واقعه غدیر یکی از مهم‌ترین و راهبردی‌ترین مسائل و موضوعات فرهنگ و اندیشه اسلامی است که تأثیر شگفت‌انگیز و خیره‌کننده‌ای بر سعادت و کمال جامعه انسانی به دنبال دارد. موضوع استراتژی که ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با مبانی و اصول اندیشه اسلامی داشته و فاکتورهای اصلی سبک زندگی اسلامی بر اساس آن سامان‌یافته است. واقعه غدیرخم که در طی مراسمی خاص و فراموش‌ نشدنی امام علی علیه السلام  به عنوان امام، ولیّ و پیشوای جامعه انسانی معرفی شده از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار است که به اذعان منابع دینی و اسلامی اگر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) در این خصوص کوتاهی و یا ضعفی به خود راه می داد گویی رسالت وحیانی به هدف خود نائل نمی آمد و مسئولیت ختمی مرتبت به درستی انجام نمی شد.[1]

با وجود جایگاه و اهمیت فرهنگ غدیر در اندیشه اسلامی، شاهد یکی از دردناک ترین وقایع و اتفاقات جامعه بشری بوده ایم؛ اتفاقاتی عجیب که عده ی کثیری از مدعیان دوستی و طرفداری از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) چشمان خود را به روی حق و حقیقت می بندند و واقعه فراموش نشدنی غدیرخم را به دست فراموشی می سپاردند. سؤال بسیار مهمی که در این خصوص اندیشه محققان اسلامی را به خود مشغول ساخته این است که چه علل و عواملی موجب به فراموشی سپردن غدیرخم و مسئولیت های پیرامون آن شد است.


مرگبارترین آلزایمر دنیا، چرا مردم غدیر را فراموش کردند

تاریخ نویسان شمار کسانی که در آخرین حج پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) حجة الوداع (حج خداحافظی) حاضر شدند، را متفاوت ذکر کرده اند. هر چه این چنین به نظر می رسد که قابل قبول ترین آمار حاضر شده در این حج چیزی قریب به چهل هزار نفر بوده‌ باشد. البته در این خصوص آمار و اقوالی همچون:  هفتاد هزار، نود هزار، یکصد هزار، ۱۱۴ هزار، ۱۲۰ هزار و در نهایت ۱۳۰ هزار نفر ذکر شده است.[2] سؤال غم انگیزی که در این خصوص قابل طرح می باشد این است، با توجه به اینکه خیل کثیری از مردم در این مراسم عبادی، سیاسی و اجتماعی شاهد مهمترین واقعه اسلامی بودند؛ چرا این تعداد در خصوص غدیرخم، سکوت کرده و وظیفه خود را به درستی انجام ندادند، با وجود اینکه  فاصله میان این حج و وفات پیامبر صلی الله علیه و اله  تنها چند ماه بود. چرا یک آلزایمر فراگیر در جامعه اسلامی زمینه ساز فراموشی مسئولیت ها شد؟
 

غدیر فراموش شدنی نیست

واقعه بزرگ و پر اهمیت غدیر در اندیشه اسلامی از چنان اصالت و قداستی برخوردار است که هیچ گاه منابع و متون اسلامی نتوانستند حقانیت آن را در خود به فراموشی بسپارند. هر چند در برهه ای از تاریخ عده ی زیادی تلاش داشتن با بستن چشمان خود به روی حقیقت، خود را به خواب بزنند و مسئولیت خود را در قبال آن به فراموشی بسپارند؛ ولی این موضوع هیچ گاه به معنای انکار آن نبوده است. کما اینکه  در این خصوص علامه امینی در کتاب گرانسگ غدیر 110 نفر از صحابه و همچنین 84 نفر از تابعین و قریب به 360 نفر از علمای مهم اهل سنت را نام می برد از ابتدای قرن دوم تا قرن چهاردم به این حدیث مهم اشاره کرده اند.[3]

1-کودتای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ترس و بزدلی
در واقع ماجرای سقیفه یک کودتای تمام عیار سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی علیه مبانی و آزموه های اسلامی بود که عده ای دنیا طلب تلاش داشتند با هژمونی و سیطره ی نظامی، اجتماعی و سیاسی افکار عمومی را از موضوع بسیار مهم غدیر به طور کلی منحرف نمایند و اجازه ی عملیاتی شدن آن مساله ی را در جامعه ندهند. هر چند افراد بسیاری علاوه بر اینکه در واقعه مهم غدیرخم حضور داشتند و خود، راوی این روخداد مهم بودند؛ ولی ترس و بزدلی که همچون ویروسی مرگبار جامعه اسلامی را فراگرفته بود مانع از اعتراض و قدرت نمایی آنها شده بود.

