علاقه به آثار هنری رمز نگاری شده
در این مقاله خواهیم دید که چرا مردم آثار هنر رمز نگاری (کریپتو آرت) را خریداری میکنند و میلیونها دلار را فقط بابت یک لینک فایل JPEG میپردازند؟
ناگفته نماند من جامعه هنرمندان را در شبکههای اجتماعی دنبال میکردم و برخی از هنرمندانی که برای آنها احترام زیادی قائلم، مانند "ماریو کلینگمن" و "جیسون بیلی"، از هنر رمز نگاری استقبال کردند و آن را پذیرفتند. به علاوه طی چند ماه گذشته رشد فعالیت هنرمندان و قیمت آثار هنری بسیار سریع به نظر میرسید و به تدریج من به این نتیجه رسیدم که این هنر سزاوار توجه بیشتری است و باید آن را جدیتر بگیریم. تا این که حراج آثار هنری "بیپل" برگزار شد.
در 11 مارس ، "بیپل" که نام اصلی او "مایک وینکلمن" و فارغ التحصیل علوم کامپیوتر است، یک اثر هنری رمز نگاری را در حراج "کریستی" به قیمت 69 میلیون دلار به حراج گذاشت.
حتی اگر هنر رمز نگاری دوام داشته باشد، ممکن است هنرمند یا پلتفرم خاصی که اکنون آن را میخرد دیگر در آینده محبوب نباشد.نام برنده این حراج در حال حاضر در یک نسخه دیجیتالی حاوی اعطای مالکیت آن ثبت شده است. این نسخه که توکن یا "NFT" نامیده میشود، در یک پایگاه داده جهانی نگهداری میگردد. این پایگاه داده با استفاده از سیستم ثبت اشتراکی (بلاکچین) غیر متمرکز شده است، به طوری که هیچ فرد یا شرکتی نمیتواند این پایگاه داده را کنترل کند. تا زمانی که این بلاکچین خاص در دنیا باقی باشد، هرکسی میتواند آن را بخواند یا به آن دست یابد اما هیچ کس نمیتواند آن را تغییر دهد.
خوب است بدانید "مالکیت" یک اثر هنری رمز نگاری هیچ گونه حق واقعی به شما نمیدهد و فقط میتوانید بگویید شما صاحب اثر هستید. در واقع شما امتیاز چاپ آن را ندارید، حق چاپ فیزیکی آن را دریافت نمیکنید و هر کسی میتواند تصویر موجود در وب را ببیند. فقط یک نسخه دیجیتال در پایگاه داده عمومی وجود دارد که نشان میدهد شما صاحب حقیقی اثر در فلان آدرس اینترنتی هستید.
پس چرا مردم اثر هنر رمز نگاری را خریداری میکنند؟ حال بماند که میلیونها دلار را صرف چیزی میکنند که در اصل لینک یک فایل JPEG است.
هنر ماهیت اجتماعی دارد
برای درک ماهیت هنر رمز نگاری، تفکر در باره این که چرا مردم آثار هنری اصل را خریداری میکنند میتواند مفید باشد. برخی از مردم این آثار را برای خانه خود میخرند زیرا امیدوارند فضایی مفّرح و الهام بخش را در محیط زندگی خود بیافرینند.اما هنر نقشهای مهم اجتماعی بیشتری هم ایفا میکند. آثار هنری موجود در خانه شما گویای علایق و سلیقهتان است. یک اثر هنری میتواند جرقه گفتگوی میان افراد باشد، خواه این آدم ها بازدید کنندگان یک موزه باشند خواه اعضای یک خانواده. مردم گروههایی از افراد را حول عشق و علاقهشان به هنر تشکیل میدهند، خواه از طریق موزهها و گالریها باشد یا مجلات و وب سایتها. مردم با خرید آثار هنری در واقع از هنر و هنرمندان محبوبشان حمایت میکنند.
همچنین مجموعه دارهایی هستند که علاقمند به جمع آوری انواع و اقسام چیزهای هنری هستند، از قبیل ماکت قطارها، بشقابهای یادبود، صفحات گرامافون وینیل کمیاب و یادگاریهای ورزشی. مجموعه داران هنری مانند دیگر مجموعه داران مشتاق شکار این قطعات هنری کمیاب هستند.
