آينده پژوهي مهدوي(6)

نويسنده: حجت الاسلام و المسلمين رحيم كارگر




3-7. توان‌انگيزي جمعي (آمادگي آينده‌نگر)

در روايات مربوط به ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تأکيد ويژه‌اي بر «تهّيا» شده است. «تهيا» به معناي آمادگي، مهيا شدن، فراهم كردن و… آمده است. «تهّيأت للشيء»؛ يعني، براي آن كار آماده شدم و ساز و برگ آن را فراهم ساختم. كلماتي كه در روايات و ادعيه (مانند «اللهم من تهّيأ و تعَبّأ و اَعدّ و استعد») آمده، به يك معنا هستند.
انسان براي انجام هر كاري و اقدامي، به آمادگي قبلي و فراهم كردن ساز و برگ، نياز دارد؛ هرچند اندازه آن امر مهم‌تر و بزرگ‌تر باشد، نياز به آمادگي پيشين، نيز بيشتر است. آمادگي قبلي، با دانش و اطلاعات پيشين، بهتر صورت مي‌گيرد و هر اندازه انسان نسبت به تحقّق آن و ابعاد و زواياي مختلف آن آگاه‌تر باشد، مي‌تواند اقدامات مناسبت‌تري انجام دهد و آماده‌تر باشد.
يكي از مباحث مهم در «انتظار پويا»، يادكرد مداوم و پيوسته ظهور امام زمان و آمادگي كامل و آگاهانه نسبت به ظهور او و مهيا شدن براي ياري قيام جهاني است. اين آمادگي مي‌تواند ابعاد مختلفي داشته باشد (آمادگي اطلاعاتي، نظامي، سياسي، فرهنگي و …). هر منتظري براساس شرايط زماني و مكاني، بايد آمادگي‌هاي بايسته را در خود فراهم سازد. اين آمادگي فراتر از انتظار و توقّع و ترقّب است؛ اين يعني قراردادن زندگي در مسير ظهور و اعلان همكاري و همراهي با انقلاب جهاني. پيشواي ششم امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد:
«بايد هر يك از شما براي خروج قائم آماده باشد (ليعدّن احدكم)؛ هر چند با تهيه كردن تيري باشد. وقتي خداوند ببيند كسي به نيت ياري مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف اسلحه تهيه كرده، اميد است عمر او را دراز كند تا ظهور او را درك نمايد و از ياوران مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد».[63]
«آينده‌پژوهي مهدوي»، ضمن رصد كردن پيشرفت‌هاي نظامي و وضعيت امنيتي سياسي جهان و وقايع و رويدادهاي ناشي از فعاليت‌هاي تسليحاتي و اطلاعاتي، مي‌تواند آگاهي‌هاي لازم را به منتظران ارائه دهد و آنان را در ايجاد آمادگي‌هاي نظامي و سياسي ياري بخشد و سطح آگاهي‌ها و تحليل‌هاي آنها را از اوضاع جهاني بالاتر ببرد. همچنين انگيزه‌هاي لازم را براي بالا بردن توانايي‌هاي جمعي و آمادگي مستمر فراهم سازد.
ياري حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف بدون اين آگاهي‌ها و توانايي‌ها و اطلاع‌كافي از تغييرات و تحوّلات جهاني، امكان‌پذير نيست؛ در دعاها نيز مي‌خوانيم:
«خداوندا! همچنان كه دل مرا با ياد حجّت خود «مهدي»، آباد و زنده ساختي، سلاح مرا نيز در راه ياري او آماده و آخته‌ساز».[64]
بر اين اساس ياد كرد مداوم نهضت جهاني امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و آمادگي براي ياري اين انقلاب بزرگ، راهبرد اصلي جامعه منتظر به حساب مي‌آيد. در روايت جالبي از امام كاظم عليه السلام آمده است:
«هر كس اسبي را به انتظار امر ما نگاه دارد و به سبب آن دشمنان ما را خشمگين سازد ـ در حالي كه او منسوب به ماست ـ خداوند روزي‌اش را فراخ گرداند، به او شرح صدر عطا كند، او را به آرزويش برساند و در رسيدن به خواسته‌هايش ياري كند».[65]
کليني از ابوعبدالله جعفي روايتي را نقل مي‌كند كه توجّه به مفاد آن بايسته است:
«حضرت ابوجعفر محمد بن علي باقر عليهما السلام به من فرمود: منتهاي زمان مرابطه (و آمادگي نظامي)، نزد شما چند روز است. عرض كردم: چهل روز. امام فرمود: ولي مرابطه (و آمادگي) ما مرابطه‌اي هميشگي‌ (و پيوسته) است».[66]
علامه مجلسي در شرح اين روايت مي‌نويسد:
«بر شيعيان واجب است كه خود را بر ياري و طاعت امام بر حق آماده سازند (ان يربطوا انفسكم علي طاعة امام الحق) و منتظر فرج باشند و براي ياري نمودنش، مهّيا گردند (يتهيأ لنُصرته)».[67]
به هر حال انتظار حقيقي ظهور، به معناي آماده‌سازي عدّه و عُدّه در تمامي زمينه‌ها است. به قطع پس از ظهور، آن حضرت با جنگ رو به رو خواهد بود؛ پس كساني توان ياري‌اش را خواهند داشت كه كار آزمودة اين ميدان باشند … در عرصه جهاد علمي، مسلّح شدن به سلاح قلم و دانش و تيغ سخن و در عرصه عملي تجهيز به اسلحه رزم و آموختن شيوه‌هاي نوين آن (و مسائل استراتژيك جهاني)، لازمه انتظار حقيقي است. البته بخش مهم پيروزي آن حضرت، مرهون رشد فرهنگي جامعه بشري است.[68]

