10 خرداد 1389 / 17 جمادی الثانی 1431 / 31 می 2010

در زمان سلطنت محمدشاه قاجار، والي بغداد به تحريك بازرگانان بصره كه از رونق گرفتن بندر خرمشهر زيان ديده بودند، اين بندر را مورد تجاوز قرار داد و پس از كشته و زخمي كردن عده‏اي، اموال بازرگانان را به غارت برد. در پي آن، دولت ايران نماينده‏اي به عثماني فرستاد تا با آنان به مذاكره پرداخته، جبران خسارات وارده را خواستار شود. در اين اثنا، دولت عثماني مدعي شد كه بندر خرمشهر جزء خاك عثماني است و اين حادثه را مساله‏اي داخلي مي‏داند. در پي اين ادعا، دولت ايران نيز تهديد كرد كه به تلافي حمله به خرمشهر، شهر بغداد را هدف حملات خود قرار خواهد داد. اما دولت عثماني كه پس از جنگ‏هاي خود با روسيه، تمايلي به جنگ با ايران نداشت، نماينده‏اش را به ايران فرستاد و بندر خرمشهر را تخليه كرد. پس از آن، مذاكرات دو طرف آغاز شد در اين اثنا بار ديگر كشتاري در كربلا روي داد و در آن ايرانيان مقيم كربلا قتل عام شدند. اين حادثه، دولت ايران را به شدت عصباني كرد اما با تلاش‏هاي سياسي، مذاكرات صلح آغاز شد و پس از گذشت دو سال، قرارداد ارز روم در دهم خرداد 1226 ش برابر با 16 جمادي الثاني 1262 ق بين ايران و عثماني امضا گرديد. نماينده ايران در اين كنفرانس، ميرزا تقي خان فراهاني معروف به اميركبير بود كه تلاش و تدبير او، شگفتي و تحسين نمايندگان روس و انگليس را برانگيخت. به موجب اين پيمان دولت ايران از ادعاي خود نسبت به سليمانيه چشم پوشيد و در عوض دولت عثماني مالكيت ايران بر بندر خرمشهر و حق كشتي‏راني در رودخانه شطالعرب را به رسميت شناخت و مقرر شد كه دولت عثماني از بدرفتاري با زائران و بازرگانان ايراني پرهيز كند.
آيت‏اللَّه حاج شيخ عزيز اللَّه خسروي زنجاني در سال 1287 ش (1326 ق) در يكي از روستاي توابع زنجان به دنيا آمد و پس از فراگيري علوم مقدماتي، وارد حوزه علميه زنجان شد. وي پس از ده سال، راهي قم گرديد و در مدت دوازده سال در دروس خارج فقه و اصول و فلسفه و حكمت متعاليه استادان نامداري همچون حضرات آيات: سيد صدرالدين صدر، محمد فيض قمي، سيد محمد حجت كوه كمره‏اي، سيد حسين بروجردي و حضرت امام خميني(رحمة الله علیه) شركت جست. اين عالم وارسته در سال 1334ش، به امر آيت‏اللَّه بروجردي، به منظور ترويج احكام قرآن و معارف اهل بيت (علیه السلام) به منطقه‏اي دور افتاده و محروم به نام تكاب در آذربايجان غربي عزيمت نمود و تا پايان عمر خود به مدت چهل سال تمام به تدريس، وعظ، خطابه، ارشاد مردم و ايجاد وحدت پرداخت. حضور ايشان به رغم شرايط دشوار منطقه، نقش بسيار مؤثري در گسترش مكتب اهل بيت(علیه السلام) و تعميق ريشه‏هاي اعتقادات شيعي داشت. آيت‏اللَّه زنجاني در جريان نهضت اسلامي مردم به رهبري حضرت امام، به عنوان روحاني مخالفِ دستگاه حاكم، در منطقه شناخته مي‏شد و در هيچ دوره‏اي، كوچك‏ترين تمايل به سازش با رژيم پهلوي از خود بروز نداد. وي پس از قيام پانزده خرداد 42، به دليل گام برداشتن در جهت اهداف استاد و رهبر خود، حضرت امام خميني(رحمة الله علیه) ، در مجالس عمومي، بارها مورد تهديد و تطميع واقع گرديد ولي تا پايان، با اعتماد و اتكاء به خدا، ثابت و استوار ايستاد. سرانجام اين عالم مجاهد و پرهيزگار در دهم خرداد 1374 ش برابر با اول محرم 1416 ق در 87 سالگي دعوت حق را اجابت كرد و در گلزار شهداي تكاب به خاك سپرده شد.
سلجوقيان كه نَسَب ايشان به سلجوق بن دَقّاق مي‏رسد، طايفه‏اي از تركمانان غَز بودند كه در روزگار سامانيان، در دشت‏هاي خوارزم و سواحل درياي خزر سكونت داشتند. در حدود سال 416 ق، تركمانان سلجوقي در ماوراءالنهر سر به عصيان برداشتند ولي از محمود غزنوي شكست خورده، تار و مار شدند. پس از مرگ سلطان محمود غزنوي، در سال 426 ق، قريب ده هزار تن از جنگاوران سلجوقي به سركردگي طغرل بيك وديگران از ماوراءالنهر به حدود خراسان آمدند و با سلطان مسعود غزنوي درگير شدند. اين جنگ و جنگ‏هاي بعدي به ضعف و شكست مسعود غزنوي انجاميد. سرانجام طغرل بيك در سال 429 ق به نيشابور آمد و بر تخت سلطنت نشست.
