این بقعه، در شهرستان دشتی، بخش کاکی، دهستان چغاپور، شرق روستای آب سبز، جنوب روستای دهداری و روی طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۶۱ دقیقه و عرض جغرافیایی ۲۸ درجه و ۲۵ دقیقه و در ارتفاع ۳۳ متری از سطح دریا واقع است. فاصله آن تا شهر خورموج، ۳۱ کیلومتر و در جنوب غربی آن قرار دارد.
 
اتاق بقعه، تا سال ۱۳۶۶ خورشیدی گلی و مخروبه بود. در این سال به کمک نذورات مردمی و به همت بانی وقت بقعه - یعنی مرحوم سید عبدالعلی فرزند سید محمد فرزند سید محمد حسین - با سنگ و گچ و توسط بنایی از اهالی روستای بادوله تجدید بنا گردید. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی، این اتاق نیز به خاطر ترک خوردگی شدید دیوارها و فرو ریختگی دیوار شرقی آن توسط آقای سید حسین عبدالهی فرزند مرحوم سید عبدالعلی تخریب و با کمک مالی آقای حاج نجف ناصری از اهالی خیر اندیش روستای حسین زائری با بلوک و سیمان تجدید بنا گردید. اتاق فعلی، به صورت چهار گوش و به ابعاد 4.52 در 4.66 متر است. دیوارهای خارجی آن، دارای پوشش سیمان سفید و دیوارهای داخلی آن نخست تا ارتفاع یک متر با سرامیک سفید تزئین و سپس سیمان سفید شده است. اتاق، دارای دری آهنی به عرض یک متر در سمت مشرق است و در شمال و جنوب، دو پنجره آهنی به عرض ۷۷ سانتی متر جهت روشنایی و خنکی هوا قرار دارد. کف اتاق، موزائیک و مفروش به موکت و بر فراز آن گنبدکی استوار است.
 
در وسط اتاق، قبری جدید و با پوشش سنگ گرانیت قرار دارد که ارتفاع آن ۱۵ سانتی متر و طول و عرض آن 60 در 188 سانتی متر است. این قبر، بدون ضریح و سنگ نوشته می باشد و فقط پارچه سبزی روی آن کشیده اند.

مدفون در این بقعه، ابراهیم و مشهور به پیر سبز است. گویند علت شهرت وی به پیر سبز، به این است که هرگاه به خواب دوستان می آمده، لباسش سبز بوده است. در نسبش قول واحدی وجود ندارد. برخی وی را از نسل امام صادق علیه السلام و عده ای هم از نوادگان امام سجاد علیه السلام می دانند. قول ضعیفی نیز وجود دارد که ایشان از بزرگان زرتشتی است.
 
در مورد زمان و علت آمدن ایشان به منطقه چغاپور - که زمانی یکی از مناطق آباد دشتی بوده - چنین روایت شده که وی در زمان بنی عباس و برای هدایت اهالی منطقه چغابور که اکثرا بر آیین زرتشتی بودند، آمده و سرانجام در آن دیار داعی حق را لبیک گفته و رخ در نقاب خاک کشیده است.
 
در جنوب اتاق پیر سبز و در فاصله ۱۰ متر و ۴۰ سانتی متری آن، اتاق دیگری است که ظاهرا متعلق به برادر کوچک او سید اسماعیل معروف به خدر سبز است. جنس این اتاق، از سنگ و گچ و دیوارهایش از داخل و خارج سیمان سفید شده و ازاره آن تا ارتفاع ۷۷ سانتی متری، دارای پوشش سرامیک است. در آهنی آن با عرض ۹۰ سانتی متر رو به مشرق باز شده و در مغرب هم جهت خنکی و روشنایی، دارای پنجره ای آهنی به عرض ۷۵ سانتی متر است. کف مقبره، موزائیک کاری و مفروش به موکت و پتو و سقف آن تیرآهنی است.
 
بر روی اتاق، گنبدی است و قبر خدر سبز که ارتفاع آن ۱۳ سانتی متر و طول و عرض آن 60 در 167 سانتی متر است، در وسط اتاق واقع شده است. نمای خارجی قبر از سنگ کریستال است و روی آن پارچه ای سبز انداخته شده و فاقد سنگ نوشته و ضریح است.
 
