هزار فاميل آل سـعود

نويسنده:حسين افتخاري




موضوع منازعه قدرت در داخل خاندان سعودي يک مسئله قديمي بوده و کشته شدن «ملک فيصل» به دست يکي از اعضاي خانواده پادشاهي در عربستان به عنوان يک سابقه تاريخي ثبت شده است. در شرايط فعلي هم تکثير و تنوع چهره هايي که خودشان را شايسته اداره کرسي پادشاهي مي دانند، موجب شده که تلاش براي اين منازعه و رقابت افزايش پيدا کرده است.در تحليل بافت خانواده پادشاهي عربستان بايد گفت حداقل دو شاخه سريري و غير سريري در عربستان وجود دارند که «ملک عبدالله» از شاخه سريري و «سلطان» از جناح ديگر خانواده پادشاهي سعودي است.
پيش تر در دوران خاندان حاکم، رقابتي جدي بين ملک عبدالله (يعني خانواده سريري) و فرزندانش با جناح سلطان و فرزند او وجود داشت ضمن اين که شاخه سومي هم که «سعود الفصيل»، وزير خارجه عربستان از آن هاست، در اين معادلات حاضر بود و بازي مستقل ديگري را دنبال مي کرد.تمايز بين دو شاخه اصلي اين بود که جناح سلطان و پسرش «بندربن سلطان» روابط بسيار نزديکي را با مراکز قدرت و تصميم گيري دو حزب اصلي آمريکا داشتند. تمايلات افراطي به سمت آمريکا، انعقاد قراردادهاي تسليحاتي با آن کشور و ايجاد روابط نزديک با واشنگتن از ويژگي هاي اين افراد است.
هميشه ملک عبدالله به عنوان يک نيمه اصلاح طلب ناسيوناليست در مقابل جناح سلطان مطرح بوده و اين شکاف از ابتدا وجود داشته است. از آن جاييکه بندربن سلطان طي هشت سال حکومت بوش در آمريکا توانست موقعيت بسيار برجسته اي را در سطح تصميم گيري عربستان به دست آورده و نقشي جدي را ايفا کند، به هماهنگ کننده اصلي روابط عربستان و آمريکا تبديل شد تا جايي که حتي در اوايل حکومت بوش توانست تضمين هاي لازم را درباره عدم برخورد و بروز مشکل در سيستم پادشاهي حکومت عربستان ارائه دهد.در نتيجه جايگاه بندر در منازعه قدرت پر رنگ تر شد. در همين راستا شاخه چهارم ديگري هم به نام «امير نايف» وجود دارد که ازفرزندان عبدالعزيز است و با توجه به ارتباطاتي که با سران سلفي و افراطيون عربستان دارد به خوبي مي تواند در مقابل جريان آمريکايي اصلاح طلب و جريان درون جامعه عربستان نقش آفريني کند تا جايي که خود را يک فرد محق براي تصدّي وليعهدي يا پادشاهي بعد از ملک عبدالله مي داند. سن بالاي افراد خاندان پادشاهي عربستان يکي ديگر از دلايلي است که به منازعات سرعت مي دهد و هر کس تلاش مي کند پيش از رسيدن به نقطه مرگ بتواند به قله هرم قدرت در عربستان دست پيدا کند. در حال حاضر سلطان به علت بيماري در شرايطي قرار گرفته که باعث شده زمزمه تعيين وليعهد در عربستان به گوش برسد. از آن جايي که بندر، خود را فرزند سلطان مي داند مي خواهد پست جدي تري را به خوداختصاص دهد. در سال هاي حکومت بوش شاهد فعاليت وسيع او در سطح منطقه بوديم.
بخشي از تلاش هاي بندربن سلطان، مربوط به فعاليت هايي است که از طريق سلفي ها و بومي ها درعراق انجام مي داد. ادامه اين وضع را در لبنان شاهد بوديم که موجب ايجاد تنش هاي سياسي و مشکلات امنيتي در لبنان بود و موجب شد اين کشور به نقطه بلوغ خود برسد، حتي بندربن سلطان فعاليت هاي مستقل از پادشاهي سعودي را عليه حکومت بشار اسد پايه ريزي کرد و اين زمينه اي شد که از چند ماه قبل تمام مسئوليت هاي امنيتي بندربن سلطان از او سلب شود و در يک اقامت اجباري (بازداشت خانگي) به سر برده، تحت نظارت دستگاه هاي امنيتي و نظارتي قرار بگيرد. از طرف ديگر، نايف به عنوان مسئول امنيتي و وزير کشور و هم چنين معاون ملک عبدالله-نخست وزير در کابينه-اقداماتي انجام مي دهد که موجب لغو سفر ملک عبدالله به آمريکا و مراکش شد. بنابر گفته ها، او دست به اقداماتي زده که خارج از مسئوليت هاي پست حکومتي اش بوده است. يعني اين مسئله آن قدر براي ملک عبدالله حائز اهميت بوده که ناچار شد سفرش را به تعويق بيندازد. معمولاً در شرايط مشابه، وي شخصي را به عنوان جانشين مشخص کرده و عازم سفر مي کرد ولي اين بار ملک عبدالله با وجود اينکه سفر آمريکا برايش فوق العاده مهم بود شرايط متشنج داخلي و رقابت قدرت را به گونه اي تشخيص داد که صلاح ديد اين سفر فعلاً لغو شود.در مجموع، منازعه قدرت در عربستان يک امر ريشه دار است. شرايط فعلي به گونه اي است که حتي امکان دارد فضاي دوره ملک فيصل،در بين بزرگان خانواده پادشاهي سعودي تکرار شود و هر کدام از جريان هاي رقيب براي خارج کردن رقباي ديگر دست به اقداماتي بزنند.
با توجه به اين که ملک عبدالله در ساخت شخصيتي خود معتدل تر از مابقي جناح هاي پادشاهي است، امکان دارد از طرف جناح هاي سلفي وابسته به امير نايف مورد تعرض قرار گيرد و بندر بن سلطان هم با توجه به روابط نزديکي که با خانواده بوش و نو محافظه کارها در آمريکا دارد ممکن است دسيسه ديگري را براي کشاندن ملک عبدالله به ورطه هاي نامناسب ترتيب دهد. اين فضا به قدري شديد بود که حتي در سفر آقاي خاتمي به عربستان، علناً به مسئولان ايراني اظهار داشته بودند که ما هم در درون خانواده پادشاهي مشکلات زيادي داريم و تلاشمان اين است که آن را در درون خانواده حل و فصل کنيم ولي امروز نشان داده مي شود که اين اختلافات به جايي رسيده که ممکن است وضع عربستان را به کلي تغيير دهد و هرگونه تغيير و جابه جايي در هرم قدرت ممکن است رويکرد هاي عربستان را دستخوش تحول کند.
منبع:نشريه موعود،شماره 106