نامگذاری سوره مُطَفِّفین

این سوره را مُطَفِّفین‌ نامیده‌اند؛ زیرا این کلمه در آغاز آن آمده است. مطففین‌ به معنای کم‌فروشان است.

این سوره را «‌تطفیف‌» نیز می‌نامند که مصدر «مطففین» است.
 

محل و ترتیب نزول

سوره مطففین آخرین سوره از سوره‌های مکی و در ترتیب نزول هشتاد و ششمین سوره‌ای است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.

این سوره در چینش کنونی مُصحَف، هشتاد و سومین سوره است و در جزء سی‌ام قرآن جای دارد.
 

تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها

سوره مطففین ۳۶ آیه، ۱۶۹ کلمه و ۷۵۱ حرف دارد. این سوره جزو سوره‌های مُفصَّلات (دارای آیات کوتاه) است.

آیات پایانی سوره مطففین که درباره ابرار (نیکوکاران) سخن می‌کند، از جمله آیاتی است که بر ضریح حضرت عباس نقش بسته است.


فضیلت قرائت سوره مطففین

در سخنی از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمده است: هر کس که سوره مطففین را قرائت نماید خداوند به او شرابی از باده سر به مهر، می نوشاند.

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: هر کس در نمازهای واجب خود سوره مطففین را قرائت نماید خداوند امنیت از اتش را به او عطا می کند به گونه ای که نه تو آتش را می بیند و نه آتش او را. در روز قیامت بر روی پل جهنم عبور نمی کند و از او محاسبه نمی شود.
 

 

آثار و برکات سوره سوره مطففین

آثار و برکات این سوره شامل:
 
1) برای حفظ موجودی انبارها
از رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم نقل شده است: اگر این سوره را بر مخزن و انباری بخوانند از هر گونه خطر و افتی حفظ می شود.

امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: سوره مطففین را بر هر چیزی بخوانند از شر و آفت حشرات روی زمین نگاه داشته می شود. 2


شأن نزول و محتوای سوره مطففین

در اینکه این سوره در مکه نازل شده یا در مدینه؟ در میان مفسران گفتگو است شٱن نزولی نشان می دهد که آیات آغاز این سوره که درباره کمفروشان سخن می گوید ناظر به افرادی است که در مدینه به این کار کثیف مشغول بودند. ولی لحن دیگر آیات این سوره شباهت زیادی با سوره های مکی دارد که در آیاتی کوتاه و پر طنین از رستاخیز و حوادث قیامت خبر می دهد، مخصوصا آیات اواخر این سوره که بیانگر استهزای کفار نسبت به مسلمانان است نیز تناسب زیادی با محیط مکه دارد که مؤمنان در اقلیت بودند و کفار در اکثریت قاطع و شاید به همین دلیل است که بعضی قسمتی از سوره را مکی و قسمتی را مدنی می دانند ولی روی هم رفته این سوره به سوره های مکی شبیه تر است.

به هر حال بحثهای این سوره بر پنج محور دور می زند:

1. هشدار و تهدید شدیدی نسبت به کمفروشان.

2. اشاره به این مطلب که گناهان بزرگ از عدم ایمان راسخ به رستاخیز سرچشمه می گیرد.

3. بخشی از سرنوشت فجار در آن روز بزرگ.

4. قسمتی از مواهب عظیم و نعمتهای روح پرور نیکوکاران در بهشت.

۵ . اشاره ای به استهزای جاهلانه کافران نسبت به مؤمنان و معکوس شدن این کار در قیامت.


 

داستان سوره مطففین

در تفسیر قمى در ذیل آیه (و فى ذلک فلیتنافس المتنافسون) امام علیه السلام فرموده : تنافس و مسابقه در آن ثواب هایى که ما وعده دادیم و مؤ منین در طلب آنند.

