دنیای بیکران داستان حیوانات

داستان هایی که حیوانات اعم از اهلی یا وحشی قهرمانان آن را تشکیل میدهند یکی از پرخواننده ترین کتاب های کودکان به شمار می آید. علاقه کودکان به حیوانات باعث شده او است که حیوانات چه به صورت نماد و چه به صورت واقعی موضوع کتاب های زیادی برای ی کودکان قرار گیرند. بررسی های انجام شده نشان میدهد که بخش عمده کتاب های منتشر می شده توسط کانون پرورن فکری کودکان و نوجوانان به ویژه کتاب های گروه سنی پایین از نوع داستان حیوانات است. استفاده از کاراکترها (یا چهره های متعلق به دنیای حیوانات برای بازتاب مناسبات انسان ها و انتقال پیام های اخلاقی به شکل عمده ادبیات خردسالان  در ایران تبدیل شده است.
 

تعریف داستان حیوانات

داستان حیوانات حیطه وسیعی را در برمی گیرد و این امر ارائه تعریفی برای مقولة داستان حیوانات را دشوار می کند. حیوانات در دو نوع ادبی دیگر شامل فابل ها و قصه های پریان نیز چهره پردازی شده اند در حالی که هریک از این دو نوع مشخصات خاص خود را دارند و نوع ادبی جداگانه ای محسوب می شوند. در قصه های پریان عوامل ماوراء الطبیعی و حوادث عجیب پایه عمده قصه هستند، در حالی که در داستان های حیوانات غالبأ و لزوما چنین نیست. در فابل ها نیز چهره هایی که در قالب حیوانات ترسیم شده اند در اصل به دنیای انسان ها تعلق دارند. به عبارت دیگر حیوانات در قابل نماینده انسان ها هستند که جامه حیوان بر تن آنها دوخته شده است. و صورتک حیوانی دارند. با این حال مرزهای این انواع گاهی درهم آمیخته میشود. به هر حال ما در اینجا داستان حیوانات را به عنوان یک گونه جداگانه مورد بحث قرار داده ایم . توضیحاتی که در زیر خواهد آمد : مشخصات این داستان ها و نیز فرق آنها را از قصه های پریان و فابل ها نشان خواهد داد.
 

انواع داستان حیوانات

اگر فابل ها را گونه متفاوتی به حساب آوریم داستان حیوانات را به سه دسته عمده می توان و تقسیم کرد: ۱) داستان های واقعگرایانه حیوانات که در آن حیوانات به صورت واقعی تصویر شده اند. ۲) داستان هایی که در آن حیوانات از هر نظر به صورت واقعی تصویر شده اند جز از آنکه دارای توانایی سخنگویی اند. 3) داستان هایی که در آن حیوانات نه به صورت واقعی بلکه به صورت نماد شخصیت های انسانی به کار رفته اند.
 

داستان های واقعگرایانه حیوانات

بنات من روایة ناب در این داستان ها حیوانات به صورت واقعی یعنی با همان غرایز طبیعی و مشخصات نوعی خود نمایان می شوند. در این داستان ها نویسنده مانند یک ناظر و محقق دنیای حیوانات را از بیرون مورد مشاهده قرار میدهد و رفتار آنها را با دقت ثبت و ضبط می کند و به رشته داستان می کشد. در این داستان ها شخصیت های حیوانی چنان عمل می کنند که در دنیای واقعی می توان دید. این حیوانات ممکن است آوا یا صفیر یا غرشی دارای مفهوم عام سر دهند؛ اما برخلاف آنچه مختص انسان است با یکدیگر گفتگو نمی کنند.
 
در این گونه داستان ها نویسنده با حیات وحش آشنا است و درباره زیستگاه، نحوه زیست و غرایز حیوانات همچون یک زیست شناس اطلاعات کم و بیش دقیق دارد. به طور مثال وقتی از شکار شیر، داستانی می نویسد کم و بیش از شیوه شکار شیران مطلع است. میداند کدام حیوان شکار شیر است و روش دفاعی آنها چگونه است.
 

