ظهور بشقاب پرنده‌ها (1)







مقدمه

شاید شروعی برای دوران جدید بشقابهای پرنده را بتوان سالهای 1946 و 1947 دانست . در این سالها که جامعه انسانی از پیشرفتهای علمی و فنی خود کاملا به وجد آمده بود؛ به یکباره گزارشهای فراوانی از مشاهده اجرام پرنده ناشناس در گوشه و کنار آمریکا و اروپا منتشر شد. در ابتدا گمان می شد این اجرام نوعی ابزار پروازی جدید و ساخت شوروی سابق است که اینک در آغاز جنگ سرد قرار است نقش جاسوسهای هوایی بلوک شرق را بر عهده گیرد. اما انتشار گزارش رویت این سفاین بیگانه! بر فراز کاخ کرملین در مسکو و سپس نقاط دیگر شوروی و انتشار این نکته که روسها هم مدتی است با این میهمانان ناخوانده درگیر هستند توجه دانشمندان را بسوی پاسخ متفاوتی رهنمون ساخت.
سازمانهای هوایی و فضایی دو قدرت شرق و غرب هریک کمیسیونهای ویژه‌ای را برای بررسی این موارد ترتیب دادند. هدف اصلی این کمیسیونها پاسخ به دو سوال اصلی بود، نخست آنکه اجرامی که رصد آنها توسط گروهی از افراد از طیفهای مختلف از کشاورز گرفته تا خلبانها و حتی برخی از فضانوران گزارش می‌شد آیا واقعا وجود دارند و اگر این طور است منشا آنها چیست؟ و دوم اینکه آیا این اجرام خطری برای امنیت ملی کشورها و در مرحله بعد زمین به بار خواهند آورد؟ یکی از این کمیسیونها در سال 1953 تأسیس شد و به بررسی دقیق تمام گزارشهای منتشر شده تا آن موقع پرداخت و در سال 1954 گزارش این کمیسیون منتشر شد.
در این گزارش سعی شده بود با دلایل علمی وجود یوفوها به چالش کشیده شود. اگرچه انتظار می‌رفت با انتشار این گزارش داستان بشقابهای پرنده پایان پذیرد، اما سیل مشاهدات ادامه داشت و در نهایت در سال 1956 سازمان نیکاپ (NICAP) یا کمیته ملی تحقیقات پدیده‌های فضایی مسولیت تحقیق را بر عهده گرفت. این کمیسیون با عضویت چندین مقام هوانوردی و اعضای سابق CIA تلاش داشت تا به توضیحی دقیق دست یابد.

پروژه کتاب آبی

در همان زمان پروژه معروف به کتاب آبی که هدفش بررسی دقیق گزارشهای مربوط به این موارد بود آغاز شد و البته هیچگاه گزارش نهایی آن فرصت انتشار نیافت ، چرا که در 27 اوت 1966 به دلیل اختلالی که در سیستم مخابرات پایگاه استراتژیک موشکهای قاره پیما در داکوتای شمالی و همزمان با رویت شیء پرنده ناشناسی رخ داد ، جانسون رییس جمهور وقت آمریکا را وادار کرد تا دستور تشکیل یک کمیسیون دیگر به سرپرستی ادوارد کندون را صادرکند. وی و همکارانش به بررسی بیش از 100 مورد از معتبرترین گزارشها پرداختند. اعضای این کمیسیون 60 نفره که اعضای آن را تیمی از اخترشناسان ، مهندسان ، خلبانان و حتی روانشناسان تشیکل می‌دادند؛ سرانجام نتیجه این تحقیق را که به گزارش کندون مشهور شد در 1000 صفحه و با تأیید آکادمی ملی علوم امریکا ، منتشر کردند.

بررسی گزارشات رسیده

در این گزارش مفصل اعلام شده بود تمامی موارد بررسی شده در این گزارش دارای توضیحات علمی و قابل قبول بوده و ارتباطی با موجودات هوشمند فرازمینی یا فعالیتهای جاسوسی دیگر کشورها ندارند. در روسیه نیز داستان با عاقبتی مشابه مواجه شد. یک گروه 18 نفره به نام کمیسیون دایمی امور فضایی مسولیت بررسی این گزارشها را بر عهده داشت و پس از آن نیز کمیسیون علمی شوروی به بررسی دقیق آنها پرداخت و سرانجام اعلام شد که بررسی تمام گزارشات رسیده نشان از آن دارد تمام این موارد دارای منشأ طبیعی بوده‌اند و هیچ موردی بصورت مشکوک باقی نمانده است.
این گزارشها اگر چه با ذایقه علاقمندان ارتباط با موجودات فضایی سازگاری نداشت، اما انجام آنها نشان از اهمیت یافتن این موضوع در بین اذهان علمی جامعه داشت. اینک طبقه بندیهای گوناگونی برای این اشیاء ناشناس انجام شده بود. گزارشهای معتبر در سه دسته با عنوان برخورد نزدیک از نوع اول تا سوم دسته بندی می‌شد. در برخورد نوع اول افراد تنها این اشیاء را می‌دیدند ، در نوع دوم علاوه بر دیدار با آنها صدای این اشیاء نیز به گوش می‌رسید و در برخورد نزدیک از نوع سوم علاوه بر دیدن سفاین بیگانه و شنیدن صدای آنها ملاقاتهایی نیز بین سرنشینان آن با زمینیان گزارش می‌شد.
اگرچه با گذشت زمان از تعداد این گزارشها کاسته شد، اما این به معنی متوقف شدن آنها نبود. هنوز بیش از یکسال از ادعای پزشکان فرقه « رائلی » مبنی بر موفقیت در شبیه سازی انسان نمی‌گذرد. اعضای این فرقه که خبر این فعالیت آنها چندی پیش تیتر اول تمام خبرگزاریهای جهان بود، خود را مرید مردی به نام "رائل" می‌دانند. وی معتقد است در یکی از کوهنوردیهای هفتگی خود در آمریکا با موجودات فضایی ملاقات کرده و آنها به او اعلام داشته‌اند که به زودی برای ملاقات دوباره به زمین باز خواهند گشت و ضمن آموزش روش کلونینگ انسان به او ، از او خواسته‌اند زمینه را برای بازگشت آنها آماده کند.


