فواید خواب

نويسنده: حميد سادات حسيني




در نوشتار زیر نویسنده پیرامون نعمت خواب و حقیقت آن از دیدگاه قرآن به بحث پرداخته و آثار و فواید آن را تبیین کرده است البته محور سخن در این مقاله نقش خوابیدن و به خواب رفتن است و موضوع خواب دیدن و مسائل پیرامون آن، از این مقوله خارج است از اینرو در خصوص مباحثی که درباره رویا و خواب دیدن در آیات قرآنی بیان شده به طور مستقیم سخنی به میان نیامده و تنها برای فهم مفهوم خوابیدن به برخی از آنها اشاره شده است. اینک با هم از نظر می گذرانیم .

● خواب ، نیاز طبیعی انسان

یکی از امور طبیعی مسئله خواب است. خواب در زندگی بشر از چنان اهمیتی برخوردار است که به طور طبیعی انسانی که از خواب به هر علتی محروم شود ممکن است بمیرد. در خبرهای جهان امروز، اخبار بسیاری از کسانی گزارش می شود که هفتاد ساعت پیاپی پشت دستگاه رایانه نشسته و مشغول بازی شده و از شدت فشار بی خوابی دچار مرگ زودرس شده و جان خویش را بر روی بازی گذاشته اند. جوانان بسیاری برای این که مراحل مختلف بازی را طی کنند و در آن موفق شوند سه شبانه روز خود را با آن سرگرم می کنند. در تمامی اخبار و گزارش ها سخن از سه شبانه روز و یا در حدود هفتاد ساعت می شود. به نظر می رسد که انسان به طور طبیعی بیش از این مقدار نمی تواند بی خواب بماند و نیازمند خواب است وگرنه دچار سکته و ایستایی قلب می شود هر چند که جوان و از هر نظر سالم باشد. تأکید برطبیعی از آن روست که کسانی هستند که به عللی چون ضربات مغزی و یا رخدادی، سلول های مغزی مهار خواب آنان از کار می افتد و شخص ماه ها بلکه سال ها از خواب محروم می شود که در ایران نیز نمونه هائی از خوزستان در اخبار گزارش شده که بیش از چهل سال نخوابیده و یا همانند پرندگان خواب های لحظه ای و ثانیه ای دارند. برخی دیگر نیز می توانند خواب خویش را مهار کرده و تا هفته ها نخوابند. اینان کسانی هستند که با ریاضت و ورزش های بدنی و روحی و روانی توانسته اند ظبیعت بدن خویش را مهار و به فرمان خویش درآورند. مرتاضان هندی در این شیوه بسیار مهارت دارند و با تمرین ها و ورزش های سخت و دشوار توانسته اند توانایی مهار خواب را به دست آورند بی آن که بی خوابی موجب شود دچار سکته و یا مرگ زودرس شوند.
به هر حال انسان به طور طبیعی نیازمند خواب است و بی خوابی عامل مهم در ایستایی قلب و مرگ شخص می شود. برخی بر این پایه می گویند که انسان از گرسنگی و تشنگی نمی میرد ولی از بی خوابی می میرد. بنابراین یکی از نعمت های خداوندی به بشر مسئله خواب است.
خواب خوب آن است که در محیطی آرام انجام شود و خوابگاه از کم ترین نور برخوردار باشد. از این رو قرآن یکی از آیات بزرگ خداوندی را مسئله گردش روز و شب می داند که فرصتی برای استراحت و آرامش کامل انسان در شب فراهم می آورد و زمینه را برای تلاش و کار در روز ایجاد می کند.

● حقیقت خواب

قرآن حقیقت خوابیدن را به معنای خروج روح از بدن برمی شمارد و می فرماید: و هوالذی یتوفیکم باللیل؛ خداوند کسی است که شما را در شب توفی می کند. (انعام آیه ۶۰) و یا می فرماید: الله یتوفی الانفس حین موتها والتی لم تمت فی منامها... ویرسل الاخری الی اجل مسمی؛ خداوند کسی است که جان ها ونفس ها را در هنگام مرگ توفی می کند و می گیرد اگر در خواب نمرده باشد... و آن دیگری را که نمرده را می فرستد تا زمان مرگ معین و مشخص وی فرارسد. (زمر آیه ۴۲)

