زاينده رود، فراتر از يک رود (1)

نويسنده: مهندس سيده پوراندخت سعادتي (1)




نگاهي به نقش زاينده رود در تعريف و تبيين هويت شهر اصفهان

چکيده

هسته ي اوليه ي شهر کنوني اصفهان دو سکونتگاه کوچک به نام هاي جي و يهوديه بوده که طي ادوار مختلف تاريخي به تدريج رشد و گسترش يافته است. با بررسي روند اين شکل گيري و گسترش در مي يابيم که مهم ترين عامل پيدايش و توسعه ي شهر اصفهان، وجود رود پر برکت و زاينده ي آن بوده است.
دليل حيات اصفهان در ادوار تاريخي وجود همين رودخانه است که از کوه هاي زاگرس سرچشمه مي گيرد و اين دشت تشنه کويري را سيراب مي کند.
رودخانه ي زاينده رود، نقش مهمي در شکل گيري شهر ايفا نموده و هم اکنون نيز يکي از عوامل تشکيل دهنده ي ساختار شهر اصفهان است. در گذشته حتي مصارف خانگي ساکنين شهر از اين رودخانه تأمين مي گشت و هم اکنون نيز اين رودخانه از عوامل شناسايي و نشانه هاي شهري اصفهان محسوب مي گردد، به گونه اي که مردم شهر به آن دل بسته اند و احساس تعلق دارند و شهر خود را به نام زنده رودش مي شناسند.


اما اين روزها، اين روح نصف جهان و خاطره انگيزترين رود مرکزي ايران، شاهرگ حياتي شهر اصفهان و تنها منبع آب کشاورزاني که زندگي آنها به آن وابسته است، همانند کوير شده است.
خشکي زاينده رود، تنها خشکي يک رود نيست، چرا که زاينده رود فقط آب نيست. زاينده رود از رازهاي اصفهان است. رازي که مي شود ساعت ها کنارش قدم زد و از شيخ احمد غزالي و ابن عربي و صائب گرفته تا سالينجر و مارگريت دوراس و ژاک دريدا حرف زد.


زاينده رود فقط يک رود نيست و پل هاي آن نيز تنها محل عبور نيستند. اين مکان هاي گذشتن، در اصفهان به تأمل گاهي بدل مي شوند براي ايستادن، تا تو به راز اصفهان خيره شوي.
زاينده رود با تمام رودهاي دنيا فرق دارد، چرا که فرزند هم دارد. رودچه هايي به نام مادي که اصفهاني ها ساخته اند و به نيابت زاينده رود در اصفهان مي پيچند. رازگونه مي پيچند و قدم به قدم با خانه ها و آدم ها مي روند تا سخاوت زاينده رود را به همه نشان دهند.
زاينده رود هويت اصفهان است. نام اين رودخانه طوري با نام شهر عجين شده است که مي توان آن را مهم ترين شاخص هويتي اصفهان دانست.
در اين نوشتار، برآنيم که نقش تعيين کننده ي زاينده رود را در شکل گيري هويت شهري اصفهان مورد بازشناخت قرار دهيم و لزوم تلاش براي باززنده ساختن اين سرچشمه ي حيات شهر را هر چه بيشتر دريابيم. بر اين اساس ابتدا به شناخت موضوع هويت يک شهر مي پردازيم و پارامترهاي سازنده ي هويت شهر را مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار مي دهيم. سپس به بررسي نقش اين رود در شکل گيري هر يک از اين مؤلفه ها در شهر اصفهان مي پردازيم.

مقدمه

هويت در لغت يعني بيان يا نمايش ماهيت شيء يا پديده در ذهن آدمي. به کار گيري تعابيري همچون «من»، «خود»، «شخصيت»، «تعلق» نشان مي دهد که براي انسان اعم از فرد و اجتماع موضوعي به نام هويت مطرح مي باشد که جملگي متعلقات و وابستگي ها و فعاليت هاي انسان به آن اطلاق مي شود. اما طبق تعريف متداول، «هويت» احساس تعلق به خاطر به مجموعه اي مادي و معنوي است که عناصر آن از قبل شکل گرفته اند.


