زان مي عشق کز او پخته شود هر خامي

شاعر : حافظ

گر چه ماه رمضان است بياور جامي زان مي عشق کز او پخته شود هر خامي
زلف شمشادقدي ساعد سيم اندامي روزها رفت که دست من مسکين نگرفت
صحبتش موهبتي دان و شدن انعامي روزه هر چند که مهمان عزيز است اي دل
که نهاده‌ست به هر مجلس وعظي دامي مرغ زيرک به در خانقه اکنون نپرد
که چو صبحي بدمد در پي اش افتد شامي گله از زاهد بدخو نکنم رسم اين است
برسانش ز من اي پيک صبا پيغامي يار من چون بخرامد به تماشاي چمن
بود آيا که کند ياد ز دردآشامي آن حريفي که شب و روز مي صاف کشد
کام دشوار به دست آوري از خودکامي حافظا گر ندهد داد دلت آصف عهد