3-8. برنامه‌ريزي راهبردي (استراتژي انتظار)

يكي از ابعاد آينده‌پژوهي، ارائه اطلاعات و دانش‌هاي لازم براي برنامه‌ريزي‌هاي كلان و بلند مدت است. براي كشورها، سازمان‌ها و مراكز صنعتي و تجاري، داشتن اطلاعاتي لازم دربارة آينده و تحوّلات و پيشرفت‌ها، جهت تصميم‌گيري و تعيين خط مشي‌ها و راهبردها بايسته‌ است.
اين مسأله دربارة كشوري كه هم چشم به آينده موعود دارد و درصدد رسيدن به آن جامعه آرماني است، و هم مي‌خواهد خود را همسان و همساز آن قرار دهد اهميت بيشتري دارد. آينده‌پژوهي مهدوي، مي‌تواند در تنظيم سندهاي چشم‌انداز، برنامه‌هاي توسعه فرهنگي و سياسي نقش مهمي ايفا كند و محوريت «آموزة مهدويت» را در تمامي برنامه‌ها و سياست‌گذاري‌ها تثبيت نمايد.
بنا به نوشته يكي از پژوهشگران:
انقلاب اسلامي بايد از مزيت‌هاي دنياي آزاد كنوني و از ابزارها و تكنولوژي ارتباطات مدرن براي تعميق روابط فردي ـ فرهنگي خود با مسلمانان و تشكيل هسته‌هاي فكري ـ مذهبي، با بهره‌مندي از روح تشكّل‌هاي سنّتي و ديني و استفاده از قوانين و مقرّرات بين‌المللي تشكل‌هاي مردمي و سازمان‌هاي غيردولتي و … بهرة بهينه‌ بگيرد و با الگوسازي جديد از تركيب اين دو، جريان‌هاي خلاق مردمي ـ مذهبي و فعال اجتماعي ـ فرهنگي، را براي شيعيان و مسلمانان علاقه‌مند به پيوستن به قافله آرمان شهر شيعه، راه‌اندازي كند.[69]
نكته مهم در اين برنامه‌ريزي‌هاي راهبردي، حركت دادن جامعه به سمت جامعه آرماني و تلاش براي برپايي حكومت جهاني مهدوي است. امام پنجم عليه السلام مي‌فرمايد:
«به سوي او بشتابيد (فاسعوا اليه) ولو از طريق خزيدن بر روي سينه باشد. به خدا سوگند! گويي بين ركن و مقام ايستاده و با مردم بيعت مي‌كند».[70]
امام صادق عليه السلام نيز مي‌فرمايد:
«… كوشش و سعي داشته و منتظر فرج باشيد (فجدّوا و انتظروا)‌؛ گوارا باد شما را اين عمل بزرگ و عبادت ‌اي گروه رستگاران!» [71]
امام‌خميني رحمه الله عليه با وسعت ديدي كه داشتند، معتقد بودند هم اكنون براي گسترش قدرت اسلام در جهان بكوشيم تا زمينه ظهور چنان كه بايد، فراهم شود:
«هميشه ما انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار خدمت كنيم. انتظار فرج قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقّق پيدا كند و مقدمات ظهور ان‌شاء‌الله تهيه شود».[72]
از ويكتور هوگو نقل شده است: «آينده از آن هيچ كس نيست؛ كه آينده از آن خداست. آنچه از ما ساخته است، اين است كه براي آينده آماده شويم و خود را براي اجراي آنچه آينده از ما چشم دارد، مهّيا سازيم».[73]