این موضوع را به خوبی می توان در منابع و متون اسلامی مشاهده کرد: به طور مثال زید بن ارقم از صحابی جلیل القدر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در خصوص واقعه غدیر خم به عطیه عوفی این چنین ابراز می دارد: «از عطیه عوفی نقل شده  است که از زیدبن رقم پرسیدم و به او گفتم: شوهر خواهری دارم که از تو برای من درباره ی علی علیه السلام و روز غدیرخم حدیثی نقل کرده، دوست دارم آن را از زبان خودت بشنوم پس او گفت: در شما اهل عراق خصوصیتی هست(که نمی توان نزد شما سخن گفت: یعنی مایه دردسر هستید) گفتم: از جانب من زیانی به تو نخواهد رسید....آنگاه واقع غدیر را نقل کرد.»[4]
 

2-ویروس جهالت و نادانی و عدم معرفت به جایگاه امام علی ع
جهل و نادانی ویروس مرگباری است که می تواند هر انسانی را تا سرحد شقاوت و گمراهی پیش ببرد. فاکتور بسیار خطرناکی که در طول تاریخ انسانهای فراوانی را به کام مرگ کشانده و طعم شیرین سعادت و کمال را از آنها سلب کرده است. البته باید به این موضوع توجه داشت که علم نیز به معنای انباشت و تلمبار کردن محفوظات عقلی و علمی نیست، بلکه در مباحث بنیادین و اصولی، نوعی باور و اعتقاد درونی است که انسان را به سوی روزنه های کمال و سعادت پیش می برد و انسان را در برابر حق متواضع می نماید؛ کما اینکه در منابع روایی در این خصوص نقل شده است: قال على علیه ‏السلام «إِذا تَفَقَّهَ الرَّفیعُ تَواضَعَ؛[5] انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانایى رسد، متواضع مى شود.» در عصر امام علی علیه السلام افراد فراوانی رخداد غدیر را درک کرده بودند و از آن ماجرای استراتژیک با خبر بودند؛ ولی با این وجود در برابر حقانیت آن سرتعظیم فرو نیاوردند و به بیراهه رفتند. این مسأله جز یک جهالت مرگبار و برگشتن به جاهلیت کهن چیزی دیگری به حساب نمی آید.

3-نظام قبیله ای و تعصبات کورکورانه و جاهلی
به اذعان محققان و اندیشمندان اسلامی، یکی از علل و عواملی که موجب شده عده ی کثیری حاضر نشوند هزینه دفاع از غدیر را به جان و دل بپذیرند و به دفاع از امام علی علیه السلام بپاخیزند، گرایش های قبله ای و تعصبات کورکورانه جاهلی بود. با توجه به اینکه امام علی علیه السلام از  تیره ی بنی هاشم بود. از طرفی کسانی که خود را منتصب به سایر تیره های قریش می دیدند. حاضر به برتری و سروری و سیادت شخصی از بنی هاشم نبودند. این موضوع به خوبی در منابع اهل سنت منعکس شده است به طوری که اعترافات ایشان در متون اهل سنت این چنین ثبت و ضبط شده است: «عباس بن عبدالمطّلب عنوان می‌کرد که: عرب نمی‌پذیرد که نبوت و خلافت با هم در یک خاندان جمع گردد!!!»[6]
 

4-کینه، دشمنی و خباثت درونی
کینه و دشمنی و مانع تراشی های قریشیان به گونه ای بود که بیشترین هزینه و دردسرها را در زمان خلافت 5ساله امام علی علیه السلام ایجاد کردند به گونه ای که در این بازه کوتاه مدت بیشترین زمان حضرت صرف دفع حقد و کینه و دشمنی و عناد مسلمانان داخلی شد. در منابع اسلامی شکوائیه حضرت را این چنین در خود ثبت و ضبط کرده است: «و مرا از دست یافتن به آن باز مى‏ دارید طلب کردم. هنگامى که در جمع حاضران با دلیل او را سرکوب کردم دستپاچه شد و گویا سرگردان ماند که پاسخم را چه بگوید. الهى! من بر قریش و آنان که یاریشان مى‏ دهند از تو کمک مى ‏جویم، زیرا آنان با من قطع رحم کردند، و منزلت والایم را کوچک شمردند، و در ستیز با من در برنامه‏اىی که حق من بود با یکدیگر همدست شدند، آن گاه گفتند: هش‏دار، حق آن است که آن را بگیرى، و حق آن است که آن را رها کنى‏.»[7]

5-ظهور سکولاریزم و جدایی دین از سیاست
اگر بخواهیم تاریخ و پیشینه سکولاریزم را در تاریخ اسلامی مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم به خوبی می توان جلوه های روشن آن را در ماجرای سقیفه مشاهده کرد. از آنجا که بر اساس آموزه های دینی و روایات معتبر در حقانیت ولایت امری امام علی علیه السلام هیچ گونه جای شک و شبهه در لزوم تبعیت از آن وجود نخواهد داشت؛ ولی با این وجود در ماجرای سقیفه عده ای با اجتهاد جاهلانه خود در برابر نص معتبر به گونه ای سیاست جامعه را مدیریت کردند که رنگ و بویی از تدین و اطلاعت پذیری از فرامین وحیانی وجود نداشته باشد.

پی نوشت ها:
[1]. ر.ک: سوره مبارکه مائده، آیه 67.
[2]. سیدجلال امام، بررسی تعداد جمعیت حاضر در غدیر، ص۲۷. مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، زمستان ۱۳۸۶ - شماره ۱۶ (۳۸ صفحه - از ۵ تا ۴۲).
[3]. ماهنامه اطلاع رسانی، پزوهشی و آموزشی مبلغان، شماره 254، سال انتشار1399، علی بیرانوند، راز فراموشی غدیر.
[4]. المسند احمد بن حنبل، موسسه الرساله،بیروت، چاپ اول، ج32، ص29، ح 19279.
[5]. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص49، ح263.
[6]. طبریف تاریخ طبری، ج۵، ص۲۲۳؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۴۷.
[7]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص246. « اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَعْدِیکَ عَلَى قُرَیْشٍ وَ مَنْ أَعَانَهُمْ فَإِنَّهُمْ قَطَعُوا رَحِمِی وَ صَغَّرُوا عَظِیمَ مَنْزِلَتِیَ.»