پي آمدهاي آن براي عموم افراد جامعه دشوار و چه بسا براي بعضي غير ممکن باشد.
جاي بسي تاسف است که پرده هاي ضخيم غفلت و ناداني چشم و گوش و دل برخي افراد ظاهربين را چنان بسته است که همه ارزشها، سعادت،عاقبت،عافيت و راحتي فرزندان خود را در سايه پول،تجمل،تشريفات و...مي جويند. شگفتا که اينان راه شقاوت مي پويند!
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود:اکثر اهل النار العزاب.بيشترين اهل جهنم انسانهاي بي همسر هستند.(21)
ما بهترين راه و روش زندگي را در کلام و عمل پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و خاندان پاکش مي يابيم و احکام اسلام را روشنترين آينه زندگي سعادتمندانه مي دانيم پس بهتر آن است که به آيين اسلام روي آوريم و سيره رهبران آسماني آن را سرمشق زندگي خود سازيم تا شايد از فتنه هاي روزگار در امان باشيم.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:اذا تزوج الرجل احرز نصف دينه.کسي که ازدواج کند،نصف دينش را حفظ کرده است.(22)
امروز ازدواجي که بر اساس«لتسکنوا اليها»بايد مايه آرامش و شکوفائي جامعه شود،با رواج تجملات و ايجاد موانع زياد،بسيار دشوار شده است.
ازجمله اين موانع،رسوم موهوم و خرافي، سنگين کردن مهريه ها،جهيزيه ها و ديگر هزينه هاي ازدواج،توقعات بي جا و همچنين آرزوهاي بي جا و تشريفات بيش از اندازه و هزينه هاي کمر شکن است که روز به روز افزايش مي يابد.اين عوامل يقيناً امر ازدواج را ناممکن يا بسيار دشوار ساخته است تا جايي که برخي از جوانان قيد ازدواج را زده و به فساد و تباهي کشيده مي شوند.
آيا اين وظيفه جامعه اسلامي و شيفتگان اهل بيت عليهم السلام نيست که در جهت آسان شدن امر مهمي چون ازدواج جوانان گام برداشته و در حد توان، درصدد رفع موانع آن برآيد؟چه اشکالي دارد اگر کساني که از امکانات بيشتري برخوردارند،بخشي از اموالشان را براي سامان دادن به ازدواج ديگران و امور خيريه اختصاص دهند تا اين کارهاي خيريه به عنوان خاطره اي خوب باقي مانده و درسي براي ديگران باشد؟آيا نمي توانيم به پيروي از پيشوايان معصوم خود با ياري رساندن به جمع زيادي از جوانان که به خاطر تنگناي معيشت و تهيدستي،از ازدواج باز مانده اند،آنان را به کاروان متأهلان ملحق سازيم تا زندگي جديدي را شروع کنند و با آرامش خاطر به زندگي مشترک خود ادامه دهند؟
چگونه مي توان ادعاي پيروي از سيره ائمه معصومين عليهم السلام را نمود و به فرمايش امام صادق عليه السلام توجه نکرد که ميفرمايند:کسي که مجردي را تزويج کند و امکان ازدواج او را فراهم نمايد،از کساني است که در قيامت خداوند به آنان نظر لطف مي کند.(23)
پس بشتابيم براي انجام عمل خير تا مشمول آيه61سوره مومنون شويم:اولئک يسارعون في الخيرات و هم لها سابقون.
خداوند متعال در آيات 32و33سوره مبارکه نور ميفرمايند:
«وَأنکِحُوا الأيامي مِنکُم و الصّالحينَ مِن عبادِکُم إمائِکُم إن يَکُونُوا فُقَراءَ يُغنِهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ واسِعٌ عليمٌ وَليَستَعفِفِ الّذينَ لا يجدُونَ نِکاحا حتّي يُغنَيهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ وَ الّذينَ يَبتَغُونَ الکِتابَ مِمّا مَلِکَت أيمانُکُم فَکاتِبُوهُم اِن عَلِمتُم فيهِم خَيرا و آتُوهُم مِن مالِ اللهِ الّذي آتاکُم وَ لا تُکرِهوا فَتَياتِکُم عَلَي البِغاءِ إن اَرَدنَ تَحَصُّنا لِتَبتَغُوا عَرَضَ الحياهِ الدُّنيا وَ مَن يُکرِههُنَّ فانَّ اللهَ مِن بَعدِ إکراهِهِنَّ غَفُورٌ رحيمٌ»البته بايد مردان بي زن و زنان بي شوهر و کنيزان و بندگان خود را به نکاح يکديگر درآوريد اگر مرد و زني فقيرند،خدا به لطف خود آنها را بي نياز خواهد فرمود،خدا به احوال بندگان آگاه و رحمتش وسيع است.