چهره پردازی از حیوانات به عنوان قهرمان و قربانی در داستان های رئالیستی

چهره پردازی از حیوانات به عنوان قهرمان در داستان های رئالیستی طی تاریخ ادبیات و کودک، الگوی خاصی به خود گرفته است. در نخستین داستان های رئالیستی حیوانات، و چهره پردازی از حیوانات به عنوان قهرمان، آنها را به صورت حیوانی تصویر می کند که برای و بقای خود قهرمانانه در برابر دشمنان پیکار می کند. به این ترتیب خصوصیتی به این دن حیوانات قهرمان نسبت داده شده است که نمونه آن را در نزد انسان ها فضیلتی شایسته ستایش به شمار می آوریم این حیوان های قهرمان مظهر شجاعت، وفاداری، مهر مادری، نیروی جسمانی و حتی فراست و آزادی طلبی اند.
 
این تعریف از قهرمانی در اوایل قرن بیستم در ادبیات کودکان رایج بود، سپس دستخوش دگرگونی شد. به جای حیوان های قهرمانی که برای بقای خود با دشمنان پیکار میکنند حیوان های اهلی و دست آموزی به صورت قهرمان چهره پردازی شدند که نه برای بقای خود بلکه برای نجات جان انسان های صاحب خود در مهلکه تهاجم جانوری وحشی، فداکاری می کنند. در این داستان ها انسان نیز وارد داستان شد و سهمی گرفت. به این ترتیب، در گرایش جدید از داستان های واقعگرایانه حیوانات، دو مشخصه مهم ظاهر شد: نخست آنکه به جای جانوران وحشی حیوانات اهلی به صورت قهرمانان قصه درآمدند، دیگر اینکه چهره های انسانی نیز به عنوان کاراکترهای عمده قصه وارد داستان شدند. در داستان های واقعگرای (رئالیستی) پیشین قهرمانان عبارت از حیوان هایی بودند که بنا به غریزه و با بهره مندی از هوشیاری غریزی و نیروهای جسمانی در برابر شکارچیان، صیادان، دام گستران و سگ های شکاری برای بقای خود جدال می کردند. آنها نه مدافع انسان که بیشتر قربانی او بودند. در یکی از این داستان ها قهرمان داستان روباهی است که برای دور کردن تازیها از کنام خود و نجات توله های بی دفاع خود ، سگ های شکاری را به دنبال خود از توله ها دور می کند و عاقبت زیر دندان سگ ها از پای در می آید. در این داستان ها (داستان های واقعگرای سنتی از زاویه دید انسانی به حیوانات توجه نشده است.


 

چهره پردازی از حیوانات اهلی به عنوان قهرمان

در دوره بعدی با داستان هایی روبه رو هستیم که از زاویه دید انسانی و فایده حیوان برای انسان، به قهرمان و قربانی در دنیای حیوانات پرداخته شده است. به همین دلیل به جای حیوانات وحشی پیشین حیوان های اهلی به صورت قهرمان چهره پردازی شدهاند. اکنون به جای خرسی که برای نجات توله های خود مبارزه می کند سگی به صورت قهرمان چهره پردازی شده است که برای نجات کودک همراه خود به خرس حمله می برد. داستان های زیادی به این روش در آمد که در آن سگی به عنوان قهرمان، جان کودکی را نجات می دهد. اکنون معیار قهرمانی، توانمندی خاص حیوان نیست، بلکه تلاش او برای فداکاری در راه انسان است. سگ به عنوان قهرمان داستان های واقعگرایانه جدید بیشتر قهرمانی است که زندگی صاحب خود را بر جان خویش مقدم می دارد، البته نویسندگان این گونه داستان ها از غریزه ترس و صیانت ذات سگ غافل نیستند؛ اما قهرمانان آنها در برابر نجات جان صاحب خود بر ترس خویش غلبه می کند.
 
