سلام الله ما کر الليالي

شاعر : حافظ

و جاوبت المثاني و المثالي سلام الله ما کر الليالي
و دار باللوي فوق الرمال علي وادي الاراک و من عليها
و ادعو بالتواتر و التوالي دعاگوي غريبان جهانم
نگه دارش به لطف لايزالي به هر منزل که رو آرد خدا را
همه جمعيت است آشفته حالي منال اي دل که در زنجير زلفش
که عمرت باد صد سال جلالي ز خطت صد جمال ديگر افزود
زيان مايه جاهي و مالي تو مي‌بايد که باشي ور نه سهل است
که گرد مه کشد خط هلالي بر آن نقاش قدرت آفرين باد
و ذکرک مونسي في کل حال فحبک راحتي في کل حين
مباد از شوق و سوداي تو خالي سويداي دل من تا قيامت
من بدنام رند لاابالي کجا يابم وصال چون تو شاهي
و علم الله حسبي من سالي خدا داند که حافظ را غرض چيست