اين واژه در جامعه امروزي در رابطه با بسياري از رشته ها مطرح گرديده و به عنوان يک دغدغه ذهني براي بسياري از مسئولان، محققان و دانش آموختگان درآمده است. شهرسازي نيز به نحو گسترده اي با مسئله ي هويت درگير بوده است و تعداد زيادي از کارشناسان اين رشته به بررسي هويت شهرهاي کنوني مشغول گرديده اند.
در اين مقاله ابتدا به تعريف هويت شهري و ابعاد آن مي پردازيم. سپس هويت شهر اصفهان را در ابعاد مختلف طبيعي، کالبدي و اجتماعي بررسي مي نماييم و نقش زاينده رود را در شکل گيري هر يک از اين ابعاد مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهيم.

تعريف هويت شهري و ابعاد آن

هويت يک شهر چيست؟ با نگاهي به گذشته مي بينيم که هر شهري نام و نشاني داشته است و عوامل بسياري در معرفي يک شهر به کار گرفته شده اند که در شهر ديگر معنايي نداشته است. هر شهر براي خود نشانه ي منحصر به فردي داشته است که عامل جدايي آن از ساير شهرها مي گرديد.
بنابراين شهرها و فضاهاي شهري گذشته ي ما از استقلال، شخصيت و هويت ويژه اي برخوردار بوده اند. مفاهيمي که نهايتاً منجر به تعريف مفاهيم بزرگ تري چون تعلق خاطر و حس شهروندي گشته اند. در حالي که آنچه از اغلب شهرهاي کنوني ما در ذهن عموم شکل مي گيرد چيزي جز مجموعه اي از ساختمان هاي بلند، خيابان ها، ادارات و پارک ها نيست.


از آن جايي که «هويت» مجموعه اي از صفات و مشخصاتي است که باعث «تشخص» يک فرد يا اجتماع از افراد و جوامع ديگر مي گردد، شهر نيز به تبعيت از اين معيار شخصيت مي يابد و مستقل مي گردد. هويت در شهر به واسطه ي ايجاد و تداعي «خاطرات عمومي» در شهروندان، تعلق خاطر و وابستگي را نزد آنان فراهم مي نمايد، و شهرنشينان را به سوي شهروند شدن، که گستره اي فعال تر از ساکن شدن صرف دارد، هدايت مي کند.
هنگامي که از هويت شهر سخن مي گوييم، از چيزي صحبت مي کنيم که در ظاهر و شکل شهر نيست. بلکه در شاکله ي شهر است. هويت شهر، با شکل شهر تفاوت هاي اساسي دارد. شهرهاي زيبايي داريم که ممکن است هيچ عامل هويتي در آن ديده نشود، يا سيماي شهري آن بسيار زشت و آشفته باشد، ولي همبستگي هاي اجتماعي، ياوري ها و کمک ها، شاکله ي زيبا از درون آن شهر بسازد. وقتي از هويت شهر صحبت مي کنيم به چيزي رجوع مي کنيم که در پس ظاهر و در بطن شهر نهفته است و ممکن است هيچ ربطي به شکل و ظاهر شهر نداشته باشد. در واقع زيبايي و زشتي شهر دليل هويت مندي شهر نيست. مهم اين است که داخل شهر چه مي گذرد و چه هنجارها و رفتارهايي در شهر به وقوع مي پيوندد که به شهر هويت مي دهد.
هويت يک شهر را مي توان از جنبه هاي مختلف مانند جنبه ي کالبدي، طبيعي، انساني و اجتماعي، ترافيکي، تاريخي و اقتصادي بررسي نمود. در شناخت هويت شهر بايد هر دو تصوير عيني و ذهني آن يعني ساختار و کالبد شهري و کارکرد اقتصادي آن، فضاهاي عمومي و... و نيز عوامل ذهني گروه هاي اجتماعي ساکن، سطح ادراک و شعور اجتماعي مورد بررسي قرار گيرد.