کساني که[وسيله]ازدواج نمي يابند بايد پاکدامني پيشه کنند تا خدا آنان را از فضل خود توانگر سازد و کساني از بردگانتان که درخواست نوشتن قرار داد[براي فعاليت اقتصادي و پرداخت مبلغي به مالک خود براي آزاد شدن]دارند،اگر در آنان[براي عقد اي قرارداد]شايستگي سراغ داريد با آنان قرارداد ببنديد و چيزي از مال خدا را که به شما عطا کرده است به آنان بدهيد و کنيزان خود را که مي خواهند پاکدامن باشند،براي به دست آوردن متاع ناچيز و زودگذر زندگي دنيا به زنا وادار مکنيد و هر که آنان را وادار[به زنا]کند،خدا براي آنهايي که به اکراه،مجبور شده اند،بسيار آمرزنده و مهربان است.
تعاون بر نيکي و پرهيزکاري به معناي فراگير آن،يک اصل قرآني است که در آيه شريفه«تعاوَنُوا عَلي البرِّ و التقوي»بر آن تأکيد شده است و آيات و روايات متعدد ديگر نيز هر يک به گونه اي مسلمانان را به نيکي درباره يکديگر و رفع نيازهاي فردي واجتماعي هم فرا خوانده اند.
اين اصل،دامنه اي گسترده و فراگير دارد و ازدواج به عنوان نيازي عمده در زندگي انسان و تشکيل خانواده به عنوان گسترده ترين و اصيل ترين نهاد اجتماعي-به ويژه با عنايت خاص و نگاه پرمعنايي که اسلام به آن دارد-يکي از مصاديق روشن و مهم«نيکي»و«پرهيزکاري»به شمار مي رود.اسلام عزيز همان گونه که دختران و پسران مجرد و مردان و زنان بي همسر را موکدا به ازدواج فرا مي خواند،مسلمانان را به هموار کردن مسير آن و کمک به برپايي«محبوب ترين بنيان اجتماعي»نزد خداي متعال،فرمان مي دهد.(هم در فرمان هاي عام خويش که شامل اين امر خير و حياتي مي شود و هم با تأکيدهاي ويژه اي که در خصوص ازدواج کرده است.)
قرآن مجيد در فرماني خاص و دعوتي ويژه خطاب به مسلمانان توصيه مي کند،زنان و مردان بي همسر و حتي غلامان و کنيزان را همسر دهند تا نيازغريزي،انساني و اجتماعي آنان برآورده شود.
اهميت امرازدواج ودر آمدن از تنگناهاي«تجرّد»و ورود به فضاي پرمعنا و پرمسئوليت «تأهل»باعث شده است که قرآن کريم مستقيما خطاب به مسلمانان فرمان دهد،آستين همت را براي شکل گيري خانواده و ازدواج دختران و پسران بالا زنند وبراي همسردادن آنان پيش قدم شوند.نقش ترديد ناپذير ازدواج در جلوگيري از بسياري از مفاسد،ايجاد امنيت اجتماعي و رواني،آسايش و توسعه اقتصادي، رشد فضائل انساني و ارزش هاي اخلاقي،بقاي نسل صالح انساني و...آن قدر روشن است که نياز چنداني به شرح و بحث ندارد.
آنچه اهتمام بيشتري را مي طلبد تلاش براي رفع دشواري ها و موانعي است که بر سر راه اين امر مهم وجود دارد يا رخ مي نمايد.اين است که قرآن مجيد با عنايتي که از منظر نگاه ايماني و الهي به مسئله تنگدستي و دشواري هاي مالي و اقتصادي دارد،خطاب خويش را نه تنها متوجه زنان و مردان بي همسر،بلکه متوجه جامعه اسلامي مي کند تا چاره انديشي کنند و جوانان و مردان و زنان مجرد را همسر دهند.
دشواري هايي که امروز در مسير شکل گيري خانواده به ويژه از بعد اقتصادي وجود دارد، ازدواج را براي برخي ناممکن مي سازد و براي بسياري به تاخير مي اندازد و اين چيزي جز کاهش«نرخ ازدواج»و بالا رفتن معدل«سنّ ازدواج»نخواهد بود که هر دو،آفات و تبعات اجتماعي گسترده اي به همراه خواهد داشت.ميانگين منطقي و صحيح سن ازدواج،محدوده خاصي دارد که اگر از آن حدّ کاسته شود، مشکلات و عوارض اجتماعي و خانوادگي خاصي را موجب شده و اگر افزايش يابد-چنان که متأسفانه اينک در جامعه خود شاهد آن هستيم-پيامدهاي ناخوشايندي را به همراه دارد که براي آگاهان به مسائل اجتماعي امري روشن و پديده اي نگران کننده است و مي تواند به يک بحران اخلاقي و اجتماعي منجر شود.
