امامزاده جمال الدین محمود - چاوک
اهالی طاهرآباد دشتستان و دیگر مناطق همجوار به این مزار و خفته در آن اعتقاد کامل دارند؛ به طوری که هنگام بروز مشکلات و امراض صعب العلاج، بر مزارش حاضر می گردند و برای رفع مشکلات و درمان امراض، با واسطه قرار دادن این امامزاده واجب التعظیم، از خدا تمنا می کنند.
بقعه عبارت است از اتاقی به ابعاد تقریبی ۴×۴ متر از جنس سنگ و گچ که دیوارهای آن از سطح زمین تا ارتفاع حدود یک متر سیمان کاری شده و بقیه کف مال گچ دارد. برای ورود و خروج هوا و روشنایی، در اطراف حرم و زیر گنبدسوراخهایی تعبیه کرده اند، و تنها در ورودی بقعه که از آهن است، در سمت شرق قرار دارد.
در زیر گنبد عرقچینی و سبز رنگ بقعه، اتاقکی قبر گونه با ابعاد تقریبی ۲x۱ متر و از سنگ و گچ ساخته شده که قبر امامزاده درون آن قرار دارد.
مدفون در این بقعه، طبق تذکرہ موجود که بر دیوار آن نصب شده، جمال الدین محمود است، که اهالی محل او را به لهجه محلی «پیر چرگه» می گویند و چرگه همان بادام کوهی است و علت شهرت وی به این نام چنین روایت شده که، بعد از شهادتش، دوستداران برای اینکه بدنش مورد بی احترامی قرار نگیرد، زیر شاخه های درختان بادام کوهی پنهان نمودند و از همان زمان به پیر چرگه معروف گشت. همچنین گفته شده، چون در محلی شهید گشت که دارای انبوهی از درختان بادام بود و مردم آن جا ترک نشین بودند؛ لذا ترکان محل که از نامش اطلاعی نداشتند، به زبان خود - به وی «پیر گرگه» می گفتند، که چرگه یا چلگه، شکل دیگر همین لغت ترکی است.
برابر شجره نامه موجود جمال الدین محمود «پیر سبز پوشان» از نتایج حضرت امام هادی علیه السلام امام دهم شیعیان است که بعد از هفت واسطه به آن امام همام میرسد: جمال الدین محمود بن امامزاده امیر مؤمن، ملقب به امیرالمومنین مدفون در مرز بین گناوه و لیراوی - بن امامزاده علی بن محمد بن حسین بن محمد بن علی بن محمد ابوجعفر بن حضرت امام على النقی حضرت هادی علیه السلام.
اما حکایت آمدن وی به ناحیه دشتستان وشهادت ایشان چنین است: آن بزرگوار به همراه پدر و برادرانش و جمعی از بنی اعمام و محبان در قالب یک کاروان که بالغ بر یکصد نفر میشدند، در عصر بنی عباس و خلافت المستنجد بالله - سی و دومین خلیفه عباسی - که فردی ظالم و نسبت به آل على علا سخت گیر بود، به قصد طوس، وارد ایران می گردند و بعد از طی مسافتی چند و عبور از روستاها، شهرها، جبال و رودخانه های مسیر راه و با احتیاط کامل و حرکت در شب و یا بیراهه، خود را به منطقه ای که اکنون به پشتکوه دشتستان شهرت دارد، می رسانند. در منطقه پشتکوه که در آن زمان مذاهب مختلف زندگی می کردند، یکی از دشمنان- که لعنت خدا بر وی باد- خبر ورود کاروان امامزادگان را به حاکمان و والیان عباسی که در آن زمان، جهت امنیت راه ها و شهرها در قلاع و ارتفاعات آن روز فارس با نیروهای مجهز خود متمرکز و مستقر بودند، گزارش میدهد.
در پی این گزارش، سپاه مجهز عباسی در سمت غربی رودخانه دهرود علیا با کاروان امامزادگان درگیر می شوند و نبردی سخت رخ میدهد که دو شبانه روز ادامه پیدا می کند. در این نبرد نابرابر، جناب امامزاده جمال الدین محمود و چند تن از یاران رشیدش به دست ابلق سواران کوفی شهید میشوند و بقیه امامزادگان چون قدرت مقابله با سپاه خصم را نداشتند، با شجاعتی بی نظیر حلقه محاصره دشمن را شکسته و هر کدام به سویی پناه می برند. عده ای به سمت دشتی و کوههای بوشکان می روند و عده ای دیگر هم به طرف لیراوی و دیلم پناه می برند.
