بقعه میر بهزاد - احمد آباد (خرگونه)
بقعه میربهزاد، مورد توجه و احترام و اعتقاد اهالی روستاها و مناطق همجوار است. ایام پنج شنبه و جمعه، به زیارت آن می روند و در ایام محرم، مراسم سینه زنی و زنجیر زنی توسط عزاداران حسینی که اکثرا از اهالی شهر آبدان هستند، در آن برگزار می شود. در ایام نوروز و بهار، از نقاط دور دست هم عده ای برای زیارت و سیاحت به این جا می آیند.
قدمت بقعه به طور دقیق معلوم نیست. ظاهرا ابتدا اهالی خرگونه (احمد آباد فعلی) اتاقی گلی بر قبر میربهزاد می سازند، سپس بعد از خرابی آن اتاق، زنی صالحه از اهالی روستای زعفرانی، مشهور به «دی زائر حسین» - و همسر حاج غلام پولادی - با هزینه خود اتاقی سنگ و گچی و گنبددار به جایش احداث می کند. این اتاق، به خاطر فرسودگی، قبل از انقلاب اسلامی تخریب و به همت اهالی خیراندیش روستای خرگونه و روستاهای مجاور، اتاق دیگری ساخته می شود. این اتاق نیز در سال ۱۳۷۷ خورشیدی تخریب و به همت آقای عبدالله شجاعی فرزند غلامرضا و نذورات مردمی، اتاق فعلی که از جنس سنگ و سیمان است، ساخته می شود. این اتاق به ابعاد 50×690 سانتی متر و دارای دو پنجره آهنی یک متری در غرب و جنوب و دری آهنی به عرض ۹۰ سانتی متر در شرق است. دیوارهای آن از داخل پلاستر گچ و از خارج، سیمان سفید شده و سقف آن تیر آهنی و کف مقبره سیمان و مفروش است. بر فراز اتاق، دو مناره کوچک قرار دارد و جلوی آن، سایبان است.
قبر میربهزاد که دارای سنگ قبر جدید و پوشش سنگ قرنیز است، درست در وسط اتاق واقع شده و روی آن پارچه ای سبز انداخته اند. ارتفاع قبر ۳۷ سانتی متر و طول و عرض آن ۶۰×۱۸۰ سانتی متر است.
میر بهزاد از نوادگان امیر دیوان و جدشاخه ای از سادات حسینی دشتی است. نسبش طبق آنچه روی قبر نوشته شده، چنین است: میربهزاد بن میربهرست (مدفون در باغان) بن شاہ پیر حسین (مدفون در سرمستان) بن شاه جعفر بن شاه لطف الله (مدفون در آبدان) بن شاه حسن بن شاہ رکن الدین (مدفون در طلحه) بن شاه فرج الله ملقب به امیر دیوان و مدفون در کوه درنگ جاشک. علاقمندان برای دیدن بقیه نسب نامه، می توانند به قسمت گزارش بقعه شاه فرج الله که در دفتر دوم ص ۹۸ آمده، مراجعه نمایند.
میر بهزاد در عصر صفویه و گویا در زمان شاه سلطان حسین صفوی - پسر شاه سلیمان که زمان حکومتش از سال ۱۱۰۵ تا ۱۱۳۵ هجری قمری بوده - می زیسته است. وی سیدی عابد، فصیح اللسان، شجاع، سوار کار، خوش صدا، متمول، قوی هیکل و به زور بازو معروف بوده است. داستان مغلوب شدن پهلوان دربار و کشته شدن شیر به وسیله ایشان، در دشتی معروف است.
نقل است که حدود چهل روز پس از ازدواج، بنا به عللی از جمله عدم پرداخت مالیات به اصفهان فراخوانده شده و قریب ۱۴ و به قولی دیگر۱۸ سال در آنجا محبوس می گردد. بعد از آزادی و هنگام برگشت از اصفهان، زمانی که به منطقه خشت یا کازرون و به قولی دیگر فراشبند می رسد، برای رفع خستگی و تعویض نعل اسب وارد منزل یکی از صنعت گران آن حدود می شود. مدتی آنجا مانده و بعد از تجدید فراش و ازدواج با دختر آن صنعت گر، در حالی که همسرش باردار بود، به سوی دشتی حرکت می کند.
در کتاب «نامنامه ایلات و عشایر و طوایف (ایران تاریخی و فرهنگی)» اشاره شده که در خشت کازرون چند خانواده که از نسل شاه فرج الله هستند، سکونت دارند. برخی محققین احتمال داده اند که اینان از نسل همین میربهزاد - که نسبش با چند واسطه به شاه فرج الله میرسد - باشند.
امیر بهزاد، بعد از بازگشت از اصفهان مدت کمی در منطقه خورموج مانده و سپس به خاطر اختلافی که با حاکم وقت خورموج پیدا کرده بود و نیز جهت سرپرستی املاک آبا و اجدادیش، با خدم و حشم خود به منطقه آبدان نقل مکان کرده و در زمینی معروف به دروک سکونت اختیار می کند.