اين است که آيات ذکر شده از سوره مبارکه نور،مسلمانان را به يک موضوع اجتماعي مهم توجه مي دهد؛موضوعي که در پاره اي شرايط تنها با تلاش مشترک و همه جانبه مسلمانان مي توان از عهده حل آن برآمد و از تبليغات ناگوار آن کاست.
اين فرمان،خطابي عام و فراگير است که به يک قشر خاص در جامعه اختصاص نيافته و همه زنان و مردان بي همسر را شامل مي شود.تأکيدي که در آيه شريفه بر ازدواج و فراهم ساختن زمينه انجام آن براي افراد بي همسر،صورت گرفته،از يک سو متوجه يکايک مسلمانان به ويژه کساني چون پدر و مادر است که مسئوليت و اختيار بيشتري دارند و از سوي ديگر مسئوليتي جمعي و سازمان يافته مي شود که بر دوش جامعه و مديريت آن گذاشته شده تا اين راه را هموار کنند و ضمن فراهم کردن تسهيلات لازم براي ازدواج جوانان،دشواري ها و موانع اين امر را کاهش دهند.
دشواري هايي که اختصاص به مسائل مالي و تنگدستي ندارد.هر چند مشکلات مالي و نگراني براي تأمين هزينه زندگي،يک مانع اساسي است ولي موانع فرهنگي و واقعيت هاي اجتماعي دست و پاگير که در شکل هاي مختلف خود را نشان مي دهد و حتي ممکن است به عنوان نظم پذيرفته شده اجتماعي در لباس مقررات در آمده باشد نيز در جاي خود قابل تامل است.
خرافات بي ريشه که در لباس آداب و رسوم، بسياري را گرفتار خود مي سازد،چيزي نيست که از مشکلات اقتصادي و تنگناهاي مالي کمتر باشد،اساس بسياري از موانع اقتصادي که جوانان را از تشکيل خانواده و رفتن به سوي ازدواج باز مي دارد ساخته و پرداخته آداب و رسوم بي ريشه و تلقي هاي نادرستي از زندگي مشترک و ازدواج است که به صورت فرهنگ درآمده و خود را برجامعه و زندگي مردم تحميل کرده است.
به هر حال مبارزه با موانع فرهنگي و پيش قدم شدن در امر ازدواج جوانان و از ميان بردن مشکلات مالي،امري نيست که اختصاص به دسته اي خاص داشته باشد و يا فقط از عهده حکومت برآيد.اين امر مسئوليتي همگاني است که بر شانه دولت و ملت سنگيني مي کند.هموار ساختن مسير ازدواج،کاستن از مشکلات تشکيل خانواده و ترغيب جوانان به پذيرش مسئوليت زندگي زناشويي،هم در بعد اقتصادي و مالي و هم از منظر فرهنگي و اجتماعي،مسئوليتي فراگير و عام است که آحاد مختلف جامعه بايد نسبت به آن احساس وظيفه کنند.
بديهي است که حکومت و دولتمردان نيز به عنوان تبلور قدرت جامعه بايد خود را به انجام اين کار مهم موظف بدانند.
تنها در اين صورت است که «خطاب» عام «انکحوا»مي تواند جامه عمل بپوشد و زنان و مردان بي همسر در زمان مناسب،خواهند توانست در زير سقف خانه اي که بنيان آن به تعبير قرآن بر«مودت»و«رحمت»گذاشته شده،به آرامش و آسايش دست يابند:.مِن آياتِهِ أن خَلَقَ لکُم مِن انفُسِکُم ازواجا لتَسکُنُوا الَيها وجَعَلَ بينَکُم مَوَدّة و رَحمة،انَّ في ذلک لآياتٍ لقومٍ يتفکّرُون.سوره روم،آيه21.
بي ترديد، ازدواج رابطه اي است که طرفين را تا حد زيادي از بي بندي و بي باري و روابط نامشروع و انحرافات اخلاقي مصون مي دارد.اين موضوع به تناسب حال طرفين، جنبه هاي شخصي،محيط اجتماعي و...متفاوت است.به گونه اي که ازدواج گاهي سبب مصونيت انسان از نيمي از گناهان و معاصي شده و گاهي تاثير آن از اين هم بيشتر است. لذا بعضي از روايات،ازدواج را وسيله حفظ نيمي از دين و برخي ديگر دو سوم دين بيان کرده اند.(1)
فلسفه ازدواج امتداد نسل،بقاي انسان و اتمام ترکيبات عاطفي زن و مرد به دليل توليد مثل مي باشد،همان گونه که در برخي از آيات به اين مطلب اشاره شده است.خداوند در سوره نساء،آيه7 مي فرمايد:«يا ايها الناس اتقوا ربکم الذي خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا و نساء کثيرا و اتقوا الله الذي تسائلون به و الارحام ان الله کان عليکم رقيبا»اي مردم،بترسيد از پروردگار خود که شما را از يک تن آفريد و از او جفتش را بيافريد و از آنان مردان و زنان بسياري گسترانيد و بترسيد از خداوندي که از او و از ارحام پرسش مي شود.خداوند بر شما نگاهبان است.
