داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (22)
داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (22)
داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (22)
عذاب آسمانى
در مىيابيم كه اين آيات درباره خلافت على نازل شده است. مرحوم علامه امينى شأن نزول آيات را از كتابهاى سى نفر از علماى معروف اهل سنت اين گونه نقل مىكند:
پس از ماجراى غدير خم، شخصى (جابر بن نضر يا حارث بن نعمان) به پيامبر گفت: ما را به پذيرش توحيد و رسالت خويش و انجام نماز و روزه و حج و زكات دستور دادى و ما قبول كرديم، اما به اين اكتفا نكرده و پسر عموى خود (على) را بر ما برترى دادى و گفتى هركس من مولاى او هستم على مولاى اوست. آيا اين سخن از خود تو است يا از خداست.
حضرت فرمود: به خدا سوگند اين امر از سوى خدواند است. سائل در حالى كه به سوى راحلهاش باز مىگشت گفت: پروردگارا اگر فرموده پيامبر حق است سنگى از آسمان فرو فرست يا عذابى نازل كن. هنوز به راحلهاش نرسيده بود كه سنگى از آسمان بر او اصابت كرد و او را كشت.
يك كلمه با دو معناى متفاوت
طبق آيه فوق به مؤمنان دستور داده كلمه راعنا را بكار نبرند و به جاى آن از كلمه انظرنا استفاده كنند كه همان مفهوم را مىرساند و دستاويزى براى دشمنان و مغرضان به همراه ندارد.
در برخى تفاسير آمده است كه جمله راعنا در لغت يهود، معناى طعن و توهين را در برداشت يعنى بشنو كه هرگز نشنوى.
وقتى مسلمانان اين جمله را مىگفتند يهوديان معناى مورد نظر خود را به ذهن مىآورند و پوزخند مىزدند.
منبع:www.payambarazam.ir
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}