ارزهای رمز نگاری شده که هنر رمز نگاری را پیش میبرد، اغلب بسیار سوداگرانه و پر مخاطره قلمداد میشوند. امروزه شاید بارزترین شکل مجموعه داری هنری و آنچه که عموم مردم را به بحث در مورد هنر برمیانگیزد، آثار هنری است که با میلیونها دلار خریداری شده است، یعنی آثار "پیکاسو" و "دیمین هرست" که توسط فوق ثروتمندان خرید و فروش میشوند. این جا هم جنبه اجتماعی هنر نمایان میشود، مجموعه داران هنری ثروتمند با یکدیگر معاشرت میکنند و برای دانستن این که چه کسانی چه چیزهایی را خریداری کردهاند با یکدیگر دیدار و گفتگو میکنند، خواه در حراجهای "ساتبیز"باشد یا در مهمانی شام هیأت مدیره موزهها.
من فکر میکنم بسیاری از مردم این آثار هنری را دقیقاً به منظور سرمایه گذاری خریداری میکنند، به این امید که ارزش آن چند برابر شود.
آیا واقعاً هنر رمز نگاری آن قدر متفاوت است؟
اگر به دلایل افراد برای خرید آثار هنری توجه کنید در مییابید که فقط یکی از آن دلایل – که خرید آثار هنری برای خانه خودتان است - مربوط به کارهای فیزیکی هنری است."مالکیت" یک اثر هنری رمز نگاری هیچ گونه حق واقعی به شما نمیدهد و فقط میتوانید بگویید شما صاحب اثر هستید.هر دلیل دیگری برای خرید آثار هنری که ذکر کردم میتواند در مورد هنر رمز نگاری نیز صدق کند.
شما میتوانید گالری مجازی خود را به صورت آنلاین بر پا کرده و به صورت آنلاین با سایر افراد به اشتراک بگذارید. میتوانید سلیقه و علاقه خود را از طریق گالری مجازیتان ابراز کرده و با خرید آثار هنرمندان از آنها حمایت کنید. همچنین میتوانید عضو یک انجمن شوید. برخی از هنرمندان رمز نگاری که احساس میکنند از جریان اصلی دنیای هنر دور ماندهاند، میگویند که در جامعه هنر رمز نگاری از حمایت بیشتری برخوردار شدهاند و اکنون میتوانند از راه هنر زندگی خود را تأمین کنند.
اگر چه رقم فروش بزرگ "بیپل" خبر ساز شد، اما اکثر آثار رمز نگاری با قیمت دهها یا صدها دلار بسیار ارزانتر هستند. این باعث میشود گروهی بسیار بزرگتر از تنها چند هنرمند منتخب، مورد حمایت قرار بگیرند، همچنین ارزش برخی از فروشهای مجدد افزایش یابد.
ارزش به مثابه یک سازه اجتماعی است
گذشته از لذت بصری اشیاء فیزیکی، تقریباً تمام ارزشی که هنر ارائه میدهد به نوعی یک ساختار اجتماعی است. این بدان معنا نیست که هنر قابل تعویض است یا اهمیت تاریخی و مهارت تکنیکی "رامبراند" چیزی تخیلی است. بلکه بدان معناست که ارزشی که برای این ویژگیها قائل میشویم قراردادی و انتخابی است.بارزترین شکل مجموعه داری هنری و آنچه که عموم مردم را به بحث در مورد هنر برمیانگیزد، آثار هنری است که با میلیونها دلار خریداری شده است.وقتی کسی 90 میلیون دلار برای یک حیوان بادکنکی فلزی ساخته شده توسط "جف کوونز" پرداخت میکند، باور کردن این که این کار ارزش "ذاتی" دارد سخت است. حتی اگر مصالح و کیفیت ساخت آن کاملاً خوب باشد، مطمئناً بخشی از این میلیونها دلار فقط برای کسب این حق است که بگویند "من اثر هنری "جف کوونز" را خریدم و پول زیادی بابت آن دادم." اگر شما فقط یک حیوان بادکنکی فلزی که استادانه ساخته شده را بخواهید، راههای ارزانتری برای تهیه آن وجود دارد.
تصویر: "مائوریتزیو کاتلان" کمدین در سال 2019 نمایشگاه بازل را در میامی برگزار کرد.