در آيه11سوره شورا نيز مي فرمايد:«فاطر السموات و الارض جعل لکم من انفسکم ازواجا ومن الانعام ازواجا يذرؤکم فيه ليس کمثله شيء وهو السميع البصير»او پديدآورنده آسمان ها و زمين است.براي شما از جفت خودتان همسراني قرار داد و از جنس حيوانات نيز جفت هايي آفريد تا بر شما بيفزايد و نسل تکثير پيدا کند،همانند او چيزي نيست،او شنواي بيناست.
1-محبوب ترين بنا:بناي تشکيل خانواده در اسلام محبوب است،تا آنجا که هيچ سازمان و بنايي نزد خدا محبوب تر از آن نيست.لذا پيامبر گرامي اسلام صلي الله
«از بين مکاتب و اديان،هيچ آييني به اندازه اسلام درباره ازدواج بحث نکرده است.ازدواج از نظر اسلام امري مستحب،مورد تاکيد و از سنن انبيا عليهم السلام معرفي شده و جواني که بدان تن دهد در حقيقت،همگام با آفرينش حرکت نموده و سعادتمند است»
عليه وآله مي فرمايند:«ما بني بناء في الاسلام احب الي الله من التزويج»نزد خداوند هيچ بنايي محبوب تر از خانه اي نيست که از طريق ازدواج آباد گردد.(2)
2-عامل حفظ پاک دامني و کسب اخلاق نيک؛ازدواج از نظر اسلام وسيله اي براي پاک دامني و پاک زيستن است.
رسول خدا صلي الله عليه وآله به زيد بن حارثه فرمودند:ازدواج کن تا پاک دامن باشي(3)و در سخني ديگر،فرمودند:مردان را زن دهيد تا خدا اخلاقشان را نيکو،ارزقشان را وسيع و جوانمرديشان را زياد گرداند.(4) همچنين در روايتي ديگر،به زني که گفته بود،ديگر ازدواج نخواهم کرد،فرمودند:«ازدواج براي حفظ عفاف لازم است.»(5)
3-عامل تکميل دين:ازدواج غير از ايجاد نظم در زندگي،وسيله اي براي حفظ و تکميل دين است.
بدين جهت،ازدواج تکميل کننده ايمان بوده و به وسيله آن،بسياري از گناهان از وجود آدمي ريشه کن مي شود و راه براي سعادتمندي او از هر سو فراهم مي گردد.لذا،رسول اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند:«من تزوج فقد احرز نصف دين»هر کس ازدواج کند نيمي از دينش را بازيافته است.(6)
در جاي ديگر نيز فرمودند:«ما من تزوج في حداثة سنه الا عج شيطانه يا ويله عصم مني ثلثي دينه»هر کس در ابتداي جواني ازدواج کند شيطان فرياد مي کند:اي واي،دو سوم دين خود را شر من حفظ کرد.(7)
4-موجب ازدياد نسل:پيامبر صلي الله عليه وآله فرمودند:«تزوجوا فاني مکاثر بکم الامم غدا في القيامة»ازدواج کنيد،زيرا من به زيادت شما نسبت به امت هاي ديگر در قيامت مباهات مي کنم.(8)
5-موجب ازدياد مسلمانان: پيامبر صلي الله عليه وآله فرمودند:«ما يمنع المؤمن ان يتخذ اهلا لعل الله يرزقه نسمة تثقل الارض بلا اله الا الله»چه مانعي دارد مؤمن زني بگيرد تا خداوند فرزندي نصيبش کند که با کلمه لا اله الا الله زمين را گرانبار کند؟(9)
6-موجب ازدياد روزي پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:«اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم»روزي را به وسيله زن گرفتن زياد کنيد.(10)در حديث ديگري،امام رضا عليه السلام مي فرمايند:«اذا جاءکم من ترضون خلقه و دينه فزوجوه»اگر خواستگاري آمد که دين و اخلاقش را پسنديد او را اجابت کنيد.(11)
در روايتي پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:«من ترک التزويج مخالفة العيلة فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله يقول: ان يکونوا فقراء يغنيهم الله من فضله»هر کس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستي ترک کند به خدا سوء ظن برده است،زيرا خداوند مي فرمايد:اگر(زن وشوهر)فقير باشند،خدا هر کدام را از کرم خود بي نياز مي کند.(12)بنابراين،در هر صورت،روزي زن و مرد با خداست.
