سوره غاشیه
سوره غاشیه هشتاد و هشتمین سوره و از سورههای مکی قرآن که در جزء سیام قرآن جای گرفته است. غاشیه به معنای پوشاندن و یکی از نامهای قیامت است. این سوره با توصیفی از بهشت و دوزخ، از احوال و عاقبت کار منکران و نیز از خشنودی، شادابی و رستگاری مؤمنان سخن میگوید و انسانها را به تفکر در شگفتیهای آفرینش فرا میخواند.
نامگذاری سوره غاشیه
این سوره را غاشیه مینامند، زیرا در آغازِ آن از غاشیه سخن گفته است.غاشیه به معنای پوشاندن و یکی از نامهای قیامت است. انتخاب این نام برای قیامت به سبب آن است که حوادث وحشتناکش ناگهان همه را زیر پوشش خود قرار میدهد.
محل و ترتیب نزول
سوره غاشیه جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول شصت و هشتمین سورهای است که بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.این سوره در چینش کنونی مُصحَف هشتاد و هشتمین سوره است و در جزء سیام قرآن قرار دارد.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره غاشیه ۲۶ آیه، ۹۲ کلمه و ۳۸۲ حرف دارد و جزو سورههای مُفَصَّلات (دارای آیات کوتاه) است.
متن و ترجمه سوره غاشیه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِهَلْ أَتَاک حَدِیثُ الْغَاشِیةِ ﴿۱﴾
وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ ﴿۲﴾
عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ ﴿۳﴾
تَصْلَیٰ نَارًا حَامِیةً ﴿۴﴾
تُسْقَیٰ مِنْ عَینٍ آنِیةٍ ﴿۵﴾
لَّیسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِیعٍ ﴿۶﴾
لَّا یسْمِنُ وَلَا یغْنِی مِن جُوعٍ ﴿۷﴾
وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ ﴿۸﴾
لِّسَعْیهَا رَاضِیةٌ ﴿۹﴾
فِی جَنَّةٍ عَالِیةٍ ﴿۱۰﴾
لَّا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیةً ﴿۱۱﴾
فِیهَا عَینٌ جَارِیةٌ ﴿۱۲﴾
فِیهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ ﴿۱۳﴾
وَأَکوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ ﴿۱۴﴾
وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿۱۵﴾
وَزَرَابِی مَبْثُوثَةٌ ﴿۱۶﴾
أَفَلَا ینظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ کیفَ خُلِقَتْ ﴿۱۷﴾
وَإِلَی السَّمَاءِ کیفَ رُفِعَتْ ﴿۱۸﴾
وَإِلَی الْجِبَالِ کیفَ نُصِبَتْ ﴿۱۹﴾
وَإِلَی الْأَرْضِ کیفَ سُطِحَتْ ﴿۲۰﴾
فَذَکرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکرٌ ﴿۲۱﴾
لَّسْتَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ ﴿۲۲﴾
إِلَّا مَن تَوَلَّیٰ وَکفَرَ ﴿۲۳﴾
فَیعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَکبَرَ ﴿۲۴﴾
إِنَّ إِلَینَا إِیابَهُمْ ﴿۲۵﴾
ثُمَّ إِنَّ عَلَینَا حِسَابَهُم ﴿۲۶﴾
به نام خداوند رحمتگر مهربان
آیا خبر «غاشیه» به تو رسیده است؟ (۱) در آن روز، چهرههایی زبونند، (۲) که تلاش کرده، رنج [بیهوده] بردهاند. (۳) [ناچار] در آتشی سوزان درآیند. (۴) از چشمهای داغ نوشانیده شوند. (۵) خوراکی جز خار خشک ندارند، (۶) [که] نه فربه کند، و نه گرسنگی را باز دارد. (۷) در آن روز، چهرههایی شادابند. (۸) از کوشش خود خشنودند. (۹) در بهشت بریناند. (۱۰) سخن بیهودهای در آنجا نشنوند. (۱۱) در آن، چشمهای روان باشد. (۱۲) تختهایی بلند در آنجاست. (۱۳) و قدحهایی نهاده شده. (۱۴) و بالشهایی پهلوی هم [چیده]. (۱۵) و فرشهایی [زربفت] گسترده. (۱۶) آیا به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده؟ (۱۷) و به آسمان که چگونه برافراشته شده؟ (۱۸) و به کوهها که چگونه برپا داشته شده؟ (۱۹) و به زمین که چگونه گسترده شده است؟ (۲۰) پس تذکر ده که تو تنها تذکردهندهای. (۲۱) بر آنان تسلّطی نداری، (۲۲) مگر کسی که روی بگرداند و کفر ورزد، (۲۳) که خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند. (۲۴) در حقیقت، بازگشت آنان به سوی ماست، (۲۵) آنگاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست. (۲۶). 1
فضیلت سوره غاشیه
در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم نقل شده است: کسی که سوره غاشیه را قرائت می کند خداوند در حسابرسی روز قیامت با او آسان می گیرد.امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: هر کس در نمازهای واجب یا مستحب خود سوره غاشیه را تلاوت نماید و به این کار مداومت نماید خداوند به رحمت خود در دنیا و اخرت او را می پوشاند و در روز قیامت از عذا ب دردناک آتش ایمن می دارد.
در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم نقل شده است: کسی که سوره غاشیه را قرائت می کند خدوند د ر حسابرسی روز قیامت با اوآسان می گیرد.
