شاه عباس اول صفوى (8)
شاه عباس اول صفوى (8)
شاه عباس اول صفوى (8)
تهيه كننده : محمود كريمي شروداني
منبع : راسخون
منبع : راسخون
سرگذشت بندر عباس
در سال 1622 میلادی «شاه عباس صفوی» توانست با كمك انگلیسیها دست پرتغالیها را از این بندر كوتاه كند. به افتخار این پیروزی « بندر گمبرون» به «بندرعباس» تغییر نام داد. تا قبل از سال 1650 میلادی ( 1070 هجری قمری ) بندرعباس حصار نداشت؛ ولی از این زمان دور شهر را محصور كردند و بر امنیت آن افزوده شد. انگلیسیها و هلندیها در بندرعباس تجارتخانه، و در كنار دریا عمارت زیبایی بنا كردند. در این بندر لنگرگاه مناسبی وجود داشت؛ لذا اكثر كشتیهای بزرگی كه از هند برای ایران و عثمانی و سایر نقاط كالا حمل میكردند، در این بندر لنگر میانداختند.
هلندیها در سال 1110 هجری قمری ( 1698 میلادی ) با كسب اجازه ار دولت ایران ، شهر تازهای با بافت و معماری ویژه در وسط شهر بندرعباس بنا نمودند. ( عمارت كلاهفرنگی در همین ایام بنا شده است.) بافت و شكل ظاهری شهر جدید تا سال 1135 هجری قمری دوام یافت. در نیمه نخست قرن هفدهم ، نمایندگان كمپانی هند شرقی سعی كردند بندرعباس را به پایگاه اصلی خود در خلیج فارس تبدیل كنند؛ به همین لحاظ، مركز كمپانی هند شرقی در بندر عباس مستقر گردید. ناوهای نظامی كمپانی هند شرقی نیز در آبهای نزدیك بندرعباس پهلو گرفتند.
این شركت در سال 1759 به علت متشنج شدن اوضاع و بمباران تأسیسات تجاری انگلیسیها در بندرعباس، مركز تجارت خود را از این بندر به بندر بصره منتقل نمود . این امر بیش از پیش ، شرایط انحطاط بندرعباس را فراهم كرد. بعد از ظهور نادرشاه، بندر بوشهر مقر ناوگان ایران شد و بندرعباس و توابع آن طبق قرارداد، به سلطان مسقط به اجاره واگذار شد. در پی شورش سال 1868 میلادی در مسقط ، این امتیاز لغو شد و شهر بندرعباس و توابع آن دوباره به تصرف كامل دولت ایران درآمد. پس از پیروزی نهضت مشروطیت و تصویب قانون ایالات و ولایات، بندرعباس و توابع آن جزء محدوده ایالت فارس قرار گرفت و سپس در محدوده اختیارات حاكم كرمان درآمد. در تقسیمات فعلی كشوری شهر بندرعباس مركز استان هرمزگان است. این شهر یكی از مهمترین مراكز استراتژیكی و تجاری ایران در جوار خلیجفارس و دریای عمان است. بارنداز شهید رجایی، اسكله عظیمی است كه بخش وسیعی از مبادله كالاهای تجاری بین ایران و دیگر كشورها از طریق آن صورت میگیرد. بندرعباس از طریق راههای دریایی، راهآهن، جادههای ترانزیتی درجه یك و از طریق هوا به كلیه مناطق داخلی و دیگر كشورهای جهان مرتبط است.
و اما لشکرکشی امام قلی خان به جرون 1021 ق
تصمیم شاه عباس در کوتاه کردن دست پرتغالیها 1023 ق
کشتیهاى هند شرقى انگلیس در 1030 ق / 1621 م در بندر جاسک، پرتغالیها را شکست سختى دادند و این واقعه، وهنى بزرگ به عظمت نیروى دریایى پرتغال در خلیج فارس بود. در این ایام، امام قلى خان، به دستور شاه، با نمایندگان شرکت انگلیسى باب مذاکرات را گشود و از ایشان براى حمله به جزیره قشم و هرمز یارى خواست. نمایندگان شرکت مزبور تا یک سال زیر بار قبول این همکارى نرفتند، چه از سویى بیم آن داشتند که حریف نیرویى چون پرتغالیها نشوند؛ و از سوى دیگر، چون دو کشور اسپانیا و انگلیس روابط دوستانه داشتند، بى اجازه دربار لندن نمىتوانستند به چنین حرکتى دست زنند که احتمال تخریب مناسبات بین دو قدرت اروپایى را در پى داشت. عاقبت امام قلى خان، شرکت هند انگلیس را در صورت عدم همکارى به ضبط و مصادره تمامىاموال و کالاهاى تجارى متعلق به این شرکت در سواحل خلیج فارس تهدید کرد. بالاخره، نمایندگان شرکت در میناب با امام قلى خان، عهدنامهاى بستند و مقرر شد که ایرانیها از خشکى و انگلیسیها از دریا به قشم و هرمز حمله کنند و پس از فتح، غنایم را به تساوى تقسیم نمایند. مخارج کشتیها و نیازهاى لجستیکى را دو طرف نصف به نصف بپردازند و از اسراء، مسلمین به ایرانیها و عیسویان - به استثناى حاکم هرمز که باید به ایران سپرده شود - به انگلیسیها واگذار گردد. حاصل گمرک هرمز هم بین دو طرف تقسیم و اجناسی که انگلیسیها براى شاه و والى فارس وارد مىکنند از پرداخت حقوق گمرکى معاف باشد.