7-نشانه پيروي از سنت پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله:حضرت علي عيله السلام فرمودند: «تزوجوا فان التزويج سنة رسول الله فانه کان يقول:من کان يحب ان يتبع بسنتي فان من سنتي التزويج»ازدواج کنيد،ازدواج کنيد، ازدواج سنت پيامبرصلي الله عليه و آله است.آن جناب مي فرمودند:هر که مي خواهد از سنت من پيروي کند،بداند که ازدواج سنت من است.(13)
8-نشانه پيروي از سنت پيامبران عليهم السلام:امام رضا عليه السلام فرمودند:«ثلاث من سنن المرسلين:العطر و اخذ الشعر و کثر? الطروق?»سه چيز از سنت هاي پيامبران است:استعمال عطر،ازاله موهاي زايد و ازدواج کردن.(14)
9-موجب جلب رضايت الهي:پيامبر صلي الله عليه وآله فرمودند:«ما من شيء احب الي الله عز وجل من بيت يعمرفي السلام بالنکاح»هيچ چيز نزد خداوند محبوبتر از اين نيست که خانه اي در اسلام به وسيله ازدواج آباد گردد.(15)
10-موجب کسب طهارت معنوي:پيامبر صلي الله عليه وآله فرمودند:«من احب ان يلقي الله طاهرا مطهرا فليلقه بزوجه» هر کس مي خواهد خدا را پاک و پاکيزه ملاقات کند بايد هنگام مرگ متاهل باشد.(16)
11-بهترين بهره و سود:امام رضا عليه السلام فرمودند:«ما استفاد امرء بعد السلام فائدة خيرا من امراة مسلمة...»پس از ايمان به خدا،هيچ انساني بهره اي بهتر از همسري مسلمانان به دست نياورده است.(17)
12-گشودن درهاي رحمت الهي:پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند:«يفتح ابواب السماء بالرحمة في اربع مواضع:عند نزول المطر و عند نظر الولد في وجه الوالد و عند فتح باب الکعبه و عند النکاح»(18)درهاي رحمت آسمان در چهار موقع گشوده مي شود:1-هنگام باريدن باران 2-وقتي که فرزندي(از سر مهر)به صورت پدرش بنگرد 3-زماني که در خانه کعبه گشوده مي گردد 4-در وقت اجراي عقد نکاح.(19)از اين رو،اسلام به عنوان يک مکتب آسماني ازدواج را نه تنها کاري محبوب و مقدس دانسته،بلکه جوانان را مؤکدا بدان توصيه کرده است.ازدواج عاملي براي نجات از آلودگي،رهايي از تنهايي و بقاي نسل است و خودداري از آن هميشه سبب ايجاد بي تعادلي،نابهنجاري رفتاري و حتي فساد شخصيت و بيماري جسمي مي گردد.بنابراين، بهترين و بالاترين نعمت ها براي هر زن و مرد از نظر اسلام،تشکيل خانواده است.گمان نمي رود از بين مکاتب و اديان،هيچ آييني به اندازه اسلام درباره ازدواج بحث کرده باشد.ازدواج از نظر اسلام امري مستحب،مورد تاکيد و از سنن انبيا عليهم السلام معرفي شده و جواني که بدان تن دهد در حقيقت،همگام با آفرينش حرکت نموده سعادتمند است.
خانواده از قديم الايام،مرکز هرگونه ثروت اجتماعي و کانون توليد پرورش شخصيت ها بوده است،سرنوشت و حيات آن با سرنوشت و حيات جامعه پيوند دارد و نقش آن در وحدت و عظمت يک جامعه فوق العاده اساسي است.لذا چنين امر مهمي را نمي توان به مسامحه و سهل انگاري نگريست.پيمان ازدواج پيماني مقدس و الهي و امري اساسي و مهم است که بايد در جامعه رشد و توسعه يابد تا افراد در سايه پايبندي به آن از بسياري انحرافات و پيش آمدهاي ناگوار مصون بمانند.ازدواج کردن در زمان مناسب بدون سخت گيري و وسواس،پيشنهاد عقل،دين و حتي دانش هاي جديد است.ازدواج و تشکيل خانواده در جامعه بايد براي همه افراد آسان باشد.چرا که اين امر يک ضرورت حياتي است،مانند آب و نان که در هر جامعه اي از همه کالاها ضروري تر و مهم تر است.رسول اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:بهترين ازدواج ها آنست که آسان انجام گيرد.(20)
ولي متاسفانه در جامعه امروزي ما روز به روز بر تشريفات،سنگيني مهريه ها،اسرافها و تجمل گرايي ها افزوده مي شود،به گونه اي که تحمل پي آمدهاي آن براي عموم افراد جامعه دشوار و چه بسا براي بعضي غير ممکن باشد.