3 ـ 9. شبيه‌سازي (الگوبرداري)

نكته پاياني آنكه فهم آينده، به معناي به دست آوردن تصويري از وضعيت‌هايي است كه در آينده تحقق پيدا مي‌كنند و از آنجا كه اين وضعيت‌ها بستر عمل فرد هستند، بنابراين تصوير مزبور در عمل امروز نيز دخل دارد. هر عملي كه مرتكب مي‌شويم، در مرحله‌اي به تصويري كه از آينده داريم، ربط پيدا مي‌كند و از آن فراتر، بدون تصويري از آينده، اعمال ما صورت نمي‌گيرد. حال درستي فهم طبيعتاً براساس تحقّق آن است و هر قدر وضعيت پيش‌بيني شده به واقعيت نزديك‌تر باشد، فهم درست‌تري در اختيار بوده است. بنابراين برنامه‌ريزي و تصميم‌گيري درست‌تر و مطمئن‌تري هم صورت مي‌گيرد و اقدامات و طرح‌ريزي‌ها نتيجه بخش مي‌شود.[74]
بر اين اساس آينده‌پژوهي مهدوي، مي‌تواند چند رويكرد مهم در اين راستا اتخاذ كند:
1. قرار دادن جامعه مهدوي و دولت و نسل منتظر در مسير انقلاب جهاني مهدوي؛
2. تأثير و ايفاي نقش بنيادين در برنامه‌ريزي‌ها و تصميم‌گيري‌ها با محوريت آموزه‌هاي متعالي مهدوي؛
3. تلاش و برنامه‌ر‌يزي مستمر و پابرجا براي رسيدن به جامعه موعود و تحقّق ظهور و انقلاب جهاني؛
4. الگوبرداري از جامعه آرماني و شبيه‌سازي رفتارها و رويكرد‌ها.
البته انگارة محوري در آينده‌پژوهي مهدوي، اين است كه هنگامه ظهور كاملاً پوشيده و ناگهاني است؛ بنابراين وجهة همت آن شناسايي تمامي پديده‌ها و رويدادهايي است كه در حول و حوش آن اتفاق مي‌افتد. رسول اكرم صلي الله عليه و آله مي‌فرمايد:
«ظهور او مانند قيامت است. تنها خداوند است كه چون زمانش فرا رسد، آن را آشكار مي‌سازد. فرا رسيدن آن بر آسمانيان و زمينيان پوشيده است؛ جز به ناگهان، فرا نمي‌رسد».[75] و[76]
پس اصل اطلاع از زمان ظهور، از دايره آينده‌پژوهي خارج است؛ ولي بسياري ديگر از مباحث مربوط به آن (چون نشانه‌هاي ظهور، علايم آخرالزمان، شرايط ظهور و …) در گسترة آن قرار مي‌گيرد.

