8 مورد مهم در رابطه با سلامت روان زنان که شاید ندانید
به دلیل اینکه خانم ها از لحاظ ساختار روانی، پیچیدگی بیشتری دارند مشکلات روحی آنان نیز پیچیده تر است. بنابراین باید درباره مشکلات روحی زنان و آنچه که مربوط است به سلامت روانی آنها بیشتر بدانیم.
1. خانمها بیشتر از آقایان از اضطراب رنج می برند
تحقیقات نشان می دهد که تأثیر استرس بر زنان دو برابر مردان است. یکی از دلایل را می توان این موضوع بیان کرد که خانم ها با فاکتورهای استرس برانگیز زیادی از جمله خانواده و اجتماع روبرو هستند. بنابراین عجیب نیست که اضطراب و استرس بیشتری را تجربه و تحمل کنند.زنان اغلب گمان میکنند باید در تمام زمینههای زندگی خود درست به مرکز هدف بزنند و اگر نتوانند، فکر میکنند به نحوی شکست خورده اند. زنان تمایل دارند که عالی باشند، هرگز سر فرزندانشان داد نزنند، خانه را تمیز نگه دارند، بیشتر از دخل خرج نکنند و در ملاقاتها اثر خوبی روی دیگران بگذارند. درنهایت زنها مسئولیت همه را روی دوش خود میبینند. بنابراین هنگامی که در شرایط استرس زا قرار میگیرند، بعضی هورمونها در بدن شروع به ترشح میکنند. هورمون کورتیزول یکی از این هورمونهاست. این هورمون روی سیستم ایمنی، دستگاه گوارش، پوست و سایر ارگانهای بدن اثر میگذارد. پژوهشها نشان میدهند نحوهی ترشح کورتیزول در شرایط استرسزا بین زنان و مردان متفاوت است. در پاسخ به استرس و با تولید هورمون کورتیزول، سطح انرژی بدن بهصورت موقت بالا میرود و در پی این افزایش انرژی، فعلوانفعالاتی در سیستم گوارشی و ایمنی بدن صورت میگیرد. بههمخوردن تعادل هورمونها در زنان اثرات خاصی دارد که ممکن است سلامت آنها را در درازمدت یا کوتاهمدت تحتتأثیر قرار دهد.
2. نشانه های مشکلات روحی و روانی در زن ها به شکل محسوسی متفاوت است
مشکلات روحی و روانی در زنان میتواند علائمی کاملاً متفاوت با مردان داشته باشد. مثلاً علائم اضطراب در خانمها قابل تشخیص تر است. چرا که خانمها در مقایسه با آقایان، تمایل بیشتری برای نشان دادن هیجانات خود دارند.افزایش سطح کورتیزول در بدن، موجب افزایش ترشح چربی و درنتیجه بروز آکنه می شود. و یکی از مهم ترین علت های ریزش مو عدم تعادل فیزیولوژیکی است که درنتیجه ی استرس شدیدِ عاطفی و روانی رخ میدهد. استرس ممکن است چرخه ی زندگی مو را مختل کند و باعث شود موها وارد مرحله ی ریزش شوند. ریزشهای ناشی از استرس معمولا ۳تا۶ ماه بعد از مواجهه با شرایط استرس زا رخ میدهند.
3. خانمها بیشتر دچار اختلالات خوردن میشوند
هر فردی میتواند دچار اختلالات خوردن شود اما درصد آن در زنان بیشتر است و آنورکسیا (کم خوری عصبی)، بولیمیا (پُرخوری عصبی) و دیگر اختلالات خوردن در خانمها بیشتر تشخیص داده میشود. بی اشتهایی عصبی با مصرف محدود مواد غذایی مشخص می شود و منجر به کاهش وزن و وزن بسیار پایین بدن می شود. افراد مبتلا به این اختلال دچار نگرانی و ترس از افزایش وزن و همچنین تصور اشتباه از ظاهر و رفتار خود هستند. پر اشتهایی عصبی شامل مصرف بیش از حد، و سپس اقدامات شدید برای جبران این زیاده روی است. این رفتار های جبرانی ممکن است شامل تحریک عمدی استفراغ، سوء مصرف ملین یا دارو های دیورتیک و ورزش بیش از حد باشد.
4. زنان خیلی بیشتر دچار اختلال استرس پس از حادثه میشوند
خانمها دو برابر آقایان در معرض اختلال استرس پس از حادثه هستند. به این دلیل که بیشتر احتمال دارد بعضی از حوادث را مثل خشونت خانگی، دعوای زن و شوهری، تجاوز و... تجربه کنند، در صورتی که مردها کمتر در معرض این حوادث هستند.محققان به یک عامل دیگر نیز به عنوان دلیل بالا بودن نرخ ابتلا به این اختلال در زنان اشاره کرده اند. این اختلال با پاسخ های عاطفی و شناختی به حادثه بیشتر شناخته می شود. زنان به راحتی و وضوح این علائم را در خود نشان می دهد. در حالی که به نظر می رسد مردانی که دچار این مسئله شده اند، پاسخ های عاطفی یکسانی نسبت به واقعه ندارند.