جاي بسي تاسف است که پرده هاي ضخيم غفلت و ناداني چشم و گوش و دل برخي افراد ظاهربين را چنان بسته است که همه ارزشها، سعادت،عاقبت،عافيت و راحتي فرزندان خود را در سايه پول،تجمل،تشريفات و...مي جويند. شگفتا که اينان راه شقاوت مي پويند!
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود:اکثر اهل النار العزاب.بيشترين اهل جهنم انسانهاي بي همسر هستند.(21)
ما بهترين راه و روش زندگي را در کلام و عمل پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و خاندان پاکش مي يابيم و احکام اسلام را روشنترين آينه زندگي سعادتمندانه مي دانيم پس بهتر آن است که به آيين اسلام روي آوريم و سيره رهبران آسماني آن را سرمشق زندگي خود سازيم تا شايد از فتنه هاي روزگار در امان باشيم.
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:اذا تزوج الرجل احرز نصف دينه.کسي که ازدواج کند،نصف دينش را حفظ کرده است.(22)
امروز ازدواجي که بر اساس«لتسکنوا اليها»بايد مايه آرامش و شکوفائي جامعه شود،با رواج تجملات و ايجاد موانع زياد،بسيار دشوار شده است.
ازجمله اين موانع،رسوم موهوم و خرافي، سنگين کردن مهريه ها،جهيزيه ها و ديگر هزينه هاي ازدواج،توقعات بي جا و همچنين آرزوهاي بي جا و تشريفات بيش از اندازه و هزينه هاي کمر شکن است که روز به روز افزايش مي يابد.اين عوامل يقيناً امر ازدواج را ناممکن يا بسيار دشوار ساخته است تا جايي که برخي از جوانان قيد ازدواج را زده و به فساد و تباهي کشيده مي شوند.
آيا اين وظيفه جامعه اسلامي و شيفتگان اهل بيت عليهم السلام نيست که در جهت آسان شدن امر مهمي چون ازدواج جوانان گام برداشته و در حد توان، درصدد رفع موانع آن برآيد؟چه اشکالي دارد اگر کساني که از امکانات بيشتري برخوردارند،بخشي از اموالشان را براي سامان دادن به ازدواج ديگران و امور خيريه اختصاص دهند تا اين کارهاي خيريه به عنوان خاطره اي خوب باقي مانده و درسي براي ديگران باشد؟آيا نمي توانيم به پيروي از پيشوايان معصوم خود با ياري رساندن به جمع زيادي از جوانان که به خاطر تنگناي معيشت و تهيدستي،از ازدواج باز مانده اند،آنان را به کاروان متأهلان ملحق سازيم تا زندگي جديدي را شروع کنند و با آرامش خاطر به زندگي مشترک خود ادامه دهند؟
چگونه مي توان ادعاي پيروي از سيره ائمه معصومين عليهم السلام را نمود و به فرمايش امام صادق عليه السلام توجه نکرد که ميفرمايند:کسي که مجردي را تزويج کند و امکان ازدواج او را فراهم نمايد،از کساني است که در قيامت خداوند به آنان نظر لطف مي کند.(23)
پس بشتابيم براي انجام عمل خير تا مشمول آيه61سوره مومنون شويم:اولئک يسارعون في الخيرات و هم لها سابقون.
خداوند متعال در آيات 32و33سوره مبارکه نور ميفرمايند:
«وَأنکِحُوا الأيامي مِنکُم و الصّالحينَ مِن عبادِکُم إمائِکُم إن يَکُونُوا فُقَراءَ يُغنِهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ واسِعٌ عليمٌ وَليَستَعفِفِ الّذينَ لا يجدُونَ نِکاحا حتّي يُغنَيهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ وَ الّذينَ يَبتَغُونَ الکِتابَ مِمّا مَلِکَت أيمانُکُم فَکاتِبُوهُم اِن عَلِمتُم فيهِم خَيرا و آتُوهُم مِن مالِ اللهِ الّذي آتاکُم وَ لا تُکرِهوا فَتَياتِکُم عَلَي البِغاءِ إن اَرَدنَ تَحَصُّنا لِتَبتَغُوا عَرَضَ الحياهِ الدُّنيا وَ مَن يُکرِههُنَّ فانَّ اللهَ مِن بَعدِ إکراهِهِنَّ غَفُورٌ رحيمٌ»البته بايد مردان بي زن و زنان بي شوهر و کنيزان و بندگان خود را به نکاح يکديگر درآوريد اگر مرد و زني فقيرند،خدا به لطف خود آنها را بي نياز خواهد فرمود،خدا به احوال بندگان آگاه و رحمتش وسيع است.