● خواب و مرگ ، دوهمزاد

در این آیات به ویژه آیه اخیر به حقیقت مرگ اشاره شده است. در تحلیل قرآنی، مرگ و خواب امری یگانه هستند و هیچ تفاوت ماهوی از یکدیگر ندارند. به این معنا که حقیقت مرگ و خواب این است که جان آدمی به طور کامل گرفته می شود و جان از کالبد بشری بیرون می رود. از این رو در هنگام خواب ارتباط میان بدن و روح از هم گسسته می شود و خداوند جان ها را از تن ها بیرون می کشد و به جایی دیگر می برد که بیرون از کالبد و تن آدمی و جایی است که از آن به نزد خود یاد می کند.
تنها تفاوت میان مرگ و خواب این است که درهنگام مرگ این ارتباط به طورکلی حذف می شود و هرگونه رابطه و پیوندی میان بدن و روح از بین می رود. تن و جان آدمی دراین هنگام دیگر با هم پیوندی ندارند و روح که از کالبد جدا شده اجازه بازگشت به تن را نخواهد یافت و درهمان جایی که رفته نگه داشته می شود. اما خواب به گونه ای است که این پیوند دوباره به طور کامل برقرار می شود و جان به سوی بدن فرستاده می شود تا مدیریت و مهارتن را به عهده گیرد. قرآن هر خوابی را مرگی می داند که توفی و گرفتن کامل در آن انجام می شود با این تفاوت که در هنگام مرگ روح نگه داشته می شود ولی در خواب روح تا مدتی که اجل مسمای فرد است بازگردانده می شود تا تن را مدیریت کند.
بنابراین حقیقت خواب را همانند مرگ می توان خروج روح از تن دانست. هر خوابی مرگی است که ادامه نمی یابد و شخص با بازگشت روح به تن دوباره بیدار می شود. از این رو بیداری به معنای بازگشت روح به تن خواهد بود. کسی که در خواب است هیچ گونه مهار و مدیریتی بر تن خویش ندارد و ارتباط میان روح و تن به گونه ای نیست که در هنگام بیداری است. این بدان معنا خواهد بود که ارتباط میان روح و بدن ارتباطی از بیرون است و نه از درون. این گونه که شخص از بیرون چیزی و کالبدی را مدیریت می کند.

● انواع خواب

ارتباط بیرون و درون در هنگام خواب می تواند متغیر باشد.به این معنا که در هنگام خواب هرچند که جان از تن بیرون می رود ولی نوعی ارتباط و پیوند مدیریتی میان روح و کالبد آن برقرار است. این ارتباط می تواند به جهت دوری و نزدیکی روح از کالبد متغیر باشد. هرچه جان از تن دورتر باشد این پیوند ضعیف تر و هرچه نزدیک تر باشد ارتباط و احساس پیوند، قوی تر و شدیدتر است.از این رو خواب را به جهت میزان دوری و نزدیکی جان از تن به دو دسته خواب سبک و سنگین دسته بندی کرده اند.
خداوند به هر دو نوع خواب اشاره می کند. خواب سبک در زبان عربی نعاس و سنه (به کسر سین) نامیده می شود. که به معنی چرت است. خواب سبک را می توان به خواب سبک و سبک تر دسته بندی کرد که چرت در زبان فارسی بخشی از این معنا را بیان می دارد. به هرحال خواب سبک و چرت به دو دسته اساسی دسته بندی می شود که در عربی از آن که سبک تر است به سنه و آن که سنگین تر است به نعاس تعبیر می شود. نعاس به معنای خوابی است که افزون بر چشم بر گوش نیز تسلطی داشته باشد و شخص این احساس خویش را نیز از دست دهد.
در هنگام خواب به سبب خروج روح از بدن شخص مهاری بر احساسات و ابزار شناختی خویش ندارد. و لذا در هنگام خواب بینایی و شنوایی از دست می رود و اگرچه گوش و چشم به شکلی محدود فعال هستند ولی به گونه ای نیست که با قلب و جان مدیریت شود بلکه با مغز مدیریت محدود می شود. در هنگام خواب چشم زودتر و گوش دیرتر به خواب می رود. خداوند هرگونه خواب و خواب سبک (سنه) را از خود دور می داند. نفی هرگونه خواب و چرت از نوع سبک (سنه) و سنگین آن (نعاس که بر گوش نیز سنگینی می کند) به معنای آن است که خداوند موجودی نیست که روح و جانی و کالبدی داشته باشد تا نیازمند جدا شدن روح از کالبد باشد. این بدان معنا است که خداوند موجودی مجرد و غیرمجسم است.
به هر حال خواب از نظر دوری و نزدیکی روح از تن به دو دسته اصلی خواب کامل (سنگین) و خواب سبک دسته بندی می شود. (بقره آیه ۲۵۵ و آل عمران آیه ۱۵۴ و انفال آیه ۱۱ و انعام آیه ۶۰ و زمر آیه ۴۲)
البته با توجه به تفسیری که از امام صادق درباره واژه سکاری در آیه ۴۳ سوره نساء وارد شده می توان گفت که خوابی نیز وجود دارد که در هنگام بیداری رخ می دهد و انسان با این که بیدار است در خواب می باشد. در زبان فارسی از این حالت به خماری یاد می کنند و گاه از آن به حالت منگی و مستی نیز تعبیر می شود. حالت منگی و خماری و مستی آن است که شخص بیدار است ولی در هوشیاری به سر نمی برد. این حالت گاه طبیعی است و گاه به علل غیرطبیعی رخ می دهد. در آیه فوق از مردم خواسته شده تا در هنگام مستی و منگی، نماز نگذارند و زمانی نماز به پا دارند که از منگی بیرون آمده و از مستی خارج شده باشند. حضرت امام صادق(ع) انتم سکاری را به معنای منگی و مستی خواب تفسیر و تعبیر می کند و می فرمایند مراد این حالت است نه آن که شخص مست به مشروبات الکلی در آن حالت، نماز نخواند. بنابراین مراد آن است که شخص در حالت هوشیاری کامل نماز را بخواند و حالت منگی و خماری نداشته باشد. (الکافی ج ۳ ص ۳۷۱(
البته این حالت را نمی توان جلوه ای از جدایی روح از کالبد دانست. به نظر می رسد که این حالت بیش تر پس از خواب و بازگشت روح به تن است که هنوز تسلطی کامل فراهم نشده و روح بر تن مدیریت کامل نیافته است و پس از بازگشت، در حالت منگی و خماری و مستی به سر می برد. بنابراین حالتی پس از بیداری است نه آن که حالتی پیش از خواب باشد. می توان گفت این همان حالتی است که در فارسی از آن به خواب آلودگی تعبیر می شود بنابراین خداوند فرمان می دهد که در حالت خواب آلودگی نماز نخوانند و پس از هوشیاری کامل و بیداری و خروج از منگی نماز را به پا دارند.