اما این پایان ماجرا نبود. دشمن پلید به تعقیب این نجیب زادگان پرداخت و آخرالامر هر یک از این مظلومان را در جایی شهید کردند که مزار برخی از ایشان معلوم و عده ای نیز تاکنون نامشخص است. (رحمت خدا بر شهیدان راه فضیلت باد)!
لذا بعد از خروج دشمن از معرکه، مؤمنین و مسلمین منطقه که اغلب ترک زبان بودند، جسد مطهر وی را در محل شهادت، یعنی ضلع غربی رودخانه دهرود علیا، به خاک می سپارند.
مرقد مطهر آن حضرت مدتها پنهان بود، تا آنکه سلطان محمود خان ابن ارغون خان، از اعقاب چنگیزخان مغول که به همت علامه حلی شیعه شده بود، به ناحیه دشتستان وارد میشود و در برازجان، حضرت امامزاده جمال الدین محمود را در عالم رؤیا زیارت می کند. بعد از این رؤیا، سلطان مذکور به وزیرش خواجه رشیدالدین دستور می دهد که، به پشتکوه دشتستان، کنارة غربی رودخانه دهرود - که در آن زمان نامش صحرای « فدوان» بود - برود و مرقد امامزاده را پیدا نماید. بنابراین آن وزیر با تدبیر به همراه جمعی به منطقه رفته و بعد از تلاش فراوان، آن مزار شریف را پیدا می کند، آنگاه جهت حریم و رونق مزار کثیرالانوارش و نیز برای مزارات و قبور اطراف آن بزرگوار، محدوده اطراف مرقد را که تقریبا دوهزارو هفتصد متر مربع است؛ وقف نموده و محدوده معینه را بر قطعه سنگی حکاکی و به همراه توضیحاتی چند بر آن مرقد مطهر نصب می کند. بر آن قطعه سنگ، که متاسفانه الان موجود نیست، چنین قید شده بود: «که این مقدار موقوفه مختصه را احدی حق بیع و شری و کاشت و برداشت و غرس اشجار و باغات و استفاده شخصی نداشته و هر کس بر خلاف این موضوع عمل کند، از جمله غاصبین فدک محسوب و در قیامت در زمره ایشان محشور خواهد شد.»
حضرت امامزاده جمال الدین محمود سبزپوشان صاحب زهد و تقوا و ورع بی نظیر و کرامات فراوان بود و اکنون نیز از وی کرامات فراوان بر سر زبانهاست؛ از جمله اینکه در زمانی که هنوز تذکره نامه اش یافت نشده بود، عده ای جاهل و دنیا طلب در منطقه شایع پراکنی می کنند که مدفون در کنار رودخانه دهرود و حوالی طاهر آباد یک نفر « کیخاست» و نه امامزاده؛ به خاطر این کلام بی ربط، همگی این عده دچار امراض جسمی یا خسارت مالی می گردند.
اهالی طاهرآباد دشتستان و دیگر مناطق همجوار به این مزار و خفته در آن اعتقاد کامل دارند؛ به طوری که هنگام بروز مشکلات و امراض صعب العلاج، بر مزارش حاضر می گردند و برای رفع مشکلات و درمان امراض، با واسطه قرار دادن این امامزاده واجب التعظیم، از خدا تمنا می کنند.
متاسفانه، على رغم تلاش های فراوان خادم امامزاده، این بارگاه فاقد هر گونه امکانات رفاهی جهت زایران است؛ لذا از کلیه مؤمنین و متمکنین انتظار می رود که در این خصوص همت وافی به خرج داده و از خود باقیات الصالحات به یادگار گزارند.
منابع:
١ - نسب نامه موجود در بقعه، به قلم عبدالکریم فقیه الاسلام ساداتی.
۲- گفت و گو با خادم امامزاده، آقای حاج قباد هژبریان، روستای طاهرآباد، مورخ 1386/1/8
٣- حبیب قاسمی، جغرافیای تاریخی دشتستان، ص۵۳.
۴- مشاهدات نگارنده، مورخ 1386/1/8
منبع: زیارتگاههای استان بوشهر، دفتر اول، غلامحسین هادی نژاد دشتی، انتشارات وثوق، چاپ اول، قم، 1388ش، صص 79-76
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}