2 نوع تباني در فوتبال ما






الف) کم فروشي نکنيد، پول بگيريد و زياد بفروشيد!

ظاهرا و صد البته قانونا، پاداش دادن به تيم هاي بي انگيزه و تحريک کردن آنها براي ارائه بازي محکم مقابل رقيبان شان عمل خلافي نيست و به قول يکي از قهرمانان اين حربه(!) از خريدن بازيکنان تيم مقابل و دعوت آن ها به خيانت و کم فروشي بهتر است. در فصل هاي گذشته بارها شاهد اين اتفاق بوده ايم که به موازات تلاش عوامل برخي باشگاه ها براي دعوت بازيکنان حريف به کم فروشي، مديران يکي، دو تيم، ديگران را به زياده فروشي(!) دعوت مي کردند. به طور نمونه در روزهاي پاياني ليگ ششم، مديران يک تيم شهرستاني که در خطر سقوط بودند. براي آن که ساير مشتريان سقوط را در منطقه فانوس به دستان نگه دارند. به حريفان اين تيم ها پاداش نقدي مي دادند تا آن ها مقابل رقباي شان به پيروزي برسند.
در همان فصل، مديران تيم مورد نظر ده ميليون تومان به يکي از واسطه هاي بدنام پول دادند تا اين شخص، ده ميليون را ميان بازيکنان بي انگيزه يک تيم ميانه جدولي تقسيم کند و از آن ها بخواهد در هفته پاياني حريف شان که براي بقا نياز به پيروزي داشت را شکست بدهند تا تيم دست و دلباز در ليگ برتر بماند اما همين حربه که طي 3،2 هفته قبلي جواب داده بود. بي نتيجه ماند و چرا که واسطه بدنام تصميم گرفت اين بار 70 درصد مبلغ مورد نظر را در جيب خود بگذارد و پول باقيمانده را فقط به 4،3 بازيکن آن تيم که فوتباليست هاي طرف قرارداد خود بودند، بدهد! از شانس بد اين واسطه، همين 4،3 بازيکن که مهره هاي کليدي تيم بودند در آن ديدار روي نيمکت نشستند و تيم بي انگيزه مقابل ميهمان خود شکست خورد و تيم دست و دلباز به دسته پايين تر سقوط کرد. آن ماجرا با طمع کاري واسطه مورد نظر به بن بست رسيد اما همين حالا هم شايعه شده يکي از تيم هاي متمول قعر جدول، از طريق عواملش براي هر تيمي که بتواند ساير قعرنشينان را شکست بدهد،20 ميليون تومان پاداش نقدي در نظر گرفته است.

ب) سقوط کنيد تا سهيمه ليگ برتري حساب نشويد.

البته پرداخت وجه نقد به بازيکن حريف، تنها راه تخريب تيم مقابل نيست. به خصوص در فصل هاي اخير که نيروهاي امنيتي روي تخلفات پشت پرده فوتبال حساس شده اند. عده اي راهي تازه براي تخريب حريف پيدا کرده اند.
يکي از اين راه ها سوءاستفاده از نقص قوانين نقل و انتقالات است. همان قانوني که مي گويد اگر تيمي در پايان فصل به ليگ آزادگان سقوط کند، بازيکنانش حتي در صورت حضور در هر 34 بازي فصل ليگ برتر، سهميه ليگ برتري حساب نمي شوند و مي توانند بدون اشغال کردن سهميه خريد تيم ها، به ساير تيم هاي ليگ برتري بروند، زمينه سوءاستفاده هاي زيادي را فراهم کرده است.
به طور نمونه، همين فصل پيش وقتي يک تيم شهرستاني، رفته رفته به قعر جدول سقوط کرد، برخي واسطه ها که از عوامل يک باشگاه قعرنشين ديگر حق و حقوق دريافت مي کردند. با بازيکنان اين تيم تماس گرفته و به آن ها گفتند: «سقوط تيم تان به ليگ آزادگان به نفع شماست و اگر اين تيم سقوط کند، شما ديگر سهميه حساب نمي شويد و راحت تر مي توانيد به ساير تيم هاي ليگ برتري برويد. مگر ديوانه ايد که در هفته هاي پايان از سلامتي تان مايه بگذاريد و تيم را در ليگ برتر نگه داريد تا خودتان هم مجبور باشيد در اين تيم بمانيد و با درآمد ناچيز بسازيد»!
با همين حرف ها، تفکر «سقوط تيم، به نفع بازيکنانش است» در تيم مورد نظر جا افتاده و باعث حذف اين باشگاه شهرستاني شد. تا امروز لازم باشد تيم هاي قعر نشين از نفوذ چنين تفکري به مجموعه شان بترسند. صد البته راه حل ساده تر تغيير اين قانون عجيب نقل و انتقالاتي است تا بازيکنان تيم هاي قعرنشين در روزهاي پاياني فصل، سقوط تيم شان را به منزله پيروزي خود و تامين و تضمين آينده(!) ندانند.
منبع:نشريه همشهري جوان- تماشاگر- ش 165