● خواب با معاد و رویا

از مطالب پیشین ارتباط خواب با معاد و رویا نیز شناخته شد. خواب از آن رو که خروج جان از تن و بازگشت دوباره آن به تن می باشد همانند مسئله معاد است. با این تفاوت که در خواب کالبد هنوز فراهم است و روح به همان جا باز می گردد ولی در معاد، کالبدی درست شده و در اختیار جان قرار می گیرد. از این رو خداوند خواب را نمادی از قدرت خداوند برای ایجاد معاد و امکان تحقق آن می داند. (نباء آیه ۹ و ۱۷) در این آیه با تقدم مسئله خواب بر مسئله میقات و معاد بر امکان معاد از طریق تفکر در مسئله خواب تأکید شده است.
مسئله دیگری که قرآن بدان اشاره می کند رویا و خواب دیدن است. شخص در حالت خواب، اموری را می بیند که بسیار شگفت انگیز و هراسناک و یا خوشایند است. این ها در زمانی اتفاق می افتد که روح از تن بیرون رفته است. شخص در این زمان براساس توانایی و ظرفیت های خویش در عوالم مختلف سیر می کند و اطلاعاتی کسب می کند. این اطلاعات با توجه به ظرفیت روح می تواند حفظ شود و یا از یاد برود. گاه هنگام بازگشت، خواطر آلوده و شیطانی، تصرفاتی در آن می کند و اطلاعات را به شکل هواجس و اوهام درمی آورد. این گونه است که خواب ها و رویاها می تواند درست و یا نادرست شود. با آن که همه افراد می توانند حقایق را بنگرند و ببینند و به خاطر بسپارند ولی عوامل بیرونی و تصرفات شیطانی و یا ضعف و ناتوانی شخص، موجب می شود که خواب ها از حالت اصلی خود بیرون روند. به هر حال خواب امری مرتبط با ارتباط روح با عوامل دیگر است و اطلاعاتی از این راه به دست می آورد ولی گاه تصرفاتی از سوی شیاطین و یا حتی از سوی خداوند (انفال آیه ۲۳ و صافات آیه ۱۰۲) صورت می گیرد که موجب تغییر در محتوا می شود.

● آثار خواب

خواب دارای آثار بسیاری است که به برخی از آن ها اشاره شد. ولی افزون بر آن از مهم ترین آثار و کارکردهای خواب در زندگی معمولی بشر، ایجاد آرامش است. انسان در هنگام خواب تن را به کناری می نهد و فرصتی می دهد تا نظام بدن استراحت کند. آن چه نیاز به آرامش دارد تن و کالبد بشر است نه روح و جان وی؛ ولی از آن جایی که در هنگام بیداری، ارتباط تنگاتنگی میان تن و جان وجود دارد خستگی تن به روح انتقال می یابد و نمی گذارد تا هوشیاری کامل رخ دهد و بدن از اجرای فرمان های نفس و روح سرباز می زند؛ زیرا قادر به اجرای آن نیست. خواب این فرصت را برای تن فراهم می آورد که خود را بازسازی کند و نیروی تحلیل رفته خویش را بازیابد. از این روست که خداوند از خواب به عنوان سبات یعنی آرامش تن یاد می کند که با امنیت به معنای آرامش روح تفاوت دارد. به هر حال در همه آیات، سخن از آرامش تن (سبات) است که بیانگر آن است که تن به آرامش نیازمند است که این به خروج جان از تن انجام می شود. (فرقان آیه ۴۷ و نبا آیه ۹) این گونه است که خداوند برای آرامش تن و رفع خستگی آن، خواب را قرار داد.
منبع: www.kayhannews.ir