بنابراين آن چيزي که از آن به عنوان هويت شهري نام مي بريم در حقيقت يافتن تناسب يا معيارهايي از ميان نظام شهرسازي و معماري با شرايط فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي شهروندان است و البته هويت ابعاد گوناگوني دارد که بدان خواهيم پرداخت. اگر در مورد هويت شهري يا هويت معماري صحبت مي کنيم، منظور در واقع نوعي نظام يافتگي ساختاري و کاربردي در شهر و نوعي انتظام در معماري شهر است. بنابراين بديهي است که اين انتظام يا سازمان داراي ابعاد دروني خود باشد که در اين جا با عنوان عناصر هويتي به آنها پرداخته مي شوند.
از آن جا که هر شهر داراي دو بعد کارکردي و کالبدي است، لذا ابعاد مختلف هويت وابسته به آن نيز داراي دو وجه مذکور خواهد بود. بنابراين در يک تقسيم بندي کلي ابعاد هويت شهري را مي توان در قالب همين دو بعد، مجزا ساخت.
شهر اصفهان به واسطه ي قدمت ديرينه ي خود و اهميت تاريخي آن در دوره هاي مختلف همواره از هويت بالايي برخوردار بوده است. اين شهر داراي نشانه هاي فراواني است که موجب تمايز آن از ساير شهرها مي گردد و درجاي جاي دنيا، اين شهر را به نشانه هاي ارزشمندش مي شناسند. از طرف ديگر هنر که نماد هويت ايراني در طول تاريخ بوده است به وفور در شهر اصفهان يافت مي شود. در حال حاضر نيز اصفهان يک شهر با هويت است، چرا که عناصر شاخص شهري موجود در اصفهان، به عنوان نقاط مشترک بين نسل هاي مختلف از گذشته تا کنون محسوب مي شوند.
در سطور زير هويت اصفهان از جنبه هاي طبيعي، کالبدي و اجتماعي مورد بررسي قرار گرفته و نقش فاعلي زاينده رود در شکل گيري هر يک از اين جنبه هاي سازنده ي هويت شهر مورد کنکاش قرار مي گيرد.

زاينده رود و هويت طبيعي اصفهان

در شهر اصفهان، رودخانه ي زاينده رود و مادي هاي منشعب از آن، هويت طبيعي شهر را تشکيل مي دهند. رودخانه ي زاينده رود همواره نقش مهمي در شکل گيري شهر ايفا نموده است و هم اکنون نيز يکي از عوامل تشکيل دهنده ي ساختار شهر اصفهان است.


نمود ظاهري از يک شهر در نگاه نخست مي تواند شامل عناصر طبيعي و بستر مکاني آن باشد که اغلب به عنوان عناصر و ميراث طبيعي در نظر عامه ي مردم خودنمايي مي کنند. عوامل طبيعي، اکولوژيکي و جغرافيايي نخستين عناصر هويت بخش به يک شهر و عناصر درون آن تلقي مي شوند و رودها نيز از جمله ي اين عوامل هستند.
زاينده رود، عنصر هويت بخش شهر اصفهان است که با وجود بيشه ي بزرگ ناژوان در قسمت غربي به عنوان پارک طبيعي اصفهان، اين جنبه ي طبيعي تقويت شده و توسعه يافته است.

زاينده رود و هويت کالبدي شهر اصفهان

بديهي است که نخستين برخورد با هر شيء، پديده يا موجودي، سيما و کالبد ظاهري آن است؛ وجهه اي قابل ادراک که با حواس پنجگانه به راحتي قابل تشخيص و بازشناسي است. بنابراين تفاوت ميان دو موجود عيني نيز از طريق ظاهر آن معين مي گردد. شکل و ساختار ظاهري يک شهر، علاوه بر ساختار طبيعي، توسط عناصر و سازنده هايي مصنوع به دست انسان شکل مي گيرد.
هويت کالبدي، آن عامل غالب هويتي است که بافت و ساختار و شکل شهر به آن وابسته است.


