روايتها و درايتها






ازدواج ، ملاک ها و ارزشها

از آن رو که اولين گام براي تشکيل خانواده اي سالم و سعادتمند ، ازدواج است و در تحليل مسايل مربوط به خانواده ، ملاکها و معيارهاي صحيح در ازدواج همواره مد نظر بوده و هست؛ به سيره عملي امام در ازدواج مي پردازيم .
حضرت امام در مورد انتخاب همسر آينده خويش چنين مي گويد : «من نمي خواهم از خمين همسر بگيرم ، چون مي خواهم کفو خودم باشد . اگر خودم درس مي خوانم ، مي خواهم همسري بگيرم که هم فکر من باشد. در نتيجه بايد از قم زن بگيرم و از خانواده روحاني و هم شان خودم». (1) با اندک تأمل و دقت در سخن حضرت امام در مي يابيم «کفويت» و «هم شأني»، در ازدواج شرط مهم و اساسي است و چون دامنه تعريف اين واژه بسيار وسيع و گسترده است ، افراد با ديدگاههاي خاص خود آن را تفسير مي کنند. در بسياري از مجتمع هاي آموزشي که جوانان ما مشغول به تحصيل هستند و موقعيتهاي مناسبي براي ازدواج آنان فراهم مي گردد ، با کمال تأسف مي بينيم به علت فهم نادرست از واژه «کفو» مبناي اصلي در پذيرش خواستگاران بسيار متفاوت است و گاه با اين برداشتهاي اشتباه ، زندگي را بر پايه هاي سست و ناپايدار بنا مي کنند. به نظر مي رسد در جامعه کنوني ما براي واژه «کفو» ، معاني زير در نظر گرفته شده است :
الف – همشهري بودن عروس و داماد
ب- همدرس بودن يا وجود مدرک تحصيلي براي هر دو
ج- هم شأن بودن در ماديات و شغل پدران به عبارت ديگر زندگي دختر و پسر در يک سطح مادي باشد
د- هم شأن بودن از نظر زيباييهاي ظاهري دو طرف و نزديک بودن سن دختر و پسر ؛ البته موارد ديگري نيز وجود دارد که به علت رعايت اختصار از شرح آنها مي گذريم . اگر به منبع و سرچشمه اصلي اين تعاريف رجوع کنيم ؛ جز نيک انگاريهاي عرفي چيز ديگري نخواهيم ديد.
آنان آنگاه که در مقام استدلال بر مي آيند ، مي گويند ؛ فلاني با همسرش خيلي تفاوت سني داشت و چنان شد ، و يا اختلاف سطح زندگي مادي باعث جدايي در زندگي فلان فرد شد و ....! براستي آيا بهتر نيست بگذاريم واژه هايي با اين عظمت را اهل علم و خبره هاي زمان تفسير کنند ، تا در دام قصه ها و داستانهاي مصنوعي گرفتار نشده و به واقعيات جامعه رو آوريم ؟! امام با توجه به اين سخن ، «کفو» را اين گونه معنا مي کنند :
کفو و هم شأن هر کسي آن است که از نظر معنوي و اعتقادي با او در يک سطح باشد ، يا حداقل تفاوت کمتري داشته باشد . انساني که شيفته علم است ، کفو او کسي است که به علم احترام گذارد و طلب علم را دوست داشته باشد و از يک خانواده علمي و روحاني باشد. در واقع همشهري بودن ، هم شکل بودن و در يک سطح مادي قرار داشتن ، به هيچ وجه منظور امام نبوده است . اگر چه کم بودن اختلاف سني در ازدواج همواره مطرح بوده است ، ولي حضرت امام که خود در هنگام ازدواج 28 ساله بوده و همسر بزرگوارشان در آن زمان 15 سال بيشتر نداشته اند ، در عمل ، اين شرط را خيلي اساسي ندانسته اند ، زيرا در کنار اين اختلاف سني ، نزديکي روحي و معنوي وجود داشته است که تفاوت سني ، تحت الشعاع آن قرار مي گيرد . به نظر مي رسد امام پيام بزرگي براي نسل جوان ما دارد و آن اين است که :
اگر انسان روح بلندي داشته باشد و افق فکري او وسيع بوده و بينش و بصيرت حقيقي در وجود او باشد ، به يقين موانع با ارزش و شکافهاي سطحي را کنار زده و به سعادت واقعي دست خواهد يافت . نکته ديگر که در ازدواج مورد نظر امام بوده است ، خانواده همسر آينده ايشان است . امام مي فرمايد : «مي خواهم از خانواده روحاني و هم شأن خودم باشند». به واقع اين يک ارزش است ، زيرا هر فردي پس از ازدواج با خانواده همسر خويش معاشرت خواهد داشت و در اين ارتباطها آنچه مي تواند زمينه مناسب و شايسته اي براي حفظ حدود و حرمتها و حتي استفاده از فرصتها فراهم آورد ، نزديک بودن افق فکري و معنوي و اعتقادي است . حاصل کلام اينکه ، در ازدواج آنچه بيش از هر چيز مد نظر امام بوده ، روح انسانها و معنويات و اعتقادات آنها است. اصالت خانوادگي نيز در نظر ايشان بسيار ارزشمند است .
يکي از فرزندان امام در همين زمينه مي گويد :
«خانم ، (همسرامام) تا کلاس نهم ، يعني سيکل درس خوانده بودند که به عقد ازدواج حضرت امام در آمدند ، ولي در عين حال نزد امام درس عربي مي خواندند و تا وقتي که پنجمين فرزند را به دنيا آوردند ، مشغول درس خواندن نزد امام بودند». (2) اين کار سترک بر پايه هاي مستحکم همان معيارهاي امام بنا شده است . حضرت امام در زمينه کسب علم براي بانوان قدمهاي بسيار مهمي برداشته است و به واقع حقوق فراموش شده زن را که 1400 سال پيش توسط رسول رحمت ، حضرت محمد (ص) ، احيا شده بود ، در قرن بيستم با روشنگري و روشن بيني بار ديگر به زن بازگرداند. امام در مورد انتخاب همسر براي فرزندان خود همواره بر خانواده تأکيد فراوان داشته و مي گفتند : «خانواده ها بايد هم مسلک باشند ، سنخيت داشته باشند و مؤمن و متعهد باشند». (3)
البته به گفته فرزندانشان در ازدواج آنان ، رضايت دختر يا پسر شرط بود و در صورتي که دختر ايشان علي رغم تأييد صلاحيت داماد ، خواستگاري وي را رد مي کرد ، امام نيز رد مي کردند. اکنون که با چگونگي انتخاب همسر از منظر امام آگاه شديم ، چند نکته ضروري را که از پيامدهاي انتخاب و ازدواج است به گونه فهرست وار مطرح مي کنيم . يکي از مسايل مهم پس از خواستگاري ، برپايي مراسم عقد و عروسي و ديگر مسايل مربوط به آن است .
فرزند امام در اين باره مي گويد : «در مراسم ازدواج فرزندانشان ، هم عقد مي گرفتند و هم عروسي . البته خيلي مختصر و معمولي . نسبت به نوه هايشان چون بعد از انقلاب بود ، خيلي ساده برگزار مي کردند.»(4) با توجه به اينکه اسلام ديني همه جانبه بوده و هرگز به مسايل ، نگرشي يک سويه ندارد ، دستورها و تعاليم اسلامي همواره به گونه اي متعادل و مطابق با فطرت و عقل بشري وضع شده است و همان گونه که مکتب ما براي مسايل اخروي و معنوي اهميت فراواني قايل است ؛ امور دنيوي را که ضايع کننده آخرت نباشد ، نيز مورد نظر قرار داده و شادکامي و سعادت دنيوي و اخروي را با هم عجين نموده است . سيره عملي امام درباره جشن ازدواج فرزندان ايشان ، با موازين دين مطابقت کامل داشته و نکته قابل توجه اين است که هم از نظر تحجر و مقدس مآبي ، و هم از تجملات و اسراف ، پرهيز نموده و اين امر الهي را به بهترين صورت انجام داده اند اقتضاي زمان و توجه به مشکلات اقتصادي جامعه از دور انديشي ها و واقع نگري هاي اين مرد بزرگ الهي است که هماره براي نسلهاي امروز و فردا به عنوان الگويي کامل خواهد بود. در تهيه جهيزيه نيز امام همواره تعادل و شأنيت را در نظر مي گرفتند .