کساني که[وسيله]ازدواج نمي يابند بايد پاکدامني پيشه کنند تا خدا آنان را از فضل خود توانگر سازد و کساني از بردگانتان که درخواست نوشتن قرار داد[براي فعاليت اقتصادي و پرداخت مبلغي به مالک خود براي آزاد شدن]دارند،اگر در آنان[براي عقد اي قرارداد]شايستگي سراغ داريد با آنان قرارداد ببنديد و چيزي از مال خدا را که به شما عطا کرده است به آنان بدهيد و کنيزان خود را که مي خواهند پاکدامن باشند،براي به دست آوردن متاع ناچيز و زودگذر زندگي دنيا به زنا وادار مکنيد و هر که آنان را وادار[به زنا]کند،خدا براي آنهايي که به اکراه،مجبور شده اند،بسيار آمرزنده و مهربان است.
تعاون بر نيکي و پرهيزکاري به معناي فراگير آن،يک اصل قرآني است که در آيه شريفه«تعاوَنُوا عَلي البرِّ و التقوي»بر آن تأکيد شده است و آيات و روايات متعدد ديگر نيز هر يک به گونه اي مسلمانان را به نيکي درباره يکديگر و رفع نيازهاي فردي واجتماعي هم فرا خوانده اند.
اين اصل،دامنه اي گسترده و فراگير دارد و ازدواج به عنوان نيازي عمده در زندگي انسان و تشکيل خانواده به عنوان گسترده ترين و اصيل ترين نهاد اجتماعي-به ويژه با عنايت خاص و نگاه پرمعنايي که اسلام به آن دارد-يکي از مصاديق روشن و مهم«نيکي»و«پرهيزکاري»به شمار مي رود.اسلام عزيز همان گونه که دختران و پسران مجرد و مردان و زنان بي همسر را موکدا به ازدواج فرا مي خواند،مسلمانان را به هموار کردن مسير آن و کمک به برپايي«محبوب ترين بنيان اجتماعي»نزد خداي متعال،فرمان مي دهد.(هم در فرمان هاي عام خويش که شامل اين امر خير و حياتي مي شود و هم با تأکيدهاي ويژه اي که در خصوص ازدواج کرده است.)
قرآن مجيد در فرماني خاص و دعوتي ويژه خطاب به مسلمانان توصيه مي کند،زنان و مردان بي همسر و حتي غلامان و کنيزان را همسر دهند تا نيازغريزي،انساني و اجتماعي آنان برآورده شود.
اهميت امرازدواج ودر آمدن از تنگناهاي«تجرّد»و ورود به فضاي پرمعنا و پرمسئوليت «تأهل»باعث شده است که قرآن کريم مستقيما خطاب به مسلمانان فرمان دهد،آستين همت را براي شکل گيري خانواده و ازدواج دختران و پسران بالا زنند وبراي همسردادن آنان پيش قدم شوند.نقش ترديد ناپذير ازدواج در جلوگيري از بسياري از مفاسد،ايجاد امنيت اجتماعي و رواني،آسايش و توسعه اقتصادي، رشد فضائل انساني و ارزش هاي اخلاقي،بقاي نسل صالح انساني و...آن قدر روشن است که نياز چنداني به شرح و بحث ندارد.
آنچه اهتمام بيشتري را مي طلبد تلاش براي رفع دشواري ها و موانعي است که بر سر راه اين امر مهم وجود دارد يا رخ مي نمايد.اين است که قرآن مجيد با عنايتي که از منظر نگاه ايماني و الهي به مسئله تنگدستي و دشواري هاي مالي و اقتصادي دارد،خطاب خويش را نه تنها متوجه زنان و مردان بي همسر،بلکه متوجه جامعه اسلامي مي کند تا چاره انديشي کنند و جوانان و مردان و زنان مجرد را همسر دهند.
دشواري هايي که امروز در مسير شکل گيري خانواده به ويژه از بعد اقتصادي وجود دارد، ازدواج را براي برخي ناممکن مي سازد و براي بسياري به تاخير مي اندازد و اين چيزي جز کاهش«نرخ ازدواج»و بالا رفتن معدل«سنّ ازدواج»نخواهد بود که هر دو،آفات و تبعات اجتماعي گسترده اي به همراه خواهد داشت.ميانگين منطقي و صحيح سن ازدواج،محدوده خاصي دارد که اگر از آن حدّ کاسته شود، مشکلات و عوارض اجتماعي و خانوادگي خاصي را موجب شده و اگر افزايش يابد-چنان که متأسفانه اينک در جامعه خود شاهد آن هستيم-پيامدهاي ناخوشايندي را به همراه دارد که براي آگاهان به مسائل اجتماعي امري روشن و پديده اي نگران کننده است و مي تواند به يک بحران اخلاقي و اجتماعي منجر شود.