در این دسته از داستان های رئالیستی به طور معمول سگ ها برای نجات انسان هایی خطر می کنند که به صورتی با آنها «پیوندی» عاطفی دارند، اما گاهی هم سگ هایی به صورت قهرمان چهره پردازی شدهاند که برای جان یک انسان بی آنکه او را بشناسند جانفشانی می کنند. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا این چهره نگاری از حیوانات خلاف اصول واقعگرایی و بیشتر منطبق با موازین رمانتیکی نیست؟ پاسخ این است که خیر، زیرا در اصل سگ ها برای خدمت به انسان، اهلی و تربیت میشوند و فداکاری آنها در راه انسان امری محال نیست.
 
دسته دیگری از داستان های واقعگرایانه حیوانات وجود دارد که میتوان آنها را از دو و دسته پیشین جدا کرد. و سومین دسته از داستان های واقعگرایانه حیوانات برای کودکان و برشمرد. در این دسته سوم حیوانات اهلی نه تنها از جان صاحب خود در برابر حیوان های وحشی، بلکه در برابر انسان های بد دیگر دفاع می کنند. در اینجا باز سگ ها در ردیف اول : قهرمانان قرار دارند، چهره حیوانی داستان، جان خود را فدای صاحب خود می کند. او مجاز نیست دشمن صاحب خود را که او نیز انسان دیگری است بکشد بلکه فقط مجاز است که جان خود را فدا کند. در میان این داستان ها «سپیددندان» نوشته جک لندن که به فارسی نیز برگردانده شده یک استثنا است که البته نباید فراموش کرد در اصل برای کودکان نوشته نشده است.
 
اسب ها دومین نوع از حیواناتند که پس از سگ ها بیش از دیگر حیوانات اهلی به عنوان قهرمان چهره نگاری شده اند؛ اما در حالی که سگ ها از جان انسان ها دفاع می کنند اسبها تنها به انسان خدمت می کنند. واقعیت امر آن است که سگ ها برای حفاظت از انسان ها تربیت می شوند و اسبها برای خدمت به آنها؛ اما داستان هایی درباره اسبها نیز هست که در آنها اسبها به شیوه ای خاص و البته نه دور از مقتضیات غریزی خود، موجب نجات جان صاحب خود می شوند. به طور مثال اسبی از عبور بر پل شکسته خودداری می کند و به این طریق باعث نجات جان سوار می شود.
 
تشخیص شکستگی پل از غریزه حیوان ریشه می گیرد و از جهات انطباق با اصول واقعگرایی ایرادی ندارد. با این حال، برخی از منتقدان این گرایش اخیر را در چهره پردازی رئالیستی از حیوانات نمی پسندند و آنها را متضمن استعارههای بی پایه محسوب می دارند. آنها می گویند در این دسته از داستان ها، حیوانات رفتاری را بروز میدهند که منطبق با فضیلت های ایده آلی انسان ها است. به بیان دیگر حیوانات حامل اصول اخلاقی معرفی شده اند، حال آنکه اخلاق اصولا در جامعه انسانی معنا پیدا میکند نه در را میان حیوانات که تابع قوانین طبیعی اند . این دسته از منتقدان می گویند که در ادبیات واقعگرا حیوان فقط باید به عنوان حیوان تصویر شود، نه کمتر و نه بیشتر.
 
اما به نظر ما این گونه چهره پردازی از حیوانات غیر رئالیستی نیست، زیرا چنان که اشاره شد، حیوانات اهلی برای خدمت به انسان تربیت می شوند و انسان ها با استفاده از علائم و شرطی بر رفتار آنها تأثیر می گذارند. در عالم طبیعت، خرس بندبازی نمی کند؛ اما انسان میتواند بند بازی را به او بیاموزد. به همین صورت، محافظت سگ از انسان و خدمت اسب به انسان امری غیر واقعی نیست. پذیرش و استقبال این داستان ها از جانب کودکان نیز نمایانگر آن است که کودکان بین رفتار حیوانات دست آموز خود و کارهای چهره های قهرمانی در داستان های حیوانات نسبتی مشاهده میکنند.
 