البته ممکن است علائم اختلال در مردان خود را به شکل دیگری نشان دهد. در حالی که زنان پس از یک حادثه از اضطراب و استرس شکایت می کنند، مردان بیشتر به مشکلات رفتاری و سوءمصرف مواد مخدر رو می آورند و اینکه احتمال بروز رفتارهای خشن و پرخاشگری در مردان پس از حادثه بیشتر است.
5. مشکلات روحی و روانی زنان پیچیدهتر است
مسائل عاطفی و هیجانی که خانم ها با آن روبرو هستند، تحت تأثیر مشکلاتی است که به جنسیت آنها مربوط میشود. به دلیل این که زن ها نواحی ذهنی پیچیده تر و تعداد کانالهای مغزی بیشتری دارند و دیگر اینکه همین موضوع باعث می شود خانم ها جزیی نگرتر باشند و درگیر جزییات شوند، خانم ها هم دچار مشکلات روحی بیشتری می شوند و هم بیشتر از مردان تحت تاثیر آن مشکلات قرار می گیرند. جزیی بینی و جزیی گویی رابطه مستقیم با حساسیت زنانگی دارد. هر چه حساس تر، هیجاناتی تر و هر چه هیجانات بیشتر باشد درگیری های فکری و ذهنی بیشتر خواهد شد و درگیری های فکری منجر به وسواس فکری، اضطراب، افسردگی و... می شوند.6. افزایش اختلالات اعصاب و روان ناشی از سیستم باروری زنان
آمارها نشان میدهند خانمها دو تا سه برابر آقایان ممکن است افسردگی را تجربه کنند. این تفاوت به احتمال زیاد ناشی از نوسانات هورمونی است. ممکن است خانم ها تحت مشکلات روحی و روانی مرتبط با سیستم باروری شان مانند اختلال ناخوشی پیش از قاعدگی، افسردگی پس از زایمان و... قرار بگیرند.احتمال باروری در زنانی که بیشترین سطح آنزیم آلفا آمیلاز در بدن آنها وجود دارد، ۱۲درصد کمتر از زنانی است که کمترین میزان این آنزیم را در دوران قاعدگی دارند. زنان در این دورهها دچار حساسیتهای عاطفی شدیدتری میشوند. سندروم پیش از قاعدگی با افسردگی، تحریک پذیری و اضطراب قابل توجهی که یک یا دو هفته قبل از شروع قاعدگی آغاز می شود، خود را نشان می دهد. معمولاً علائم چند روز پس از عدت ماهیانه خانم از بین می روند.
به اعتقاد محققان، در مواجهه با اتفاقات استرسزا، مثل شروع شغلی تازه یا زندگی در شهری جدید، میزان تمایلات جنسی در زنان کاهش مییابد. علت بروز این مسئله این است که با افزایش میزان ترشح کورتیزول در شرایط استرسزا، سطح هورمونهای جنسی کم میشود.
7. اهمیت بیش از اندازه به وضعیت ظاهری، استرس زاست
مطالعات نشان میدهد هر چه میزان نارضایتی از ظاهر بیشتر باشد، کیفیت زندگی پایین تر، رنج آورتر و ریسک رفتارهای تغذیهای ناسالم بالاتر خواهد بود. داشتن نارضایتی از وضعیت ظاهری خود میتواند خانمها را در هر سن و سالی تحت تأثیر قرار دهد و ایجاد هیجانات منفی مانند خشم، نفرت از خود، اضطراب و ناامیدی نماید. اختلال خود بد انگاری یکی از اختلالات روانی است که در دسته اختلال وسوسی-اجباری قرار دارد.
8. مسئولیتهای زیاد، زنان را در معرض استرس بیشتر قرار میدهد
اگرچه بخاطر پیچیدگی نواحی مغزی یی که خانم ها دارند به نسبت مردان بهتر می توانند بر روی چند موضوع تمرکز کنند، اما باید در نظر گرفت به دلیل روحیه ی شکننده، حساس و مسئولیت پذیرتر بودنی هم که خانم ها دارند دارند، زمانی که مسئولیت چند کار مثل تربیت فرزندان، خانه و خانواده، شغل و اجتماع، به آنها سپرده شود چه بر عهده ی آن کار بربیایند و چه نیایند دچار آسیب های روحی بیشتری خواهند شد. زنان شاغل، الگوهای رفتاری معمول در افسردگی را بیشتر از خود نشان میدهند مانند شانه خالی کردن یا اجتناب از کار، اهمیت ندادن به هدف و موفقیت و...نتیجه گیری
درک ارتباط میان بیماریهای روحی و روانی زنان و عواملی که آن ها را بیشتر تحت تأثیر قرار میدهند اهمیت زیادی دارد. چرا که کمک میکند ریشه های عصبی بیولوژیکی که زنان را به ابتلا به این عوارض سوق می دهد را بهتر و بیشتر بشناسیم و در جهت پیشگیری و درمان گام های مؤثرتری برداریم.منبع: بخش خانه و خانواده راسخون
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}