و در مجمع البیان در ذیل آیه (و اذا مروا بهم یتغامزون) مى گوید: بعضى گفته اند این آیه در شاءن على بن ابى طالب (و دفاع از آن جناب) نازل شده ، و جریان از این قرار بوده که روزى آن جناب با چند نفر از مسلمانان نزد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم مى آمدند، منافقین ایشان را مسخره کردند و خندیدند، و به یکدیگر اشاره ها کرده سپس نزد همفکران خود برگشته و گفتند: ما امروز اصلع (کسى که جلو سرش مو ندارد، و منظورشان على ، (علیه السلام) را دیدیم و به او خندیدیم. بدنبال این جریان بود که این آیه نازل شد در حالى که هنوز على و یارانش به نزد رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم نرسیده بودند، (نقل از مقاتل و کلبى).

مؤلف : صاحب کشاف هم این روایت را نقل کرده و باز در مجمع البیان است که حاکم ابو القاسم حسکانى در کتاب (شواهد التنزیل لقواعد التفصیل) خود به سندى که به ابو صالح دارد، از ابن عباس روایت کرده که گفت : منظور در آیه (ان الذین اجرموا) منافقین قریش است و منظور از آیه (الذین امنوا) على بن ابى طالب و یاران او است .

و در تفسیر قمى در ذیل آیه (ان الذین اجرموا... فکهین) آمده که منظور این است که مسخره مى کردند. 3


متن و ترجمه

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِیمِ

وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ ﴿١﴾

الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ ﴿٢﴾

وَإِذَا کَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یُخْسِرُ‌ونَ ﴿٣﴾

أَلَا یَظُنُّ أُولَـٰئِکَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ ﴿٤﴾

لِیَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿٥﴾

یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَ‌بِّ الْعَالَمِینَ ﴿٦﴾

کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الْفُجَّارِ‌ لَفِی سِجِّینٍ ﴿٧﴾

وَمَا أَدْرَ‌اکَ مَا سِجِّینٌ ﴿٨﴾ کِتَابٌ مَّرْ‌قُومٌ ﴿٩﴾

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ ﴿١٠﴾

الَّذِینَ یُکَذِّبُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿١١﴾

وَمَا یُکَذِّبُ بِهِ إِلَّا کُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ ﴿١٢﴾

إِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ‌ الْأَوَّلِینَ ﴿١٣﴾

کَلَّا ۖ بَلْ ۜ رَ‌انَ عَلَىٰ قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿١٤﴾

کَلَّا إِنَّهُمْ عَن رَّ‌بِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَّمَحْجُوبُونَ ﴿١٥﴾

ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصَالُو الْجَحِیمِ ﴿١٦﴾

ثُمَّ یُقَالُ هَـٰذَا الَّذِی کُنتُم بِهِ تُکَذِّبُونَ ﴿١٧﴾

کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الْأَبْرَ‌ارِ‌ لَفِی عِلِّیِّینَ ﴿١٨﴾

وَمَا أَدْرَ‌اکَ مَا عِلِّیُّونَ ﴿١٩﴾

کِتَابٌ مَّرْ‌قُومٌ ﴿٢٠﴾

یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّ‌بُونَ ﴿٢١﴾

إِنَّ الْأَبْرَ‌ارَ‌ لَفِی نَعِیمٍ ﴿٢٢﴾

عَلَى الْأَرَ‌ائِکِ یَنظُرُ‌ونَ ﴿٢٣﴾

تَعْرِ‌فُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَ‌ةَ النَّعِیمِ ﴿٢٤﴾

یُسْقَوْنَ مِن رَّ‌حِیقٍ مَّخْتُومٍ ﴿٢٥﴾

خِتَامُهُ مِسْکٌ ۚ وَفِی ذَٰلِکَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ ﴿٢٦﴾

وَمِزَاجُهُ مِن تَسْنِیمٍ ﴿٢٧﴾

عَیْنًا یَشْرَ‌بُ بِهَا الْمُقَرَّ‌بُونَ ﴿٢٨﴾

إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَ‌مُوا کَانُوا مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ ﴿٢٩﴾

وَإِذَا مَرُّ‌وا بِهِمْ یَتَغَامَزُونَ ﴿٣٠﴾

وَإِذَا انقَلَبُوا إِلَىٰ أَهْلِهِمُ انقَلَبُوا فَکِهِینَ ﴿٣١﴾

وَإِذَا رَ‌أَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَـٰؤُلَاءِ لَضَالُّونَ ﴿٣٢﴾