چهره پردازی از حیوانات به عنوان قربانی

داستان هایی از زمره داستان های واقعگرایانه حیوانات قلمداد می شود که در آنها حیوانات نه به عنوان قهرمان بلکه به عنوان قربانی چهره پردازی شدهاند. پیش از این به ویژه در قرن نوزدهم در ادبیات رمانتیک بود که حیوانات به عنوان چهره هایی مقهور ستم انسان ها شده بودند. در داستان های رمانتیک قرن نوزدهم گرایش شدیدی در حمایت از حیوانات در برابر ستم انسان ها دیده می شد. داستان های رئالیستی قرن بیستم درباره حیوانات از این گرایش فاصله گرفتند و به صورتی در آمدند که در صفحات پیش بیان شد، یعنی حیوانات یا در قالب قهرمان صاحب توانمندی و زیرکی غریزی خاص تصویر شدند که از خود در برابر دشمن دفاع می کنند، یا به صورت حیوانات دست آموز که به انسان خدمت می کنند؛ اما در یکی دو دهه اخیر داستان هایی در زمره داستان های رئالیستی حیوانات قرار گرفته اند که حیوانات را به عنوان موجودات اسیر ستم تصویر کرده اند. چهره پردازی از این حیوانات - معمولا به صورت قربانیانی است که در شرایط زیستی نامساعدی نگهداری میشوند و با او بی توجهی تغذیه می شوند. این قربانیان توسط قهرمانانی از دنیای انسان ها نجات پیدا ة می کنند و آن گاه یا به دنیای حیات وحش برمی گردند یا دوست و یاور چهره انسانی داستان  در می آیند.
 
در داستان های واقعگرایانه مرحله اول یا دسته اول که پیش از این معرفی کردیم گاهی  با کاراکترهایی از دنیای حیوانات نیز برخورد می کنیم که به صورتی قربانی اند. « آوای وحش» نوشته جک لندن از این جمله است، اما این حیوانات هم دارای توانمندی های خاصی اند و فقط محکوم و شکست خورده نیستند و هم با انسان ها رابطه دوجانبه ای دارند، ولی فقط اسیر دست انسان نیستند؛ اما در داستان های نوع اخیر (مرحلة متأخر) حیوانات فقط محکوم و شکست خورده ستم انسانند. در این داستان ها عناصری از صورت های رمانتیکی در داستان وارد شده است. مثلا در دهه ۱۹۸۰ داستان های حیوانات بیشتر با این گرایش نوشته شده است که به کودکان بگوید حیوانات نیز، مثل انسان ها، «حقوقی» دارند.
 
در داستان های حیوانات همچنین به صورتی بدبخت و یا وضعی رقت انگیز چهره پردازی شده اند. شاید این نگرش احساساتی در چهره پردازی از حیوانات ناشی از فاصله روزافزون انسان و طبیعت باشد.
 
وارد کردن صورت های رمانتیک در چهره پردازی از حیوانات، کودکان را از شناخت واقعیات و پیچیدگی های طبیعت حیوانات باز می دارد. در فابل ها و قصه های پریان چنین خطری وجود ندارد، زیرا در این قصه ها تمام عناصر داستان با یکدیگر هماهنگ هستند و کودک میداند که با حیوان واقعی روبه رو نیست بنابراین شناخت نادرستی از حیوان به دست نمی آورد؛ اما در داستان های واقعگرا کودک خود را با حیوان واقعی مواجه می بیند و اطلاعات و نادرست درباره حیوانات باعث میشود که هنگامی که با حیوانات واقعی برخورد می کند تصویرهای داستانی را نادرست و نارسا بیابد. در هر حال داستان هایی که به این ترتیب حیوانات را ناتوان و رقت انگیز تصویر کرده اند از استواری داستان های واقعگرایانه متقدم : بی بهره اند.
 

حیوانات به عنوان استعاره

در این داستان ها حیوانات هم دارای سرشت حیوانی و هم دارای برخی قوای انسانی اند، هم رفتارشان مطابق صفت نوعی آنها است و هم از صفت تکلم و تفکر برخوردارند.
 
