اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح

شاعر : حافظ

صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
بياض روي چو ماه تو فالق الاصباح سواد زلف سياه تو جاعل الظلمات
از آن کمانچه ابرو و تير چشم نجاح ز چين زلف کمندت کسي نيافت خلاص
که آشنا نکند در ميان آن ملاح ز ديده‌ام شده يک چشمه در کنار روان
وجود خاکي ما را از اوست ذکر رواح لب چو آب حيات تو هست قوت جان
گرفت کام دلم ز او به صد هزار الحاح بداد لعل لبت بوسه‌اي به صد زاري
هميشه تا که بود متصل مسا و صباح دعاي جان تو ورد زبان مشتاقان
ز رند و عاشق و مجنون کسي نيافت صلاح صلاح و توبه و تقوي ز ما مجو حافظ