لشکرکشی امام قلی خان به قشم و هرمز _1031 ق
با فتح هرمز، هم بزرگترین و مستحکمترین پایگاه پرتغالیها در خلیج فارس، پس از یک صد سال از دست ایشان بیرون رفت و هم سلسله امیران محلى هرمز که از چند سده پیش، در هرموز قدیم «میناب کنونى» و هرموز جدید «جزیره هرمز کنونى» و سواحل موغستان و عمان گاهى به استقلال و زمانى تحت امر ایران و برخى اوقات تحت حمایت بیگانگان امارت مىکردند، برافتاد.
تصمیم امام قلی خان برای تصرف عمان و مسقط
جستارى بر سیاست خارجى شاه عباس و حل مناقشات ارضى
نتایج پیروزی شاه عباس در بین النهرین
توافق ایران و انگلیس بر محور ضدیت با پرتغالیها
سیاست شاه عباس درباره انگلستان
ايران و پرتغال، انگليس
به سال 1507م/ 913 ه.ق «آلبوکرک» پس از تصرف مسقط در عمان که جزو متصرفات پادشاه هرمز بود، با کشتیهای خود به هرمز آمد. آن زمان امیر سیفالدین، نوجوان دوازده ساله بر جزیره هرمز حکومت میکرد. با حمله آلبوکرک که به شکست حاکم نوجوان منطقه انجامید، تحمیلات بسیاری بر حاکم هرمز وارد شد، از کشتیرانی اعراب و ایرانیان در خلیج فارس جلوگیری بهعمل آمد و باجی به مبلغ 5000 زرافین برای جبران خسارت جنگ و پرداخت سالیانه پانزده زرافین خراج مقرر شد. هنگامی که شاه اسماعیل به سال 913 هجری قمری (1507م) خواست هرمز را از تصرف اشغالگران پرتغالی خارج سازد و از حاکم هرمز مطالبه خراج سالیانه کرد، آلبوکرک به امیر هرمز تکلیف کرد که «مملکت هرمز را ما به زور گرفتهایم و متعلق به پادشاه پرتغال است و امیر هرمز حق ندارد غیر از دولت پرتغال به هیچ دولت دیگری باج و خراج بدهد.» سپس آلبوکرک تعدادی گلوله توپ و تفنگ به امیر هرمز داد و گفت: «به جای خراج اینها را نزد شاه اسماعیل بفرست، زیرا پادشاه پرتغال به ما دستور داده است غیر از این اشیاء، چیز دیگری به دشمنان خود ندهیم. من شخصا همین که ساختمان قلعه هرمز به پایان رسید، به خلیج فارس خواهم رفت و تمام نقاط و ساحل آنجا را که فعلا در تصرف شاه اسماعیل است به نام پادشاه پرتغال فتح خواهم کرد.»
با بروز اختلاف میان دریانوردان پرتغالی و سفر آلبوکرک به هندوستان، مجددا سیطره ایران بر جزیره هرمز شروع شد و اقدامات نمایندگان آلبوکرک هم به نتیجهای نرسید، با این وجود در سال 921 ها.ق (1515م) آلبوکرک با 26 کشتی جنگی و 2200 سرباز پرتغالی عازم سرکوبی امیر هرمز شد و با گلوله باران شهر مجددا آن را به تصرف در آورد.
کشمکش سیاسی بر سر هرمز و بهرهگیری از اروپاییان در مسیر منازعه با دولت عثمانی در دولت شاه اسماعیل صفوی ادامه داشت و علیرغم تلاش شاه اسماعیل برای استفاده از حضور پرتغالیها برای دفاع در برابر عثمانیها، کشمکش بر سر هرمز بهطور دایمی ادامه یافت و شورش، درگیری و دست به دست شدن شهر بین نیروهای ایرانی و پرتغالی تداوم داشت. تلاشهای شاه اسماعیل صفوی در برانگیختن یک اعتماد بینالمللی و اتحاد با کشورهای اروپایی در ایجاد یک جبهه موفق در برابر دولت عثمانی به نتیجهای نرسید.
پس از آن، تلاش برای بهرهگیری از قدرتهای رقیب در عرصه بینالمللی در دستور کار دولت صفویه قرار گرفت، چراکه رفع اشغال از بنادر و جزایر خلیج فارس در دستور کار دولت صفوی بود.