نتيجه: مهدويت‌پژوهي و آينده‌پژوهي

به رغم پندار برخي، صرف توجه به «آينده»، نقطه پيوند و اشتراك مهدويت‌پژوهي وآينده‌پژوهي نيست؛ بلكه نوع نگاه به آينده و روش‌ها و دستاوردهاي آن دو مي‌تواند، نقطه ارتباط و تعامل آنها باشد. در اين نوشتار، بحث مستقل «آينده‌پژوهي مهدوي» را طرح كرده و ادله و ابعاد مختلف آن را کاويديم. روشن شد كه در «آموزه مهدويت»، زمينه‌ها و مؤلفه‌هاي فراواني براي «آينده‌پژوهي» وجود دارد و اين آموزه از ظرفيت فراواني براي تحليل و ارزيابي حوادث و رويدادهاي آتي برخوردار است. در عين حال مي‌توان پيوندهايي نيز بين مهدويت‌پژوهي و آينده‌پژوهي برقرار كرد كه به بعضي از آنها ‌به صورت گذرا اشاره مي‌شود:
1. امكان بهره‌وري از بعضي مؤلفه‌هاي «آموزه مهدويت» در تحليل و ارزيابي درست پديده‌ها و رويدادهاي جهاني و فهم دقيق اين تغييرات و تحولات؛
2. برنامه‌ريزي مناسب در جهت تبيين و ترويج آموزة مهدويت در سطح فراگير و جهاني با كمك يافته‌هاي آينده‌پژوهي دربارة پيشرفت‌ها و پسرفت‌هاي جهاني و تحولات فرارو؛
3. روش‌مند كردن پژوهش‌هاي مهدوي (ارائه تصوير و طرحي واقعي از آينده مطلوب) با بهره‌گيري از روش‌ها و تكنيك‌هاي آينده‌پژوهي؛
4. بهره‌گيري از آموزه‌هاي مهدوي در سطوح مختلف برنامه‌ريزي و تصميم‌گيري ملّي، همراه با استفاده از يافته‌هاي آينده‌پژوهي از اوضاع جهاني؛
5. بررسي نقش و جايگاه آموزه مهدويت، در تحوّلات و دگرگوني‌هاي آينده و ايجاد آمادگي جمعي و جهاني براي رودرويي با اين تغييرات؛
6. شناخت چالش‌ها و بحران‌هاي فراروي زندگي بشري كه از طريق آينده‌پژوهي پيش‌بيني مي‌شود و ارائه راه‌حل‌هاي رفع اين بحران براساس دكترين مهدويت؛
7. بهره‌وري از «آينده‌پژوهي» در جهت ايجاد دورانديشي جمعي و توجه ويژه به آينده (براي طرح و تبليغ آموزه‌هاي مهدويت در جامعة جهاني) و ….
در پايان بيان اين نكته بايسته است كه لازمه «مهدويت‌پژوهي» در سطح كلان و علمي، «آينده‌پژوهي مفهومي» است؛ يعني نظام‌مندي پژوهش‌ها و كاوش‌هاي علمي درباره آينده مطلوب و ممكن ـ با رويكرد مهدوي ـ و نظريه‌پردازي در اين زمينه، منوط به بهره‌گيري از محمل‌هاي مفهومي است. نگارنده اين رويكرد را با بهره‌گيري از محمل مفهومي دولت (دولت اخلاقي مهدوي) پي‌جويي كرده و آينده جهان را براساس تصوّرات و تطوراتي كه از طريق دولت متبادر مي‌شود، مورد كاوش قرار داده است. براساس اين محمل مفهومي و به كمك آيات و روايات، مي‌توان تصويري نسبتاً روشن از وضعيت‌ها و رويدادهاي آينده ارائه داده و واقعيت‌هاي آن را باز گفت. البته شناسايي اين محمل مفهومي و درك درست آن و تناسب آن با واقعيت‌هاي آينده، امري پيچيده و نيازمند مطالعه و تأملات نظري است. اين رويكرد پژوهشي و علمي به آينده، مي‌تواند تفاسير و تبيين‌هاي تاريخي را در سطح كلان و هدفمند مطرح سازد و الگوها و قوانيني براي جريان كلّي تاريخ ارائه دهد. اين آينده‌پژوهي مفهومي، غير از آينده‌پژوهي رايج در دنيا است كه در سطح محدود، نگاه‌ها را به تحوّلات و رويدادهاي فرارو متوجّه مي‌سازد و در برنامه‌ريزي‌ها و تصميم‌گيري‌ها دخيل است و توانايي تحليل جامع تاريخي از جهان و رويکرد نظري به آينده‌شناسي را ندارد.