بشقاب پرنده‌ها در ایران

در دوره جدید که موج رویت بشقابهای پرنده به اوج رسید نام ایران نیز در بین کشورهایی قرا رگرفت که نه تنها تعداد قابل توجهی گزارش از آن مخابره می‌شد، بلکه تعدادی از گزارشهای مهم از نظر طرفداران وجود بشقابهای پرنده در ایران رخ داده بود. در این بین یکی از گزارشها اهمیت بیشتری داشت، شی ناشناس پرنده که در بامداد روز 19 سپتامبر سال 1976 در تهران دیده شد. بر اساس گزارشی از این ماجرا که در 31 اگوست 1977 منتشر شد، ساعت 12:30 نیمه شب 19 سپتامبر تلفنهایی از منطقه شمیرانات به نیروی هوایی ارتش ایران زده می‌شود و طی آن گزارش رویت یک شی پرنده ناشناس در افق شمالی گزارش می‌شود. دقایقی بعد برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران حضور این جرم را در رادار خود تأیید می‌کند و بلافاصله یک فروند هواپیمای شکاری به تعقیب آن بر می‌خیزد.
با نزدیک شدن هواپیما به این جرم سیستم رادیویی هواپیما از کار می‌افتد و جنگنده دوم به هوا بر می‌خیزد، اما او نیز نمی‌تواند علی رغم مانورهای پیچیده پروازی به او نزدیک شود. در پایان تعداد این اشیاء از یک مورد به سه مورد افزایش یافته و سپس ناپدید می‌شوند. اما بهار بشقابهای پرنده در ایران سالها بعد ازا ین تاریخ فرا رسید. شاید انتشار گزارشهایی پراکنده در این زمینه ادامه داشت، اما داستان در پاییز 1369 به اوج رسید. زمانی که دکتر داریوش ادیب که پیش از آن بیشتر بواسطه تدوین مجموعه چهار جلدی جواهر شناسی شناخته می‌شد کتابی با نام اسرار بشقابهای پرنده را ترجمه و منتشر کرد.
این کتاب ترجمه داستانی به نام COMMUNION - A true story بود که در واقع خاطرات نویسنده آن ویتلی استریبر از دزدیده شدنش توسط موجودات فضایی (یک برخورد نزدیک نوع سوم و البته بسیار هیجان انگیز!!) به حساب می‌آمد، اما پیشگفتار کوتاه داریوش ادیب بر این کتاب بیش از متن اصلی و طولانی آن مهم به نظر می‌آمد. چرا که در آن ضمن یادآوری خاطره‌ای از ملاقات با پسری که مدعی دیدار با بشقابهای پرنده در پارک جنگلی عباس آباد تهران بود تصاویری را که وی از بشقابهای پرنده در تهران گرفته بود منتشر می‌ساخت.
تصاویری که گفته شد در ماهنامه بشقابهای پرنده ( که در آمریکا منتشر می‌شود ) نیز منتشر شده است. در همان سالها داریوش ادیب سلسله مقالاتی در روزنامه اطلاعات به عنوان یکی از روزنامه‌های پر مخاطب ایران منتشر کرد و در آن با ارایه شواهد زیاد سعی در اثبات حیات هوشمند فرا زمینی و بشقابهای پرنده نمود. یکی از این موارد صورت فرعون مریخی بود که بعدها توسط تصاویر فضاپیمای مدار گرد مریخ موسوم به MGS ماهیت اصلی آن مشخص شد. در تصاویر دقیق این تپه یک کیلومتری طبیعی هیچ نشانی از صورت آنان نیست و فقط بر اثر بازی نور و وضوح کم تصاویر اول به این صورت دیده شده است.
مدتی بعد از موج اولیه ماهنامه نجوم به پاسخگویی به برخی از این شایعات پرداخت که نتیجه آن مجموعه مقالاتی بود که همراه با یک راهنمای عملی عکاسی از بشقابهای پرنده این موضوع را نه تنها رد، بلکه مطبوعات کشور را به دلیل انتشار چنین گزارشهایی مورد انتقاد قرار می‌داد. در این مقاله‌ها نشان داده شده که چگونه مردم پدیده‌های نجومی و جوی را با اشیای ناشناس پرنده اشتباه می‌گیرند. همین طور توضیح داده شده که چگونه حتی به کمک یک چراغ مطالعه می‌توان تصویری از یک بشقاب پرنده ساخت.
منبع:http://daneshnameh.roshd.ir