ابوعبداللَّه، حسين بن محمد بن عبدالوهاب معروف به بارع بغدادي، اديبِ مشهور، نحوي، لغوي، قاري و فاضل شهير عرب در سال 443 ق در بغداد به دنيا آمد. او در علم نحو و لغت از علماي برجسته‏ي دوران به شمار مي‏رفت و تنها اثر به جاي مانده از او، ديوان اشعار اوست. بارع در آخر عمرِ 81 ساله‏ي خود، نابينا شد.
در جريان جنگ‏هاي صليبي بين مسلمانان و جنگجويان مسيحي، قراداد سياسي "عَكّا" براي تسليم شهر "عَكّا"به مسيحيان و استرداد سه هزار اسير مسلمان، بين مسلمانان و مسيحيان به امضا رسيد. ولي مسيحيان، اسيرانِ مسلمان را كشته و دوباره جنگ‏هاي صليبي آغاز شد كه با شكست مسيحيان پايان يافت. شهر عَكّا در سال پانزدهم هجري توسط مسلمانان فتح شده بود اما در سال 497 ق به تسخير فرنگي‏ها درآمد. اين شهر در سال 583 ق توسط صلاح‏الدين ايوبي از صليبيون باز پس گرفته شد ولي در سال 587 ق باز هم به چنگ فرنگي‏ها افتاد و تاكنون در دست آنان باقي مانده است.
ميرزا حسين بن محمد تقي بن محمد علي نوري مازندراني معروف به ميرزا حسين نوري در سال 1254 ق در شهرستان نور در مازندران به دنيا آمد. ميرزاي نوري، فقيه امامي، محدث، مفسر و شاعر، نزد شيخ العراقين عبدالحسين تهراني، شيخ مرتضي انصاري، حاج ملاعلي كَني، ميرزا محمدحسن شيرازي و سيدمهدي قزويني تلمذ نمود. ميرزا حسين نوري همچنين از استادان شيخ آقابزرگ تهراني، حاج شيخ عباس قمي، محمد حسين كاشف الغطاء و سيد شرف‏الدين عاملي در حديث نيز بوده است. ميرزاي نوري در ترويج اصول مذهب جعفري و نشر آثار ائمه‏ي اطهار(ع)، كوشش بسيار كرد. همچنين اين عالم فاضل در عبادت، پرهيزگاري، تقوي و كمالات نفساني، انساني نمونه بود. از آثار وي: مُستَدرك الوسايل در فقه(در 3 جلد) است كه به جهت تأليف اين كتاب به ايشان "صاحب مُستَدرَكُ الوَسايل" مي‏گويند. مَعالِمُ الصَّبر، جَنَّةُالمأوي و نَفَسُ الرَّحمن في فضائلِ سَلمان، نيز از اوست. ميرزاي نوري داراي كتابخانه‏ي جامع و معتبري بود كه در ايران و عراقِ عرب نظير آن در كميَّت و كيفيَّت يافت نمي‏شد ولي اين كتابخانه پس از وفات ميرزا، به كلي متفرق شد. ايشان پدر همسر شهيد شيخ فضل اللَّه نوري، عالم مبارز و آگاه دوران مشروطه بود و بسياري از كتب نفيس ميرزا حسين، نزد فرزندانِ شيخ فضل‏اللَّه نوري، ماند. بعدها مقداري از اين كتاب‏ها، توسط آيت اللَّه بروجردي خريداري و به كتابخانه‏ي معظم له در نجف اشرف منتقل شد. ميرزا حسين نوري سرانجام در 17 يا 27 جمادي الثاني سال 1320 ق در 66 سالگي بدرود حيات گفت و در نجف اشرف مدفون گشت.
گوستاو روبرت كي‏يرشهوف در 31 مارس 1824م در آلمان به دنيا آمد. وي از كودكي به تحقيق پرداخته بود و زماني كه از دانشگاه فارغ التحصيل شد، درباره برق و خواص آن، پژوهش‏هاي ارزش‏مندي انجام داد. او در اين زمان ثابت كرد كه تغيير ناگهاني ولتاژ يك دستگاه نيز با سرعت نور حركت مي‏كند. در ادامه كارهاي علمي كي‏ير شهوف، او در سال 1859 موفق به تجزيه رنگين‏كمان گرديد كه اين عمل، راهنماي وي در كشف دو عنصر سزيوم و روبيديوم شد. او سپس قانون معروفش را عرضه داشت كه از دو سند تشكيل شده بود. در اين قانون، جريان‏هاي الكتريكي و نيروهاي مولد برق در يك شبكه و نيز قدرت نشر كننده هر بدن، در درجه حرارت معين، مورد بحث قرار گرفته است. او هم‏چنين تحقيقاتي درباره خاصيت انتقال حرارت و رنگين‏كمان‏هاي خورشيدي و چگونگي ايجاد خطوط طيفي به انجام رساند و با آزمايش خود به وسيله طيف‏نما كه براي مطالعه و تجزيه نور به كار مي‏رود، حداقل شش عنصر از عناصر شناخته شده در زمين و در طيف خورشيد را كشف كرد. گوستاو كي‏ير شهوف سرانجام در 31 مه 1887م در 53 سالگي درگذشت.