دانستن این که شما یکی از معدود چاپهایی را دارید که توسط شخص هنرمندی انجام شده و توسط خود هنرمند امضاء شده است، باعث ارتباط عاطفی شما با هنرمند میشود در حالی که چاپ انبوه فاقد این ویژگی است.بر عکس، سنت هنر مفهومی مدتهاست که خود شیء را از ارزش اثر جدا کرده است. "مائوریتزیو کاتلان" یک عدد موز را که به دیوار چسبانده بود دو بار با قیمت شش رقمی فروخت. ارزش این اثر نه به خاطر موز، نه نوار چسب و نه روشی که این دو را به هم چسبانده بود، بلکه در ماجرا و درام پیرامون اثر بود. خریداران واقعاً یک موز را نمیخریدند، بلکه این حق را میخریدند که بگویند این اثر هنری "متعلق به آنهاست".
بسته به دیدگاه شما هنر رمز نگاری میتواند تجلی کامل تفکیک اثر هنری از هر شیء فیزیکی در هنر مفهومی باشد. این یک مفهوم انتزاعی محض است که در مالکیت اعمال میشود.
از طرف دیگر، میتوان هنر رمز نگاری را خلاصه کردن هنر در خالصترین شکل خرید و فروش برای مصارف فیزیکی و عینی دانست.
در رمان طنز آمیز "هومو زاپینس" اثر "ویکتور پلوین"، شخصیت اصلی از یک نمایشگاه هنری بازدید میکند که در آن فقط نام و قیمت فروش آثار نمایش داده شده است. وقتی میپرسد پس خود نقاشیها کجا هستند، -متوجه میشود که موضوع چیز دیگری است و خرید و فروش مهمتر از خود هنر است.
این فقط یک داستان طنز آلود بود. اما هنر رمز نگاری این مفهوم را یک قدم جلوتر میبرد و میگوید اگر هدف از مالکیت این است که فقط بتوانید بگویید شما صاحب اثر هستید، چرا به غیر از دریافت رسید باید زحمت دیگری بکشید؟
تولید محدود و کمیاب
به نظر میرسد عادت کردن به ایده صرف پول برای چیزهای مجازی و ناملموس هنوز سخت است.آیا کسی برای توکنهایی که میگویند من "مالک" پل "بروکلین" یا کلّ کره زمین یا مفهوم عشق هستم، پول پرداخت میکند؟ مردم میتوانند تمام توکنهای دلخواهشان را در مورد هر چیزی بارها و بارها ایجاد کنند. من میتوانم صاحب توکنهای خودم باشم و مدعی شوم مالک "مونالیزا" هستم، آن را در بلاکچین ضبط کنم و هیچ کس نمیتواند مانع من شود.
در هنر رمز نگاری یک قرارداد ضمنی وجود دارد مبنی بر این که آن چه شما میخرید تک و منحصر به فرد است.اما به نظر من این نکته اصلی نیست.
در هنر رمز نگاری یک قرارداد ضمنی وجود دارد مبنی بر این که آن چه شما میخرید تک و منحصر به فرد است. یک هنرمند فقط یکی از این توکنها را میسازد و حق شما هنگام خرید هنر رمز نگاری این است که بگویید مالک آن اثر هستید و هیچ کس دیگری نمیتواند چنین حقی داشته باشد. هر چند توجه داشته باشید که این یک حق قانونی نیست و به جز عرف جامعه هیچ ضمانت اجرایی برای آن وجود ندارد، با این وجود، منشأ این ارزش از هنرمندی است که آن اثر کمیاب را به وجود میآورد.
این پدیدهای است که در دنیای هنر، درست از زمانی که عکاسان و پوستر سازان مجبور شدند راهی برای فروش آثار خود پیدا کنند، اتفاق افتاده است. در دنیای عکاسی، چاپ با تعداد محدود با ارزشتر از چاپ نامحدود است. هر چه تعداد چاپ کمتر باشد، ارزش آن بیشتر است. دانستن این که شما یکی از معدود چاپهایی را دارید که توسط شخص هنرمندی انجام شده و توسط خود هنرمند امضاء شده است، باعث ارتباط عاطفی شما با هنرمند میشود در حالی که چاپ انبوه فاقد این ویژگی است.
این ارتباط میتواند در هنر دیجیتال ضعیفتر باشد. اما آن چه شما میخرید، هنوز تا حدودی پیوند دهنده شما با هنرمند است. هنرمندان گاهی اوقات در فضای مجازی برای قدردانی از هواداران هنر رمز نگاری خود توییت میکنند و این کار میتواند این ارتباط عاطفی را تقویت کند.
