سلام کن به شادي !






ما همه در روياي باغ گل سرخ‌ پشت افق‌هاي دور به سر مي‌بريم، به جاي آنکه از گل‌هاي سرخ پشت پنجره خانه‌مان لذت ببريم. تنها دو راه براي مواجهه با ناملايمات وجود دارد : يا آنها را عوض کنيد و يا شيوه نگريستن به آنها را تغيير دهيد. دومين راه به مراتب آسان‌تر است.
ساده نيست که خوشبختي را در خودمان پيدا کنيم، اما ممکن نيست که آن را در جاي ديگر نيز بيابيم.
راز خوشبختي، لبخند زدن به ديگران است و آرام کردن آنها، وقتي اندوهگين‌اند. همان‌گونه که شمع در اتاقي با ديوارهاي سپيد بهتر مي‌درخشد، خوشبختي ما نيز وقتي از انعکاس لبخند ديگري به ما مي‌رسد، درخشان‌تر است.

راز خوشبختي، گشودن قلب خود بر ديگران است و گشودن قلب خود بر تجربه‌هاي زندگي، چرا که قلب همچون در ورودي خانه است. آفتاب تنها زماني مي‌تواند به داخل بتابد که در باز باشد. معجزه براي قلبي اتفاق مي‌ا‌فتد که آرام و خاموش آن را پذيرا شود.
نبايد در جستجوي خوشبختي بود، بايد آن را اتفاقي در راه پيدا کرد. راز شادمانگي، دستي است که براي دوستي به سوي کسي دراز مي‌شود، همچون درختي که شاخه‌هايش را مي‌گستراند... اگر درختي شاخه نداشته باشد، چيست؟ تنها تکه‌اي چوب!
راز شادماني اين است: «شاد باشيد!» منتظر نباشيد تا ديگران شما را شاد کنند. شادماني همچون چشمه‌هاي زيرزميني است. براي پيدا کردن آن قلب خود را جستجو کنيد. اين چشمه از درون شما مي‌جوشد...
خوشبختي مانند سکوت است. همچون برکه عميق آرامش... يا پرنده‌اي نشسته بر شاخه. اگر صدايش کني، به هم مي‌ريزد... و اگر دنبالش کني، مي‌گريزد... رمضان است. خوشبختي در همين نزديکي است.
منبع: http://salamat.com