بنابراین در داستان ها چهره های حیوانی از یک سو با حیوانات به مفهوم حیوانی با طبیعت وحش و مقتضیات زیستگاه حیوانات تطابق دارد و بسیاری دیگر به دنیای انسان ها مربوط است. حیوانات درباره مسائل مربوط به حیات و زیست خود گفتگو می کنند؛ اما در پس سخنان آنها منظورهای اخلاقی و یا سیاسی مربوط به دنیای انسان ها نهفته است.
 
به بیان دیگر، در این نوع داستان ها حیوانات نه به معنی کامل حیوانند و نه یک نماد انسان و از هرجهت دارای صفات انسانی. در واقع دنیای چهره های حیوانی در این داستان ها آمیخته از دنیای حیوانات و در عین حال استعاره هایی از دنیای انسان ها است.


 

حیوانات به عنوان نماد

دسته دیگری از داستان های حیوانات وجود دارد که در آن حیوانات نه کامل به صورت واقعگرایانه ترسیم شده اند و نه آنکه دنیای آنها آمیزه ای از دنیای حیوانات و عالم انسان ها است. در این داستان ها حیوانات به طور کامل نماد انسان ها هستند و رفتار و انگیزه آنها یکسره انسانی است. آنها همچون انسان ها در نقش های عاقل یا نادان، درستکار یا نادرست، و دادگر یا ستمکار، شجاع یا بزدل تصویر می شوند و در پس سرشت، سرنوشت، رفتار و گفتار د آنها، منظورها و مفاهیم اخلاقی، سیاسی یا دینی نهفته است. این داستان ها از بیشتر جنبه ها و شبیه فابل اند جز آنکه فابل در واقع پند مجسم است. درباره فابل ها و تفاوت آنها با این دسته  از داستان ها، در مبحث مربوط به فابل ها بازهم سخن خواهیم گفت و در اینجا به همین اشاره و کلی اکتفا میکنیم .
 
در حقیقت در این نوع داستان، نویسنده به دلایلی که ممکن است از علاقه کودکان به حیوانات ناشی شده باشد یا با توجه به شرایط سیاسی و ترس از سانسور و یا حتی به خاطر آسانی کار، به جای اینکه انسان ها را موضوع داستان قرار دهد حیوانات را به عنوان شخصیت های اثر خود انتخاب می کند و می کوشد پیام خود را از طریق آنها برساند. داستان «ماهی سیاه کوچولو» نوشته صمد بهرنگی نمونه مشهور این داستان در ایران است. حیواناتی که در این داستان آمده اند هریک نماینده گروه های خاصی از آدم ها هستند. بهرنگی با این داستان ضرورت شیوه خاص از مبارزه سیاسی را از دید خود بیان کرده است. چهره های حیوانی در واقع انسان هایی هستند که رخت یک حیوان خاص را بر تن کرده اند.
 

کودکان و داستان های حیوانات

بخش بزرگی از کتاب های کودکان، به ویژه گروه های سنی پایین را داستان های حیوانات تشکیل میدهد. استقبال کودکان از داستان های حیوانات بسیار قابل توجه است. نویسندگان کتاب های کودکان به این علاقه کودکان توجه دارند و هر روز حیطه جدیدی از زندگی حیوانات و گونه ها و شخصیت های جدیدی از دنیای حیوانات را وارد قلمرو داستان کودکان می کنند. کودکان به حیوانات علاقه شدید دارند و به همان نسبت به داستان های حیوانات نیز علاقه زیادی نشان میدهند. گسترش زندگی شهری و دور افتادن بچه ها از دنیای طبیعت و و حیوانات، آنها را بیش از پیش به داستان های حیوانات علاقه مند می کند. امروزه کمتر اتفاق می افتد که کودکان شهرنشین حیوانات را در محیط طبیعی شان مشاهده کنند. به همین و جهت داستان های حیوانات امکانی برای آشنایی کودکان با حیوانات مورد علاقه آنان است.
 
علاقه کودکان به داستان های حیوانات، نویسندگان را برخلاف پیش داوری هایی که در از ابتدای قرن بیستم نسبت به داستان های حیوانات وجود داشت به سوی این داستان ها کشانده است.
 
منبع: بنیادهای ادبیات کودک، کمال پولادی، ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چاپ دوم، تهران، 1387ش، صص 308-299