چهار یا ده سال بعد از خلاصی از زندان و در سن حدود ۶۵ سالگی، هنگامی که قصد بازگشت یا رفتن به مکه معظمه داشت، در منطقه خوزستان فوت می کند. بنا به وصیتش، پیکر مطهرش را بعد از غسل و کفن، درون صندوقی گذاشته با لنج بادی به ساحل دشتی انتقال می دهند. در ساحل بی بی خاتون یا دمی گز، آن را پائین آورده و بر شتری سفید از شتران خودش گذاشته به سوی دروک حرکت می دهند. شتر مذکور، در طول مسیر در دو مکان خوابیده و سپس بلند می شود؛ مکان اول بین بوجیکدان و گله زنی - که بعدها در همین جا گنبد کی ساخته و شمع و چراغ روشن می کردند - و مکان دوم مغرب نوکن - بین نوکن و خرگونه - و معروف به «کورهای احمد.» اما در مرتبه سوم، شتر در محل فعلی بقعه خوابیده و دیگر بلند نمی شود. طبق وصیتی که میربهزاد کرده بود، جسدش را پایین آورده و دفن می کنند (العهده على الراوی)
میر بهزاد، دارای چند پسر بوده که فعلا نام دو تن از آنان یعنی میر شهریار و میررضا علی در دست است. سادات منقل، گوری و بحیری که شهرت بهزادی، شهریاری و طاهری دارند، از نسل میر شهریار و سادات درازی، چاووشی و چارک از نسل میررضا على هستند.
میر بهزاد، دارای سه برادر به نام های میر نسیم و میرمهدی و میر قاسم علی بوده که میر نسیم، جد سادات حسینی بخش کاکی، سادات شاهون (شاه جعفری) خورموج، سادات حسینی دهستان شنبه، سادات حسینی آبدان و دوراهک است.
میرمهدی، جد سادات میرهادی منطقه چغاپور و بالأخره میر قاسمعلی جد سادات دشتی فراشبند، سادات حسینی از در خواب، سادات حسینی آباد تنگستان و غیره است.
نکته ای که در این جا لازم است بیان گردد، آن است که سادات درازی، چاووشی، چارک و میانخره، از نسل سه برادر به نام های میر عبداللطیف، میررضا علی و میرعلی هستند. این سه برادر، از سال ها قبل ساکن قلعه بردی خورموج بودند و هنگامی که خورموج مورد هجوم نیروهای کریم خان زند قرار می گیرد، به ناچار به درازی مهاجرت می کنند.
بقعه میربهزاد، مورد توجه و احترام و اعتقاد اهالی روستاها و مناطق همجوار است. ایام پنج شنبه و جمعه، به زیارت آن می روند و در ایام محرم، مراسم سینه زنی و زنجیر زنی توسط عزاداران حسینی که اکثرا از اهالی شهر آبدان هستند، در آن برگزار می شود. در ایام نوروز و بهار، از نقاط دور دست هم عده ای برای زیارت و سیاحت به این جا می آیند.
در اطراف بقعه، عده ای از مؤمنین و مؤمنات خفته اند که برخی از آنها از نامداران، شایستگان و نیک نامان گذشته منطقه بوده اند. اسامی برخی از آنها از این قرار است: ۱. على بن محمد بن سمیل ۲. حسین بن محمد بن سمیل ٣. حاجی بن زائر حسین گنخکی (از مجاهدین دشتی در جنگ سربست چغادک) ۴. حسین بن عبدالرضا (از مجاهدین دشتی در جنگ دلوار).
ناگفته نماند که در همین قبرستان، به یاد بود محمد بن فرید - از دلاور مردان دشتی در جنگ با انگلیس - شکل قبری ساخته اند که رویش چنین نوشته شده است: «هوالباقی، شهیدان زنده اند الله اکبر، به خون آغشته اند الله اکبر. ... شهید مفقودالجسد محمد فریدونی فرزند فرید که در سال ۱۲۹۳ خورشیدی، در جنگ رئیس علی دلواری، در نبردی دلاورانه با نیروی انگلیس به شهادت رسید.»
راه این بقعه، خاکی و در حال حاضر، دارای امکاناتی چون: آب لوله کشی، موتور برق، سرویس بهداشتی، سه زائرسرا، آشپزخانه، آب انبار و فضای سبز است.
نکته آخر اینکه در مردادماه ۱۳۸۶ خورشیدی، شبانه عده ای کنار قبر امیربهزاد حفاری می کنند، اما معلوم نیست چیزی برده شده یا نه.
منابع:
1. سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیایی آبادی های کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۱۱۱ (خورموج)، ص ۴۱.
2. منوچهر ستوده، نامنامه ایلات و عشایر و طوایف (ایران تاریخی و فرهنگی)، ص ۲۶۹.
3. عبدالحسین بحرینی نژاد و حیدر دوراهکی، بندر دیر نگین بر ساحل خلیج فارس، ج ۲، ص ۲۲۷.
۴. هفته نامه نصیر بوشهر، سال ۹، شماره ۴۰۰، یکشنبه ۱۳۸۶/4/3 ،ص ۲.
۵. دست نوشته مورخ ۱۳۸۶/9/5 آقای سید محمد رضا جعفری.
6. گفتگو با حاج سید ابوالحسن بهزادی، از نوادگان میربهزاد، فرهنگی، ساکن خورموج، مورخ ۱۳۸۶/6/12
۷. گفتگو با حاج سیدابراهیم ورقه (حسینی) معمر، ساکن آبدان، مورخ ۱۳۸۵/5/27
۸. گفتگو با سید اسماعیل بهرامی، از نوادگان میربهزاد، معمر، ساکن خورموج، مورخ ۱۳۸۶/9/10
9. گفتگو با زایر عبدالله گنخکی فرزند حسین فرزند عبدالرضا، مطلع، ساکن احمد آباد (خرگونه)، مورخ ۱۳۸۶/8/7
۱۰. مشاهدات نگارنده، مورخ ۱۳۷۶/8/17
منبع: زیارتگاههای استان بوشهر، دفتر سوم، غلامحسین هادی نژاد دشتی، انتشارات وثوق، چاپ اول، قم، 1388ش، صص 28-23
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}