وَمَا أُرْ‌سِلُوا عَلَیْهِمْ حَافِظِینَ ﴿٣٣﴾

فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ‌ یَضْحَکُونَ ﴿٣٤﴾

عَلَى الْأَرَ‌ائِکِ یَنظُرُ‌ونَ ﴿٣٥﴾

هَلْ ثُوِّبَ الْکُفَّارُ‌ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾

به نام خداوند رحمتگر مهربان

واى بر کم‌فروشان، (۱) که چون از مردم پیمانه ستانند، تمام ستانند؛ (۲) و چون براى آنان پیمانه یا وزن کنند، به ایشان کم دهند. (۳) مگر آنان گمان نمى‌دارند که برانگیخته خواهند شد؟ (۴) [در] روزى بزرگ: (۵) روزى که مردم در برابر پروردگار جهانیان به پاى ایستند. (۶) نه چنین است [که مى‌پندارند]، که کارنامه بدکاران در «سجّین» است. (۷) و تو چه دانى که «سجّین» چیست؟ (۸) کتابى است نوشته‌شده. (۹) واى بر تکذیب‌کنندگان در آن هنگام: (۱۰) آنان که روز جزا را دروغ مى‌پندارند. (۱۱) و جز هر تجاوزپیشه گناهکارى آن را به دروغ نمى‌گیرد. (۱۲) [همان که‌] چون آیات ما بر او خوانده شود، گوید: «[اینها] افسانه‌هاى پیشینیان است.» (۱۳) نه چنین است، بلکه آنچه مرتکب مى‌شدند زنگار بر دلهایشان بسته است. (۱۴) زهى پندار، که آنان در آن روز، از پروردگارشان سخت محجوبند. (۱۵) آنگاه به یقین، آنان به جهنم درآیند. (۱۶) سپس [به ایشان‌] گفته خواهد شد: «این همان است که آن را به دروغ مى‌گرفتید.» (۱۷) نه چنین است، در حقیقت، کتاب نیکان در «علّیّون» است. (۱۸) و تو چه دانى که «علّیّون» چیست؟ (۱۹) کتابى است نوشته‌شده. (۲۰) مقرّبان آن را مشاهده خواهند کرد. (۲۱) براستى نیکوکاران در نعیم [الهى‌] خواهند بود. (۲۲) بر تختها [نشسته‌] مى‌نگرند. (۲۳) از چهره‌هایشان طراوت نعمت [بهشت‌] را درمى‌یابى. (۲۴) از باده‌اى مُهر شده نوشانیده شوند. (۲۵) [باده‌اى که‌] مُهر آن، مُشک است، و در این [نعمتها] مشتاقان باید بر یکدیگر پیشى گیرند. (۲۶) و ترکیبش از [چشمه‌] «تسنیم» است: (۲۷) چشمه‌اى که مقرّبان [خدا] از آن نوشند. (۲۸) [آرى، در دنیا] کسانى که گناه مى‌کردند، آنان را که ایمان آورده بودند به ریشخند مى‌گرفتند. (۲۹) و چون بر ایشان مى‌گذشتند، اشاره چشم و ابرو با هم رد و بدل مى‌کردند. (۳۰) و هنگامى که نزد خانواده‌[هاى‌] خود بازمى‌گشتند، به شوخ‌طبعى مى‌پرداختند. (۳۱) و چون مؤمنان را مى‌دیدند، مى‌گفتند: «اینها [جماعتى‌] گمراهند.» (۳۲) و حال آنکه آنان براى بازرسى [کار]شان فرستاده نشده بودند. (۳۳) و[لى‌] امروز، مؤمنانند که بر کافران خنده مى‌زنند. (۳۴) بر تختها[ى خود نشسته‌]، نظاره مى‌کنند. (۳۵) [تا ببینند] آیا کافران به پاداش آنچه مى‌کردند رسیده‌اند؟ (۳۶)

پی نوشت:
1.www.fa.wikishia.net
2.www.rasekhoon.net
3.www.ommolketab.ir