ارنست شوكن دوسارزك، باستان‏شناس معروف فرانسوي در يازدهم اوت 1837م در شهر سارزك فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود، در كنسولگري فرانسه در مصر مشغول به كار شد و بر اثر برخورد با قبايل شرقي، به خاورشناسي علاقه‏مند گرديد. دوسارزك در سال‏هاي بعد به عراق رفت و به امر حفريات و كاوش در منطقه باستاني بين‏النهرين متمايل شد. وي پس از هفت سال اشتغال به كار حفاري آثار باستاني، آثار متعدد هنري را در خرابه‏هاي به جا مانده از تمدن قديم منطقه پيدا كرد كه از آن جمله، سي هزار خشت نبشته مربوط به 2400 سال قبل از ميلاد مسيح(ع) بود. دوسارزك هم‏چنين لوح‏ها، استوانه‏ها، قوطي‏هاي استوانه‏اي شكل دست نخورده و گران‏بهايى را كشف كرد و آنها را به فرانسه فرستاد. وي طي ماه‏ها و سال‏هاي بعد نيز آثار عتيقه بسيار ارزش‏مندي از دوران باستان كشف نمود كه در نوع خود كم نظير و حتي بي‏نظير بودند. در اين ميان، هر چند قبايل منطقه خواهان جلوگيري از اين حفريات و انتقال اشيا كشف شده به غرب بودند، اما دولت فرانسه با اعزام نيروهاي نظامي خواستار ادامه كار گرديد. در نتيجه كشفيات سارزك، مشخص شد كه ساكنان هزاره سوم قبل از ميلاد در اين منطقه داراي تمدني برجسته بوده و از دانش بشري پيشرفته‏اي برخوردار بوده‏اند. آنها خط را اختراع نموده‏اند، اگرچه در ابتدا به صورت نقاشي و ثبت نقوش بود، اما با مرور زمان، همان نقش‏ها، ساده‏تر شده و به صورت خط ميخي درآمده است. در اين ميان، دولت‏هاي استعماري، كارگزاران خود را تحت عناوين مبلغان مذهبي و يا خاورشناس به مناطق شرق اعزام مي‏كردند و موجبات انتقال آثار كهن فرهنگي آنان به غرب را فراهم مي‏ساختند. سارزك نيز يكي از اين افراد بود كه پس از كشف آثار متعدد و گرانبهاي باستاني، موجبات غارت و ارسال اين ميراث شرق را به موزه‏هاي غرب فراهم مي‏آورد. دوسارزك يازده سفر علمي - اكتشافي به منطقه بين‏النهرين انجام داد و گزارشات مفصلي همراه با نقشه‏ها و عكس براي دولت فرانسه تهيه نمود. ارنست شوكن دوسارزك سرانجام در 31 مه 1901م در 64 سالگي درگذشت.
افريقاي جنوبي از به هم پيوستن دو مستعمره انگليس در جنوب افريقا تشكيل شد و در 31 مه 1910 استقلال داخلي يافت. اين اتحاديه در 1931 به استقلال كامل دست يافت. اما اقليت سفيدپوست، قدرت را در دست گرفتند. سرانجام بر اثر مبارزات پيگير سياهان اين كشور و فشار كشورهاي خارجي، سفيدپوستان افريقاي جنوبي در 1991 مجبور به پايان دادن به رژيم تبعيض نژادي (آپارتايد) در اين كشور شدند. (ر.ك: 27 آوريل)
افغانستان در 1747 براي اولين بار توسط احمدشاه ابدالي مستقل اعلام شد. اما از حدود يك قرن بعد، انگليس براي حفظ مستعمره بزرگ خود يعني هند، شروع به مداخله در افغانستان كرد كه منجر به اولين جنگ اين كشور با انگلستان شد. در اين جنگ، انگليسي‏ها با تحمل تلفات زياد، مجبور به عقب‏نشيني شدند. با اين حال، انگليس به اعمال نفوذ در افغانستان ادامه داد تا آن كه جنگ ديگري ميان دو طرف درگرفت كه در سال 1905 با انعقاد يك پيمان استعماري پايان يافت. در 1919 امان‏اللَّه خان به فرمان‏روايي افغانستان رسيد و قراردادهاي منعقد شده با انگليس را لغو و استقلال كشورش را اعلام كرد. اما اقدامات وي خشم انگليس را برانگيخت و بدين ترتيب، جنگ سوم انگليس با افغانستان شروع شد و منجر به بركناري امان‏اللَّه خان گرديد.