اتاق خدر سبز، قدمت زیادی دارد و بارها بازسازی و مرمت شده است. آخرین مرمت آن، مربوط به سال ۱۳۸۸ خورشیدی است. ناگفته نماند که بین این اتاق و اتاق پیر سبز، حسینیه ای در حال احداث است که شالوده آن در سال ۱۳۸۹ خورشیدی به جای حسینیه خشت و گلی قبلی نهاده شده است.
 
پیرسبز و خدر سبز، نزد اهالی چغاپور به ویژه اهالی آب سبز و دهداری، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. حاجت مندان و دردمندان، روزهای پنج شنبه و جمعه به زیارتشان می روند و ضمن خواندن فاتحه، برای برآورده شدن حاجات شرعیه خود دعا می کنند. کراماتی نیز از صاحبان این دو بقعه نقل شده از جمله از آقای حاج حسن خورشیدی بن رئیس حسین که فردی مورد اعتماد است، شنیدم که گفت: پسر عمویم به نام «جهانگیر» فرزند رئیس ابول فرزند رئیس خورشید در کودکی دچار چشم درد شدیدی می شود، والدۂ ماجده اش مرحومه بی بی پریزاد بنت مرحوم سید محمود گلستانه که سخت به پیرسبز اعتقاد داشته، نذر می کند که اگر چشم پسرش خوب شد، چادرش را روی قبر پیر سبز اندازد. بعد از نذر، چشم پسرش خوب می شود و چادرش را اهدا می کند.
 
در جوار بقعه پیرسبز و خدرسبز، یکی از قبرستان های قدیمی دشتی قرار دارد. متأسفانه در جریان سیل ۱۳۶۵ خورشیدی، بیشتر قبور زیر گل و لای فرو رفت و در حال حاضر، تعداد کمی از آنها هویداست. در قسمت شرقی قبرستان، قبور چهار تن از شهدای جنگ تحمیلی دیده میشود که جلوه خاصی به محوطه داده است.
 
مخفی نماند که بنا به اظهار خادم بقعه، در ضلع شمال غربی قبرستان، جایی که هم اکنون نخل کاری شده، تا حدود صد سال پیش درخت گزی بوده که زیر آن قبر خواهر پیرسبز و خدرسبز قرار داشته است.
 
بقعه پیرسبز و خدر سبز، دارای حیاطی وسیع و امکانات خوبی همچون آب لوله کشی، منبع آب، سرویس بهداشتی، آب انبار، برق و فضای سبز است.
 
آثار قدیمی و تاریخی متعددی که نشانگر قدمت تاریخی منطقه است، در اطراف زیارتگاه دیده شده که از جمله آنها، می توان به سکه های مسی، خمره های سفالی حاوی تخم توله (پنیرک) و سنگ های دایره ای شکل اشاره کرد. در جریان سیل ۱۳۶۵ خورشیدی، در کنار این زیارتگاه بیش از یکصد حفره چاه مانند با دیواره سنگ و ساروجی و درپوش دار حاوی استخوان مردگان آشکار گردید که کاملا با عادات و رسوم تدفین مردگان در زمان زرتشتیان شباهت داشت. طبق آنچه در کتاب تدفین مردگان در ایران اثر عباس قدیانی آمده، زرتشتیان هنگامی که از مردگان فقط استخوان های خشک باقی می ماند، آنها را جمع کرده در چاهی که آن را استودان (استخوان دان) می گفتند، دفن می کردند.
 
 منابع:
١. سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، فرهنگ جغرافیایی آبادی های کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۱۱۱ (خورموج) ص ۱.
۲. عباس قدیانی، تدفین مردگان در ایران از دوره باستان تا پایان قاجاریه، ص ۳۱۸ به بعد.
3. گفتگو با حاج حسن علی زاده، مطلع و معمر، ساکن دهداری، مورخ ۱۳۸۴/1/9
۴. گفتگو با حاج حسن خورشیدی، مطلع، آب سبزی اصل، ساکن خورموج، مورخ ۱۳۹۰/1/28
۵. گفتگو با زائر حاجی زحمت کش (حاج مؤمن) معمر، فقیه صالحی اصل، ساکن حسین زائری، مورخ ۱۳۹۰/1/26
6. گفتگو با سید حسین عبداللهی فرزند سید عبدالعلی، خادم بقعه، ساکن خورموج، مورخ ۱۳۹۰/1/26
٧. مشاهدات نگارنده، مورخ ۱۳۹۰/1/19
 
منبع: زیارتگاه‌های استان بوشهر، دفتر سوم، غلامحسین هادی نژاد دشتی، انتشارات وثوق، چاپ اول، قم، 1388ش، صص 49-45