اين است که آيات ذکر شده از سوره مبارکه نور،مسلمانان را به يک موضوع اجتماعي مهم توجه مي دهد؛موضوعي که در پاره اي شرايط تنها با تلاش مشترک و همه جانبه مسلمانان مي توان از عهده حل آن برآمد و از تبليغات ناگوار آن کاست.
اين فرمان،خطابي عام و فراگير است که به يک قشر خاص در جامعه اختصاص نيافته و همه زنان و مردان بي همسر را شامل مي شود.تأکيدي که در آيه شريفه بر ازدواج و فراهم ساختن زمينه انجام آن براي افراد بي همسر،صورت گرفته،از يک سو متوجه يکايک مسلمانان به ويژه کساني چون پدر و مادر است که مسئوليت و اختيار بيشتري دارند و از سوي ديگر مسئوليتي جمعي و سازمان يافته مي شود که بر دوش جامعه و مديريت آن گذاشته شده تا اين راه را هموار کنند و ضمن فراهم کردن تسهيلات لازم براي ازدواج جوانان،دشواري ها و موانع اين امر را کاهش دهند.
دشواري هايي که اختصاص به مسائل مالي و تنگدستي ندارد.هر چند مشکلات مالي و نگراني براي تأمين هزينه زندگي،يک مانع اساسي است ولي موانع فرهنگي و واقعيت هاي اجتماعي دست و پاگير که در شکل هاي مختلف خود را نشان مي دهد و حتي ممکن است به عنوان نظم پذيرفته شده اجتماعي در لباس مقررات در آمده باشد نيز در جاي خود قابل تامل است.
خرافات بي ريشه که در لباس آداب و رسوم، بسياري را گرفتار خود مي سازد،چيزي نيست که از مشکلات اقتصادي و تنگناهاي مالي کمتر باشد،اساس بسياري از موانع اقتصادي که جوانان را از تشکيل خانواده و رفتن به سوي ازدواج باز مي دارد ساخته و پرداخته آداب و رسوم بي ريشه و تلقي هاي نادرستي از زندگي مشترک و ازدواج است که به صورت فرهنگ درآمده و خود را برجامعه و زندگي مردم تحميل کرده است.
به هر حال مبارزه با موانع فرهنگي و پيش قدم شدن در امر ازدواج جوانان و از ميان بردن مشکلات مالي،امري نيست که اختصاص به دسته اي خاص داشته باشد و يا فقط از عهده حکومت برآيد.اين امر مسئوليتي همگاني است که بر شانه دولت و ملت سنگيني مي کند.هموار ساختن مسير ازدواج،کاستن از مشکلات تشکيل خانواده و ترغيب جوانان به پذيرش مسئوليت زندگي زناشويي،هم در بعد اقتصادي و مالي و هم از منظر فرهنگي و اجتماعي،مسئوليتي فراگير و عام است که آحاد مختلف جامعه بايد نسبت به آن احساس وظيفه کنند.
بديهي است که حکومت و دولتمردان نيز به عنوان تبلور قدرت جامعه بايد خود را به انجام اين کار مهم موظف بدانند.
تنها در اين صورت است که «خطاب» عام «انکحوا»مي تواند جامه عمل بپوشد و زنان و مردان بي همسر در زمان مناسب،خواهند توانست در زير سقف خانه اي که بنيان آن به تعبير قرآن بر«مودت»و«رحمت»گذاشته شده،به آرامش و آسايش دست يابند:.مِن آياتِهِ أن خَلَقَ لکُم مِن انفُسِکُم ازواجا لتَسکُنُوا الَيها وجَعَلَ بينَکُم مَوَدّة و رَحمة،انَّ في ذلک لآياتٍ لقومٍ يتفکّرُون.سوره روم،آيه21.
پي نوشت ها:
1-شيخ حر عاملي،وسائل الشيعه،آل البيت، ج20،ص17
2-ميرزا آقا نوري طبرسي،مستدرک الوسائل، ج14،ص153
3-شيخ حر عاملي،پيشين،ج20،ص35
4-محمد باقر مجلسي،بحارالانوار،ج103،ص222
5-شيخ حرعاملي،پيشين،ج20،ص166
6و7-شيخ حرعاملي،پيشين،ج20،ص17
8-ميرزا آقا نوري طبرسي،پشين،ج14،ص149
9و10-شيخ حرعاملي،پيشين،ج20،ص14
11-21-31-41-51-61-71-همان،ج20،ص28/ص42/ص15/ص103/ص16/ص18/ص40
81-ميرزا آقا نوري طبرسي،پيشين،ج14،ص52
91-شيخ حرعاملي،پيشين،ج20،ص15
20-نهج الفصاحه،ح1507
12-من لا يحضره الفقيه،ج3،ص251
22-مستدرک الوسائل،ج14،ص154
32-وسائل الشيعه،ج20،ص
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}