از ديدگاه کوين لينچ، عناصر هويت بخشي شهر عبارتند از:
1-راه ها و شبکه ي ارتباطي 2- لبه ها 3- محله ها4- گره ها 5- نشانه ها. به تعبيري بافت کالبدي و ساختار مکاني شهرها يکي از مهم ترين ابعاد هويتي شهرها را شکل مي دهد.
بارزترين شاخصه هويتي شهر اصفهان نيز جنبه ي کالبدي آن است. اصفهان در هر دوره اي از عناصر کالبدي قوي و هويت بخش برخوردار بوده است. اصلي ترين اين عناصر که در دوره هاي مختلف زماني در شکل گيري بافت کالبدي و ساختار شهري اصفهان نقش تعيين کننده اي را ايفا نموده، رودخانه ي زاينده رود است. نمودار زير گوياي نقش ساختاري زاينده رود در شکل گيري کالبد اصفهان در ادوار مختلف تاريخي است.
در زمان سلجوقيان، ساحل رودخانه ي زاينده رود در محدوده ي شهر بوده و در زمان ابن حوقل (قرن چهارم هجري) به آسياب ها، کاخ ها و محله هايي چون «زرکاباد» و «تاجه» اختصاص يافته است. همچنين به گفته ي ابن حوقل، جشن ها و تفريح هاي زيادي در ساحل رودخانه برگزار مي شده است. توسعه ي باغ ها و تفرجگاه هاي سلجوقي در داخل باروي شهر و در حوالي شهر تا رودخانه باعث تقويت محور زاينده رود به عنوان محور تفريحي برون شهري گرديد.


در دوره ي صفوي، به تدريج شهر به سوي رودخانه حرکت مي کند و آن را در بر مي گيرد. دولت صفوي، عوامل بالقوه ي سايت را که مهم ترين آن ها زاينده رود است شناسايي مي کند و با حل کردن شهر جديد در محيط پيرامون، آن را در هماهنگي کامل با طبيعت قرار مي دهد و با ايجاد حياط هاي داخلي و ميدان ها و باغ ها، علاوه بر تبديل شهر اصفهان به باغ شهر، باعث نفوذ طبيعت به داخل شهر گرديده است.
در اين زمان، رودخانه در وسط شهر قرار مي گيرد و به کمک چهارباغ، شهر را به چهار قسمت تقسيم مي کند. بنابراين شهر صفوي داراي دو محور اصلي چهارباغ و زاينده رود مي گردد و عملکردي که از اتصال اين دو محور با يکديگر پديد مي آيد، عملکردي تفريحي، عمومي، خصوصي و سلطنتي است.


محور زاينده رود در شهر، اهميت قابل ملاحظه اي مي يابد و به علت زيبايي و برخورداري از امکانات وسيع طبيعي، جنبه ي غالب فرهنگي و تفريحي پيدا مي کند. اين محور از طريق استقرار فضاهاي سبز و بناهاي تاريخي و فرهنگي در جوار آن تقويت مي شود و به صورت محور اصلي ديگري در شهر اصفهان، با کيفيت غالب فرهنگي – تفريحي عمود بر محور بازار – چهارباغ در مي آيد.


با توسعه ي شهر اصفهان در دوره ي پهلوي و به ويژه با گسترش شهر در حاشيه ي جنوبي زاينده رود، اين عنصر طبيعي جايگاه ويژه اي را در ساختار شهر به خود اختصاص مي دهد. محور شرقي – غربي مجاور زاينده رود نيز در اين دوره با جذب مراکز فعاليت هاي تفريحي و تجاري مثل پارک، هتل و پاساژ نقش مهم تري در کالبد شهر مي يابد.
بدين ترتيب فضاي باز و سبز حاشيه ي رودخانه که يکي از انواع اصلي از فضاي باز شهري است در ساختار اصلي شهر اصفهان شکل مي گيرد که در ترکيب با عناصر شهري، بخشي منحصر به فرد و قوي از ساختار کلي شهر مي گردد. پارک خطي حاشيه ي زاينده رود، که گسترده ترين فضاي باز شهري اصفهان محسوب مي شود، الگوي بافت شهري را شکل مي دهد که در ترکيب با فضاي ساخته شده و بازساخته شهر، الگويي ويژه را مطرح مي کند.
پل هاي ساخته شده بر روي زاينده رود، نمونه اي ديگر از عناصر هويت بخش هستند. قدرت و هويت اين پل ها که هر يک متعلق به دوره اي خاص از روند توسعه ي شهر بوده و براي کاربرد ويژه اي احداث شده اند، يادآور بخشي از فرهنگ و تمدن شهر است. تصوير سي و سه پل در جريان آب زاينده رود همواره نماد تاريخي شهر اصفهان بوده است که نشان از عظمت و پويندگي دارد.

پي نوشت

1- کارشناس ارشد معماري، از دانشکده ي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران، مسئوول واحد فني سازمان عمران زاينده رود

منبع:ماهنامه فني تخصصي دانش نما شماره 175-174