خانواده ، بنياني آسماني

اکنون که گام نخست در تشکيل خانواده ، مورد بررسي قرار گرفت ، به سيره عملي امام درباره افراد خانواده مي پردازيم و به عنوان مقدمه ، بخشي از سخنان آسماني اين مرد الهي را درباره اهميت خانواده از نظر گذرانده و سپس به برخوردهاي شخصي و جزئي او مي پردازيم ، تا از سفره هدايتش توشه اي برگيريم .
همسر شهيد محلاتي به نقل از همسر بزرگوار خود مي گويد :
«امروز حضرت امام در درس فرمودند که طلبه هاي متأهل نبايد شبها مطالعه کنند ، بلکه شبها را به رسيدن به امور منزل و رسيدگي به زن و فرزند گذرانده سحرها را به مطالعه اختصاص دهند». (5)
توجه فراوان امام به حقوق زن و فرزند در اين نکته اخلاقي کاملا هويداست . قداست خانواده از ديدگاه ايشان در جاي جاي زندگي خانوادگي و نصايح ايشان به ديگران بسيار قابل تحسين است . امام در وصيتنامه خود به يادگار خويش مي نويسد : «.... حقوق بسيار مادرها را نمي توان شمرد و نمي توان بحق ادا کرد. يک شب مادر نسبت به فرزندش از سالها عمر پدر متعهد ، ارزنده تر است ». (6) و نيز در جاي ديگر مي فرمايد :
«و به احمد ، پسرم ، وصيت مي کنم که با ارحام و اقربا خود خصوصا خواهران و برادران و خواهرزادگان با مهر و محبت و صلح و صفا و ايثار و مراعات رفتار کند و به همه فرزندانم وصيت مي کنم که با هم يک دل و يک جهت باشند».(7) سخنان و آموزه هاي گفتاري حضرت امام درباره خانواده فراوان است و پرداختن به آنها نياز به زمان بيشتري دارد و از آن رو که ما به بررسي شيوه هاي عملي ايشان در اين مورد را بيان مي کنيم .
هسته اصلي هر خانواده اي را مرد و زن تشکيل مي دهد و براي دستيابي به گوهرهايي که در صدف وجود حضرت امام بوده است ، بايد به مقام همسر و زن در ديدگاه ايشان توجه کرده و رفتارهاي اين اسوه الهي را به عنوان الگويي از انسان کامل در افق پايين تر از معصوم به جهانيان ارائه داد.

پی نوشت:

1- اميررضا ستوده ، «پا به پاي آفتاب» ، ج1 ، ص.94
2- همان ، ص.96
3- همان ، ص.104
4- همان ، ص.105
5-حميد بصيرت منش و ديگران ، «صحيفه دل» ، ص.127
6-تبيان (جايگاه زن در انديشه امام خميني) ،ج8 ، ص.143
7- همان ، ص.144

منبع: فصلنامه يادگاران ماندگار 14