آیا این حبابی است که قرار است بترکد؟
من شخصاً میخواهم فقط اثری هنری را بخرم که بتوانم آن را به دیوارهای خانهام آویزان کنم، بنا بر این علاقهای به خرید آثار هنر رمز نگاری ندارم. خسارتهای زیست محیطی هم در میان است. بلاکچینهای خاصی که برای هنر رمز نگاری استفاده میشوند برای محیط زیست بسیار مضر هستند، زیرا به محاسباتی نیاز دارند که انرژی سرسام آوری را مصرف میکند.هنر رمز نگاری میتواند تجلی کامل تفکیک اثر هنری از هر شیء فیزیکی در هنر مفهومی باشد.با این وجود اگر خرید اثر رمز نگاری در حال حاضر برای شما مفرح است و از انتشار آن و انجمن مرتبط با آن و استفاده از بلاکچین سازگار با محیط زیست لذت می برید، بسیار عالی است.
اما اگر آن را به خاطر کسب سود و منفعت در آینده بخرید، با ریسک همراه است. کافی است به این فکر کنید که آیا مردم در آینده به گالری مجازی شخصیتان اهمیت میدهند؟ آیا برای خودتان هم مهم خواهد بود؟ آیا هنر رمز نگاری تا چند سال آینده باقی خواهد ماند؟
به نظر من به عنوان یک سرمایه گذاری، غیرقابل تصور است که قیمتهای بالاتر منعکس کننده ارزش واقعی اثر باشد، به عبارت دیگر این آثار در دراز مدت ارزش فروش بیشتری دارند. همان طور که در دنیای هنر سنتی، تعداد بسیار بیشتری از آثار قابل فروش در گذشته وجود دارد که ممکن است در دوران یک نسل قابل توجه باشد.
ما در دنیای هنر رمز نگاری شاهد قیمتهای بسیار ناپایدار، شیفتگی و هیجان ناگهانی و مبالغ هنگفتی هستیم که برای چیزهایی که ظاهراً کوچکترین ارزشی ندارند، پرداخت میشود، مانند پیشنهاد 5ر2 ملیون دلاری برای "مالکیت" اولین توییت "جک دورسی" یا حتی پیشنهاد 1000 دلاری برای عکس نامه توقف و انصراف در مورد توکنها.
به نظر میرسد بخش زیادی از این هیجان و انرژی ناشی از حدس و گمان قیمت است. همچنین به نظر میرسد برنده حراج "بیپل" سرمایه گذاری زیادی در موفقیت هنر رمز نگاری کرده است. ارزهای رمز نگاری شده که هنر رمز نگاری را پیش میبرد، اغلب بسیار سوداگرانه و پر مخاطره قلمداد میشوند.
، سنت هنر مفهومی مدتهاست که خود شیء را از ارزش اثر جدا کرده است. شک ندارم که در حال حاضر، یک حباب بزرگ توکن وجود دارد.
قبلاً حبابهای زیادی وجود داشته است از قبیل لالهها، کارتهای بیس بال، خرسهای بینی بیبی، اشیایی که یک سال از قفسهها پرواز میکردند و سال دیگر در زباله دانیها انباشته میشدند. در یک حباب، چند برنده خبر ساز ثروتمند میشوند، در حالی که بسیاری دیگر تمام دارایی خود را از دست میدهند. حتی اگر هنر رمز نگاری دوام داشته باشد، ممکن است هنرمند یا پلتفرم خاصی که اکنون آن را میخرد دیگر در آینده محبوب نباشد.
سوای احساساتم در باره هنر رمز نگاری عمیقاً باور دارم که هنر اساساً یک فعالیت اجتماعی است. هر چه زندگی اجتماعی مردم بیشتر جنبه آنلاین داشته باشد، برای برخی افراد مالکیت مجموعههای هنری آنلاین مختص خودشان نیز ممکن است اهمیت بیشتری پیدا کند. خواه این آثار هنری در بلاکچین محفوظ باشند یا نه.
برخی از هنرمندان رمز نگاری که احساس میکنند از جریان اصلی دنیای هنر دور ماندهاند، میگویند که در جامعه هنر رمز نگاری از حمایت بیشتری برخوردار شدهاند.
منبع: آرون هرتزمن، University of Washington
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}