آثار و برکات سوره غاشیه
آثار و برکات این سوره شامل:1) جهت تسکین درد
امام صادق علیه السلام فرمودندک هر کس سوره غاشیه را بر دندانی که درد می کند قرائت نماید به اذن خداوند دردش آرام می شود و اگر بر غذایی خوانده شود نسبت به ضررها و آسیب های آن در امان است و سلامتی روزی او می شود.در المصباح کفعمی نیز آمده است خواندن سوره غاشیه برای جلوگیری از زیان های غذا و برای سلامتی نوزادی که به دنیا می آید خوب است.
2) دفع ضرر
اگر بر خوردنی بخواند ضرری به وی نرساند. 2شأن نزول و محتوای سوره غاشیه
این سوره که از سوره های مکی است عمدتا بر سه محور دور می زند: محور اول بحث معاد است، مخصوصا کیفرهای دردناک مجرمان و پاداشهای شوق انگیز مؤمنان. محور دوم بحث توحید است که با اشاره به آفرینش آسمان و خلقت جبال و زمین و توجه انسانها به این سه موضوع اسرار آمیز بیان شده. و محور سوم بحث از نبوت و گوشه ای از وظائف پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلّم است، و در مجموع اهداف سوره های مکی را که تقویت مبانی ایمان و اعتقاد است تعقیب می کند.داستان سوره غاشیه
در مجمع البیان آمده که ابو عبد اللّه امام صادق علیه السلام فرمود: هر مسلمان ناصبی که با علی علیه السلام و دودمانش دشمنی می ورزد، هر چند اهل عبادت و ریاضت باشد، سرانجامش به این آیه است که می فرماید: (عامله ناص به تصلی نارا حامیه).مؤلف: این روایت را صاحب کتاب ثواب الاعمال هم با ذکر سند نقل کرده، به این عبارت که هر ناصبی هر چند اهل عبادت و ریاضت باشد سرانجام به این عاقبت می رسد که آیه (عامله ناصبه تصلی نارا حامیه) بیانگر آن است.
و در همان کتاب از ابن عباس روایت کرده که گفت: رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: (ضریع) چیزی است که در آتش دوزخ شبیه بخار که از صمغ صبر تلخ تر، و از جیفه متعفن بدبوتر، و از آتش سوزنده تر است، و نام ضریع را خدای تعالی بر آن نهاده.
و در تفسیر قمی در ذیل آیه (لا تسمع فیها لاغیه) آمده که امام فرمود: لاغیه به معنای شوخی و دروغ است. و در معنای جمله (لست علیهم بمصیطر) فرمود یعنی تو نه حافظ ایشانى، و نه نویسنده اعمالشان.
و در الدر المنثور است که ابن ابی شیبه، احمد، عبد بن حمید، مسلم، ترمذى، نسائى، ابن ماجه، ابن جریر، حاکم، ابن مردویه، و بیهقی در کتاب (الاسماء و الصفات) از جابر روایت کرده اند که گفت: رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلم) فرمود: من مامور شدم به اینکه با مردم جنگ کنم تا بگویند (لا اله الا الله)، همینکه این کلمه را گفتند از ناحیه من اموال و خونهایشان محفوظ و محترم خواهد بود، و من جز به حق نه مالی از ایشان می ستانم و نه خونی می ریزم، حال چه اینکه گفتن این کلمه توام با اعتقاد درونی باشد، و چه صرف لقلقه زبان، حساب این معنا با خداست، آنگاه این آیه را قرائت کردند: (فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر).
مؤلف: این روایت دلالتی بر این معنا ندارد که استثناء در جمله (الا من تولی و کفر) از ضمیر در (علیهم) است.
و نیز در همان کتاب یعنی تفسیر قمی در روایت ابی الجارود از امام ابی جعفر علیه السلام در ذیل آیه (الا من تولی و کفر) آمده که منظور کسی است که از تذکر تومتعظ نشود و تو را تصدیق نکند، و ربوبیت مرا انکار کند و نعمت مرا کفران نماید، (فیعذبه اللّه العذاب الاکبر) منظور عذاب غلیظ و شدید و دائمی است (ان الینا ایابهم) یعنی بازگشتشان به سوی ما است، (ثم ان علینا حسابهم)، یعنی جزایشان با ما است.
و در نهج البلاغه آمده که شخصی از امیر المؤمنین صلوات اللّه علیه پرسید: چگونه خدای عزوجل به حساب اعمال خلائق با آن کثرت که در آنهاست می رسد؟ فرمود: به همان جوری که رزقشان را می دهد، و با آن کثرتی که در عدد آنها است رزق هیچ جنبنده ای را فراموش نمی کند. شخصی پرسید چطور به حساب آنان می رسد، با اینکه خلائق او را نمی بینند؟ فرمود همانطور که روزیشان می دهد، با اینکه خلائق او را نمی بینند.
و نیز در همان کتاب است که امام صادق علیه السلام فرمود: حساب هر امتی را امام زمانش می رسد و امامان، دوست داران خود و اعدایشان را به سیمایشان می شناسند، و این کلام خداست که می فرماید: (و علی الاعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم - بر اعراف مردانی هستند که هر کسی را به سیمایش می شناسند ...).
مؤلف: در سابق یعنی در تفسیر همین آیه از سوره اعراف توضیح معنای این حدیث گذشت، و این معنا در کتاب بصائر الدرجات نیز از امام صادق و با سند نقل شده و کافی آن را از امام باقر و امام کاظم علیهما السلام و فقیه آن را از امام هادی علیه السلام در ضمن زیارت جامعه روایت کرده. 3
پی نوشت:
1.www.fa.wikishia.net
2.www.rasekhoon.net
3.www.ommolketab.ir
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}