پی نوشت ها :

[63]. «ليعدَّن احدكم لخروج القائم و لو سهماً...»؛ نعماني، پيشين، ص‌32، ح 10؛ مجلسي، پيشين، ج 52، ص‌366.
[64]. «اللهم كما جَعلَتَ قلبي بذكره معمورا، فاجعل سلاحي بنصرته مشهوراً»؛ مفاتيح الجنان، زيارت امام در سرداب مقدس.
[65]. «من ارتَبَط دابّةً متوّقِعاً به امرنا و يغيظ به عدوَّنا و هو منسوبٌ الينا اَدَّر اللهُ رِزقه و شَرَحَ صَدرَه و بَلَّغَهُ اَمَله و كان عَوناً علي حوائجه»؛ شيخ كليني، پيشين، ج6، ص‌535، ح 1.
[66]. «قال لي ابوجعفر محمد بن علي عليهما السلام: كم الرّباط عندكم؟ قلت: اربعون. قال عليه السلام: لكن رباطَنا الدَّهر»؛ همان، ج8، ص‌381، ح 576.
[67]. علامه مجلسي، مرآة العقول، ج 26، ص‌586.
[68]. نك: جوادي آملي، موعود موجود، (چاپ اول: قم، اسراء، 1387)، ص‌166.
[69]. محمد علي زم، جمهوري جهاني شيعه(چاپ اول، تهران: كتاب جمهور، 1384)، ص‌93.
[70]. «... فاسعوا اليه و لو حبوا و الله كأنّي انظر اليه بين الرُّكنِ والمقام يبايع الناس»؛ موسوي اصفهاني، مكيال المكارم، (چاپ پنجم، قم، مسجد جمكران، 1380)، ج 2، ص‌184.
[71]. «... فجدّوا و انتظروا هنيئاً لكم ايتّها العصابة المرحومة»؛ نعماني، پيشين، ص‌108.
[72]. صحيفه نور، ج7، ص255.
[73]. محمد رضا حكيمي، خورشيد مغرب، چاپ بيست و پنجم، قم. انتشارت دليل ما، 1382، ص284 (به نقل از مجله سخن، دوره 20، ص126).
[74]. نك: نگارنده، آينده جهان،‌ ص‌20 و 21.
[75]. «مثله مثل الساعة الّتي لا يجلّيها لوقتها الّا هو ثقلت في السماوات و الأرض لاتأتيكم الابغتة»؛ اعراف(7): 187.
[76]. شيخ صدوق، كمال‌الدين و تمام النعمه، قم، دارالكتب الاسلاميه، چ2، 1395ق، ج 2، ص‌373.

منبع: www.entizar.ir