روی کار آمدن شاه عباس صفوی با پیوند بیشتر سیاست اروپا و ایران در کنترل و مهار سیاست دولت عثمانی همراه بوده است. شاه عباس صفوی برای ایجاد انحصار بر تجارت ابریشم، بهعنوان یکی از معتبرترین کالاهای تجاری در عرصه تجارت بینالملل، کوشش بسیار کرد، چرا که با گسترش صنایع ابریشم اروپا در سده پانزدهم میلادی (779 هجری قمری) بورسا بهعنوانی مهمترین مرکز بازار بینالمللی ابریشم خام درآمد و ایران عمدهترین مرکز تولید ابریشم در خاورمیانه شد. با گسترش قدرت صفویان، شاه عباس در حوزه اقتصادی و سیاسی میکوشید انحصاری بر صادرات پرارزش ابریشم خام در 998 هجری شمسی (619 م) بهوجود آورد. وی همچنین پیداکردن راه جدید آبی از طریق روسیه و یا خلیج فارس برای جایگزین کردن راه خشکی قدیمی را پیگرفته بود.
شاید قابل تصور نباشد که رقم صادراتی ابریشم ایران بنابر رقمی که اولئاریوس آن را ذکر میکند بیش از بیست هزار عدن، یعنی دو هزار تن بوده است.
از نظر تجارت جهانی، ابریشم تنها کالایی بود که با الگوی تجارت بینالمللی همخوانی داشت؛ تجارتی که ادویه خاور دور و طلای شمش قاره آمریکا، محور دیگر آن را شکل میدادند و بنا به نوشته اولئاریوس «هیچ کشوری در آسیا و یا حتی در اروپا وجود ندارد که بازرگانانش را به اصفهان گسیل ندارد».
بنا به نوشته «جان فوران» در چنین شرایطی رابطه ایران و غرب رابطهای دو جانبه و تقریبا همتراز در چارچوب نظام جهانی اروپا محوری بود که تازه شکلمیگرفت.
پرتغالیها که میخواستند سلطه نظامی بر آسیا برقرار سازند، بر اثر قدرت نظامی صفویه در سال 1011 هجری شمسی (1622 م) شکست خوردند و ایران در آن سال به یاری نیروی دریایی انگلستان، توانست پرتغالیها را از جزیرههای قشم و هرمز بیرون کند و مرکز تجارت را به بندر گمبرون (بندرعباس) و به خاک اصلی ایران منتقل سازد.
صد البته، دخالت و همراهی انگلیسیها در جریان جنگ با پرتغالیها باعث درخشش ستاره اقبال انگلیسیها در ایران شد و کمپانی «هندشرقی» فعالیت گستردهای را در ایران شروع کرد. «رالف دیویس» در ارتباط با معاملات شرکتهای اروپایی و انگلیسی در این زمان مینویسد: «انگلیسیها بازرگانان خارجی تلقی نمیشدند که با استفاده از قدرت اقتصادی خویش مردم فقیر و عقبماندهای را استثمار میکنند، بلکه خارجیانی بودند که با آنها مدارا میشد. انگلیسیها در یک جامعه بسیار متمدن زندگی میکردند که بازرگانان محلیشان ثروتمند و آگاه و مثل خود انگلیسیها زیرک و تیزهوش بودهاند.»
وقتی به این مسئله در عصر صفوی نگاه میکنیم، بهخوبی قابل مشاهده خواهد بود که چگونه موزه بریتانیا برای حکومت شاه عباس، ارج ویژهای قایل شده است و چگونه آغاز روابط گسترده مابین دولت صفوی و انگلستان برای آنان یک نقطه عطف است و جالب اینکه همگان میدانند که در میان سفرای خارجی عصر صفویه، افشاریه، زندیه و قاجار این فقط نام «برادران شرلی» است که در ذهنیت دانشآموزان ایرانی نشسته است و همگان نام این دو برادر سیاستمدار و نظامی، اما ظاهرا تاجر انگلیسی را به خوبی در خاطر دارند. برگزاری این نمایشگاه در موزه بریتانیا میتواند نقطه التفاتی باشد برای همه آنانی که به دلایل مختلف سعی در صفویه زدایی و صفویه ستیزی در ایران دارند، چراکه عصر صفوی از نگاه آنان عصر شکوه و قدرت در عرصه اقتصاد و روابط بینالمللی نبوده است و داغ ایجاد وحدت مذهبی و دینی و ساماندهی مذهب تشیع را همچنان در سینه دارند و با بغض و عداوت به آن مینگرند.
منابع تحقیق :
daneshnameh.roshd.ir
bashgah.net
ichodoc.ir
sispda.com
www.zangetarikh-tabadkan.persianblog.ir
noorportal.net
cloob.com
forum.takdownload.ir
daneshju.ir
Fa.wikipedia.org
ariarman.org (ارشام پارسی)
تبیان همدان
دایرةالمعارف فارسی به کوشش غلامحسین مصاحب؛ چاپ ۱۳۵۶؛ چاپخانه سپهر؛ انتشارات امیرکبیر؛ تهران؛
تاریخ ایران به قلم عباس اقبال آشتیانی
کتاب روابط سياسي و اقتصادي ايران در دوره صفويه
سفرنامه پیتر دلاواله
جغرافیای تاریخی مازندران
هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۱
عالم آراى عباسى
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}